تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذير...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834368871




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ناگفته های کامران دانشجو از انتخابات 88/ در جلسه نمایندگان کاندیداهای 88 با رهبر انقلاب چه گذشت؟


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: ناگفته های کامران دانشجو از انتخابات 88/ در جلسه نمایندگان کاندیداهای 88 با رهبر انقلاب چه گذشت؟
رئیس ستاد انتخابات ۸۸ در مورد دیدار نمایندگان کاندیداها با رهبر انقلاب گفت: عباس آخوندی نماینده ستاد موسوی گفت من معاون سیاسی بودم، مکانیزم انتخابات را می‌شناسم و در مکانیزم انتخابات ایران تقلب نمی‌تواند صورت بگیرد.
به گزارش نامه نیوز، کامران دانشجو رئیس ستاد انتخابات کشور در سال 88 بود که وظیفه برگزاری انتخابات را در یکی از پرالتهاب‌ترین دوران کشور بر عهده داشت به شبهاتی که در آن دوران مطرح می‌شد پاسخ داد و به بیان برخی از ناگفته‌های خود در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم و فتنه 88 پرداخت.

دانشجو در گفت‌وگوی دو ساعته در مورد کمیته صیانت از آراء، دیدارهایی که در روز انتخابات 88 با اعضای ستادهای کاندیداها داشت، اقداماتی که برای اولین بار در انتخابات سال 88 صورت گرفت، صدور کارت‌های نمایندگان کاندیداها برای نظارت بر روند رأی‌گیری، اختلاف‌نظر با وزیر کشور وقت برای انتشار جزئیات آراء صندوق‌های اخذ رأی، طبقه منفی چهار وزارت کشور، ناگفته‌هایی از دیدار نمایندگان کاندیداها با مقام معظم رهبری، عدم درخواست مجوز برای راهپیمایی از سوی موسوی و کروبی و دلیل تحریم‌های علمی کشور با ما سخن گفت.

بخشهایی از سخنان دانشجو:

-نام بردن از فتنه سال 88 به عنوان پرالتهاب‌ترین واقعه‌ انقلاب اسلامی شاید تعبیر دقیقی نباشد، زیرا در اوایل دوران انقلاب هم مشابه فتنه‌ سال 88 داشتیم؛ از ماجرای فرار بنی صدر به خارج از کشور، بمب‌گذاری منافقین و ترور مسئولان نظام تا اعلام جنگ مسلحانه منافقین علیه انقلاب اسلامی و چندین واقعه‌ دیگر، هر کدام در دوران خود التهاب آفرین بودند. البته فتنه سال 88 هم یکی از نقاط پرالتهاب تاریخ انقلاب است.

-انتخابات ریاست جمهوری سال 88 هم مثل مابقی انتخاباب برگزار شده در کشور بود. اگر خلاصه بگویم من از زمانی که بحث صیانت از آرای مردم، از طرف عده‌ای خاص مطرح شد، نیت اصلی آن‌ها را فهمیدم.

-عدم وجاهت قانونی کمیته صیانت از آراء خیلی واضح است و برای درک آن، نیازی به حقوق‌دان یا سیاسی بودن نیست. آیا انتخابات سال 88، اولین انتخاباتی بود که برگزار می‌شد؟ نظام اسلامی تا قبل از آن انتخابات، 30 انتخابات برگزار کرد. هر تشکلی می‌تواند برای خود کمیته صیانت از آرا داشته باشد و همیشه هم بوده است و در هر تشکلی مجموعه‌ای بودند که رأی‌ها را پیگیری و رصد می‌کردند اما کمیته صیانت از آرای مردم برای یک انتخابات و ساختار آن جایگاهی نداشت و قانونی نبود.

-اعضای این کمیته هیچ جلسه‌ای با من و مجموعه وزارت کشور نداشتند. زمانی که بنده موضوع تشکیل کمیته صیانت از آرا را شنیدم، کنفرانس خبری گذاشتم و یکی از مواردی که مطرح کردم، قانونی نبودن جایگاه کمیته صیانت از آرا بود و اینکه این کمیته فقط می‌تواند درون خود تشکل باشد.

-نامزدهای انتخابات باید نمایندگان‌شان‌ را در ارتباط با بحث ناظر معرفی می‌کردند، نه تنها ستاد آقای موسوی، بلکه همه ستادها باید معرفی می‌کردند، زیرا ما برای افرادی که از طرف نامزدها معرفی می‌شوند، کارت ناظر صادر می‌کردیم. برای ستاد آقای موسوی بیشترین کارت ناظر صندوق صادر شد، آنچه به یاد دارم، حدود 24 هزار کارت برای ستاد وی صادر شد. فکر کنم بعد ستاد آقای کروبی بود که 18 هزار کارت ناظر صندوق برای ستاد این نامزد صادر شد. ستاد آقای احمدی نژاد و ستاد آقای محسن رضایی هم از حیث تعداد کارت صادر شده برای ناظر صندوق در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند.

-از طرف نامزدها، برای اینگونه موارد اجرایی می‌آمدند و صحبت می‌کردند و مجموعه ستاد برگزاری انتخابات کشور هم با آن‌ها همکاری می‌کردند. اعتراضاتی هم در ارتباط با ناظرین‌شان برای صندوق‌ها داشتند، مثلاً یکی تایید نمی‌شد و یکی تایید می‌شد. نسبت به این موضوع اعتراض می‌کردند و بررسی مجدد می‌شد و کارت برای آن ناظران هم صادر می‌شد. فکر می‌کنم 41000 صندوق در سراسر کشور بود. به طور مثال از طرف ستادهای انتخابات کاندیدا شخصی برای نظارت بر 4 صندوق معرفی می‌شد.به هر تعدادی که برای صندوق‌های رأی ناظر می‌خواستند، از طرف ستاد برگزاری انتخابات کارت صادر شد.

-همه‌ صندوق‌ها ناظر داشت اما در بخش‌هایی 3-4 صندوق رأی را یک ناظر پوشش می‌داد. صندوق‌ها در شهرهای بزرگ خیلی از هم دور نبودند. به طور مثال، ما کارت‌های ناظران تهران را به فرمانداری تهران می‌دادیم، صندوقی در یک خیابان بود و در خیابان مجاور، یک صندوق دیگر وجود داشت. ناظر صندوق، ظرف 5 دقیقه از این خیابان به آن خیابان می‌رسید، این ناظر می‌توانست یک ساعت در کنار یک صندوق باشد، بعد از آن بر صندوق مجاور نظارت کند.

-مجموعه ستاد نامزدها درخواست ناظر بر صندوق کردند، ما نیز در ستاد انتخابات قبول کردیم؛ موارد زیادی بود که برای اولین بار در انتخابات سال 88 انجام شد. به طور مثال آمار تمام صندوق‌ها روی سایت وزارت کشور منتشر شد که حتی صندوق‌های جزئی را نیز شامل می‌شد. اینکه در هر صندوق کل آراء چه میزان بود و هر کاندیدا چه مقدار رأی داشت، در سایت وزارت کشور منتشر شد. بعد از این انتشار نیز اعلام کردیم که هر شخصی نسبت به هر کدام از صندوق‌ها اعتراض دارد، اعلام کند و دوباره آرای صندوق مورد نظر با حضور نماینده‌ای از سوی کاندیداها شمارش شود.

