واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: انتقاد یک روزنامه اصولگرا از مواضع امیر محبیان: او سخنان تفرقه افکن بر زبان می آورد سیاست > احزاب و شخصیتها - روزنامه جوان نوشت:
«خودزني» پديدهاي است كه بايد از آن به عنوان يكي از آفتهاي كنوني اصولگرايي ياد كرد كه هر روز بر حجم و دامنه آن افزوده ميشود، به گونهاي كه به فاصله انتخابات 92 تاكنون برخي از منسوبان به اين جبهه در تريبونهاي متفاوت به صورت دامنهداري تازيانه خطاگيري عليه جريان اصولگرايي را برداشته و به پيكره وفاداران انقلاب اسلامي ميزنند. يكي از افراد تعريف شده در طيف اصولگرايي كه حائز اين شرايط است آقاي امير محبيان صاحبامتياز خبرگزاري آريا است كه توانسته طي ماههاي اخير سخنان قابلتأملي در باب اصولگرايي بر زبان بياورد كه مهمترين آن از اين قرار است: «وحدت اصولگرايان غيرممكن است»، «وحدت اصولگرايان ممكن نيست، بايد به دنبال هماهنگي باشند»، «اصولگرايان مفهوم وحدت را دوباره تعريف كنند»، «ابهامات در مباني فكري اصولگرايي موجب ظهور تندروها شده است»، «اصولگرايان آتشبس اعلام كنند!... نقد دروني تعطيل شده است... وضعيت اصولگرايي «مجمعالجزاير نامتحد» است»، «تدوين منشور اصولگرايي بيشتر نمادين است»، «فروپاشي اصولگرايان با استمرار باج دادن به تندروها»، «جريان اصولگرايي، دچار بحران رهبري است»، «اصولگرايان دچار رخوت سياسي شدهاند»، «وحدت اصولگرايان ناممكن و ناسودمند است». اينها تنها بخش كوتاهي از مصاحبههاي پياپي آقاي محبيان با روزنامههاي وابسته به طيف تجديدنظرطلب است و يكي از نكات قابل تأمل اين مواضع آنجايي است كه وي اصرار داشته تنها در مصاحبه با روزنامههاي جناح رقيب اينگونه سخنان هزينهزا و تفرقهافكن را بر زبان بياورد. از سوي ديگر سخنان سلسلهوار محبيان كه نشان موجهي از مرزبندي وي با اصولگرايان را ميشود بهخوبي از آن درك كرد زماني مذاق سياسي دلسوزان انقلاب را بيشتر آزار ميدهد كه وي در جايگاه ناصح و واعظ بزرگان اين جريان نشسته و از موضع بالا به نقد درون گفتماني! آن هم در رسانههاي هواخواه ليبراليسم روي ميآورد. به راستي چه دليل عقلايي دارد كه يك نفر اصولگرا بيش از 100مصاحبه با پايگاههاي خبري تجديدنظرطلب طي يك سال انجام دهد، در آن تماماً به عملكرد جناح اصولگرايي تاخت و تاز كرده و كمترين توجهي به «هزينهزا» و «بحرانآفرين» بودن تحركات براندازنه جبهه اصلاحات نكند؟ در كدام جناحهاي سياسي دنيا ميتوان چنين رويهاي را جستوجو كرد كه شخص تعريف شده در يك جناح تمركز خود را روي «خطاگيري» خوديها گذاشته و از رفتارهاي براندازانه طيف روبهرو غافل شود؟ آيا رفتارهاي قابلتأمل آقاي محبيان «ترميم پايگاه اجتماعي» تجديدنظرطلب براي انتخابات آتي به شمار نميآيد؟ آيا بهتر نيست كه وي مراقبت رفتاري بيشتري از خود نشان دهد و با كف و سوت زدن جماعت هواخواه ليبراليسم در داخل - كه تنها با هدف ترغيب و تحريض شدن آقاي محبيان جهت حمله به اردوگاه اصولگرايي صورت ميگيرد- عنان از كف ندهد و آسيبشناسي تئوريك از اصولگرايي را به فاز ديگري مثل نامه نگاري محرمانه با شخصيتهاي اين جناح و شركت در جلسات گروههاي منسوب به اصولگرايي تغيير دهد؟ به راستي كدام فرد دلسوزي است كه دعواي خانوادگي را ميان كوچه و برزن فرياد بزند، چه كسي آينده نگري است كه گره دست را به دندان بيندازد؟ مگر نه اين است كه مشاركت اغيار در اختلافات خانوادگي منجر به پيچيده شدن اوضاع، تشديد اختلافات و نهايتاً به جان هم افتادن برادران ميشود، پس چه الزام و ضرورتي به ادامه اين رفتارهاست؟ در حالي امير محبيان در طول يك دهه اخير تلاش داشته خود را به عنوان تئوريسين جريان اصولگرايي معرفي كند كه ارائه چنين نظراتي آن هم در روزنامههاي زنجيرهاي تجديدنظرطلب هيچ نشاني از تدبير و آيندهنگري را نداشته و تنها منجر به بدتر شدن اوضاع جريان وفادار به انقلاب شده و روياي دست نيافتي جماعت دگرانديش جهت ورود رسمي به حاكميت را به واقعيت نزديك ميكند. بد نيست آقاي محبيان و برخي ديگر از افراد جريان اصولگرايي از اين پس، از خرسند نمودن جماعت تجديدنظرطلب دست برداشته و در گفتوگوهاي پرتعداد خود با روزنامههاي زنجيرهاي- كه در آن رفتارهاي بحرانزاي اين جماعت را تأييد ميكنند- سخني از لزوم مرزبندي اين طيف با اپوزيسيون خارجنشين هم به ميان آورده تا هم اصولگرا بودن آنها براي دلسوزان انقلاب ملموستر شود و هم اين نگراني رفع شود كه اين افراد تعمدي در پرداختن صرف به آسيبشناسي! جبهه اصولگرايي ندارند. 17302
کلید واژه ها: اصلاح طلبان - اصولگرایان -
دوشنبه 24 آذر 1393 - 06:35:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]