محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843563683
پاسخ به سوالات درباره احکام امر به معروف
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پاسخ به سوالات درباره احکام امر به معروف
حجتالاسلام فلاحزاده، عضو دفتر استفتائات حضرت آیتالله خامنهای و رئیس مرکز موضوعشناسی احکام فقهی، به پرتکرارترین سؤالات شرعی درباره امر به معروف و نهی از منکر مطابق با فتاوای رهبر انقلاب پاسخ داد.
خبرگزاری مهر: پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای (KHAMENEI.IR) همزمان با ایام محرم و صفر طی فراخوانی اعلام کرد به پرسشهای شرعی مخاطبان که مربوط به احکام امر به معروف و نهی از منکر است، پاسخ میدهد. حجتالاسلام والمسلمین فلاح زاده -عضو دفتر استفتائات حضرت آیتالله العظمی خامنهای و رئیس مرکز موضوعشناسی احکام فقهی- به پرتکرارترین سؤالات مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای پاسخ دادهاند که در ادامه متن پاسخ به این سؤالات ارائه میشود: معنای امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ شرایط و مراحل آن کدام است؟ و چه روشهایی دارد؟ معروف یعنی شناختهشده و منکر یعنی ناشناس؛ آنچه را که دین به رسمیت میشناسد و قبول دارد، اینها معروف است؛ آنچه را که دین به رسمیت نمیشناسد و انکار میکند و نهی میکند، اینها منکر است؛ یا به تعبیر خیلی سادهتر، همهی خوبیها در حوزهی دین، اینها معروف است و تمام زشتیها و بدیها منکر است؛ و در اصطلاح فقهی به مجموعهی واجبات و مستحبات، معروف گفته میشود و محرمات و مکروهات، منکر است. گرچه در مرحلهی اول، امر به واجبات و نهی از محرمات و معاصی و گناهان مطرح است؛ اما امر به مستحبات و نهی از اعمال مکروه، آن هم مستحب و خوب است. اما امر به معروف و نهی از منکر شرایط و مراحلی دارد؛ شرط اول این است که باید معروفها و منکرها را بشناسد؛ نیاز نیست این شناخت به تفصیل و با جزئیات باشد؛ بلکه باید قبل از آنکه کسی را امر به معروف و نهی از منکر کنیم، اجمالاً بدانیم کاری که این شخص ترک کرده است، واجب و معروف بوده که بر ما واجب و لازم میشود تا او را امر کنیم به انجام آن؛ یا اینکه باید بدانیم کاری را شخص قصد دارد انجام دهد حرام است تا بتوانیم او را نهی کنیم. بنابراین باید هم معروفها و هم منکرها را بشناسیم تا زمانی که نهی میکنیم دچار اشتباه نشویم. گاهی وقتها انسان خیال میکند کاری که شخصی انجام میدهد حرام است، درصورتیکه حرام نیست. بنابراین مرحلهی اول، آگاهی اجمالی خود شخص به معروفها و منکرها است. یعنی از نظر دینی باید بداند که چه کارهایی معروف و چه کارهایی منکر است. شرط دوم این است که احتمال تأثیر در طرف مقابل وجود داشته باشد؛ امر به معروف و نهی از منکر برای این است که به معروف عمل شود و معروف اقامه شود، منکر برچیده شده و ترک شود. بنابراین ما وقتی امر به معروف میکنیم باید احتمال بدهیم که این کار تأثیر دارد، از نظر احکام دینی فرد آمر یا ناهی یا باید بداند که امر و نهیاش مؤثر است یا لااقل احتمال بدهد که تأثیر میگذارد. اما اگر میدانیم که امر و نهی ما اثر ندارد یا نمیدانیم اثر دارد یا نه، واجب نیست که امر به معروف و نهی از منکر کنیم. شرط سوم این است که امر و نهی مفسدهای نداشته باشد؛ مفسده به این معنا که ضرر جانی، مالی و آبرویی نداشته باشد؛ اگرچه فرمودهاند که منظور از ضرر مالی در اینجا، ضرر جزئی نیست، بلکه ضرر معتنابه است. شرط چهارم اینکه شخص گناهکار بر استمرار گناه، اصرار و سماجت داشته باشد. اما مراحل امر به معروف و نهی از منکر: مرحلهی نخست، مرحلهی قلبی است؛ یعنی شخص وقتی ببیند افراد دیگر به معروفی عمل میکنند یا اینکه منکری را ترک کردهاند خوشحال شود. همچنین اینکه از ترک شدن معروف یا ارتکاب منکر توسط دیگران ناراحت شود؛ این مرحلهی قلبی امر به معروف و نهی از منکر است. مرحله بعد، امر به معروف و نهی از منکر عملی است. بخش اول مرحلهی عملی، ترک مراوده با گناهکار است. گناهکار یعنی کسی که معروف را ترک میکند یا منکر را مرتکب میشود. ترک مراوده یعنی با او رفتوآمد نداشته باشد، به او احترام نکند. بخش دوم مرحلهی عملی تذکر لسانی است؛ یعنی با زبان به او بگوید و امر و نهی کند. بخش سوم مرحلهی عملی هم توسل به زور و قدرت است؛ یعنی اجبار طرف به انجام واجب و ترک حرام که این مرحله وظیفهی عمومی نیست. (وظیفهی نیروهای امنیتی است.) اما دربارهی روشهای امر به معروف و نهی از منکر؛ روشهای امر به معروف و نهی از منکر برمیگردد به همان مراحلی که گفتیم. روش اول عبارت است از ترک مراوده با گناهکار. ترک مراوده یعنی که انسان در رفتارش با افراد گناهکار یک غرض دینی داشته باشد. گاهی وقتها او طوری رفتار کند که فرد گناهکار جذب شود و گناه نکند یا واجب را عمل کند. گاهی وقتها رفتوآمد را ترک کند، یعنی با گناهکار بهگونهای رفتار کند که گناه نکند. در احکام مربوط به نماز جماعت مسجد آمده که مستحب است انسان به کسی که در مسجد به نماز جماعت حاضر نمیشود سلام نکند، با او رفتوآمد نداشته باشد، از او زن نگیرد، به او زن ندهد و در کارها با او مشورت نکند؛ چون شرکت در نماز جماعت و حضور برای نماز مستحب است. فرمودهاند که شما رفتوآمدتان و احترامتان و روابطتان و خریدوفروشتان هدفمند باشند؛ یعنی بین افراد گناهکار و غیرگناهکار فرق بگذارید. میخواهید یک قرارداد ببندید، با یک آدم درستکار قرارداد ببندید. میخواهید همکار شوید، میخواهید دوست و رفیق باشید، میخواهید خانه بخرید و همسایه بشوید، حساب کنید و ببینید که طرفتان در رابطه با مسائل دینی چقدر مقید است؟ اگر یک فرد بهتری را پیدا میکنید با او اینگونه روابط را داشته باشید که نتیجهاش این است که فرد گناهکار در جامعه خودبهخود منزوی شود. تا او ببیند که وقتی مردم با او شریک اقتصادی نمیشوند، از مغازهی او خرید نمیکنند، به او احترام نمیکنند، به او منصب و پست و مقام نمیدهند، در گزینشها دیگرانی را که اهل صلاح و خیر و معروف هستند مقدم میدارند؛ خودبهخود میفهمد که دیگر جایگاه چندانی ندارد، جذب مسائل دینی خواهد شد و اهل معروف میشود. روش دوم این است که ما بههرحال تذکر بدهیم. یعنی کسی را که معروفی را ترک میکند و واجبی را انجام نمیدهد، امر کنیم؛ یعنی دستور بدهیم به اینکه آن کار واجب را انجام دهد. مثلاً ما میدانیم که کار کردن و اشتغال برای کسب درآمد حلال و تأمین نفقه و مخارج خودمان و افراد واجبالنفقه واجب است، یک کسی تنبلی میکند و سرکار نمیرود و جیرهخوار دیگران شده است، باید او را امر کرد. *آیا امر به معروف و نهی از منکر والدین و بزرگترها صحیح است؟ بهطورکلی تذکر دادن به افراد بزرگتر از خود درصورتیکه احتمال دلخوری میرود چگونه است؟ اینکه آیا پدر و مادر یا امثال پدر و مادر که از انسان بزرگتر هستند یا در سطح بالاتری از مقام هستند را هم باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم یا نه، فقط افراد همسطح خودمان یا پایینتر را، هیچگاه در احکام شرعی چنین تفکیکی نیامده است. بلکه یک شرایط و یک مراتب و مراحلی ذکر کردهاند. بنابراین در امر به معروف و نهی از منکر فرقی بین افراد نیست ولی بههرحال راه درست این است که نسبت به بزرگترها به یک نوع شیوه باید برخورد کرد و نسبت به کوچکترها به شیوهای دیگر. در امر و نهی پدر و مادر، چون هرگونه بیاحترامی حرام است خیلی باید مراعات کرد. نکتهی بعدی این است که احتمال تأثیر بدهیم، ممکن است پسری یا دختری به پدر خودش تذکر بدهد یا دختری به مادر خودش تذکر بدهد و آنها گوش ندهند؛ خب یک شیوهی دیگری باید در پیش گرفت؛ مثلاً روش غیرمستقیمی که آنها متوجه کار خطایشان بشوند و دیگر مرتکب منکر نشوند و به وظیفه و معروف عمل کنند. امر به معروف و نهی از منکر، قوم و قبیله، مقام بالاتر، مقام پایینتر، پدر و مادر و امثال اینها را نمیشناسد، ولی شیوههایش ممکن است متفاوت باشد. پرسیدهاند اگر موجب دلخوری شود، تکلیف چیست؟ حالا باید ببینیم دلخوری به چه معناست؟ اگر دلخوری واقعاً این است که از ما دلخور میشوند، ولی دیگر گناه نمیکنند، خب دلخور بشوند، مسألهای نیست. مثل اینکه بعضی میپرسند که اقوام و بستگان، مراسم جشن دارند و در آن جشن موسیقی حرام دارند، بزنوبرقص است؛ ما شرکت کنیم چطور است؟ اگر شرکت نکنیم ناراحت میشوند، خب دلخور بشوند، فردا پسفردا میروید با آنها صحبت میکنید انشاءالله دلخوریشان مرتفع میشود؛ این که دلیل نمیشود که آدم مرتکب گناه شود، به خاطر اینکه دیگران دلخور نشوند. این دلیل یا مجوزی نمیشود برای ترک امر به معروف و نهی از منکر. اما یکوقت است که آنها دلخور میشوند و گوش هم نمیدهند، یعنی امر به معروف هم اثری در آنها ندارد و فرد آمر هم احتمال تأثیر نمیدهد، خب در اینجا امر به معروف واجب نیست. *آیا یک پسر جوان میتواند یک زن جوان را امر به معروف و نهی از منکر کند؟ بهویژه در مورد موضوع حجاب این مسأله چگونه است؟ بهطور کلی وظیفهی ما در قبال امر به معروف و نهی از منکر بدحجابی چیست؟ حجاب یک واجب الهی است و از ضروریات دین است. همهی مسلمانها قبول دارند که حجاب لازم و واجب است و اگر کسی حجاب را مراعات نکرد، یعنی ترک واجب کرده است. خب اگر این کار را ادامه میدهد، یعنی بدحجاب است و در خیابان میرود، امر کردن او به حجاب و نهی کردن او از این بدحجابی واجب است، اما با وجود شرایطی. در اسلام نفرمودهاند اگر شخص، جوان است یا مخاطبش، زن جوان است، امر و نهی واجب نیست. این شرط نیست، ولی فرمودهاند اولاً احتمال تأثیر بدهد و ثانیاً نباید در امر و نهیاش گناه کند. یعنی ممکن است گاهی امر به این معروف، لازمهاش این باشد که به زن بیحجاب نگاه کند، این جایز نیست، یا اینکه تأثیری ندارد؛ یعنی اگر پسر جوانی به یک خانمی تذکر بدهد و اثری نکند، یا اینکه مفسدهای دارد؛ مثلاً ممکن است او در انظار عمومی جواب بدهد و موجب آبروریزی بشود یا دیگران بگویند تو چه کاری به دختر مردم داری؟ یا اینکه آبروی آن جوان درخطر باشد، این یعنی مفسده وجود دارد و در این موارد جایز نیست. بنابراین اگر مفسدهای نبود و احتمال میدهد که امر کردن او تأثیر دارد، در این صورت با مراعات مسائل شرعیِ نگاه و عفاف، امر کردن و نهی کردن واجب است. حال ممکن است به ذهن بیاید که چرا بعضی افراد امر و نهی نمیکنند به کسانی که بدحجاب هستند؟ اینگونه افراد شاید یک مجوز شرعی دارند، یعنی یا احتمال تأثیر نمیدهند یا ممکن است احتمال بدهند و چون مفسده وجود دارد، مبادرت به آن نمیکنند. اینکه بعضی افراد امر به معروف را ترک میکنند، دلیل نمیشود که آنها ترک واجب کرده باشند، بلکه شاید یک مجوز شرعی داشته باشند. بنابراین علاوه بر آن اینکه بعضی افراد امر به معروف را ترک میکنند، دلیل نمیشود که همگان آن را ترک کنند. *آیا امر به معروف و نهی از منکر باید در ملاء عام باشد یا در خفا؟ مهم این است که تأثیر بگذارد. زیرا امر و نهی برای محقق شدن غرضی است؛ بنابراین اگر جری شده است و چنانچه در خفا بگوییم اثر ندارد و در ملأ عام امر کنیم اثر میکند، باید در ملأ عام (با حفظ شرایط و مراحل) باشد. اگر هم در خفا امر کنیم اثر میگذارد، فقط به خودش بگوییم. *در مسئلهی برهنه شدن در عزاداری، آیا امر به معروف و نهی از منکر واجب است؟ پیشتر در احکام عزاداری که اوایل محرم امسال اجمالاً گفتیم که این توصیهی حضرت آقا بوده است به برخی از مداحان که بههرحال افراد در عزاداری لخت نشوند یا امر به لخت شدن نکنند و توصیه نکنند که لخت شوند. گفتیم این فتوای فقهی نیست و معنای حرمت هم ندارد و حال اگر در هیئتی مفسدهای هم نداشت، حرام نیست؛ بنابراین اگر شما تشخیص میدهید که بله این مفسده دارد، خب نهی از آن واجب است؛ اما اگر وقتی گفتیم فینفسه حرام نیست و توصیهی حضرت آقا است؛ حال اگر افرادی لخت شدند در عزاداری و مفسدهای هم نداشت، اینجا نهی از آن واجب نیست، چون منکر حساب نمیشود. بنده یک توضیحی در اینباره عرض بکنم که دیگر بحث فقهی نیست. این مسئله که بیان شد، بسیاری از مسئولین هیئتها، مرثیهسرایان و واعظان و مداحان، اینها نهتنها توصیه به برهنه شدن نکردند، بلکه گفتند چون شنیدهایم توصیهی رهبر معظم انقلاب این بوده است، ما به جان دل میشنویم و بر دیده مینهیم و این کار را ترک کردند و این اثر را داشت؛ بعضی هم بههرحال رعایت نکردند؛ حالا آنهایی که رعایت نکردند با توضیحی که عرض کردم، اگر مفسدهای بر این کارشان مترتب نبوده، نمیتوانیم بگوییم مرتکب گناه و حرام شدهاند. باید دقت کنیم یکجوری نباشد که خدای ناکرده یک مسئلهای که بیان میشود، یا یک حکم فقهی است یا توصیهای است که در اینجا عرض کردیم، موجب اختلاف