-در ارتباط با بحث روز شمار باید بگویم که من چون احساس می‌کردم یک برنامه‌ای برای بعد از انتخابات وجود دارد و بعضی‌ها می‌خواهند، "ان‌قلت"‌هایی به انتخابات وارد کنند، به خاطر همین موضوعات، این روزشمار را می‌نوشتم. هر روز 20 دقیقه برای خودم وقت می‌گذاشتم و بحث ناظرین را می‌نوشتم، به طور مثال امروز صبح این اتفاق افتاد و فلانی آمد و این کار را کردیم و اتفاقات آن روز را می‌نوشتم، ولی این نوشتن به صورت مفصل نبود. فکر می‌کنم از سه ماه قبل از انتخابات من شروع کردم این کار را انجام دادم و تا یک ماه و نیم بعد از انتخابات هم ادامه دادم و بعد از آن هفته‌ای بود و تا بهمن ماه هم ادامه دادم، حتی در روزهای مسئولیت در وزارت علوم هم می‌نوشتم.

-روز 9 دی را چون خودم به خیابان آمدم، وقتی به خانه بازگشتم، فضایی که دیدم را نوشتم. حتی شعارهایی که بود و پلاکاردهایی که آورده بودند را نوشتم و ثبت کردم. در آن روز یادم هست کسی که مسئول شعار دادن بود، کنترل می‌کرد که شعارها خیلی تند نباشد. تنها من نبودم که وقایع را می‌نوشتم، چند نفر دیگر هم در ستاد انتخابات وزارت کشور بودند که یادداشت‌برداری می‌کردند که با هم در تماس هستیم و خاطرات را تکمیل می‌کنیم. اینکه این خاطرات چه زمانی منتشر شود به این بستگی دارد که چه زمانی انتشار این روزشمار به مصلحت نظام باشد.

-اشخاص مختلفی از ستادها می‌آمدند. هم رؤسای ستاد بودند و هم به نمایندگی از طرف ستادهای انتخاباتی به وزارت کشور می‌آمدند و با ما صحبت می‌کردند.
-بیشترین رفت و آمد نمایندگان نامزدها در روز انتخابات بود، از ستاد آقای موسوی سه نفر با هم آمدند و با من صحبت کردند که آقای مهرعلیزاده با متانت صحبت می‌کرد ولی فرد دیگری که الان مسئولیت دارد و یکی از وزرای دولت یازدهم است به تندی صحبت کرد.
-من اسم نمی‌برم، خیلی با داد و بیداد و با وضعیت بدی صحبت کرد. اعتراضشان هم این بود که چرا تعرفه‌ برای بعضی از بخش‌ها کم فرستادید و برخی از شهرها را نیز اسم می‌بردند، به طور مثال می‌گفتند در تبریز تعرفه کم آمده است. من هم گفتم این که داد و بیداد کردن ندارد، این مسئله را استاندار باید هماهنگ کند. آقای مهرعلیزاده واقعا با متانت و خضوع پیگیری می‌کرد و ما هم مشکلی نداشتیم اما عده‌ای فضا را به هم ریختند. به آنها می‌گفتیم که استاندار از کمبود تعرفه به ستاد انتخابات خبر داده است و ما نیز تعرفه‌ها را به استان مورد نظر ارسال کردیم، اما شما خبر ندارید.

-ما 1 میلیون و 200 هزار تعرفه اضافه برای استان‌ها فرستادیم، برای این کار هلی‌کوپتر و هواپیما هم آماده بود، نه فقط برای انتخابات سال 88، بلکه برای هر انتخاباتی این تجهیزات برای ارسال سریع تعرفه‌ها و برطرف کردن مشکلات آماده است. کمبود تعرفه در انتخابات اولین بار نبود که اتفاق می‌افتاد، در گذشته نیز این نوع مشکلات مبسوق به سابقه بود.
-از اعضای ستاد آقای کروبی هم آمدند و با آنها صحبت کردیم. هیچ صحبتی از تقلب مطرح نشد، از ستاد آقای موسوی هم کسی بحث تقلب در انتخابات را مطرح نکرد. به این مسئله که چرا در فلان بخش تعرفه کم است، اعتراض داشتند که اطلاعاتشان هم ناقص بود. ما توضیح می‌دادیم که این ادعا درست نیست و اطلاعات ناقص است ولی درباره تقلب در انتخابات، حرفی نمی‌زدند.
-آقای مهرعلیزاده خیلی با متانت و اخلاق بسیار خوب حرف می‌زد و اگر هم اعتراضی بود، دنبال می‌کرد.
-اجازه بدهید روند شب انتخابات را توضیح بدهم. انتخابات تا ساعت 9 شب ادامه داشت و ماگفتیم محل‌های رأی‌گیری که از لحاظ جمعیتی بزرگ هستند تا ساعت 10 شب از کسانی که در صف هستند، رأی‌گیری کنند؛ مثل حوزه‌ رای‌گیری حسینیه ارشاد. در برخی از حوزه‌ها، تا ساعت 12 یا 12:30 شب هم رای‌گیری انجام می‌شد، زیرا برای رای دادن ازدحام جمعیت بود.

-همان طور که می‌دانید میزان مشارکت مردم در انتخابات 85 درصد بود؛ بعد از رأی به جمهوری اسلامی که بالای نود درصد بود، انتخابات سال 88 بیشترین مشارکت را داشت. به همین خاطر تعداد بالایی از افرادی که واجد شرایط رأی دادن بودند، در آن انتخابات شرکت کردند.

-به خاطر دارم حدود ساعت 11 شب، درحالی‌که روند رأی‌گیری ادامه داشت، شنیدم که آقای موسوی اعلام کرده من با اختلاف بسیار زیاد برنده انتخابات هستم! من این خبر را که شنیدم ، خیلی تعجب کردم. رای‌گیری هنوز ادامه داشت و شمارش آرا هنوز شروع نشده بود. وقتی خبر پیروزی آقای موسوی در انتخابات را شنیدم، مسئول رایانه را صدا کردم و گفتم: آرا شمارش شده است؟ گفتند نه. بعد به اتاق رایانه رفتم، چون کسی نمی توانست وارد شود. مشاهده کردیم شمارش آرا برخی از صندوق‌های سیار آماده است و شمارش صندوق‌های کوچک نیز شروع شده است. صندوق‌های سیار و کوچک چیزی حدود 3 میلیون یا 3 میلیون و 500 رأی بود که تا آن لحظه شمارش شده بود.

-در واقع چیزی حدود 73 یا 74 درصد آرا به آقای احمدی نژاد تعلق داشت، مابقی درصد آرا بین نامزدهای دیگر تقسیم شد. وقتی آقای موسوی از پیروزی خود خبر داد، بیشتر تعجب کردم و با آن سبقه‌ای که قبلا وجود داشت، احساس کردم که قرار است فضاسازی صورت بگیرد. بلافاصله با آقای ضرغامی تماس گرفتم و گفتم دوربین‌تان را به ستاد انتخابات بفرستید تا من به تدریج نتایج شمارش صندوق‎ها را اعلام کنم و آن را به اطلاع مردم برسانم. آقای ضرغامی گفتند که ما معمولاً این کار را از ساعت 6 صبح به بعد شروع می‌کنیم.

