واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۵
رویکرد جدید وزیر کشور در کسوت دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر، اجتماعی کردن مبارزه با موادمخدر و اطلاعرسانی به موقع و وسیع است. رویکردی که به زعم بسیاری از کارشناسان اصولی و درست است. حالا دیگر موادمخدر و آمارهایش محرمانه نیست و همه میتوانند از دالانهای سیاه این بلای خانمانسوز باخبر شوند. به گزارش سرویس «اجتماعی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اولین روانشناس سلامت در ایران با اشاره به اینکه تغییر جدید در رویکرد مبارزه، بسیار مناسب و بجاست، به روابط عمومی ستاد مبارزه با موادمخدر میگوید: طبیعتا اولین چالشی که ستاد با آن مواجه شد کاهش عرضه و تقاضا بود و در آخر به نظر میرسد، مسئولین به این نتیجه رسیدند که اگر چه باید کاهش در عرضه داشته باشیم ولی کاهش عرضه به تنهایی موثر نیست. زیرا نمیتوان همه مرزها را کنترل کرد ضمن آنکه موادمخدر صنعتی ممکن است به راحتی تولید شود. بنابراین مسئولان امر به فکر کاهش تقاضا افتادند. خوشبختانه این نگاه جدید (رویکرد اجتماعی کردن) هم در ستاد مبارزه با موادمخدر به آن اضافه شده است. به گفته دکتر پورشریفی، در هر دو مقوله کاهش تقاضا و عرضه (بیشتر کاهش تقاضا) که دو رکن مهم امر مبارزه با موادمخدر است، دولت و نیروهای دولتی به تنهایی قادر به موفقیت در امرز مبارزه نیستند. اعتیاد، معضل بزرگی است، بنابراین نیروی بسیار بالایی هم برای مقابله میطلبد. درست است که سیاستهای پیشگیرانه، نقش جدی را در مبارزه با موادمخدر ایفا میکند اما جامعه (همه اقشار) هم باید به صورت جدی وارد مسئله شود. وی در مورد چگونگی ورود جامعه به مبارزه با موادمخدر تاکید میکند: نهادهای اجتماعی به ویژه NGOها و تشکلهای غیردولتی از جمله مسیرهای بسیار خوبی هستند که مردم میتوانند در مسئله مبارزه با موادمخدر ورود پیدا کنند. کلیه پتانسیلها و ظرفیتهای جامعهمحور مانند جمعیتهایی در سطح محلات شهرداری، فرهنگسراها و هر گونه جمعهایی از این قبیل توانایی این را دارند که به مسئله پیشگیری و مبارزه با موادمخدر وارد شوند. پورشریفی تصریح کرد: البته ضروری است که این تشکلها از طرف مسئولان دولتی و به طور خاص ستاد مبارزه با موادمخدر تغذیه شوند. البته گاهی NGOها افکار دقیق و کاملی دارند که مجموعههای دولتی نیازمند هدایت آنها میشوند. ضمن شان بخشیدن به تشکلهای مردمی، لازم است بسترها و شرایط مورد نیاز برای تحقق شکوفایی آنها فراهم شود. شاید بخشی از نیازهای این سمنها مالی باشد اما بیشتر نیاز آنها تغذیه اطلاعاتی است. ستاد در این راستا با ارائه خدمات نرمافزاری، آموزش و ارائه پکیجهای لازم، نقشی جدی را به صورت غیرمستقیم در این تشکلها ایفا میکند. این مشاور برجسته، به ناخالصیهایی که به موادمخدر اضافه میشود اشاره کرده و میگوید: این افزودنیها باعث میشود مواد ارزانتر در دسترس جوانان قرار گیرد که خطرات بسیاری را هم در پی دارد. در واقع امروزه با وجود موادمخدر ناخالص، با یک خطر مضاعف روبرو میشویم. در حالت معمولی مصرف مواد آسیبهای مستقیم اجتماعی، روانی و جسمی (آسیبهای جدی به سیستم عصبی و مغزی) ایجاد میکند. خطر مضاعف وقتی به وجود میآید که این مواد توسط افراد و سیستمهایی تولید میشود که فقط به تجارت و سود خود فکر میکنند. قانون یا نظارتی، تولید موادمخدر را کنترل نمیکند، بنابراین بستر برای تولیدهای ناخالص فراهم میشود و این مواد علاوه بر آثار جسمی و روانی، خطراتی (حتی مرگ) را برای مصرفکننده به همراه دارد. دکتر پورشریفی با بیان اینکه اطلاعرسانی درست و به موقع نقش مهمی را در مبارزه با موادمخدر ایفا میکند، تاکید دارد: در اطلاعرسانیهای وسیع میزان ترسانندگی و پیامها بالاست و در واقع ممکن است پیامهایی داده شود که برخی مصرفکنندگان بگویند به این حد که میگویند هم خطرناک نیست. پس اطلاعرسانی باید با توجه به نوع مخاطب طوری تنظیم شود که قابل هضم و نتیجه بخش باشد. مثلا اگر ریتالین را کلا نفی کنیم ممکن است برای افرادی که تحصیلات بالایی ندارند، قابل قبول باشد اما افراد تحصیلکرده احتمال دارد که در مورد جنبههای مثبت ریتالین (که مربوط به درمان بیمار است) مقالاتی را خوانده باشند. پس بهتر است که اطلاعرسانی دوجانبه باشد. یعنی گفته شود اگر ریتالین چنین جنبههای مفیدی را دارد که برای بیماران خاصی است ولی اگر توسط افراد معمولی مصرف شود چنین آثار و تبعاتی منفی را در پی خواهد داشت. اولین روانشناس سلامت در ایران با اشاره به این که باید ظرافتهای روانشناسی – اجتماعی را در اطلاعرسانی لحاظ کنیم، میگوید: اما در رابطه با تعاملهای فردی، وقتی توصیه و نصیحتی میکنیم این چندان جالب نخواهد شد. همه انسانها به ویژه نسل جوان نصیحت را قبول نمیکنند. اولین و مهمترین اصل این است که ارتباط صمیمی با نسل جوان ایجاد کنیم. در حال حاضر والدین گرفتار هستند و میخواهند 5 دقیقه وقت صرف بچههایشان کنند و آنها را در همین 5 دقیقه ارشاد، تربیت و راهنمایی کنند. طبیعتا جوان و نوجوان ما با چنین وقتی ارشاد نخواهد شد. ولی اگر ما زمان بودن با فرزندانمان را افزایش دهیم و به جای آن که همیشه نصیحتکننده باشیم گاهی پرسشهای خوبی را مطرح کنیم، تعامل و آگاهی بیشتری به وجود خواهد آمد. والدینی که بیشتر پرسش میکنند و بالغ درون جوان را به جای کودک درونش هدف قرار میدهند، در امر پیشگیری موفقتر هستند. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]