واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: یادداشت؛
کریسمس؛ زمانی برای صلح/ سال 2015 با 36 منطقه بیثبات در دنیا شروع شد
مرسوم است که هر ساله رؤسای جمهور کشورها به مناسبت آغاز سال نو میلادی سخنانی در برابر تلویزیونهای دولتی ایراد میکنند که همگی حکایت از آرزوی صفا و دوستی میان ملتها دارد و فلسفه کریسمس و عروج عیسی مسیح (ع) را انساندوستی و برقراری آرامش الهی در کره زمین معرفی میکنند.
باشگاه خبرنگاران؛ سال 2015 چند روزی است که آغاز شده است. شهروندان در کشورهای نسبتاً امن و آرام، کریسمس را جشن میگیرند.
ولی همزمان، بر 36 منطقۀ دنیا جنگ و بحران و درگیری حکمفرماست و انسانها در این مناطق فقط درتلاشند زنده بمانند. این مناطق از میانمار که درگیریهایش از 1948 شروع شده تا افغانستانی که از 2001 با جنگ دست و پنجه نرم میکند را در بر میگیرد؛ جنگهایی که هنوز هیچ کورسوی امیدی مبنی بر آتشبس یا هر گونه معاهده صلح در آنها مشاهده نمیشود. از ابتدای قرن حاضر برخی از مهمترین جنگهای دنیا عبارت بودند از:
2001 جنگ افغانستان
2001 جنگهای مذهبی در پاکستان
2002 درگیریهای کابیندا (بین جبهه آزادی کابیندا و دولت آنگولا)
2002 مبارزه با گروهک تروریستی القاعده
2003 منازعه بلوچستان
2004 شورشهای جنوب تابلند
2004 حمله پهپادها به پاکستان
2004/2005 جنگ مذهبی در نیجریه
2006 جنگ کارتلهای موادمخدر در مکزیک
2008 درگیریهای قلمرو مرزی میان کمبوجیه و تایلند
2010 جنگ القاعده در یمن
2011 جنگ سوریه
2011 ناآرامی در عراق (پس از راهبردهای نظامی نیروهای آمریکا و ناتو)
2012 جنگ در شمال مالی
2012 درگیریهای گروه سیلیکا در آفریقای مرکزی
2013/2014 ناآرامیهای سودان جنوبی
2014 بحران شرق اوکراین
2014 بحران داعش
پایگاه خبری konjunktion نقشآفرین مشترکی را در شروع و ادامۀ تمام درگیریها و جنگهای پس از سال 2000 میبیند و پیشبینی میکند در سال 2015 هم همین روند ادامه داشته باشد. تمام این جنگها از ناآرامیهای داخلی یک کشور استارت خورده، گروههای مختلف مردم به جان هم افتادهاند یا اینکه نیروهای داخلی به نام مبارزه با تروریسم، سیستم داخلی کشوری را به آنارشیسم کشاندهاند که در هر دوی این موارد دامنۀ بیثباتی به تدریج تا مناطق اطراف گستردهتر شده است.
این روزها اروپاییها و آمریکاییها کنار خانوادههایشان در حال هدیه دادن و گرفتن هستند ولی همزمان صدها هزار نفر از مردم کشورهایی که غرب در آنها منافعی را دنبال کرده و میکنند، از وطنهایشان آواره شدهاند و بسیاری نیز عزیزانشان را در این راه از دست دادهاند.
مرسوم است که هر ساله رؤسای جمهور کشورها به مناسبت آغاز سال نو میلادی سخنانی در برابر تلویزیونهای دولتی ایراد میکنند که همگی حکایت از آرزوی صفا و دوستی میان ملتها دارد و فلسفه کریسمس و عروج عیسی مسیح (ع) را انساندوستی و برقراری آرامش الهی در کره زمین معرفی میکنند. در همین باره مطالعۀ گوشهای از نظرات کاربران، ذیل خبر این سخنرانیها خالی از لطف نیست:
سمیر77: کلهگندهها جلوی ما از صلح صحبت میکنند، گفتنش آسان است ولی انجامش سخت. اگر همینطور پیش برود، آرزوی صلح و آرامش ابدی را در قلبهایمان دفن خواهیم کرد.