-به آقای ضرغامی گفتم، آقای موسوی ساعت 11 شب اعلام کرده من با اختلاف فاحش برنده انتخابات ریاست جمهوری شدم. اگر برای اعلام نتایج صندوق‌های شمارش شده تا صبح صبر کنیم، این اخبار ذهن مردم را تخریب می‌کنند و من باید این اطلاعات را به مردم برسانم اما آقای ضرغامی گفت نه. بالاخره با آقای ضرغامی به جمع‌بندی نرسیدم، به مسئولان ستاد گفتم که به خبرنگاران بگویید، من مصاحبه مطبوعاتی دارم و فکر می‌کنم حدود 1:30 نیمه شب بود که این مصاحبه مطبوعاتی اعلام شد و قرار شد نتیجه‌ شمارش آرا تا آن لحظه را در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کنم.

-یک سالنی در وزارت کشور بود که آماده کرده بودیم، پشت صندلی نشستم و گفتم تا الان این تعداد آراء است و همه را اعلام کردم و به درصد گفتم که کاندیداها چه مقدار رأی دارند. چند تن از خبرنگاران پرسیدند آقای موسوی اعلام کرده‌اند که من برنده‌ام. من هم گفتم که نمی‌دانم ایشان با استناد به کجا این حرف را زده اما هنوز آرا جمع‌بندی نشده است. این تعداد که من اعلام کردم شمارش شده است و این نتیجه رای‌گیری تا این لحظه است. اصرار زیادی کردم این مصاحبه مطبوعاتی مستقیم هم از طریق رسانه ملی پخش شود، زیرا احساس کردم بعضی‌ها درصدد فضا سازی هستند. وقتی مصاحبه مطبوعاتی تمام شد، از طرف صداوسیما تماس گرفتند که شما می‌توانید آراء را اعلام کنید و خبرنگار ما آماده است. اولین باری که اعلام کردم و بعد از ساعت 2 بامداد تا ساعت 9 صبح با فاصله‌ یک ساعت، نتایج آرا توسط بنده اعلام شد.

-به دلیل اینکه چندین شب بیدار بودم واقعا خسته شده بودم.، اتاقکی کوچک شبیه انباری در ستاد انتخابات بود که برای استراحت به آنجا رفتم. به قائم مقام ستاد، آقای شریفی‌راد، گفتم من می‌روم تا مقداری استراحت کنم و شما ساعت 10 من را صدا کنید تا ادامه نتایج آرا را اعلام کنم. وقتی رفتم که استراحت کنم، به خواب رفتم، حدود یک ربع به 10 من را صدا کردند، سئوال کردم چه مقدار به آرا اضافه شده؟ گفتند: حدود 700 هزار رأی، گفتم: این مقدار ارزش اعلام مجدد ندارد، بگذارید من یک ساعت دیگر بخوابم. فکر می‌کنم تا ساعت 10:30 خوابیدم، بعد صدایم کردند و خودم را برای اعلام مجدد نتایج آماده کردم.

-ما تا آن لحظه هر صندوقی می‌آمد را می‌خواندیم. مثلا 10 صندوق از کرمانشاه و 15 صندوق از تهران و 6 صندوق از اهواز و این‌ها را تجمیع می‌کردیم و می‌خواندیم. ساعت 10:30 با آقای میردامادی و شریفی‌راد صحبت کردیم و دیدیم در تعدادی از شهرستان‌ها خواندن آراء تمام شده و صندوقی نمانده بود.

-گفتم بیایید از حالا به بعد به تعداد حوزه‌ها، نتایج را بگوییم و آرایی که مثلا در 15 حوزه تمام شده را بگوییم این مقدار آرا وجود داشت. از ساعت 11 شروع کردم به این نحو آرا را اعلام کردیم و مثلا اگر 20 حوزه تمام شده بود، این‌ها را جمع‌بندی کرده و اعلام می‌کردیم. فکر می‌کنم اختلاف رأی بین همان ساعت 9 تا 11 اتفاق افتاد. البته شمارش خیلی تغییر نمی‌کرد. به طور مثال در یک بخش هنوز شمارش آرا ادامه داشت، چون صندوق‌ها تمام نشده بود؛ در جایی مثل شاهرود و دامغان تمام شده بود اما شیراز و تهران و شهرهای بزرگ هنوز شمارش آرا به اتمام نرسیده بود.

-بعضی از حوزه‌های رأی‌گیری مثل حسینیه ارشاد بزرگ بود و شمارش آرا طول می‌کشید. در نتیجه این حوزه هنوز تمام نشده بود که جمع‌بندی شود که حوزه شهر فلان تمام شده است. ما آنهایی که تمام شده بود را جمع زدیم و گفتیم که این تعداد حوزه تمام شده و تعداد آرا این مقدار است. درصدها زیاد تغییر نمی‌کردند، اتفاقاً هر چه حوزه‌های بزرگ بیشتر تمام می‌شد درصد 74 درصد که برای آقای احمدی‌نژاد بود کاهش پیدا می‌کرد. دائم کم می‌شد؛ برای همین آرای آقای احمدی نژاد در انتها به چیزی حدود 64%رسید، زیرا حوزه‌های کوچک زودتر تمام می‌شد و حوزه‌های بزرگ طول می‌کشد، رأی آقای احمدی‌نژاد هم از 74 درصد به 64 درصد رسید و در انتهای اعلام نتایج آقای احمدی نژاد 64 درصد از کل آراء رسید.

-دیدارهای قبل از انتخابات بود و کلنجارها برای کمیته صیانت از آراء زیاد بود، از طرف ستاد آقایان موسوی و کروبی می‌آمدند و می‌گفتند و اصرار می‌کردند ما هم می‌گفتیم این کمیته را بگذارید ولی برای مجموعه خودتان کمیته صیانت از آراء بگذارید، شما که نمی‌توانید برای ستاد انتخابات کشور تعیین تکلیف کنید، ستاد و انتخابات ساختار و مکانیزم دارد اما تا تا ساعت 23 که آقای موسوی اعلام کرد من با اختلاف زیاد برنده انتخابات هستم ما فکر می‌کردیم باید اتفاقاتی برنامه‌ریزی شده است ولی اصلاً تصورمان این بود که این شکلی کار انجام شود، حتی وقتی آقای موسوی این کار کرد، پیش خود گفتیم که حتما به او اطلاعات غلط داده‌اند و وقتی من اطلاعات درست را بگوییم، حتما تصحیح می‌شود و راضی می‌شود.

-من فقط آراء را به خبرنگاران گفتم و بعد هم با مردم صحبت می‌کردم. ساعت دو شب تا 9 صبح هر یک ساعت آمار صندوق‌ها را اعلام کردم. بعد از اینکه دو ساعت استراحت کردم، ساعت 11، 12، 1 و 2 هم باز شمارش آراء را اعلام کردم تا اینکه در حدود ساعت 16:30 بود که آقای محصولی نتیجه نهایی انتخابات را اعلام کرد.
-من فکر نمی‌کنم مسئله خاصی وجود داشت، مثلاً در انتخابات سال 92، ساعت چند نتیجه اعلام شد؟ همان بعد از ظهر روز بعد از انتخابات اعلام شد دیگر، اگر شبهه است باید در این انتخابات هم باشد. در انتخابات 88 مکانیزمی بود که آن را روی سایت آوردیم و با رایانه عمل کردیم، به همین دلیل سرعت گرفت...

