واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
گفته های غم انگیز زن جوان؛
چشم های اشکبار تازه عروس جوان
تازه عروس تنها دو سال توانست در خانه شوهر بدرفتار و سر به هوا دوام بیاورد و با چشمهای اشکبار راهی دادگاه خانواده شد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، زن جوان که اشک و پریشانی در چهرهاش موج میزد روی صندلی دادگاه خانواده ونک نشسته بود. مژگان گفت: دو سال پیش در محل کارم با شاهین آشنا شدم. من حسابدار یک مغازه بودم و او در مغازه کناری ما کار طراحی و دکوراسیون داخلی انجام میداد. شاهین را دیده بودم اما شناخت دقیقی از او نداشتم تا اینکه به من پیشنهاد ازدواج داد و با خانوادهاش به خواستگاریام آمد. خیلی زود مراسم نامزدی برگزار شد. در این ایام هر دوی ما سعی میکردیم خودمان را بهتر از آنچه هستیم نشان دهیم و همین امر باعث شد ظاهرمان بیشتر از باطن به چشم بیاید. هرچه میگذشت بیشتر متوجه رفتارهای مشکوک شاهین میشدم تا اینکه در یکی از روزها که بیرون بودیم به او گفتم که فهمیدم با یک دختر در ارتباط است اما شاهین بهقدری عصبانی شد که در خیابان یک سیلی محکم به صورتم زد و گوشم آسیب دید. همین موضوع جرقه درگیری و کینه و کدورت میان ما شد. او میگفت نمیتواند دست از دوستان و رفتارهای دوران مجردیاش بردارد و با اینکه حرفهایش خیلی برایم سنگین بود سعی کردم عجولانه تصمیم نگیرم و با او مدارا کنم. زن گریان ادامه داد: شاهین در مقابل خانوادهاش به من قول داد رفتارهایش را اصلاح کند و من هم پذیرفتم هر چند که بعد از آن نیز در دوران عقد و نامزدی چندینبار با هم بحث کردیم. این زن 30 ساله با یادآوری خاطرات تلخ گذشته با بغض به قاضی غلامرضا احمدی رئیس شعبه 276 دادگاه ونک گفت: دو ماه قبل از عروسیمان بار دیگر با شاهین بحث مان شد که اینبار درگیری ما با تصادف شدیدی همراه بود که در این حادثه من بیشترین آسیب را دیدم چرا که سرنشین موتور بودم. روزهای سختی بود سعی میکردم اتفاقات و بحثهایمان را به خانوادهام انتقال ندهم به امید اینکه در زندگی مشترک این مشکلات حل میشود اما شروع زندگیمان هم با دلخوری و کینه از هم و خانوادههایمان آغاز شد. در همان ماههای نخست نیز شاهین از کار بیکار و خانهنشین شد چرا که میگفت نمیتواند با همکارانش راحت باشد و همین موضوع آزارش میدهد. من نیز که به خاطر زندگی از کارم استعفا داده بودم به دلیل مشکلات اقتصادی بار دیگر مجبور شدم در یک شرکت استخدام شوم اما همین شغل نیز دردسرهایی را از سوی همسرم بهوجود آورد. همسرم تصمیم گرفت با پساندازمان در این شرکت سرمایهگذاری کنیم اما چون شرکت با مشکلات مالی روبهرو بود نتوانستیم سود کنیم و همین موضوع باعث درگیری شدیدتر ما شد. سالگرد ازدواجمان که مصادف با روز تولدم بود از او خواستم دست از رفتارهای بچگانهاش بردارد اما او گوشش بدهکار نبود حتی خانوادهاش نیز با او همراه بودند. این تازهعروس ادامه داد: دیگر تحمل تحقیر و بدرفتاریهای این مرد را ندارم آبرویم را برده. برای ساختن و نگهداشتن این زندگی خیلی تلاش کردم اما دیگر نمیتوانم. او هر روز به بهانههای مختلف مرا تهدید میکند و کتک میزند دیگر نمیتوانم به این زندگی بیروح ادامه دهم. بنابر این گزارش غلامرضا احمدی قاضی شعبه 276 دادگاه ونک پس از شنیدن اظهارات زن جوان برگه پزشکی قانونی را دریافت کرد تا پس از اعلام نتایج حکم را صادر کند. 2005
۳۰/۰۹/۱۳۹۳ - ۰۷:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]