محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842612497
عارفانه های بیبی صديقه حکيم زاده مادر دو شهید
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران:
عارفانه های بیبی "صديقه حکيم زاده" مادر دو شهید
آن سال ها ما در «جهان آباد» (يکي از روستاهاي بخش صالح آباد تربت جام) زندگي مي کرديم. جنگ بود و همه مردهاي ما به جبهه رفته بودند، من بودم و دو دخترم معصومه و زهرا، «حسين» پسر بزرگم در جبهه راننده آمبولانس بود.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، شامگاه سرد نيمه هاي آذرماه است. امسال سرماي زمستان زودتر به تربت جام رسيده است. در همين حال و هوا سراغ «بي بي» را مي گيرم، بي بي اين جا براي بسياري از مردم آشناست؛ از مسجد الزهراي تربت جام تا خانه ساده و صميمي «بي بي صديقه حکيم زاده» راه زيادي نيست. بي بي ميهمان دارد! رفته بوديم تا ميهمان يکي از اسطوره هاي صبر و فداکاري جام باشيم، ميهمان صحبت هاي گرم و صميمي يک مادر، مادر ۲ شهيد ... و چقدر مهربان و خونگرم است اين مادر؛ مادر شهيدان حسن و محسن رستگار مقدم.
مي نشينيم، عکس ۲ شهيد ـ شهيدان حسن و محسن رستگار مقدم ـ زينت طاقچه خانه بي بي است. عشق و نجابت از نگاه هاي حسن و محسن پيداست. سري مي چرخانم، عکس شريک زندگي بي بي ـ پدر ۲ شهيد «حاج عبدا... رستگار مقدم» ـ هم بر ديواراست. پدر که عيار ايثار و جانبازي را داشته، سال هاست که ميهمان فرزندان شهيدش شده است و حالا «بي بي» هر صبح به سلام آنان برمي خيزد. بي بي با صبوري و مهرباني سرماي اين روزهاي تربت جام را بهانه مي کند و مي گويد: هواسرد است، آن سال (سال 64 ) هم همين طور سرد بود.
آن سال ها ما در «جهان آباد» (يکي از روستاهاي بخش صالح آباد تربت جام) زندگي مي کرديم. جنگ بود و همه مردهاي ما به جبهه رفته بودند، من بودم و دو دخترم معصومه و زهرا، «حسين» پسر بزرگم در جبهه راننده آمبولانس بود، «حسن» پاسدار بود و فرمانده، پدرش حاج عبدا... هم از نيروهاي بسيجي گروهان پسرش حسن بود ( پسر، فرمانده پدر!)، «محسن» هم بسيجي بود و «علي اکبر» و «علي اصغر» هم به عنوان بسيجي به جبهه رفته بودند. ۶ مرد خانواده در جبهه! بي بي شمرده و آرام و دوست داشتني سخن مي گويد.
نمي دانم اين همه احساس پاک بي بي را چگونه بايد بر کاغذ بياورم. بي بي در ادامه حرف هايش فراموش کرده بود بگويد ۲ داماد خانواده (۲ جانباز) نيز در جبهه بودند. بعضي ها دوست دارند اسطوره ها و اسوه ها را در دوردست ها و فراتر از تصور جست وجو کنند امّا مي بينيم به برکت موسم غيرت و جنگ، عيار مردي و شرف در برخي از همين کوچه هاي مهرباني اين روزهاي زندگي ما به سادگي و صميميت زندگي مي کنند. «بي بي» در بين الحرمين خاطره هاست، حالا مي خواهد از ۲ شهيدش بگويد. از «حسن» و «محسن»، اما از کدام جگرگوشه و نازدانه اش بگويد؟ از «حسن» که برادر بزرگ تر بود يا از «محسن» که از حسن در صف شهادت جلوتر ايستاده بود؟!
«حسن» در بهاري ترين روزهاي سال 1342، در فصل شقايق ها و لاله هاي دشت روستاي جهان آباد صالح آباد به دنيا آمد، همان سالي که امام فرمود ياران من در گهواره ها هستند. عبدا... رستگار مقدم پدر شده بود و حسن يک حرف و دو حرف زندگي را از لالايي هاي آرام و گرم بي بي صديقه آموخت.