-اولین سال بود، تجمیع به صورت رایانه‌ای صورت می‌گرفت. سال 92 هم به همین صورت بود و چون تجمیع اینگونه بود خیلی سریع انجام می‌شد. سال92 هم روز بعد انتخابات نتایج نهایی را اعلام کردند، معمولاً آن موقع که رایانه‌ای نبود شب بعد از انتخابات اعلام می‌کردند؛ یعنی نهایتا 3-4 ساعت دیرتر از انتخابات سال 88 یا 92 اعلام می‌شد ولی معمولاً روز بعد اعلام می‌شد و مسئله خاصی هم وجود نداشت.

-ببینید 2-3 ساعت قبل از اینکه تعرفه تمام شود مشخص است که نیاز به تعرفه وجود دارد و استاندار هم اعلام می‌کرد و ما تعرفه‌ها را ارسال می‌کردیم و در نهایت هیچ کجا هم با کمبود تعرفه مواجه نشد، ببینید هیچ کسی نبود که بخواهد رأی بدهد و رأیش گرفته نشود. حتی وقتی که ما خواستیم در را ببندیم و گفتند زمان به پایان رسیده است، گفتیم هر کسی که در صف ایستاده به داخل حوزه اخذ رأی بیاید.

-برای راهپیمایی درخواستی نداشتند، نه شفاهی و نه کتباً. آنها اعلام عمومی کردند، البته نه خودشان بلکه شخصیت‌های سیاسی لندن‌نشین و تلویزیون‌های بی‌بی‌سی و voa اعلام کردند. بالاخره از وزارت کشور درخواستی نداشتند و چیزی نخواستند.
- من یادم هست که امضای فرد جعلی بود، البته خیلی از این مسائل اتفاق افتاد و این یکی از کارهایی بود که انجام شد ولی بالاخره اصلاً این به عقل هیچ آدم عاقلی جور در نمی‌آید یا ملت را - عذر می‌خواهم- جور دیگری فرض کرده بودند. آنها اصلاً با این‌ها کار نداشتند.

-می‌خواهم بگویم اتفاقات بعد از انتخابات 88 از پیش برنامه‌ریزی شده بود، حادثه نبود، در حادثه مثلاً آدم از پشت‌بام می‌افتد و پایش لنگ می‌زند که این حادثه می‌شود، برنامه ندارد که خودش را پایین بیاندازد یا 2 تا ماشین به هم می‌خورند که حادثه است اما این کار از قبل برنامه‌ریزی شده بود، برای همین است که بلندگوهای بیگانه کاملاً آماده بودند و تمام همت خود را برای این موضوع گذاشته بودند و یکی از کارهایی که کرده بودند این نامه و امضای جعلی بود.

-نامه از طرف وزارت کشور می‌نوشتند و بعد هم در روزنامه‌ها منتشر می‌شد، هنوز هم از این کارها می‌شود، طرف چیزی را می‌نویسد و منتشر می‌کند؛ خیلی از این کارها انجام دادند. مثلاً به دروغ می‌گفتند فلان شخص با کامران دانشجو صحبت کرد و دانشجو هم این را گفت، در حالی که دیدم اصلاً آقای فلانی در ستاد ما وجود نداشت یا با یکی از افراد در وزارت کشور صحبت کردیم و آن شخص چنین حرفی زده است. این کارها موقع خیلی رایج بود.

ا-گر شما می‌خواهید به بعد انتخابات برسید، باید بگویم همه این‌ها در راستای آن فضاسازی بود، برای اینکه بتوانند آن فتنه را انجام دهند. این را بگویم که ما قبل انتخابات جلسه‌ای داشتیم و در یکی از آن جلسات یکی از اعضای ستاد آقای موسوی پیشنهاد داد که برای هر کدام از کاندیدا رنگ تعیین کنیم. به دلیل اینکه ما قرینه‌های اینگونه کارها را در اوکراین یا سایر کشورها دیده بودیم، من به شدت مخالفت کردم و گفتم رنگ برای چیست؟!

-به آقای ضرغامی هم در آن جلسه گفته شد که وقتی قرعه‌کشی می‌کنند، چون جلوی دوربین انجام می‌شود، برای گوی‌ها رنگ انتخاب نکنید و فقط شماره باشد اما آقای ضرغامی این کار را کرد و گفت اینطوری صلاح دانست، وگرنه مجموعه وزارت کشور این را صلاح ندانست و در آن جلسه اعلام هم کرد و فکر می‌کنم آقای ضرغامی هم در آن جلسه بودند که گفتیم انتخاب رنگ درست نیست و شماره بگذارید. بالاخره ما در کشورهای دیگر دیده بودیم که به چه صورت بود ولی آقای ضرغامی قرعه کشی را بر اساس رنگ انجام دادند.

-به نظر می‌آمد آنچه که بعد از انتخابات اتفاق افتاد، برداشتی را که ما داشتیم و فکر می‌کردیم برنامه‌ریزی شده است مهر تایید خورد. نامه‌ها و مصاحبه‌های جعلی و افراد جعلی که اصلاً وجود خارجی نداشتند.

-من خیلی سریع عمل می‌کردم، حتی برنامه‌ها را هم با آقای محصولی هماهنگ نکردم، بالاخره من رئیس ستاد انتخابات کشور بودم و خودم دیدم فضاسازی می‌کنند گفتم که باید نشست خبری بگذاریم یا همان تماس با آقای ضرغامی و اعلام ساعت به ساعت نتایج آراء را با آقای محصولی هماهنگ نکردم. دو روز بعد که آنها سر و صدا کردند، برای اولین بار بود آمار کامل صندوق‌ها را روی سایت گذاشتم.

-البته با آقای محصولی برای انتشار آمار کامل صندوق‌ها صحبت کردم ولی ایشان مخالفت کرد و می‌گفت تا به حال انجام نشده، بنابراین چه دلیلی دارد که روی سایت منتشر کنیم؟ گفتم که این‌ها می‌گویند تقلب شده، من هم با این کار می‌خواهم بگویم که هر کدام که دستکاری شده را بگویید تا ما صندوق را بررسی کنیم. آقای محصولی گفت چون متداول نبوده نمی‌خواهد. من به عنوان رئیس ستاد انتخابات کشور تصمیم گرفتم که این کار را انجام دهم، وقتی هم پایین آمدم با دوستان رایانه‌ای صحبت کردم و گفتم آمار همه صندوق‌ها را روی سایت بگذارید.

-در آن روزها تصمیمات سریع می‌گرفتم، برای همین با من خیلی بازی نمی‌کردند، زیرا من صریح صحبت می‌کردم، هنوز هم همین است در فضای سیاسی کشور صریح نظرم را می‌گویم. مثلاً در مسئله کمیته صیانت از آرا، بلافاصله مصاحبه گذاشتم که نمی‌خواهد و ما قبول نداریم، برای همین نمی‌توانستند از طرف من مطلبی را منتشر کنند ولی از اطرافیان چرا؛ مثلاً می ‌گفتند فلانی از فلانی شنیده است، در حالی که فلانی اصلا وجود ندارد.

