واضح آرشیو وب فارسی:مهر: آیین بزرگداشت شاعر شهید-2/
مختارپور: نماز در اشعار زارعی مجسم بود/ روایت رازی که با احمد رفت
شناسهٔ خبر: 2462121 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۱۲
فرهنگ > شعر و ادب
آیین بزرگداشت شهید احمد زارعی در حالی با سخنان دوستان و یاران قدیمی این شاعر شهید برگزار شد که علیرضا مختارپور از نقش نماز در آثار این شاعر سخن گفت. به گزارش خبرنگار مهر، آئین «ستاره احمد» به منظور بزرگداشت شاعر شهید احمد زارعی عصر امروز شنبه 20 دیماه در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد.در این مراسم و پس از سخنرانی کوتاه و خیرمقدم محسن مومنی شریف و مصطفی محدثی خراسانی، نوبت به علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی و یکی از دوستان قدیمی شهید زارعی رسید تا در سخنانی از همراهی با این شاعر شهید بگوید. مختارپور در ابتدا تصریح کرد: خوشحالم که بازهم به همت حوزه هنری یاد احمد زارعی در بین علاقمندان او ساری و جاری شدهاست. سال گذشته در همین مراسم به بیان خاطراتی از این شهید بزرگوار پرداختم اما امسال تصمیم گرفتم کار تازهای ارائه دهم.مختارپور ادامه داد: به همین بهانه شروع به نگارش مطلبی درباره اشعار احمد زارعی کردم که به دلیل مشغله زیاد به پایان نرسید و ناتمام ماند اما بخشهایی از آن را اینجا با شما درمیان خواهم گذاشت.
وی در ادامه به رویکرد خود در بررسی اشعار و آثار شهید زارعی اشاره کرد و گفت: دوستان احمد زارعی و تمام آنها که از نردیک او را دیده بودند میدانند که نمازهای او همواره به یاد ماندنی بود و گویی در نماز غرق میشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم به بررسی تصویر نماز در آثار او بپردازم.مختارپور ادامه داد: وقتی از این منظر در آثاری که در اختیار داشتم تمرکز کردم دیدم این نماز حضوری قوی پررنگ و موثر در اشعار او داشته و با رویکردهایی مانند شرایط نماز صحیح و نماز بیاثر، ملاک بودن نماز در عروج و تکامل انسان، ساری و جاری بودن نماز و تسبیح در کل هستی و نماز و عبادت را تکلیف دانستن و تکلیف را حماسه خواندن، به این مقوله پرداختهاست.وی با اشاره و بازخوانی بخشی از شعر شعید زارعی پیرامون نماز دورغین و کاذب به پایان این شعر اشاره کرد و گفت: جالب است شاعر در توصیف چنین نمازی آن را به فضای بیمار دانشجویی و دانشگاههای آن دوران ربط میدهد و در پایان به این جمعبندی میرسد که «این نه دانشگاه، تابوت من است/ مدفن ایمان فرتوت من است»مختارپور در ادامه به شعر معروف «شبگردی» از احمد زارعی هم گریزی زد و بعد به شعر او درباره شهادت شهید آوینی اشاره کرد و گفت: بیشترین تصویرسازی درباره کیفیت اقامه نماز و عروج انسان را میتوان در این شعر مشاهده کرد.وی در ادامه کاملترین تصویر از نماز عروجی در میان اشعار شهید زارعی را در شعر «نماز در باران» دانست و گفت: تجسم و تأثیر نماز در این شعر کاملاً مشهود و روشن است.مختارپور در پایان با خواندن این رباعی از شهید زارعی سخنان خود را به پایان رساند: «افق سبز و زمین سبز و هوا سبز/ دلم سبز و نماز بیریا سبز/ چنین که رنگ سبزو دوست دارم/ گمون دارم که میباشه خدا سبز.»اگر امروز میبود بسیار اذیت میشدمجید نظافت شاعر و از دوستان قدیمی شهید زارعی سخنران بعدی این برنامه بود که در ابتدا گفت: احمد تریبونداری و سخنرانی را به ما یاد نداد و خودش هم آنقدر صریح بود که اگر سخن میگفت شاید عدهای را خوش نمیآمد. به همین دلیل من هم ترجیح میدهم سخن نگویم تا مگر حرفهایم در این ایام شادی کسی را برنجاند.نظافت ادامه داد: با این همه نمیتوانم نگویم که برای زود از دست دادن احمد زارعی چقدر برای خودمان متأسفم اما برای خودش خوشحالم چراکه اگر امروز میبود بسیار اذیت میشد.وی افزود: کافیست به سوز و گداز آثار احمد که 20 سال پیش آنها را سروده مراجعه کنید و ببینید با این همه حساسیت و دغدغه اگر شرایط امروز را میدید چقدر اذیت میشد.نظافت پس از این سخنان کوتاه دو قطعه شعر تقدیم به احمد زارعی کرد که کنایههای سیاسی و اجتماعی در هر دو شعر مشهود بود.احمد زارعی چگونه رفت؟دکتر هادی منوری از دوستان و همراهان شهید زارعی در واپسین روزهای حیات این شاعر اما از منظری متفاوت به او پرداخت و با اشاره به تحصیلات پزشکی خود گفت: میخواهم اندکی از چگونگی درگذشت احمد بگویم. شاید بیش از 20 سال از آن روزها میگذرد اما آنچه د لحظات آخر احمد با آن مواجه بود بیماریای بود که برای همه پزشکان ناشناخته بود.منوری ادامه داد: تا مدتی فکر میکردیم او سل و یا سرطان گرفتهاست اما با آزمایشات مشخص شد که این حدس و گمانها صحیح نیست. شاید برای اولین بار باشد که طرح میکنم که تا آخرین لحظات چیزی درباره دلیل وخامت حال او نمیدانستیم و پس از درگذشتش بود که از زبان خانوادهاش متوجه دلیل مرگ او شدیم.وی با اشاره به اینکه شاید شهید زارعی از نخستین شهیدان شیمیایی ما باشد افزود: تا زمانی که زنده بود هیچ گاه از قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی نگفته بود. او اهل جار و جنجال نبود و آنقدر درد را تحمل کرد تا عاقبت رازش را هم با خود برد.دکتر منوری هم به رسم دیگر سخنرانان در پایان با تقدیم قطعه شعری به شهید زارعی سخنان خود را به پایان برد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]