حسن پسر زيباي مادر قد کشيد، در بازي هاي کودکانه هم ولايتي هاي مهربان بزرگ شد و بر نيمکت مدرسه روستا نشست و ۹ سال الفباي ادب و معرفت آموخت. وقتي به درس دهقان فداکار رسيد مدرسه روستا تمام شده بود و بايد به شهر مي رفت ولي عبدا... در مزرعه غيرت و نان حلال تنها بود، همراه پدر شد و بذر محبت کاشت و گندم مردانگي درو کرد.
زمين چرخيد و سال هاي انقلاب رسيد. خداي مقلب القلوب دل هاي عاشق را هوايي کرد. خبر به اين شرقي ترين نقطه مرز پرگهر هم رسيد: در غرب و جنوب جنگ است. حسن مردي باغيرت بود. لباس بسيجي قواره تنش شده بود، پوتين ها را محکم بست و راهي مرزهاي شرف و غيرت شد.
حالا عبدا... و بي بي مردي را به جنگ فرستاده بودند. يک بارکه خبرهاي خوب پيروزي مي آمد خبر آمد که حسن مجروح است.
حسن با ترکش بازگشت
حسن با جراحت ترکشي بر پا به خانه بازگشت. اما حسن عهدي بسته بود با مردي و دلدادگي. لباس پاسداري پوشيد و اين بار بايد به منطقه «سرباز» سيستان وبلوچستان مي رفت و از مرزهاي شرف شرقي پاسداري مي کرد. بي بي همان سال به خواستگاري دختر هم جدّش رفت و فرزند عبدا... عروسي به خانه آورد. اين بار حسن خانه را نزديک تر آورد و در قرارگاه تايباد قرار دل هاي مشتاق اعزام به جبهه را در منطقه جام و تايباد هماهنگ مي کرد. حالا حسن براي همه پاسدارها و بسيجي هاي دلداده منطقه آشنا بود. اما حسن خود قرار بي قرارداشت؛ قرارش در خاکريزهاي مردانگي بود. آن جا هم حسن مرد ميدان و فرمانده روزهاي سخت کارزار بود، او يکي از فرماندهان سرشناس گردان فضل ا... از لشکر ۵ نصر بود. حسن چندبار مجروح شد ولي حضور فرمانده در کنار ياران و هم رزمان ويژگي به ياد ماندني حسن بود. حتي وقتي که شنيد برادر کوچکترش، محسن عزيز که حسن سخت دلبسته او بود شهيد شده است ۳ روز از غرب به شرق آمد تا در وداع و تشييع برادر باشد و بعد برود. شايد مي دانست که او هم ۶۴ روز ديگر با محسن قرار بي قرار دارد.
آري حسن رفت اما اين رفتن براي برادرها و خواهر ها هنوز يک خاطره است. حسن براي آخرين بار گونه هاي معصوم و کودکانه ۲ دخترش «زينب» و «فاطمه» را بوسيد، زمستان رسيده بود و آخرين فصل رشادت فرمانده بود. منطقه «ماووت» سرمايش را در گرمي جنگ و نبرد سپري مي کرد. آن سال کبيسه بود و اسفند ۳۰ روزه سال 1366. درست در آخرين روز سال زمان ايستاد تا روح بلند حسن آسماني شود.
نشد بر گونه اش بوسه بزنم
آري سال نو شده بود ولي حسن رفته و به احسن الحالي که آرزويش را داشت رسيده بود، و باز درست مثل روز تولدش روستاي جهان آباد صالح آباد غرق در لاله و شقايق بود و در نيمه هاي فروردين بر روي دست ها به جام و جهان آباد برگشت.
مي گفتند: فرمانده مجروح و تا آخرين نفس جنگيده بود، مي گفتند: صدام ناجوانمردانه شيميايي زده و فرمانده شيميايي شده بود و... مي گفتند: نبايد گونه سردار را بوسيد ... و نبايد حتي ...! همه آرام اشک مي ريختند ... و حالا پس از سال ها هنوز بي بي حسرت دارد و آه مي کشد، او نتوانست روي ماه حسن را به وداع ببوسد! ...
دوباره باز بي بي، دوباره داغ جوان، بي بي هنوز در بين الحرمين خاطره هاست. از محسن هم بايد گفت، برادر کوچکي که زودتر از حسن آسماني شد.