-ما می‌گفتیم اگر اعتراضی دارید، به ما بگویید که ما هم بررسی کنیم. شورای نگهبان چندین بار این کار را کرد، آقای کدخدایی چندین بار این کار را کرد و ما هم در وزارت کشور این کار را انجام دادیم، ما گفتیم آمار کامل صندوق‌ها را روی سایت گذاشتیم، بگویید کدام صندوق مشکل دارد و تقلب صورت گرفته است؟!
-هیچ درخواست یا اعتراضی برای بازشماری آراء در برخی صندوق‌ها ندادند. بعد از جلسه نمایندگان کاندیداها با رهبر معظم انقلاب، آقای محسن رضایی درخواست داشتند ولی بقیه خیر. آقای رضایی درخواست کرد و چند صندوق بازبینی شد که با ناظرشان دیدند و تغییر معناداری وجود نداشت و آقای رضایی هم بعد از آن انصراف دادند و گفتند لازم نیست بقیه را بازشماری کنیم. بقیه کاندیداها هم اصلاً به ما نمی‌گفتند، حتی صندوق برخی شهرها را هم نگفتند که مثلا در فلان شهر 10 درصد صندوق‌ها را بازشماری کنیم.
-خانم رهنورد در مورد صندوق شهرهای لرستان و تبریز همین اعتراض در مورد آراء استان لرستان یا آذربایجان را به ما نگفتند تا ما 10 درصد آن را بازشماری کنیم تا اگر اختلاف معناداری را نشان داد همه صندوق‌ها را بازشماری کنیم اما اینها بحث‌شان چیز دیگری بود و می‌گفتند دوباره انتخابات شود و اصلا بحث شمارش نداشتند. ببینید، در شمارش آراء صندوق معلوم است، وقتی فکر کردم که آمار صندوق‌ها را روی سایت بگذاریم، بهانه را از آنها گرفتیم. برای اینکه می‌دانستیم این‌ها بهانه است، من این بهانه را از آنها می‌گیرم و گفتم هر جا شبهه‌ای بود با هم می‌رویم و بررسی می‌کنیم.

-بالاخره مثلا وقتی لرستان شبهه باشد، صندوق‌ها معلوم است و می‌توان 10 درصد آن را نگاه کرد، اگر مشکل داشت بقیه را هم نگاه می‌کنیم، حتی آنها یک صندوق را در همان لرستان و جای دیگر اعلام نکردند و فقط می‌گفتند تقلب شده و باید دوباره رای‌گیری شود. بالاخره اگر قرار بود که دوباره انتخابات برگزار شود، نفر بعدی هر کسی بود، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شد و این یک دور باطل است، آنها هم می‌خواستند دور باطل را راه بیندازند.

-اینکه می‌گویم از روی برنامه بود به همین دلایل است، اگر کسی غفلت نکند و یا تحریک نشده و از طرف کسی کوک نشود، روند رسیدگی به اعتراضات کاملاً منطقی است، قبلا هم در انتخابات اعتراض داشتیم، مثلاً من انتخابات‌های قبلی را هم برگزار کردم و 3 سال استاندار تهران بودم، نماینده اعتراض می‌کرد و ما می‌رفتیم و اعتراضش را بررسی می‌کردیم و به جمع‌بندی می‌رسیدیم. روال طبیعی کار این است ولی این‌ها دنبال روال طبیعی نبودند و می‌خواستند این را به دور باطل بیاندازند.

-من قائل به این هستم که آنها با این دور باطل بحث‌شان انتخابات نبود، بحث براندازی نظام را داشتند و دنبال این بودند که نظام را از ریشه بِکَند و در غرب هم برنامه‌ریزی شده بود و در داخل نیز عده‌ای با آنها همسویی می‌کردند؛ حالا یا از جهالت و یا از غفلت، تشخیص این دیگر با من نیست و باید مراکز متولی این کار مسئولیت دارند ببینند چطور است ولی کاملاً مشخص بود که می‌خواهند بازی را به دور باطل بیاندازند که انتهای این دور باطل هم معلوم نمی‌شد.

- من و آقای موسی‌پور از طرف وزارت کشور بعد از انتخابات مقام معظم رهبری با نمایندگان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال 88 دیداری داشتیم. من می‌توانم فقط مقداری از آن را بگویم، آن جلسه فیلم برداری شد و اگر فیلم آن جلسه منتشر شود و در اختیار عموم مردم قرار بگیرد، خیلی از مسائل روشن می‌شود. از ستاد آقای کروبی٬ همسر آقای کروبی، آقای الویری و آقای نجفی بودند. از هر ستاد 3-4 نفر بودند.از طرف ستاد کروبی، آقای الویری صحبت کرد. هر چیزی که آقای الویری گفت برای قبل از انتخابات بود و اصلاً به انتخابات ربطی نداشت، مثلاً می‌گفت آقای احمدی‌نژاد گفته من سهام عدالت و ... می‌دهم.

-مقام معظم رهبری به آقای الویری فرمودند شما اگر اعتراض داشتید باید قبل از انتخابات به شورای نگهبان می‌گفتید که در بررسی صلاحیت‌ها کاندیداها در نظر بگیرند. دوباره آقای الویری در رابطه با صلاحیت آقای احمدی‌نژاد صحبت کرد و می‌گفت کارهایی آقای احمدی‌نژاد انجام داد، خلاف قانون بود و باید صلاحیت ایشان رد می‌شد. مقام معظم رهبری هم فرمودند این مطالب را به شورای نگهبان می‌گفتید، این اظهارات به مکانیزم انتخابات و برگزاری و رای‌گیری آن چه ربطی دارد؟ بالاخره آقای الویری هیچ صحبتی در رابطه با اینکه رأی‌گیری مشکلی داشت عنوان نکرد.

-در هر انتخاباتی که در سطح ملی برگزار می‌شود، وزارت کشور پشتیبانی کننده است٬ و برگزار کننده مردم هستند و در حدود 400 هزار نفر مردم عادی هستند که پای صندوق‌ها نظارت می‌کنند و انتخابات را برگزار می‌کنند.مثلاً از 400 هزار نفری که پای صندوق‌های رأی هستند، منِ رئیس ستاد انتخابات 399 هزار و 99 نفر آنها را اصلاً نمی‌بینم، فقط فرماندار را می‌شناسم. اصلاً نه می‌بینم و نه می‌شناسم و نه می‌دانم چه کسانی هستند، نه فقط من، هیچ‌یک از اعضای ستاد انتخابات نمی‌دانند این‌ها چه کسانی هستند. کسانی که پای صندوق‌های رأی هستند، فرهنگی، معلم یا به عنوان معتمد محل انتخاب شده و آمده‌اند.
-مکانیزم انتخابات در ایران مکانیزمی است که برگزار کننده آن مردم هستند و وزارت کشور فقط پشتیبانی کننده است. مثلاً تعرفه‌ها را برای حوزه‌های رأی‌گیری ارسال می‌کند و برای ناهار و شام آنها غذا تهیه می‌کند و ...، وزارت کشور فقط نقش پشتیبانی کننده را دارد. آقای آخوندی هم به همین مطلب اشاره کرد، آقای آخوندی از ستاد آقای موسوی آمده بود. از ستاد آقای موسوی، آقای بهشتی، آقای زنگنه و آقای آخوندی آمده بودند.