بشود و افراد این هیئت به افراد آن هیئت بد بگویند، یا این مداح به مداح دیگری بد بگوید، اینها که خواستهی رهبری نیست. خواستهی حضرت آقا این است که همه زیر یک بیرق باشند. در عزاداری همه زیر علم امام حسین علیهالسلام باشند و برای او عزاداری کنند؛ عزاداری مطلوب و عزاداری که موجب تقرب است؛ عزاداری که هرچه باشکوهتر باشد؛ کسی به دنبال این نیست که خدای ناکرده، عزاداری سید و سالار شهیدان کمرنگ بشود و شکوه و عظمتش کاسته بشود. هیچگاه کسی دنبال این نیست و اگر کسی دنبال این باشد خطا میکند. عزاداری حضرت سیدالشهدا باید با همان شکوه و عظمتی که در طول تاریخ بوده است محفوظ بماند، اما از یکسری کارهای خرافی، کارهایی که دشمنان از آن کارها سوءاستفاده میکنند، از آن کارها باید دوری کرد. بنابراین چنین مسئلهای که مطرحشده نباید خدای ناکرده موجب تفرقه و دودستگی باشد. انشاءالله که همه عزادار واقعی حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام باشند و امیدواریم که این عزاداریها مورد قبول حقتعالی قرار بگیرد و موجب تقرب الهی هم باشد. *وجوب امر به معروف و نهی از منکر نسبت به واجبات دیگر چگونه است و در چه جایگاهی قرار دارد؟ گاهی وقتها یک واجبی آثار و برکات بسیار زیادی دارد که در واجبی مثل امر به معروف و نهی از منکر اینگونه است؛ مخصوصاً آثار اجتماعی و حتی آثار سیاسی آن که در روایت داریم امر به معروف و نهی از منکر «اَشرَفُ الفَرائِض» (شریفترین واجبات) است و «بِها تَقامُ الفَرائِض»، واجبات دیگر به سبب امر به معروف و نهی از منکر اقامه میشوند و «تَأمَنُ المَذاهِبَ»، امنیت راهها وابسته به امر به معروف و نهی از منکر است. فرمودهاند اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید اشرار بر شما مسلط میشوند و دعایتان هم مستجاب نمیشود؛ بنابراین بههرحال دارای اهمیت بسیار زیادی است و اگرچه تعبیر میشود به فروع دین، اما در عداد اصول عملی اسلام است. پرسیدهاند که اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر را قبول نداشته باشد، آیا مرتد از اسلام است یا خیر؟ اولاً بعضی از افراد مسلمان که گاهی شاید بگویند ما امر به معروف و نهی از منکر را قبول نداریم، این گفتنشان به این معنا نیست که آن اصل را قبول ندارند، بلکه شاید به رفتار و شیوهی بعضی از کسانی که درست به این واجب عمل نمیکنند اعتراض دارند و میگویند این چه امر به معروف و نهی از منکری است. بنابراین با این حرف کسی مرتد نمیشود. ارتداد در صورتی است که شخصی واقعاً ضروری دین را منکر شود، امر به معروف و نهی از منکر ضروری دین است، ولی انکار آن به نظر حضرت آقا در شرایطی که به انکار توحید یا نبوت برگردد موجب ارتداد است و اگر شخص همینجوری میگوید امر به معروف و نهی از منکر را قبول ندارم و به انکار توحید یا نبوت برنمیگردد، او مرتد نیست. به انکار توحید و نبوت هم بینجامد، یعنی اینکه واقعاً خدا و نبوت را قبول ندارد که اینها را منکر میشود. بنابراین اگر در آن حد باشد مرتد است و اگر در آن حد نباشد مرتد نیست. ثالثاً اینکه اصلاً او این حرفها را زده، اما شما شبهه دارید که آیا این اعتقاد را دارد یا نه و آیا به انکار توحید و نبوت برمیگردد یا نه؛ در اینجا هم او بر حکم اسلام است و مرتد محسوب نمیشود. *اگر در شرایطی امر به معروف زبانی جواب ندهد و برخی از نیروهای انتظامی هم کوتاهی کنند تکلیف چیست؟ وقتی که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند وظیفهی عمومی فقط تذکر زبانی است، شما تا حد تذکر زبانی اگر میبینید مؤثر است و شرایط موجود است اقدام کنید؛ بالاتر از آن شما وظیفه ندارید؛ الآن در بعضی از کشورها مسلمانها دارند کشته میشوند اما خیلی از مسلمانها هم در کشور ما مشغول کار خودشان هستند آیا تکلیف و وظیفهای ندارند؟ وقتی که میشنوند واقعاً ناراحت میشوند اما نمیتوانند بروند آنها را کمک کنند پس تکلیفی ندارند؛ وقتی شرع جلویتان را گرفته است به این معنا که شما در آن حیطه تکلیف و وظیفه نداری و وظیفهی دیگران است. مثل اینکه یک کسی حقش خورده شده است و تنها دادگاه میتواند حق او را بگیرد. خب او باید برود شکایت کند و حکم قاضی حق او را بگیرد، شما که اقدام نکردید گناه نکردهاید، چون طریق آن است. بنابراین توسل به زور و قدرت و قوهی قهریه برای جلوگیری از این منکر نهتنها وظیفهی آحاد مردم نیست، بلکه جایز نیست و موجب هرجومرج میشود. حضرت آقا فرمودهاند جایز نیست فلذا وظیفه هم نیست و در این موارد تکلیف ندارید. ولی یک تکلیف دیگر دارید، زیرا امر به معروف و نهی از منکر فقط به گفتن به خود آن فرد یا استفاده از قوهی قهریه علیه آن فرد نیست، شما امر به معروف و نهی از منکرتان این است که به نیروهای انتظامی اطلاع دهید، به کسانی که مسئولیت دارند اطلاع دهید، همین اطلاع دادن وظیفهی شماست که انجام میدهید. حالا اگر آنها به وظیفه عمل نکردند شما معذورید و گناهکار نیستید. *اگر فرزندان مطیع والدین نباشند، والدین تا چه مرحلهای میتوانند امر و نهی کنند؟ سؤالی پیشتر داشتیم در خصوص اینکه آیا فرزند میتواند پدر و مادر را امرونهی کند نسبت به معروف و منکر؛ جواب دادیم بله، اما باوجود شرایط و مراعات مراتب و بهگونهای که بیاحترامی نباشد و تأثیرگذار باشد. اینجا هم همین است یعنی پدر و مادر هم میتوانند و لازم است فرزند را امرونهی کنند ولی مقام امر به معروف و نهی از منکر تا همان حد تذکر لسانی باشد. اما دقت داشته باشید امر به معروف و نهی از منکر گاهی وقتها به این معنا نیست که خودمان مستقیماً به فرد بگوییم. گاهی حتی طرف را باید ببرند مشاوره، این خودش میشود نهی از منکر و امر به معروف، یا پدر میبیند فرزندش در نمازخواندن کوتاهی میکند و به او تذکر میدهد اما اثر ندارد، خب باید با یک مشاورهای صحبت کند. خود همین امر به معروف است، یعنی ما راهی را پیش بگیریم که شخص گناهکار، گناه نکند و کسی که واجب را ترک میکند، دیگر ترک نکند؛ این میشود امر به معروف و نهی از منکر. حالا حتماً لازم است کتک بزنند؟! در قبل گفته شد که آن مرحلهی استفاده از قوهی قهریه وظیفهی عمومی نیست. *کسی که بد اخلاق است و نمیتواند درست امر به معروف کند آیا بر او این امر واجب است؟ اولاً باید در پی اصلاح اخلاق خود باشد. ثانیاً بهگونهای امرونهی کند که ناراحت نشوند. ثالثاً حالا اگر هم ناراحت شد ولی تأثیر داشت یعنی طرف مقابل را از گناه بازمیداشت و به واجب وامیداشت که به وظیفه عمل کند و گناه نکند خب حالا ناراحت هم بشود، چون مفسدهای ندارد، ضرر جانی ندارد، ضرر مالی ندارد، ضرر آبرویی ندارد، بله امر به معروف و نهی از منکر بر چنین فردی هم واجب است. ولی باید سعی کند با اخلاق خوش، برخورد کند، طوری که مؤثر باشد و البته اخلاق خودش را هم اصلاح کند. *آیا فراگیری یک گناه مثل بدحجابی یا اصلاح صورت، امر به معروف را در آن مورد ساقط میکند؟ نهتنها باعث نمیشود که تکلیف ساقط شود، بلکه سنگینتر هم میشود. چون اگر گناه فردی بود و یک نفر انجام میداد خب این آثار سوئی روی جامعه و افراد جامعه ندارد اما اگر خدای ناکرده شیوع پیدا کرد و فراگیر شد، افراد زیادی مرتکب میشوند، اینجا تکلیف سنگینتر میشود. بنابراین فراگیری و عادی شدن گناه در جامعه مجوزی برای ترک امر به معروف و نهی از منکر نیست ولی گاهی وقتها به خاطر این شیوع، اثر نمیکند و باید شیوههای دیگری پیش گرفت. حالا ممکن است گروهی باهم متحد بشوند شیوههای مختلفی را اجرا کنند. گاهی نشر یک کتاب، گاهی نوشتن یک مقاله، گاهی فرستادن پیامک و گاهی به واعظ شهر میگوییم در منبر بگوید گاهی برنامهای در تلویزیون پخش بشود، گاهی فیلمی بسازند و پخش کنند تا اثر کند. همه اینها راههای مختلفی برای امر به معروف و نهی از منکر است. متأسفانه همینکه گفته میشود امر به معروف ذهن میرود سراغ یکسری گناهان شایع و علنی جامعه و همچنین گفتنِ به زبان. گفتنِ به زبان تنها یکی از راههای امر به معروف و نهی از منکر است شیوههای مختلفی در این عصر برای جلوگیری از گناه موجود است. اولاً کثرت یک گناه خودش موجب عسر و حرج بهطور مطلق نیست. ثانیاً عسر و حرج در اینجا شخصی است نه نوعی و نمیتواند مجوز باشد یا دلیل باشد که عسر و حرج است، پس امر به معروف نکنیم در آن مورد. البته اگر خود شخص تشخیص میدهد که امر به معروف و نهی از منکر برایش موجب عسر و حرج است و نمیتواند یا بسیار مشقت دارد یا ضرری دارد، در آن صورت واجب نیست. اما اگر صرفاً یک گناهی زیاد شده ولی نمیدانیم موجب عسر و حرج میشود یا نه و از آنطرف هم گفتهاند امر کردن و نهی کردن احتمال تأثیر دارد، واجب است امرونهی بشود. پرسیدهاند آیا در فضاهایی که برخی گناهان دیگر قبح اجتماعی ندارد، برای مثال بیحجابی در برخی از مناطق؛ آیا میتوان گفت برخورد ما با مردم این مناطق، میشود همچون برخورد مسلمانان با قبیلههای بیحجاب در صدر اسلام باشد که طبق روایتی نهی از این منکر در مورد آنها واجب نبوده است؟ یعنی آن محلات و مناطق، مشابه آن قبایلی باشند که نهی از این عمل در آنجا واجب نباشد؟ پاسخ این است که وقتی به این مسأله در روایت اشاره شده، سرّش هم گفته شده است، فرمودهاند آنچه که آنها گوش نمیدهند، یعنی تأثیر ندارد: «لا یتناهون» یعنی نهی شما در آنها تاثیری ندارد، یعنی دیگر احتمال تأثیر وجود ندارد؛ بنابراین فرقی نمیکند؛ گناه شیوع پیدا کرده باشد یا نه، اگر نهی از منکر شما اثر ندارد که آنها گوش بدهند و گناه نکنند، بله واجب نیست بگویید؛ اگر از این جهت تأثیر نمیکند، بله مثل آنهاست و وجوب ندارد؛ اما اینکه کلاً بگوییم چون که گناه شیوع پیدا کرده، بنابراین بر ما واجب نیست، نه اینچنین نیست، اگر نهی از منکر مؤثر باشد واجب است. *دفعات امر به معروف و نهی از منکر در یک مورد مشخص تا چند مرتبه باید باشد؟ تا مرتبهای که انسان بتواند اقدام کند و تأثیرگذار باشد، ممکن است یکبار بگوییم و اثر نکند، دوباره بگوییم، یا ده بار بگوییم، به چند نفر بگوییم که بگویند، آنوقت اثر میکند و اگر ما در توانمان هست که اقدام کنیم واجب است؛ اما اگر آنقدر گفتهایم که دیگر توانایی نداریم یا احتمال نمیدهم تأثیر داشته باشد، دیگر واجب نیست. پرسیدهاند اگر امر به معروف و نهی از منکرِ افرادی که از نظر اعتقادی و ایمانی در مراحل پایینی قرار دارند و ممکن است امر به معروف موجب شود فرد دست از همان ایمان حداقلی نیز بکشد ولی درعینحال عملشان به جامعه لطمه هم میزند، امر به معروف واجب است یا نه؟ مسئلهی بسیار ظریفی است، سؤال کردند یک کسی ایمانش ضعیف است گناه هم مرتکب میشود گناهش هم بر جامعه تأثیر سوء دارد، اگر ما بخواهیم جلویش را بگیریم ایمان حداقلی که دارد از دست میدهد از آنطرف اگر این گناه را هم مرتکب بشود ضرر برای اجتماع دارد. گرچه اگر امر و نهی ما ضرر داشته باشد به این معنا که طرف اعتقادش از دست میرود و دست از دینداری میکشد خب نباید امرونهی کرد؛ از آنطرف میگویند گناهش تأثیر سوء در اجتماع دارد اینجا تزاحم اهم و مهم است و کار را یککم مشکل میکند. تشخیص هم مشکل میشود که آدم تشخیص بدهد آیا واقعاً آن ضرر مهمتر است یا اینکه یک نفر ایمانش را از دست بدهد و فدای این بشود که گناه در جامعه رواج پیدا نکند و اثر سوء نداشته باشد. اما اگر آن مورد خیلی اهمیت ندارد چون ایمان افراد خیلی مهم است، اینجا نباید او را امرونهی کرد تا خدای ناکرده اعتقادش از دست نرود. اما امر به معروف و نهی از منکر فقط با گفتن نیست بله گاهی اگر مستقیماً بگویی او لج میکند نهتنها این واجب را ترک کرده واجبهای دیگر را هم ترک میکند اما یکوقت است که اگر شما نگویید بلکه یک فرد دیگری بگوید یا غیرمستقیم گفته شود یا نامه ناشناس نوشته شود یا به دوستش که خیلی قبولش دارد بگویید تا او انتقال دهد بهتر است. خلاصه آرامآرام متوجهش کنید و مسئله را بگویید. وظیفه همین است یعنی به شیوههای مختلف که مؤثر باشد عمل کنید. *اگر شخصی خودش مبتلا به گناهی باشد، آیا میتواند در آن مورد، دیگری را نهی از منکر کند؟ نه تنها میتوانید بلکه بعضی از موارد باید حتماً امر به معروف و نهی از منکر کنید ولو خودتان عامل نباشید. اگرچه در کتب فقهی از جمله در تحریرالوسیلهی حضرت امام رحمهالله آمده است که «ینبغی بآمر به المعروف و ناهی عن المنکر» و یک سری صفاتی را ذکر کردند از جمله اینکه خودش عامل به آن معروف باشد و خودش تارک آن منکر باشد، اما اینها جزء شرایط پسندیده است و شرط لازم نیست و بهتر است که اینطور باشد. اینگونه نیست چون خودش گناه کرده آن تکلیف از او برداشته شود. مثلاً بعضیها میپرسند اگر کسی مشروب خورده آیا دیگر نباید نماز بخواند؟ خب اگر نماز نخواند میشود دو گناه یکی مشروبخواری و دیگری ترک نماز. بنابراین نماز را باید بخواند. حالا ممکن است این نماز قبول نشود اما وظیفه را باید انجام بدهد. بنابراین اگر خودش هم عامل نیست ولی موردی را میبیند که دیگری مرتکب گناه میشود ضمن اینکه وظیفه خودش این است که گناه نکند، تکلیف و وظیفه هم دارد که درصورتیکه شرایطش وجود داشته باشد، امر به معروف و نهی از منکر کند. *محدودهی امر به معروف چیست و آیا مستحبات را نیز دربر میگیرد؟ امر به معروف و نهی از منکر گاهی واجب است و گاهی مستحب، امر به واجبات مثل امر به اصل نماز واجب و نهی از منکرات مثل نهی از دروغ اینها واجب است، اما امر به مستحبات مثلاینکه به کسی بگوییم نماز اول وقت بخوان یا بیا برای نماز جماعت به مسجد برویم اینها مستحب است. همچنین نهی از مکروهات هم ثواب دارد. بنابراین در مستحبات و مکروهات هم امرونهی هست ولی تکلیف واجب نیست و در آنجا مستحب است. *اگر آمر به معروف بداند مورد تمسخر واقع میشود تکلیف چیست؟ صرف تمسخر مجوز برای ترک امر به معروف و نهی از منکر کافی نیست، مگر اینکه موجب آبروریزی شود. یکوقتی مسخره میکند و گوش نمیدهد یعنی اثر نمیکند،خب گفته شده یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر تأثیرگذاری است یعنی احتمال بدهد تأثیر دارد. اگر مسخره میکند و اثر ندارد واجب نیست. اما یکوقتی مسخره میکنند ولی آبروی ما درخطر نیست و اثر هم دارد بله واجب است امرونهی کنید. *با توجه به اینکه تذکر دادن و امر به معروف و نهی از منکر مقدماتی میخواهد که اگر رعایت نشود ممکن است نتیجهی عکس دهد و عامهی مردم نیز توان آن را ندارند، آیا باز امر به معروف و نهی از منکر واجب است؟ بله نسبت به برخی از منکرات و نهی کردن از آنها و بعضی از معروفها یکسری مقدمات لازم است اما نسبت به همه اینطور نیست و در تمام تکالیف واجب قدرت شرط است، یعنی فرد بتواند تکلیف را انجام دهد. مثلاً نماز را همه میتوانند انجام دهند چون دارای مراتب و مراحلی است. روزه بر کسی که توانایی روزه ندارد واجب نیست. حج بر کسی که مستطیع نیست واجب نیست. جهاد بر کسی که توانایی جسمی ندارد و نمیتواند به جبهه برود واجب نیست. لذا شرط اساسی در امر به معروف و نهی از منکر این است که توانایی داشته باشد اما اگر واقعاً توانایی دارد و میتواند پس مقدمات لازم است و باید آن مقدمات را فراهم کند و امرونهی کند. اگر نمیتواند واجب نیست. *با توجه به اینکه اگر امر به معروف ضرر جانی داشته باشد واجب نیست، پس حرکت امام حسین(ع) چگونه تفسیر میشود؟ ممکن است کسی به ذهنش بیاید که در امر به معروف و نهی از منکر، شرط این است که امرونهی مفسده نداشته باشد بعد در توضیحش گفته میشود که یعنی ضرر مالی، جانی و آبرویی نداشته باشد. اباعبدالله الحسین علیهالسلام فرمودند «ارید ان آمر بالمعروف و عنها عن المنکر» نسبت به قیامشان فرمودند: قصد من این است امر به معروف و نهی از منکر کنم درحالیکه جانشان را فدا کردند یعنی ضرر جانی داشت، آنهم جان اباعبدالله الحسین علیهالسلام. در جواب باید عرض کنیم که نسبت به برخی از واجبات و محرمات که شارع مقدس اهمیت و عنایت ویژهای برایش قائل است، حتی فدا کردن جان برای آنها باز اهمیت دارد. اصطلاحاً میگویند تزاحم مهم با اهم. اینجا مهم باید فدای اهم بشود. مثل موردی که جان شخصی درخطر است و میخواهند او را بیگناه بکشند حالا من هم بروم جلو و یک سیلی بخورم، خب اینجا باید رفت جلو باید جلوی منکر را گرفت. یا مثلاً در دین بدعتی گذاشته میشود که این خیلی مسئله مهمی است خب اینجا باید بذل مال کرد بذل جان کرد. اباعبدالله حسین علیهالسلام فرمودند: اگر این وضع ادامه پیدا کند و حکومت امثال یزید ادامه پیدا کند «فعلی الاسلامِ السلام» یعنی فاتحه اسلام را باید خواند. پس برای اصل اسلام باید جانها فدا شود. در هشت سال دفاع مقدس چقدر جانها فدا شد، چقدر مالها نثار شد، برای حفظ اصل نظام اسلامی و این خیلی اهمیت دارد. در کل نسبت به مسائلی که شارع مقدس اهمیت بسیار زیادی قائل است گاهی این شرط برداشته میشود یعنی ضرر مالی، جانی و آبرویی برداشته میشود. *آیا مطالبه حق توسط دانشجویان از مسئولین، امر به معروف است؟ تا حد تذکر لسانی بله امر به معروف و نهی از منکر محسوب میشود. اگر واقعاً حق مسلمی است و استنکاف میشود و حق عطا نمیشود و به واجب عمل نمیشود خب امر به معروف، در حد تذکر لسانی واجب است. اما اگر بخواهند یک اجتماعی یا تظاهراتی راه بیندازند اینها مجوز قانونی میخواهد بدون مجوز نمیشود. اینکه بگویند تجمع کنیم علیه مثلاً رئیس دانشگاه یا فلان استاد که حق خودمان را استیفاء کنیم، نه اینگونه نیست، بلکه تذکر لسانی این است که خودتان به استاد بگویید یا مثلاً به رئیس دانشگاه بگویید و اگر گفتن اثر ندارد نامه بنویسید یا به دیگران بگویید که بگویند تا حق استیفا شود. اما هرجومرج و استفاده از قوه قهریه و تجمعات غیرقانونی تحت عنوان اینکه ما حالا میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنیم جایز نیست. اگر انسان گناهی را از شخص یا از اشخاصی دید از جمله مواردی که ذکر شد فرق نمیکند مسئول باشد یا غیرمسئول، رانتخواری کرده، از بیتالمال سوءاستفاده کرده، زمینخواری کرده و ما یقین داریم خلاف قانون و مقررات بوده یعنی باید بدانیم که گناه بوده است -اما یکوقت است یک محملی برایش درست میشود و ممکن است فرد مجوز قانونی داشته باشد که مثلاً زمین واگذارشده، خب اگر این احتمال را بدهیم تکلیف نداریم- اما اگر یقین پیدا کردیم به خلاف شرع و گناه بودن، وظیفهی امر به معروف و نهی از منکر داریم. البته وظیفهی امر به معروف و نهی از منکر به این معنا نیست که در جامعه هرجومرج ایجاد کنیم، آبروی کسی را ببریم، فرمودهاند در امر به معروف و نهی از منکر مجاز نیستید مرتکب گناه شوید. همچنان که آب نجس، شیء نجس را پاک نمیکند، گناه جلوی گناه را نمیگیرد و نمیشود شخص مرتکب گناه بشود و به خاطر امر به معروف و نهی از منکر آبروی کسی را ببرد، برای اینکه جلوی رانتخواری یا زمینخواری را بگیرد، آبروی عدهای را ببرد. بلکه باید از طریق قانونی و از طریق صحیحی که تأثیر داشته باشد امر به معروف و نهی از منکر کرد و وظیفهی عمومی هم به نظر حضرت آقا تا حد تذکر لسانی است یعنی گفتن و نوشتن و اطلاع به مسئولین بالاتر که جلوگیری کنند. فرق نمیکند شما اگر از مسئولی خطایی یا گناهی دیدید که حالا در قالب ترک واجب باشد یا ارتکاب حرام وظیفهی عمومیتان نسبت به این گناه امر به معروف و نهی از منکر است. اما این را بدانید که شیوههای امر به معروف و نهی از منکر مختلف است. باید بهگونهای اقدام کنید که مؤثر باشد و مفسده هم نداشته باشد، یعنی هرجومرج در جامعه ایجاد نشود، آبروی کسی نرود، ولی به هر طریقی که میتوانید تذکر لسانی دهید. نوشتن نامه هم همین حکم تذکر لسانی را دارد، گفتن مستقیم لازم نیست. گاهی وقتها باید به شخص دیگر بگوییم، به مسئول بالاتر اطلاع دهیم، به شیوهای که وظیفه انجام شود و از منکر جلوگیری شود. *اگر دختر محجبهای یک دوست بدحجاب دارد و امر به معروف او اثر ندارد، آیا باید با او قطع رابطه کند؟ اگر ترک رابطه با او اثر داشته باشد به این معنا که اصلاح میشود و حجابش را مراعات میکند و اثر دارد بله واجب است. گاهی وقتها نیز برعکس است و گرم گرفتن و محبت کردن و بعد تذکر دادن بیشتر اثر میکند و باید از این راه وارد شد. بنابراین اگر ترک مراوده اثر دارد و او حجابش را بعد از این مراعات میکند به این خاطر، ترک مراوده شما واجب است، اما اگر اثر ندارد و برای شما هم مفسدهای ندارد رفتوآمد با او اشکالی ندارد. *آیا لحن در امر به معروف باید آمرانه باشد یا میتوان از الفاظی مثل لطفاً و خواهش میکنم هم استفاده کرد؟ در جواب این سؤال باید عرض کنیم گرچه تعبیر امرونهی است اما بههرحال شخصی که میخواهد دیگری را امرونهی کند این جایگاه را دارد و جایگاهش بالاتر از فرد گناهکار است این ولایت را اجمالاً دارد که میتواند او را امر یا نهی کند اما این به این معنا نیست که در همهجا باید آمرانه برخورد کرد. اتفاقاً در احکام فقهی آمده است نظر حضرت آقا هم همین است اگر شما خواهش کنید درخواست کنید و با سخن لیّن و نرم بگویید نه آمرانه، اثر دارد نهتنها جایز است بلکه گاهی واجب است از این طریق وارد شوید. اگر تشخیص دادیم که احترام کنیم و از او درخواست کنیم و تعابیر محترمانه بکار ببریم و از او تعریف کنیم بعد این گناهش را تذکر بدهیم اثر میکند، باید همین شیوه را پیش بگیریم. *آیا امر به معروف واجب فوری است؟ اگر به تأخیر افتاد و فرد از دسترس خارج شد، تکلیف چیست؟ دقت داشته باشید که امر به معروف، نسبت به معروف آینده است؛ همینطور نهی ازمنکر نیز نسبت به منکر آینده است. اینکه یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که شخص گناهکار، اصرار بر گناه داشته باشد، به این معنا است که تکرار معروف و منکر در آینده ملاک است. یعنی فرد خاطی قصد دارد که گناه خود را تکرار کند. بنابراین اگر کسی مثلاً نماز صبحش قضا شده است، اما ما میدانیم که ایشان فردا صبح نمازش را میخواند و سعیش بر این است که نمازش قضا نشود؛ این شرایط که امر به معروف ندارد. یا اینکه کسی دروغی گفته است، ولی ما میدانیم که او دیگر دروغ نمیگوید، یا غیبتی کرده است، اما ما میدانیم که دیگر این کار را نمیکند یا ادامه نمیدهد؛ در اینگونه موارد اصلاً امر به معروف و نهی از منکر معنا ندارد. بنابراین امر به معروف، نسبت به معروفی است که فرد در آینده میخواهد ترکش کند و نهی از منکر نسبت به منکری است که فرد در آینده قصد دارد مرتکبش شود. فلذا واجب فوری بودن به این معنا است که باید آن غرض امر به معروف و نهی از منکر حاصل شود؛ یعنی معروف عملی شود و از منکر جلوگیری کند. حالا اگر فردی در مرحلهی مقدمات انجام منکر قرار دارد و ممکن است مثلاً ۱۰ روز دیگر بتواند منکر را انجام دهد، خب در اینجا اگر شما تا ۱۰ روز فرصت دارید که به او تذکر دهید، اشکالی ندارد که نهی از منکر را به تأخیر بیندازید. اما یک وقتی هست که فرد خطاکار چاقو به دست گرفته و میخواهد شخصی را بکشد، خب اینجا مسئله میشود واجب فوری و اگر شما از انجام این قتل جلوگیری نکنی، یک آدم بیگناه کشته میشود. یا اینکه کسی الان نشسته و پشت سر هم غیبت میکند؛ یا اینکه خانمی حجابش را مراعات نکرده و این عدم مراعاتش ادامهدار است؛ اینجا دیگر نمیتوانیم بگوییم که بگذار فردا تذکر بدهم؛ البته یک وقت است که میگوییم اگر الان تذکر بدهیم اثر ندارد؛ در اینجا هم وجوب فوری برداشته میشود؛ در عین حال اگر بدانیم که مثلاً فردا یا پس فردا یا ۱۰ روز دیگر تذکر بدهیم، نسبت به عدم انجام گناهان آینده اثر دارد؛ در اینجا بله، اگر در نهی از منکر تأخیر بیندازید اشکال ندارد؛ به این دلیل که تأخیر تذکر در عدم انجام گناهان آینده اثر دارد و نه تذکر و نهی از منکر فوری. بنابراین اجمالاً معلوم شد که نه میتوانیم بگوییم که امر به معروف و نهی از منکر، واجب فوری است و نه میتوانیم بگوییم که واجب تأخیری است؛ در مواردی که اگر امر به معروف فوراً انجام نشود، غرض از دست میرود و معروف عملی نمیشود و منکر انجام میشود، فوراً باید اقدام کرد؛ اما اگر فرصت هست که در آینده تذکر داد و اثر بگذارد، آن وقت امر به معروف وجوب فوری ندارد. اما دربارهی قسمت بعدی سؤال که پرسیدهاند اگر فوراً امر و نهی نکردیم و فرد از دسترس خارج شد، تکلیف چیست؟ پاسخ این است که شما فعلاً تکلیفی ندارید، مگر اینکه روزی او را پیدایش کنید و در دسترس باشد؛ در این صورت اگر امر به معروف و نهی از منکر آن موقع شما، وجوب فوری داشته و شما اقدام نکردهاید و کار را گذاشتهاید برای آینده و سپس او از دسترستان خارج شده است، در این صورت شما مرتکب ترک واجب شدهاید؛ اما اگر تشخیصتان این بوده که اگر الان بگویم فایدهای و اثری ندارد و صبر کردید و بعداً هم او مفقود شده و دیگر در دسترس شما نبوده است، در اینجا دیگر شما گناهی مرتکب نشدهاید. *آیا میشود برای از بین بردن منکری، به جای تذکر زبانی، کار تربیتی درازمدت کرد؟ در صورت تزاحم این دو روش، کدامیک مقدم است؟ اولاً باید مطمئن شویم که اگر بهجای تذکر لسانی، کارهای تربیتی انجام دهیم، آیا غرض امر به معروف و نهی از منکر تحقق پیدا میکند یا نه؟ یک وقت هست اگر بخواهیم تذکر زبانی ندهیم تا بعداً کار تربیتی انجام دهیم، اصلاً موضوع منتفی میشود و فرد گناه را مرتکب شده و معروف را ترک میکند؛ در این موارد اصلاً جا ندارد که تذکر زبانی را رها کنیم. اما اگر برای اینکه فرد اصلاح شود و دیگر گناه نکند، تذکر زبانی فایدهای ندارد یا فایدهاش چندان تأثیر زیادی ندارد و مقطعی است؛ و در این حال اگر ما بگذاریم تا یک کار تربیتی درازمدت انجام دهیم، آن وقت ایشان کلاً اصلاح میشود و در آینده دیگر گناه نمیکند و دور گناه نمیرود، خب در اینجا کار تربیتی مقدم است. بنابراین خودتان باید شرایط را بسنجید و ببینید که کدام اقدام تأثیر و دوامش بیشتر است؟ هر کدام که مؤثرتر و مفیدتر بود، آن کار را انجام دهید. *آیا امر به معروف فردی که در حریم شخصی خود گناه میکند واجب است؟ همانطور که گفتیم نهی از منکر نسبت به گناه آینده است؛ یعنی شخص در آینده نباید مرتکب گناه شود. حال اگر شخصی گناهی مرتکب شده و سعی میکند که کسی گناه او را نفهمد و دیگر هم آن گناه را تکرار نمیکند؛ در اینجا که نهی از منکری وجود ندارد. اما اگر شخص گناهی را که مرتکب شده و سعی دارد که آن را مخفی نگه دارد و در آینده هم تکرار کند، با توجه به اینکه آبروریزی و علنی کردن این گناه جایز نیست و تجسس در کار دیگران که بفهمیم آیا او میخواهد مجدداً گناه کند یا نه، این هم جایز نیست، اما نهی از منکر واجب است؛ این را توجه داشته باشید که در امر به معروف و نهی از منکر ما مجاز نیستیم که جستجو و تفحص کنیم و ببینیم که آیا شخص گناه مرتکب میشود یا نه؟ اگر ما به طریق صحیح فهمیدیم که فردی میخواهد گناهی را تکرار کند یا یک گناهی را میخواهد انجام بدهد، ولی هنوز انجام نداده؛ در اینجا نهی از منکر واجب است، ولو اینکه گناه او مخفی بوده و خودش سعی میکند کسی نفهمد. بنابراین آن گناهی که انجام شده، دیگر نهی از منکر ندارد، اما اگر باز میخواهد تکرار کند، اگر بتوانیم باید جلوی گناه او را بگیریم، آن هم تا حد تذکر زبانی بر ما واجب است. سؤال پرسیدهاند که در روایات و قرآن آمده است که در زندگی شخصی افراد تجسس نکنید. با این حال آیا امر به معروف و نهی از منکر، تجسس در امور شخصی دیگران نیست؟ در جواب باید عرض کنیم به چه صورت؟ اگر یک شیوهی امر به معروف و نهی از منکر را میبینید که صحیح نیست، این شیوه، دستور دین نیست. همان احکامی که امر به معروف و نهی از منکر را واجب دانسته است، همان احکام هم تجسس در امور شخصی دیگران را حرام دانسته و نکتهی مهمتر در امر به معروف و نهی از منکر این است که اگر شما بروید تجسس کنید که آیا فردی حرام مرتکب میشود یا نه و سپس نهی از منکر کنید و یا تجسس کنید آیا او ترک واجب میکند یا نه و سپس امر به معروف کنید جایز نیست. اگر گناهی از او دیدیم که بنای تکرار دارد، واجب است نهی از منکر کنیم؛ تازه اگر دیدیم بنای تکرار ندارد، نهی از منکر معنا ندارد و جایز نیست. اما در صورتی که فرد گناهی را میخواهد مرتکب شود، نه اینکه شما بروید تحقیق کنید تا بدانید که این کار اصلاً جایز نیست، اگر دانستید که میخواهد گناهی را مرتکب شود، بر شما واجب است نهی از منکر کنید. *آیا دعوت یک فرد غیرمسلمان به اسلام یا دعوت یک فرد غیرشیعه به مذهب تشیع امر به معروف محسوب میشود؟ بله، چه امر به معروفی بالاتر از این؟ گاهی وقتها این کار نهی از منکر هم هست؛ مثلاً شخصی غیرمسلمان است و خیلی از واجباتی که در دین اسلام واجب شمرده شده و وظیفهی دینی است را ترک کرده و برخی از اعمالی که در دین اسلام حرام شمرده شده است را مرتکب میشود، زیرا متدین به این دین نیست. باید توجه داشت که غیرمسلمان هم مکلف به این تکالیف است و بالاتر از همهی اینها، اصل اعتقاد و اقرار او به توحید و نبوت یعنی اسلام، واجب بسیار مهمی است و او ترک کرده است و ما اگر بتوانیم او را امر کنیم که مسلمان بشود مهمترین امر به معروف و نهی از منکر است. همچنین مثلاً شخصی پیرو مکتب اهل بیت علیهمالسلام نیست و چون این طریق را ما حق میدانیم و بهخاطر اینکه در این طریق نیست ممکن است برخی واجبات را ترک کند یا برخی از کارهایی که در سایر مذاهب مشروع شمرده شده و در مکتب اهل بیت علیهمالسلام نامشروع است را مرتکب شود، بنابراین اگر دعوتش کردیم به مسیر حق و پیروی از مکتب اهل بیت علیهمالسلام، خب اینجا جلوی آن گناهان گرفته میشود و آن معروفها هم عملی میشود. بله این مورد هم از جمله موارد مهم امر به معروف و نهی ازمنکر است، ولی به هر حال نسبت به هر معروف و منکری باید از شیوههای خاص خودش استفاده کرد. *اگر در محل کار کسی رشوه بگیرد، آیا گفتن به مسئولین بالاتر، یک معروف است؟ اولاً وظیفهی شما نهی از منکر است؛ یعنی رشوه دادن و رشوه گرفتن منکر است و هر دوی آنها اهل عذاب و آتش هستند؛ اما اینکه اگر به رئیس اداره بگویید آیا مصداق نهی از منکر است یا نه؟ در جواب باید عرض کنم که برای اینکه جلوگیری بشود از آن حرکت، اگر تشخیص میدهید که آن طریق تأثیرگذار است و جلوگیری میکند از منکر، بله باید بگویید؛ اما اگر نه، یک وقت است که اگرخودتان بگویید در او اثر میگذارد؛ در اینجا نباید گناه کسی را به دیگری گفت، درست است که او گناه کرده، اما نباید به دیگری هم بگویی که او گناه کرده است. فلذا خودتان به او بگویید، اما اگر این گفتن اثر و فایدهای ندارد، در این صورت اگر با گفتن به رئیس اداره، جلوی منکر گرفته میشود و مفسدهای هم پیش نمیآید، این کار نه تنها از مصادیق نهی از منکر است، بلکه بر شما واجب است که آن را انجام دهید. *اگر شک داریم که فرد خطاکار، جاهل به حکم است یا عالم به آن، در اینجا آیا تکلیف امر به معروف داریم یا خیر؟ یعنی آیا حکم نهی از منکر در اینجا مصداق نمییابد؟ یا اینکه حکم «ارشاد جاهل» یا «تنبیه غافل» مص
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
صفحات پیشنهادی
پاسخ به سوالات شرعی درباره احکام امر به معروف و نهی از منکر
پاسخ به سوالات شرعی درباره احکام امر به معروف و نهی از منکر حجت الاسلام فلاح زاده به سوالات شرعی درباره احکام امر به معروف و نهی از منکر مطابق با فتاوای رهبر انقلاب پاسخ گفتند لینک تاریخ انتشار ۲۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۸ ۰۸پاسخ به سؤالات شرعی مخاطبان درباره احکام امر به معروف و نهی از منکر
شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۳ - ۰۸ ۲۲ امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است انجام دهد این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است رهبر انقلاب ۱۳۷۴ ۰۳ ۱۹ به گزارش خبرگزاری دانشجویپاسخ به سؤالات شرعی درباره احکام امر به معروف و نهی از منکر -
