تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806430059
ترس قاتل معروف به«گوش‌بر» از مجازات قصاص
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ترس قاتل معروف به«گوش‌بر» از مجازات قصاص
«من را اعدام نكنيد، از اعدام مي‌ترسم.» اين آخرين درخواست قاتل معروف به «گوش‌بر» از بازپرس پرونده است.
به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز متهم 23 ساله كه مجيد نام دارد همراه همسرش مقابل قاضي بستان‌زاده، بازپرس ويژه قتل مورد تحقيق قرار گرفت. همسر متهم در حالي كه گريه مي‌كرد به قاضي گفت در جريان قتل‌هاي شوهرش نبوده است و هيچ گاه فكر نمي‌كرد كه مجيد مرتكب سه قتل شود. وي گفت: سه سال قبل با مجيد ازدواج كردم. زندگي خوبي داشتيم تا اينكه بيكار شد. او هميشه عصباني بود و من را كتك مي‌زد. بعد هم فهميدم كه با دختري به نام معصومه كه همكلاسي من بود، رابطه دارد. به خاطر همين موضوع به حالت قهر به خانه مادرم رفتم. وقتي خواست آشتي كند قبول نكردم. گفت كه معصومه را به قتل مي‌رساند اما حرفش را باور نكردم تا اينكه برايم دو گوش بريده آورد. آنجا بود كه متوجه شدم حرفش درست بوده است. بعد از آن بود كه مجيد بازداشت شد و به قتل يك راننده آژانس و يكي ديگر از دوستانش اقرار كرد.
تأييد سلامت رواني مجيد
پس از آن قاضي گفت كه پزشكي قانوني سلامت رواني مجيد را تأييد كرده است. مجيد با التماس از قاضي خواست تا دوباره او را براي تعيين سلامت رواني به پزشكي قانوني معرفي كند. وي با التماس گفت: مرا اعدام نكنيد چون از اعدام مي‌ترسم! من از اين سه قتلي كه مرتكب شده‌ام به شدت پشيمان هستم و دوست دارم پسرم را بزرگ كنم. لطفاً به من كمك كنيد، چون قصد دارم رضايت اولياي دم را جلب كنم تا مجازات نشوم. مي‌خواهم بزرگ شدن پسرم را ببينم. من دلم براي بابا گفتن پسرم تنگ شده و الان به شدت پشيمان هستم. متهم ادامه داد: بعد از قتل راننده آژانس و دوستم هر شب كابوس مي‌ديدم به طوري كه اصلاً آرامش نداشتم. من از قتل آنها پشيمان شدم به همين خاطر بعد از ارتكاب دو قتل به مشهد رفتم و توبه كردم اما بعد توبه شكستم و براي سومين بار مرتكب قتل شدم. الان قصد دارم از اولياي‌دم رضايت بگيرم به همين خاطر حتي حاضرم تا آخر عمرم كلفتي خانه‌هايشان را بكنم و هر روز به دست و پايشان بيفتم تا اينكه مرا ببخشند.
كوتاه درباره سه حادثه
مجيد درباره نحوه ارتكاب سه قتل گفت: من از راننده آژانس يك ميليون و 600 هزار تومان طلب داشتم. مقتول يك ميليون را به من داده بود و 600 هزار تومان ديگر بدهكار بود كه فهميدم قصد دارد بدهي‌اش را ندهد. به خاطر همين نقشه قتل او را طراحي كردم و در بزرگراه آزادگان او را به قتل رساندم.
به خاطر يك راديو ضبط
وي درباره دومين قتل گفت: مقتول از دوستان نزديكم بود. من يك راديو ضبط ماشين به او داده بودم تا بعد از تعمير براي من بفروشد اما او مدعي بود كه راديو ضبط سوخته است و ارزش ندارد. از او كينه به دل داشتم تا اينكه روز حادثه كه عصر تابستان بود با خودروي پرايد او در حال عبور از بزرگراه آزادگان بوديم تا اينكه به باغ‌هاي انگور حوالي يافت‌آباد رسيديم. مقتول پيشنهاد داد تا از باغ انگور دزدي كنيم كه من قبول كردم. دو نفري بعد از پارك خودرو، به داخل باغ رفتيم. هنوز لحظاتي نگذشته بود كه با هم مشاجره كرديم و او به من فحاشي كرد. من كه از او كينه به دل داشتم با ضربه چاقو او را كشتم. سپس راديو ضبط و تلفن همراهش را برداشتم و جسد و ماشين را در همان مكان رها كردم و گريختم.
متهم درباره سومين قتل هم گفت: وقتي همسرم از ماجراي ارتباط من با معصومه باخبر شد از خانه قهر كرد و با پسر يك ساله‌ام به خانه پدرش رفت. قول دادم كه رابطه‌ام را قطع مي‌كنم اما او باور نمي‌كرد تا اينكه روز حادثه با مقتول قرار گذاشتم و او را سوار خودروام كردم. مقتول را به بيابان‌هاي اطراف تهران بردم. به او گفتم كه همسرم از ماجرا باخبر شده است. وقتي او را به مرگ تهديد كردم قول داد ديگر به خانه ما تلفن نزند. در راه بازگشت اما دوباره با من مشاجره كرد به خاطر همين او را به قتل رساندم.
وي در پايان در پاسخ به سؤالي كه تو قصد داشتي پدر و مادر همسرت را نيز به خاطر تصاحب اموالشان به قتل برساني گفت: من اصلاً قصد كشتن آنها را نداشتم و اين سه قتل هم اتفاقي بود. دو متهم به دستور قاضي بستان‌زاده براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان جنايي پليس آگاهي قرار گرفتند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]
-
حوادث
پربازدیدترینها