-آخر جلسه بود، همه بلند شدیم، خانم کروبی آمد یک چیزی را به عرض حضرت آقا رساند که حضرت آقا رد کردند. همسر آقای کروبی گفت اجازه دهید همه زندانی‌ها آزاد شوند، مقام معظم رهبری فرمودند باید بررسی شود. یعنی درخواست، درخواست منطقی نبود. وقتی بلند شدیم و جلسه تمام شد، همسر آقای کروبی درخواستی کرد که درخواست منطقی نبود و مقام معظم رهبری هم آن درخواست را رد کردند.

-بعد از ستاد آقای کروبی ستاد آقای موسوی صحبت‌هایشان را شروع کردند. اول آقای زنگنه صحبت کرد و مطالبی را گفتند که حضرت آقا جوابی را به ایشان دادند. چون تاکنون این صحبت‌ها منتشر نشده است، من هم چیزی نمی‌گویم اما آقای آخوندی به همین موضوع اشاره کرد. آقای آخوندی گفت من خودم معاون سیاسی وزارت کشور بودم و انتخابات برگزار کردم و مکانیزم انتخابات را می‌شناسم.

-من سمت راست حضرت آقا نشسته بودم، بعد از صحبت‌های الویری من از با خودم فکر می‌کردم که شما به قبل انتخابات اعتراض می‌کنید، چرا بیرون این حرف‌ها را نمی‌گویید و اینجا می‌گویید سهام عدالت و این‌ها... وقتی آقای آخوندی گفت من خودم مکانیزم انتخابات را می‌شناسم و در مکانیزم انتخابات در سطح ملی چنین تقلبی نمی‌تواند صورت بگیرد، دقیقاً به همین واضحی گفت، شاید بشود اشتباهی در سطح ملی رخ بدهد، مثلاً بین 500 هزار تا 1میلیون رأی اشتباه شود ولی در این سطح چنین چیزی امکان پذیر نیست و تقلب نمی‌تواند انجام شود. آقای آخوندی کمی هم احساسی صحبت می‌کرد که حضرت آقا فرمودند شما قبلا هم احساسی بودید، الان هم احساسی صحبت می‌کنید.

-وقتی آقای آخوندی گفت در مکانیز انتخابات تقلب نمی‌تواند صورت بگیرد، آقای الویری هم که از تقلب حرفی نزد و در صحبت‌های آقای زنگنه هم هیچ اشاره‌ای به تقلب در برگزاری بحث انتخابات نشد و چیزی را به عنوان تقلب مطرح نکردند و تمام حرف‌ها برای قبل انتخابات بود که مثلا چرا آقای احمدی‌نژاد در مناظره این طور گفت؟ چرا آنجا این طوری کرد؟ آقای آخوندی که گفت من خودم معاون سیاسی بودم، چند انتخابات برگزار کردم، مکانیزم انتخابات را می‌شناسم و در مکانیزم انتخابات نظام جمهوری اسلامی تقلب نمی‌تواند صورت بگیرد، من کمی از کوره در رفتم بی‌ادبی کردم، چون حضرت آقا از ابتدا فرموده بودند که من خودم مدیر جلسه هستم. من کنار آقا که بودم اشاره کردم به آقای آخوندی و گفتم که آقای آخوندی چرا این را بیرون نمی‌گویید؟ اینجا می‌گویید ولی بیرون نمی‌گویید؟! بیرون هم بگویید نمی‌شود تقلب کرد. چرا بیرون اینجوری نمی‌گویید؟

-مقام معظم رهبری همینطور که نشسته بودند برگشتند و یک مقداری با تندی به من گفتند شما پاسخ ندهید، من فهمیدم اشتباه کردم و تا آخر جلسه هم دیگر چیزی نگفتم، هرچه بقیه صحبت کردند من چیزی نگفتم تا وقتی که زمان به من رسید و من باید گزارش می‌دادم. بالاخره خود آنها هم اذعان داشتند که تقلبی صورت نگرفته است. ببینید وقتی می‌گویند نمی‌شود تقلب انجام شود، یعنی تقلب نشده است. حالا چرا این را بیرون نگفتند؟ چرا الان نمی‌گویند؟ تا همین الان هم بیرون نگفتند، خب! بیایند بیرون بگویند، الان ایشان یکی از مسئولین هستند و خیلی راحت می‌تواند بگوید.

-همین آقای آخوندی الان هم می‌تواند بگوید من از اعضای ستاد انتخابات آقای موسوی بودم، هم آن وقت نظرم این بود که تقلب‌نمی تواند در این سطح صورت بگیرد و هم الان نظرم همین است. این خیلی خوب است تا اینکه در جلسه خصوصی چیزی را بگوییم، بعد بیرون طور دیگری صحبت کنیم. الان هم می توانند بگویند، همین الان هم دیر نشده است، بالاخره آقای دکتر فرهادی گفت فتنه خط قرمز ماست، نگفت خط قرمز من است! البته اولین وزیری بودند که در این کابینه کلمه "فتنه" را آورده است. این دولت از رأس تا پایین تاکنون کلمه فتنه را به کار نبرده است.

-آقای دانش جعفری هم از طرف ستاد آقای محسن رضایی صحبت کرد. آقای دانش‌جعفری مطلبی را عنوان کردند مقام معظم رهبری نیز پاسخ آقای دانش‌جعفری را مثل بقیه دادند. آقای دانش‌جعفری هم به مطلبی اشاره کرد که ما خیلی ما جا خوردیم، یعنی من که نشسته بودم، جا خوردم که آقای دانش جعفری چرا این حرف را زد؟! ایشان به یکی از سفرهای حضرت آقا اشاره کرد و گفت در آن سفر از کاندیدای خاصی حمایت کردید که مقام معظم رهبری هم با تندی پاسخ آقای دانش جعفری را دادند. البته آقای دانش‌جعفری هم به تقلب هیچ اشاره‌ای نکرد.

-جالب اینجا بود که در آن جلسه هیچ کسی در ارتباط با رای‌گیری و اینکه در رای گیری تقلبی شده است یا آرایی جابه جا شده، حرفی نزد؛ نه ستاد آقای کروبی، نه ستاد آقای موسوی و نه ستاد آقای محسن رضایی هیچکدام به این موضوع اشاره نکرده‌اند که آرایی جا‌به‌جا شده است و تقلبی در رای گیری صورت گرفته است، هر چه می‌گفتند برای قبل از انتخابات و قبل از روز رای‌گیری بود، فلانی این را گفت، آنجا این شد، مناظره اینطور شد....