«محسن» جگر گوشه مادر بود. زمستان سال 1346 خانه عبدا... رستگار مقدم را روشن و براي بي بي صديقه شيرين زباني کرد. پسري نجيب، فهميده و باادب. محسن خيلي زود قد کشيد و بزرگ شد. او هم تا سوم راهنمايي مهمان ميز و نيمکت مدرسه جهان آباد بود. کوچک تر از حسين و حسن بود ولي در مردي و ادب شانه به شانه برادرها بود، غيرت کار و تلاش محسن نمي گذاشت تا دست هاي پدر تنها باشد. چندي همراه عبدا... بود و در مزرعه هاي صالح آباد بذر محبت افشاند و خرمن دوستي و نان حلال انباشت. جهان آباد جام آن مردانگي ها و تلاش ها را هنوز به ياد دارد.
برادرها لباس رزم پوشيدند و سري به خاکريزهاي مردانگي زدند و محسن نيز از خانواده همين مردان بود. او هم هوايي کربلا شد؛ سال 63 بود که پيشاني بند ياحسين را محکم بر پيشاني بست و پا جاي پاي برادرها گذاشت. دوبار با بسيجيان همراه شد. او که دوبار به پيشواز دوران مردي و سربازي رفته بود حالا نوبت سربازي اش رسيده بود و شد سرباز دلاور لشکر هميشه پيروز 77 خراسان.
محسن سربازي آزموده و آشنا با جنگ و خاکريز بود، راه رستگاري را خوب مي دانست و مگر نه اين که رستگار مقدم بايد درخط مقدم رستگاري باشد؟ محسن خيلي زود سر از خاکريزهاي فکه درآورد. آري، شب نشيني هاي جبهه آن روزها و سال ها خاطره بود، سال هايي که همه مردهاي خانواده رستگار مقدم در جبهه بودند، اين را علي اکبر برادر کوچک تر محسن مي گويد. علي اکبر وقتي به اين خاطره ها مي رسد بغض مي کند، گنگ مي شود، پرده اشک خاطراتش را کور مي کند، نمي تواند بگويد.
آخر او هميشه همراه محسن بوده سخت است اما از زمستان سال 66 مي گويد: هنوز ۱۸ روز از شب يلداي 66 گذشته بود که خبر آمد در فکه سجده خون بر پا شده؛ علي اکبر هم در جبهه بود، درست مثل ديگر برادرها. مي گويد: خبر که آمد دلم لرزيد، بايد سراغ محسن را مي گرفتم. نکند محسن پرکشيده باشد. سراسيمه سر خود را به معراج شهدا رساندم، آن جا که عطر شهداي فکه پيچيده بود. سراغ محسن را گرفتم. نگفتم محسن برادرم است تا بلکه بگويند، گفتم: همرزم محسن رستگار مقدم هستم. صدا در گوشم پيچيد، محسن شهيد شده و دشمن قلب پر مهر محسن را نشانه رفته بود.
رمق از پاهاي برادر رفته بود؛ پاي همراه، برادر رفيق، برادر همدم با تيري بر قلب رفته بود. ... حالا کجاست پايي که بلند شود، راه برود، دل و رمق نمانده بود ... و علي اکبر هم نتوانست روي ماه محسن را ببوسد!
چند روز بعد محسن بر دوش همرزمان بود. دست ها او را به مهماني ياران شهيدش دربهشت رضا بردند. روحش شاد. حالا «بي بي» شناسنامه صبوري و عزّت جام و عکس «حسن» و «محسن» و «عبدا...» بر طاق بلند خاطره هاي ايثار جام است. وقت خداحافظي بي بي از حق و محبت پدري همسرش عبدا... مي گويد، اصرار دارد که پدر فراموش نشود، مرد همراه بي بي ماه ها با پسرها مهمان خاکريز بوده و بارها به جبهه رفته است، رزمنده بي ادعايي بود که فرزندش حسن فرمانده اش بوده، اين هم درس ديگري از ايثار و معرفت بابا! همان پدري که سالها نان غيرت و شرف را بر سفره حلال رستگار مقدم ها گذاشت. عبدا... در کربلاي ۴ جانباز شد و پس از سال ها رنج و صبوري نيمه مهرماه 1367 به ميهماني پسرها رفت. روحش با شهيدانش محشور باد.
حالا بي بي آرام نشسته است و ما مي رويم، نوه ها بايد صبر را از بي بي سرمشق بگيرند و ايثار را بخش کنند، به حق که بي بي معلم ماست!
