واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: اطلاعاتی جالب درباره "درد"
درد شایع ترین شكایتی است كه به طور مستقل یا در روند یك بیماری ، منجر به مراجعه بیمار به پزشك و جست وجو برای یافتن راه حل می گردد . درد تاریخچه ای به قدمت حیات دارد به قدمت واكنش جاندار نسبت به محیط و نسبت به تغییرات درونی خودش. درباره فلسفه وجود درد بحث های فراوانی صورت گرفته و نظریه های زیادی وجود دارد.
آفتاب: در بسیاری از موارد درد یك هشدار است كه فرد را نسبت به وجود یك اختلال ، یك واكنش نامطلوب و یك عامل آسیب رسان آگاه می كند . در واقع مشخص شده است افرادی كه به هر علت، قادر به احساس درد نیستند ، در معرض خطرات فراوانی قرار دارند .
درد باعث می شود موجود زنده ، به موقع از پدیده های پیرامون كه ممكن است در معرض دید نباشند، آگاه شود و عكس العمل نشان دهد گاهی اوقات درد موجب ایجاد رفتاری می شود كه برای روند بهبود بیماری یا جلوگیری از پیشرفت آن مفید است .
شكستگی استخوان ، درد شدید را در اندام مبتلا پدید می آورد كه مانع می شود بیمار آن اندام را حركت دهد و وضعیت آسیب را از آنچه كه هست بدتر كند .
با این همه ، مواردی هستند كه به دردهایی بر می خوریم كه در ظاهر هیچ توجیهی ندارند و گویا فقط برای آزار و اذیت پدید آمده اند. گاهی درد در پاسخ به یك واكنش درونی بدن پدید می آید ، ولی پیدایش آن نه تنها كمكی نمی كند ، بلكه باعث پیچیده تر شدن اوضاع و تحمیل استرس و اضطراب بیش از حد به بیمار می شود .
ظاهرا در همه فرهنگ ها عقیده ای وجود دارد كه عنوان می كند درد عقوبتی است كه انسان در ازای اعمال ناشایستش تحمل می كند با این همه مشخص شده است حس درد همانند احساس گرماسرما لمس و فشار در سایر موجودات و به ویژه در پستانداران با خصوصیات مشابه با انسان وجود دارد .
هیچ دلیل قاطعی وجود ندارد كه نشان دهد هر یك از رشته های اعصاب محیطی ، مختص به یكی از انواع حس بساوایی ( درد ، تماس ، سرما ، گرما) است، با این حال، اكثر فیزیولوژیست هایی كه به علوم اعصاب پرداخته اند .به فرضیه اختصاصی بودن حس درد اعتقاد دارند .
این فرضیه بیان می كند كه درد ، یك احساس مجزا است كه دستگاه عصبی مختص به خود را دارد .گیرنده های درد در پوست و در بافت ها و احشای درونی بدن وجود دارند . در پوست ، این گیرنده ها برخلاف سایر گیرنده های حس های سطحی تنها یك پایانه آزاد عصبی هستند .تا مدت ها پس از آغاز قرن بیستم تصور می شد احشای درونی بدن كاملا غیر حساس هستند و قادر به احساس درد نیستند .
ویلیام هاروی هنگام مشاهده پسری كه دچار آسیب قفسه سینه شده و قلب او در معرض دید قرار داشت، متوجه شد كه لمس قلب باعث بروز هیچ احساسی از جمله درد نمی شود .در سال 1911 نیز هرست نشان داد كه اتساع اقشای توخالی دردناك است.
رایل تاكید كرد كه انقباض عضلات صاف اقشای توخالی برای ایجاد درد كافی است و به این ترتیب ، عقیده هرست را تایید كرد. در اعضایی نظیر كبد طحال و كلیه ها خود نسج دارای حس درد نیستند ولی كپسول یا دیواره احاطه كننده آنها دارای حس درد است التهاب كشیده شدن یا آسیب دیدن این كپسول منجر به بروز درد می شود در مورد اعضایی كه درون پرده های غشایی قرار گرفته اند ، لایه های احشایی فاقد حس هستند، ولی لایه های جداری ، نظیر لایه جداری پلور و صفاق در اثر التهاب و كشش، دچار درد می شوند .
ملزاك و وال در سال 1965 ، فرضیه كنترل دروازه ای درد را مطرح كردند. این فرضیه، بیان می كند كه شدت و كیفیت دردی كه توسط افراد احساس می شود توسط متغیرهای فیزیولوژیك و روانشناختی متعددی كنترل و تنظیم می شود .واقعیت این است كه پیام های عصبی مربوط به حس درد ، در شاخ خلفی نخاع و مناطق دیگری از دستگاه عصبی ، دچار تغییر و تعدیل می شوند .
رشته ها یا فیبرهای عصبی كه حس درد را از محیط به دستگاه عصبی مركزی منتقل می كنند ، انواع مختلفی دارند رشته های ضخیم تر كه سرعت انتقال پیام در آنها بیشتر است ، درد تیز را منتقل می كنند . محل این درد كاملا مشخص است ماهیتی تیز و واضح دارد. فیبرهای باریكتر هدایت عصبی كندتری دارند و دردی كه توسط آنها منتقل می شود مبهم است به عنوان مثال ، دردهای شكم كه ماهیتی مبهم هستند و نمی توان نقطه خاص رابه عنوان محل درد در آنهامشخص كرد توسط فیبرهای باریك منتقل می شوند .
تحریك فیبرهای عصبی كه هدایت سریع تری دارند موجب مهار فیبرهای كند تر می شود. این نظریه، اساس پیدایش و معرفی روش های تخفیف درد به وسیله تحریكات مختلف پوستی بوده است .از جمله این روش ها می توان تحریك عصب از راه پوست را نام برد . اعتقاد بر این است كه روش های طب سوزنی نیز از طریق این مكانیسم موثر واقع می شود.
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]