-بهتر این بود که وقتی هم از جلسه بیرون آمدند، همان حرف‌ها را مطرح می‌کردند و می‌گفتند ما به قبل از پروسه رأی‌گیری اعتراض داشتیم، نه به خود رای‌گیری ولی من هنوز هم تعجب می‌کنم که چرا این عزیزان نمی‌آیند همین‌ها را بگویند، حتی در همان جلسه بحث لرستان را هم مطرح نکردند.
-وقتی از جلسه بیرون آمدیم فکر کردیم همه چیز تمام شد و جمع بندی جلسه این شد که هرکس اعتراض دارد بگوید تا ما 10% صندوق‌ها را دوباره بررسی کنیم، اگر اختلاف معناداری پیدا شد، همه صندوق‌ها را دوباره شمارش کند و برگزاری مجدد انتخابات منتفی است. همه هم در آن جلسه قبول کردند و هیچ کسی به این جمع‌بندی اعتراض نکرد؛ یکی دو نفر گفتند انتخابات دوباره باید برگزار شود که مقام معظم رهبری رد کردند و گفتند این دور باطل است و نمی‌شود.

-ما هم تصورمان این شد که از روز بعد جلسه، کاندیدای معترض برای بازشماری 10 درصد صندوق‌ها به ستاد انتخابات وزارت کشور می‌آیند، به همین دلیل در ستاد انتخابات آن نامه و اطلاعیه‌ها را می‌زدیم که شما می‌خواهید کدام صندوق‌ها بررسی شود؟ هر جایی که می‌خواهید بگویید تا ما بررسی کنیم ولی هیچکدام از آنها، به غیر از آقای محسن رضایی، نیامدند بگویند به این صندوق‌ها اعتراض داریم که ما برویم آن صندوق‌ها را بررسی کنیم. آقای محسن رضایی هم چند صندوق را گفت که ما بررسی کردیم و اختلاف فاحشی نبود.

-جالب اینجاست که وقتی فرم‌های شمارش آراء می‌رسید، در اکثر فرم‌ها امضای نماینده کاندیداهای معترض هم بود، هر چند از نظر قانونی نیاز ندارد، زیرا نماینده فقط به عنوان ناظر است، ولی اکثر برگه‌هایی که جمع می شد و می‌آمد امضای ناظر را هم داشت.
-طبقه منفی چهار وزارت کشور کجا هست؟! ما در ستاد انتخابات وزارت کشور بودیم. ببینید مثل همان نامه‌ جعلی است که از طرف معاونی امضا شده بود، در صورتی که اصلاً چنین معاونی و اسمی در وزارت کشور نبود. ما اصلاً در وزارت کشور طبقه منفی چهار نداریم. من نمی‌دانم این منفی 4 کجاست و چه جوری هست؟! ستاد انتخابات وزارت کشور در طبقه منفی 1 بود و طبقه‌ای پایین‌تر از ستاد انتخابات وزارت کشور هم نبود، ما آنجا بودیم، من نمی‌دانم طبقه منفی 4 کجاست!

- ما دنبال این بودیم که بهانه را از این‌ها بگیریم، زیرا می‌دیدیم فقط می‌خواهند بهانه بگیرند. در آن جلسه با حضرت آقا هم مشخص بود فقط بهانه می‌گیرند. ما برای اینکه بهانه را بگیریم، یک‌سری ترفندها را به کار می‌گرفتیم، یک بار هم خودکار نامرئی گفتند که ما گفتیم خودکارهای خودتان را بیاورید.

-ببینید هر کسی که برای رأی دادن به حوزه‌های اخذ رأی می‌رود با خودکار کسی نمی‌نویسد، با خودکار خودش می‌نویسد، شما رای داده‌اید دیگر؟ به شما می‌گویند با این خودکار رأی دهید؟! کسی به شما کاری ندارد که با چه خودکاری رأی می‌دهید! آنجا برای افرادی که خودکار ندارند خودکار گذاشته شده است که در همه انتخابات است.
- بالاخره ملت دیدند که این‌ها چه فضاحتی به بار آوردند، یعنی تمام مرزها را شکستند. حضرت امام (ره) ملاک قشنگی به ما داده‌اند، حضرت امام (ره) فرمودند وقتی دشمن برایتان کف می‌زند و هورا می‌کشد، بدانید یک جای کار می‌لنگد. خب! می‌دیدند که آن طرف آبی‌ها برای این‌ها چطوری کف می‌زنند و سوت و هورا می‌کشند، دیگر باید بیشتر از این برایشان کف می‌زدند و سوت و هورا می‌کشیدند؟! همه را بسیج کردند، خب آنهایی که جاهل بودند اگر یک ذره فکر می‌کردند باید متوجه می‌شدند که خواسته دشمن است. من می‌گویم حتی تا 9 دی هم متوجه نشدند ولی در 9 دی اراده ملت نشان داده شد، یعنی ملت صبر کرد، صبر کرد و صبر کرد.

-خیلی‌ها به نظام اعتقاد کامل دارند ولی به آقای موسوی و کروبی رأی دادند، مثل هر انتخاباتی می‌آیند و بالاخره رأی می‌دهند. در 9 دی خیلی از کسانی که به آقای موسوی و کروبی هم رأی داده بودند به صحنه آمدند و در راهپیمایی روز 9 دی شرکت کردند. در روز 9 دی کسی هم به ملت شعار نداده بود، شعارها به صورت کاملاً خودجوش از سوی مردم بود. من از خیابان امیرآباد به بلوار کشاورز آمدم و بعد به خیابان کارگر آمدم تا از کارگر پایین بیایم و به میدان انقلاب برسم. خیابان‌ها بسته بود، واقعا شلوغ بود. در همین مسیری که می‌آمدم شعارهایی که داده می‌شد شعارهای خیلی تندی علیه یکی دو نفر از کاندیدای شکست خورده انتخابات بود، حتی شعارها در میدان واقعا کنترل می‌شد که تند و تیز نباشد و کسی که بلندگو داشت سعی می‌کرد شعارها را کنترل کند.

-سران و فعالیت فتنه 88 بعد از اینکه اراده ملت را دیدند، حداقل می‌آمدند و حقایقی را که در آن جلسه با مقام معظم رهبری گفتند را بیرون هم می‌گفتند. باید می‌گفتند ما به اینکه آقای احمدی‌نژاد گفته بود سهام عدالت می‌دهد اعتراض داشتیم، ما به اینکه آقای احمدی‌نژاد در مناظره این کار را کرد، اعتراض داشتیم، اطلاعاتی را که داشتید صادقانه به ملت می گفتید. چرا نیامدید بگویید؟! واقعا نمی‌دانم چگونه می‌شود این را توجیه کرد.

-یک انتخاباتی که می‌توانست منشأیی باشد که به اقتدار ملت و نظام به مراتب بیافزاید، باعث شد یک عده‌ای برای این نظام هزینه به بار بیاورند، یک عده‌ای که هنوز هم قائل به کلمه فتنه نیستند. ببینید گفتن "مقام معظم رهبری" خوب است، شرط لازم است ولی کافی نیست. کافی این است که در عمل پشت سر مقام معظم رهبری حرکت کنید. حضرت آقا تا به حال چندبار از واژه "فتنه" استفاده کردند؟ چندبار این فتنه را به عنوان فتنه واقعاً خطرناک اعلام کردند؟ چرا برخی از خواص ما از فتنه نمی‌گویند؟ ولایتمداری در عمل نشان داده می‌شود نه فقط در نظر، ولایتمداری در عمل سخت است، وگرنه حضرت آقا حرفی را بزنند که مطابق میل من هست و من هم همان را بگویم که ولایتمداری نیست.