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۳ - ۲۰:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]
صفحات پیشنهادی
به مناسبت هفته وقف صورت میگیرد اعزام کاروان 500 نفری به آستان امامزاده بیبی حکیمه (س) گچساران
به مناسبت هفته وقف صورت میگیرداعزام کاروان 500 نفری به آستان امامزاده بیبی حکیمه س گچسارانرئیس اوقاف و امور خیریه شهرستان گچساران گفعت به مناسبت هفته وقف کاروان 500 نفری به آستان امامزاده بیبی حکیمه س اعزام میشوند فرزین بهمنیآزاد امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در یاسطبیبزاده در گفتوگو با فارس: اظهارات شیرزاد جادهصافکن اهداف آمریکاییهاست/نفی مسئله هستهای خیانت به شهیدان
طبیبزاده در گفتوگو با فارس اظهارات شیرزاد جادهصافکن اهداف آمریکاییهاست نفی مسئله هستهای خیانت به شهیدان این عرصه استنماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اظهارات شیرزاد خیانتی به تلاشهای دانشمندان شهید هستهای کشورمان است گفت اظهارات شیرزاد جادهصافکنی برای اهداف آمرپایان 26 سال انتظار یک مادر شهید |اخبار ایران و جهان
پایان 26 سال انتظار یک مادر شهید 26 سال انتظار مادری در جیرفت برای دیدار دوباره فرزند مفقود الاثر خود به پایان رسیده و این مادر دلسوخته برای دیدن پیکر فرزندش لحظه شماری می کند کد خبر ۴۵۷۵۹۸ تاریخ انتشار ۲۱ آذر ۱۳۹۳ - ۱۷ ۱۹ - 12 December 2014 26 سال انتظار مادری در جیرفت برای دتکرار/ طبیبزاده در گفتوگو با فارس: اظهارات شیرزاد جادهصافکن اهداف آمریکاییهاست/ نفی مسئله هستهای خیانت ب
تکرار طبیبزاده در گفتوگو با فارس اظهارات شیرزاد جادهصافکن اهداف آمریکاییهاست نفی مسئله هستهای خیانت به شهیدان این عرصه استنماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اظهارات شیرزاد خیانتی به تلاشهای دانشمندان شهید هستهای کشورمان است گفت اظهارات شیرزاد جادهصافکنی برای ابا حضور معاون بنیاد شهید کشور انجام شد برگزاری مراسم گلباران و غبارروبی امامزاده یحیی(ع) سمنان
با حضور معاون بنیاد شهید کشور انجام شدبرگزاری مراسم گلباران و غبارروبی امامزاده یحیی ع سمنانبا حضور معاون پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور مراسم گلباران و غبارروبی بقعه متبرکه امامزاده یحییبنموسی ع سمنان برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از سمنان پگلایه مادر شهیدان صنیعخانی از وضعیت فرهنگ و حجاب در دیدار با رئیسجمهور
گلایه مادر شهیدان صنیعخانی از وضعیت فرهنگ و حجاب در دیدار با رئیسجمهورمادر شهیدان صنیعخانی در دیدار با روحانی وضعیت حجاب در کشور را برای مادران شهدا آزاردهنده عنوان کرد به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان شامگاه چهارشنبه بپس از 26 سال فراق و دوری صورت گرفت دیدار فرزند شهید نجارزاده با پدر شهیدش
پس از 26 سال فراق و دوری صورت گرفتدیدار فرزند شهید نجارزاده با پدر شهیدشمحسن نجارزاده فرزند شهید رضا نجارزاده امروز به آرزوی دیرینه خود رسید و پس از 26سال انتظار و دوری با حضور در حسینیه شهدا با پدر شهیدش دیدار کرد به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران پنجشنبه شب محسن نجبا حضور مردم و خانواده شهدا پیکر «مادر شهید بهمن بوریپور» در رامهرمز تشییع شد
با حضور مردم و خانواده شهداپیکر مادر شهید بهمن بوریپور در رامهرمز تشییع شدبا حضور اقشار مختلف مردم و مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران پیکر مادر شهید بهمن بوریپور در رامهرمز تشییع شد به گزارش خبرگزاری فارس از رامهرمز ظهر امروز مردم قدرشناس و مسئولان رامهرمز در مراسمی اندومادر شهيدان اويسي فردوئي آسماني شد