مطابق با فتاوای آیتالله العظمی خامنهای پاسخ به سؤالات شرعی درباره احکام امر به معروف و نهی از منکر شناسهٔ خبر 2445125 چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۳۲ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی حجتالاسلام فلاحزاده عضو دفتر استفتائات حضرت آیتالله خامنهای و رئیس مرکز موضوعشناسوال پزشکیان درباره سختگیری در اجرای امر به معروف:دست اندازی به اموال مردم مهمتر است یا...؟
سوال پزشکیان درباره سختگیری در اجرای امر به معروف دست اندازی به اموال مردم مهمتر است یا سؤال من این است که برخی نمایندگان که نسبت به اجرای امر به معروف و نهی از منکر سختگیری میکنند آیا نمیدانند که بزرگترین و بارزترین اهل منکر عده خاصی هستند که به پولهای مردم دست اندازپاسخ به سؤالات امر به معروف و نهی از منکر مطابق با فتاوای آیتالله العظمی خامنهای
پاسخ به سؤالات امر به معروف و نهی از منکر مطابق با فتاوای آیتالله العظمی خامنهایامام حسین ع قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است انجام دهد این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی ازفتاوی رهبرانقلاب درباره امر به معروف
فتاوی رهبرانقلاب درباره امر به معروفامام حسین ع قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است انجام دهد این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است تاریخ انتشار جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۳ ساعتپاسخ به سؤالات امر به معروف و نهی از منکر مطابق با فتاوای حضرت آیتالله العظمی خامنهای
پاسخ به سؤالات امر به معروف و نهی از منکر مطابق با فتاوای حضرت آیتالله العظمی خامنهای امام حسین ع قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است انجام دهد این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نفرماندار قوچان: فلسفه قیام امام حسین (ع) امر بهمعروف و نهی از منکر بود
فرماندار قوچان فلسفه قیام امام حسین ع امر بهمعروف و نهی از منکر بودفرماندار قوچان گفت قیام امام حسین ع دارای موضوعات و پیامهای مهمی بوده اما امر به معروف و نهی از منکر جزئی از فلسفه این قیام و نهضت به شمار میآید به گزارش خبرگزاری فارس از قوچان علیرضا قامتی ظهر امروز درپاسخ جهانگیری به انتقادات درباره نرخ ارز
پاسخ جهانگیری به انتقادات درباره نرخ ارز معاون اول رئیسجمهور با اشاره به سخنان برخی افراد مبنی بر اینکه دولت با نرخ ارز بازی میکند این سخن را اتهامی غیرواقعی و نادرست عنوان کرد و گفت دولت به هیچوجه با نرخ ارز بازی نکرده بلکه ثبات نرخ ارز را یک دستاورد بزرگ و بر هم زدن آن راپنج پاسخ سفیر انگلیس در اسرائیل درباره مذاکرات هستهای: تمدید به معنای بنبست نیست
پنج پاسخ سفیر انگلیس در اسرائیل درباره مذاکرات هستهای تمدید به معنای بنبست نیست سفیر انگلیس در رژیم صهیونیستی در یادداشتی به علل تمدید مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1 5 در وین برای دستیابی به توافق هسته ای پرداخت به گزارش نامه نیوز در این یادداشت که در سایت ینت نیوز اسرائیلمسئول سابق تعلیم و تربیت بسیج سپاه شاهرود: بسیجیان و مردم محور شوراهای امر به معروف باشند
مسئول سابق تعلیم و تربیت بسیج سپاه شاهرود بسیجیان و مردم محور شوراهای امر به معروف باشندمسئول سابق تعلیم و تربیت بسیج سپاه شاهرود گفت بسیجیان و مردم محور شوراهای امر به معروف بسیج باشند به گزارش خبرگزاری فارس از شاهرود به نقل از روابط عمومی سپاه این شهرستان حجتالاسلام علیرضاگزارش سنا درباره شکنجه سیا امروز منتشر می شود/ آمریکا به حالت آماده باش کامل درآمد
گزارش سنا درباره شکنجه سیا امروز منتشر می شود آمریکا به حالت آماده باش کامل درآمد گزارش سنای آمریکا درباره اقدام سازمان جاسوسی این کشور به شکنجه مظنونان در بازجوییها که قرار است امروز منتشر شود نگرانی دولتمردان آمریکا را برانگیخته است به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبروظیفه مسئولان کشور در باب امر به معروف و نهی از منکر سنگینتر است/ برای احیای این فریضه باید از شیوهها و وسای
راهبردهای رهبر فرزانه انقلاب در زمینه امر به معروف و نهی از منکر وظیفه مسئولان کشور در باب امر به معروف و نهی از منکر سنگینتر است برای احیای این فریضه باید از شیوهها و وسایل مناسب استفاده کنیم مقام معظم رهبری در تاریخ 23 آبان 1379 در پیامی به مناسبت نخستین اجلاس پژوهشی امر بهامر به معروف و نهی از منکر یکی از روش های دین داری است -
سرگرد رحمانی امر به معروف و نهی از منکر یکی از روش های دین داری است شناسهٔ خبر 2441518 چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۲۰ ۲۰ استانها > گلستان گرگان - جانشین فرماندهی ناحیه سپاه گرگان گفت یکی از روش های دین داری امر به معروف و نهی از منکر است به گزارش خبرنگار مهر سرگرد باقر رحمانیدر جلسه ستاد پیشگیری دادگستری آبیک تأکید شد لزوم فرهنگسازی برای احیای امر به معروف در آبیک
در جلسه ستاد پیشگیری دادگستری آبیک تأکید شدلزوم فرهنگسازی برای احیای امر به معروف در آبیکدر جلسه هسته بانوان ستاد پیشگیری و حفاظت اجتماعی دادگستری شهرستان آبیک بر فراهم شدن بسترهای مناسب برای احیای امر به معروف و نهی از منکر در این شهرستان تأکید شد به گزارش خبرگزاری فارس از آبیکدورتها را باید ریشهکن کرد/ آزادی رسانهها یکی از لوازم امر به معروف -
حجت الاسلام خمینی کدورتها را باید ریشهکن کرد آزادی رسانهها یکی از لوازم امر به معروف شناسهٔ خبر 2441924 پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۸ ۲۵ استانها > کرمان رفسنجان - نوه امام خمینی ره گفت رفع کدورت شخصی نیست و کدورتها را باید در جامعه اسلامی ریشهکن کرد و باید تلاش کنیم کینهبسیج و سپاه ضابطان اقدام عملی برای امر به معروف شدند -
با تصویب پیشنهاد علی مطهری بسیج و سپاه ضابطان اقدام عملی برای امر به معروف شدند شناسهٔ خبر 2439085 سهشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰ ۲۶ سیاست > رهبری و سران قوا نمایندگان مجلس شورای اسلامی با الحاق مادهای به طرح حمایت از آمران به معروف مقررکردند برای نیروهای بسیج و سپاه به عنوان ضاب-
گوناگون
پربازدیدترینها