ورنر: انگلیس و اسرائیل و آمریکا همیشه همه جا جنگ افروزی میکنند و با صادرات بیحد و مرز فقط به فکر پول بیشتر جیبشان هستند، درست مثل زمانی که مستعمرات مجبور بودند هرکاری برای بریتانیا بکنند.
تبلیغات اسلامهراسانۀ رسانههای غربی، چنان بر خشونت اسلامگرایان افراطی استناد میکند که گویی آن افراطِ دینیِای که منتهی به خشونت میشود، فقط و فقط محدود به دین اسلام است! در حالی که سیاست ایالات متحده (برخلاف اروپا که بر دینزدایی از سیاست تأکید دارد) کاملاً با باورهای وطنپرستانه در مسیحیت افراطی و صهیونیسم در هم تنیده شده است: „one nation under god"
این اصطلاحی است که مشهور به باور برگزیده بودن قوم یهود از طرف خداوند و سلطه تام آن بر عالم است و در حقیقت تنها علت و انگیزه اصلیایست که قادر است یک جنگ صلیبی دیگر میان مسلمانان و مسیحیان را رقم بزند.
از سوی دیگر صهیونیستها که در قرن نوزدهم با اشغال سرزمین بیتالمقدس در پی یافتن مأمنی هرچند جعلی برای تشکیل حکومت صهیون بودند، انگیزههای خود را از یک فرقه ساختگی مذهبی به نام "صهیونیسم" وام میگرفتند. در همین راستا به کمک انگلیس و امدادهای پیدا و پنهان سازمان ملل، فلسطینیان مقیم سرزمین قدس را از منازلشان بیرون رانده و دولت جعلی اسرائیل را بنا نهادند. لذا در پسزمینه این برنامه مشترک که به تدریج با توسل به نظامیگری همراه شد، انگیزههای مذهبی قرار داشت که اتفاقاً جریان صهیونیسم توسط بسیاری از یهودیان ارتدوکس سراسر دنیا مورد اعتراض و شماتت واقع گردید.
تکفیر معتقدان به سایر باورها و عزم بر نابودی آنها، امروزه شاخصهای است که غالباً به تروریستهای مدعی مسلمانی (مانند داعش) اطلاق میشود. هیچکس منکر این باور افراطی خصمانه از جانب آنان نیست ولی نباید ایدئولوژیهای افراطی دیگر ادیان را که اتفاقاً آثار مستقیمی روی سیاست خارجی برخی دولتها دارند، از نظر دور داشت.
عبارت "محور شرارت" (Axis of Evil) در سخنرانی رئیس جمهور وقت ایالات متحده به مناسبت کریسمس سال 2002 مطرح شد. طبق ادعای "جورج دبلیو بوش" علت این لقب، حمایت کشورهای ایران، عراق و کره شمالی از تروریسم و تلاش آنها برای دستیابی به سلاحهای کشتارجمعی بود؛ وی این سه کشور را تهدیدی برای انسانیت دانست. کاربرد عبارت "محور شرارت" در آن سال، در گرماگرم جشنهای سال نو مسیحی و در بستری از صلح و آرامش عیسایی بر سر زبانها افتاد و در اصل، کمر همت بر جنگ و خونریزی و آوارگی بسته بود.
چنانچه در ابتدای متن نیز ذکر شد از آن سال (2002) تاکنون درگیریها و جنگهای بسیاری در دنیا درگرفته است. سخنرانیها و دیدارهای رئیس جمهور آمریکا به مناسبت کریسمس، امسال 2015 هم مانند سالهای گذشته و رؤسای جمهور سابق، به تعارض مضحکی گرفتار بود:
به گزارش بیلد "باراک اوباما" در شب آغاز سال نو به همراه همسرش در جمع نیروی دریایی ارتش حضور یافت و نظامیان آمریکایی را بخاطر عملیاتهای موفق در خاک افغانستان مورد تشویق قرار داد، ولی رئیس جمهور آمریکا به 2200 سرباز آمریکایی کشته شده در افغانستان و تعهد ناتو مبنی بر خروج از خاک این کشور تا پایان 2014 (بعد از 13 سال) هیچ اشارهای نکرد. اوباما در این دیدار گفت: ما هنوز با چالشهای مهمی در مناطق بحرانی مثل عراق و غرب آفریقا روبرو هستیم.
یادداشت از طاهری
انتهای پیام/
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]