۲۴ آذر ۱۳۹۳ ۱۶ ۵۱ب ظ مادر شهيدان اويسي فردوئي آسماني شد مادر شهيدان ابوالفضل و مجتبي اويسي فردوئي امروز دوشنبه صبح بر اثر سکته قلبي دارفاني را وداع گفت و آسماني شد به گزارش خبرگزاري موج از قم مادر ايثارگر مرحوم جاني بيگم محبي فردوئي بعد از 27 سال دوري از فرزندانش و صبر و استقبا حضور معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف فعالان کنگره ملی بیبی حکیمه(س) تجلیل میشوند
با حضور معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاففعالان کنگره ملی بیبی حکیمه س تجلیل میشوندمسئول روابط عمومی اوقاف و امور خیریه کهگیلویه و بویراحمد گفت با حضور معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف از فعالان کنگره ملی بیبی حکیمه س تجلیل میشود رامین چرومی امروز در گفتوگو با خبرنگار فمادر ماهینی در امامزاده صالح + عكس
مادر ماهینی در امامزاده صالح عكسحسین ماهینی با انتشار تصویری از مادرش در آستان مقدس امامزاده صالح علیه السلام آرزوی جالبی برای او دارد خداوندا بالاتر از بهشت هم داری برای مادرم می خواهم مادر حسین ماهینی در امامزاده صالح ع 1393 09 19هدیه مادر شهید خرازی به روحانی
هدیه مادر شهید خرازی به روحانی مادر شهید خرازی خطاب به رئیس جمهور گفت خواسته ام این است که بیش از پیش مشکلات مردم را برطرف کنید به گزارش نامه نیوز رییس جمهوری در دیدار با مادر شهید حاج حسین خرازی از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس با تاکید بر اینکه کشور و انقلاب با ایثار خانواده مبا حضور معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف 40 نفر از فعالان برگزاری کنگره ملی بیبی حکیمه(س) تجلیل شدند
با حضور معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف40 نفر از فعالان برگزاری کنگره ملی بیبی حکیمه س تجلیل شدند40 نفر از فعالان برگزاری کنگره ملی امامزاده بیبی حکیمه س با حضور معاون فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف تجلیل شدند به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج ظهر امروز با حضور معاون فرهنگی اجتبا حضور عاشقان راه ایثار و شهادت پیکر شهید نجارزاده بعد از نماز جمعه این هفته قرچک تشییع میشود
با حضور عاشقان راه ایثار و شهادتپیکر شهید نجارزاده بعد از نماز جمعه این هفته قرچک تشییع میشودپیکر شهید رضا نجارزاده که از شهدای مفقودالاثر هشت سال دفاع مقدس است بعد از 26 سال دوری به آغوش خانواده باز میگردد و پس از نماز جمعه با حضور پرشور عاشقان راه ایثار و شهادت تشییع میشوداعلام زمان تشییع پیکر شهید نجارزاده/ برگزاری مراسم بزرگداشت در قرچک -
کادری در گفتگو با مهر اعلام زمان تشییع پیکر شهید نجارزاده برگزاری مراسم بزرگداشت در قرچک شناسهٔ خبر 2444428 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳ ۱۰ استانها > تهران قرچک - رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران قرچک با اشاره به تشییع پیکر شهید رضا نجارزاده پس از اقامه نمازجمعه گفت مراسم بزرگاستاندار قزوین از مادران شهیدان رضا و محسن حسن پور عیادت کرد -
استاندار قزوین از مادران شهیدان رضا و محسن حسن پور عیادت کرد شناسهٔ خبر 2445956 پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶ ۰۶ استانها > قزوین قزوین- استاندار قزوین با حضور در بیمارستان ولایت از مادران شهیدان رضا و محسن حسن پور عیادت کرد به گزارش خبرنگار مهر مرتضی روزبه با حضور در بیمارستان وفرزند شهید: تنها آرزویم اهدای نشان شجاعت ریاست جمهوری به مادرم است
آرزوی فرزند بر مادر فرزند شهید تنها آرزویم اهدای نشان شجاعت ریاست جمهوری به مادرم است تبریز- ایرنا- فرزند شهید گفت تنها آرزویم این است که رییس جمهوری در سفر استانی به آذربایجان شرقی به پاس اینکه مادرم سال ها از تنها وارث شهید محمد غضنفری مراقبت کرده است نشان شجاعت به او اهد-
گوناگون
پربازدیدترینها