واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۳ دي ۱۳۹۳ (۸:۴۴ق.ظ)
آفرينش: اشتياق به تحصيلات تكميلي، فرصتي كه بايد غنيمت شمرد
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه آفرينش چنين نوشت:
يكي از مقولههايي كه در سالهاي اخير به ميزان زيادي از آن سخن گفته شده، آمار بالاي متقاضيان ادامه تحصيل در مقاطع مختلف دانشگاهي و بخصوص در مقاطع تحصيلات تكميلي است. در چند سال اخير، آمار شركتكنندگان و داوطلبان آزمونهاي كارشناسي ارشد و دكتري در مقايسه با سالهاي گذشته، به رقم بسيار قابل توجهي رسيده؛ اگرچه بخشي از اين امر برميگردد به متولدين دهه شصت و جمعيت آنها.
به طوري كه در سالهاي گذشته، شاهد ترافيك در دو كنكور كارداني و كارشناسي كه شركتكنندگان آنها را اين افراد تشكيل ميدادند، بوديم و اكنون با رسيدن اين افراد، به سن ادامه تحصيل در مقاطع تكميلي، شاهد انبوهيِ داوطلبان در دو مقطع ارشد و دكتري هستيم. اما به هر حال، نميتوان تمايل عمومي جامعه را نسبت به تكميل تحصيلات در مقاطع ارشد و دكتري ناديده گرفت. درواقع ميل به ادامه تحصيل، چيزي است كه به هر دليلي، امروز بيش از گذشته در جامعه ما احساس ميشود.
علت اين امر هر چه باشد نميتوان اين ميل را در جامعه امروز ما ناديده گرفت. در همين راستا نگاهي به آمار شركتكنندگان در آزمونهاي تحصيلات تكميلي و مقايسه آن با سالهاي گذشته، نتايج قابل تاملي را دربر دارد. دكتر توكلي؛ مشاور عالي سازمان سنجش آموزش کشور، درخصوص آمار نهايي تعداد داوطلبان آزمون سراسري ارشد 93 اعلام كرده بودند: 950 هزار و 943 داوطلب در آزمون ورودي دورههاي کارشناسي ارشد ناپيوسته سال 93 و نوزدهمين المپياد علمي دانشجويي کشور در 136 کد رشته امتحاني ثبتنام کردهاند.
ايشان در مقايسه اين آمار، با آمار سال 92 هم گفته بودند: آمار داوطلبان نسبت به آزمون کارشناسي ارشد 92، تعداد 54 هزار 718 نفر افزايش دارد. (منبع: مهر)
همچنين در آزمون ورودي دوره دکتري نيمهمتمرکز سال 1390 تعداد 131147 داوطلب، سال 1391 تعداد 178453 داوطلب، سال 1392 تعداد 217866 داوطلب و در آزمون دوره دکتري نيمهمتمرکز سال 1393 تعداد 240361 نفر متقاضي شدهاند. (منبع: پيک سنجش).
در آزمون دكتري 94 هم كه مهلت ثبتنام آن در اواخر هفته گذشته به پايان رسيد، به گفته مشاورعالي سازمان سنجش آموزش کشور در يكي از آخرين اظهاراتشان بيش از 163 هزار و 833 نفر نسبت به ثبتنام خود اقدام نمودهاند. درمورد فزوني تعداد داوطلبان تحصيلات تكميلي، حرف و سخنهاي مختلفي بيان شده و هر كسي از ديدگاهي به آن پرداخته است. عدهاي، از اين مساله، احساس نگراني كرده و آن را به ضرر كشور و داراي پيامدهاي اجتماعي منفي دانستهاند. در مقابل، عدهاي ديگر اين مساله را خالي و عاري از ايراد و بلكه يك حُسن دانسته و به شيوههاي مختلف، خواهان فراهم آوردن امكانات بهتر براي ادامه تحصيل افرادي بيشتر شدهاند. اما آنچه در اين خصوص، براي آموزش عالي حياتي به نظر ميرسد نوع و نحوه مواجه شدن آموزش عالي و همين طور جامعه، با اين وضعيت نسبتا جديد است.
نميتوان انتظار داشت چون در گذشته با چنين آماري در حوزه تحصيلات تكميلي مواجه نبودهايم، امروز هم وضع به همان روال ادامه داشته باشد. مهم اين است كه در هر مقطع زماني، چگونه با تغيير و تحولات و وضعيتهاي جديد، روبرو شويم.
درواقع، ميتوان به جاي ابراز نگراني يا اظهار خشنودي صِرف در اين باره، با اتخاذ تصميمات درست در ارتباط با اين موضوع، از اين پديده تازه در عرصه آموزش عالي، به نحو احسن استفاده كرد. با توجه به نياز جامعه علمي و دانشگاهي، به تقويت بنيههاي پژوهشي، ميتوان با كيفي كردن آموزشها و فعاليتهاي پژوهشي در دورههاي تكميلي، دستاوردهاي خوبي را عايد جامعه نمود. عدهاي، از بيكار ماندن فارغالتحصيلان آتي مقاطع ارشد و دكتري اظهار نگراني ميكنند، اما چرا با ارتقاي چشمگير در حوزه آموزش عالي، از اين وضعيت، به مثابه فرصت و امكاني جديد براي پيشرفت جامعه، بهره نبريم؟
نويسنده:زهرا كيانبخت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]