-وقتی مقام معظم رهبری حرفی بزنند که مطابق سلیقه من نیست، آنجا من اگر تبعیت کردم ولایتمداری‌ام را ثابت کرده‌ام. چند بار تا به حال حضرت آقا ابعاد فتنه را گفتند؟ باز می‌بینیم آقای فلانی و مسئول فلانی می‌رود در فلان جا صحبت می‌کند و می‌گوید "حادثه‌ای که در فلان جا اتفاق افتاد را نایده بگیرید و تا چه زمانی می‌خواهید به گذشته نگاه کنید؟!"

-اگر صداقت داشته باشیم، بعد از 9 دی، مردم اتمام حجت کردند. بعد از آن حداقل این است که بگوییم فتنه‌ای وجود داشت، اصلاً بحث آقای زید و عمر نبود که! این فتنه برای براندازی نظام صورت گرفته بود، حالا یکی این را نمی‌دانست، در مراحل اولیه ورود پیداکرده بوده و بعد هم فهمیده است، خیلی خوب ولی انتظار از خواص و مسئولین، خصوصاً مسئولینی که الان مسئولیت اجرایی را در قوه اجرایی این نظام که فتنه‌ای برایش رخ داد که می‌خواست این نظام را براندازی کند، است بگویند فتنه‌ای بود، فتنه‌ای بود که از آن طرف آب برنامه‌ریزی شده بود اما الحمدلله رب العالمین این نظام ایستادگی کرد و ملت توانست ایستادگی کند که نظام توانست ایستادگی کند، مثل دفاع مقدس که ملت ایستاد.

-برخی از انسجام و وحدت می‌گویند، محور این انسجام و وحدت چیست؟ عمود کجاست؟ محور این انسجام و وحدت مقام معظم رهبری است، حضرت آقا هم فتنه و ابعاد فتنه را چندین بار تحلیل کردند، یک کاری که آحاد ملت از مسئولین انتظار دارند.

-آقای فرهادی در جلسه رأی اعتماد گفت فتنه خط قرمز ماست، نشان می‌دهد قائل به این است که فتنه‌ای وجود دارد و فتنه خط قرمزشان است، یعنی وقتی از برهان خلف که استفاده کنیم می‌توانیم اینگونه نتیجه‌گیری کنیم، وقتی می‌گوید فتنه خط قرمز ماست، یعنی اعتقاد به فتنه دارد. بقیه اعضای دولت نیز بگویند فتنه خط قرمزشان است. حداقل کلمه "فتنه" را بگویند و بگویند این خط قرمز بوده است و خط قرمز هست. این کمترین انتظاری است که می‌شود از یک مسئولی که برای این نظام و پویایی آن تلاش می‌کند داشت.

-الان مذاکره کنندگان ما برای پویایی همین نظام تلاش می‌کنند، از مسئولینی که برای پویایی این نظام تلاش می‌کنند شاید کمترین انتظار این باشد که بیایند بگویند این حادثه نبوده و فتنه بود. همه می‌دانند در این فتنه آن طرف آبی‌ها نقشه کشیدند که نظام را براندازی کنند. مسئولان حداقل این مسئله را بگویند که فتنه‌ای بود و آن طرف آب برای براندازی نظام نقشه کشیدند و الحمدلله ملت ایستادند و از نظامی که برآمده از اراده خودشان است، هم حراست کردند، هم حفاظت کردند و هم اقتدار بیشتری به آن بخشیدند.

-در انتخابات 92 با 216 هزار رأی بالاتر از حد نصاب - 50.7 درصد- این فهم و شعور سیاسی در این ملت و در نامزدهای انتخاباتی به وجود آمده است که حتی 216 هزار رأی را هم بپذیرند و به مکانیزم انتخابات و به نظام توهین نکنند؛ این را که می‌توانند بگویند؛ البته انشاءالله می‌گویند ولی تا حالا که نگفتند.

- بعد از فتنه خیلی‌ها در داخل متوجه اهداف فتنه‌انگیزان شدند اما آن طرف آبی‌ها که نظرشان عوض نشده بود، دشمن دشمن است، ما با دشمن می‌توانیم صلح بکنیم، می‌توانیم توافق کنیم اما دشمنی‌اش را نمی‌توانیم از یاد ببریم، نمی‌توانیم بگوییم دوست شده است، آمریکا تا این خلق و خو را دارد دشمن است، با دشمن می‌شود صلح کرد اما از او نمی‌شود غفلت کرد.

-من جایی گفتم که صلح یا توافق یک فرصتی برای توانمندتر شدن است، تاریخ اسلام را هم که نگاه کنید همین است. صلح برای این است که توانایی‌هایمان را بیشتر کنیم، نه برای اینکه توانایی‌هایی را که دارید مضمحل کنید، اصلاً از دشمن انتظار غیر دشمنی داشتن غفلت است، یعنی اگر از دشمن انتظار دوستی داشتیم این غفلت است، خصوصاً اگر از آمریکا انتظار دوستی داشته باشیم، غفلت است. کدام کشوری با آمریکا دوست بوده و منافعش تأمین شده است؟ از مصر مطیع‌تر نسبت به آمریکا می‌خواهید؟ آخرش چه شد؟ در عراق چه کار کرد؟ آیا آمریکا مطیع‌تر از صدام را می‌خواست؟ او منافع خودش را نگاه می‌کند.

-جوان شور و حال دارد و وظیفه مسئولین دانشگاه این است که وقتی دانشجو وارد دانشگاه می‌شود، قدرت تحلیل دانشجو را تعالی ببخشند، نه اینکه دانشجو را برای حزب و جناح تربیت کنند، آنها به دنبال رخنه در دانشگاه بودند و هنوز هم دنبالش هستند، فکر نکنید تمام شده، هنوز هم دنبال این هستند که در دانشگاه اغتشاش کنند.

-کاری که ما در آن دوران انجام دادیم، آرامش را به دانشگاه برگرداندیم، یعنی جامعه دانشگاهی -دانشجو و اساتید- آرامش روحی و روانی پیدا کردند و با آرامشی که پیدا کردند تولید علم ما شیب خیلی زیادی گرفت. ما در سال 1390 در منطقه اول شدیم، در حالی که باید 1404 می‌شدیم و ما 0.7 درصد تولید علم را به 2.2 درصد افزایش دادیم. آمریکا این را فهمید، دشمن این را فهمید که دانشگاه‌های ما به آرامش روحی و روانی رسیده است. در تمام دوره 8 ساله اصلاحات ما 9 هزار مقاله علمی داشتیم درحالی که در 4 سال دولت دهم 140 هزار مقاله علمی داشتیم، البته 60% از مقاله‌های علمی را در دو سال آخر دولت دهم به سمت حل کردن مسائل علمی کشور بردیم.

-آمریکا این را فهمید، غرب این را متوجه شد که دانشگاه‌های ما در ریل درست قرار گرفته‌اند، یعنی به دنبال کار اصلی خود می‌رود. کار اصلی دانشگاه هم چیست؟ باز کردن گره‌های اصلی کشور. به تبع دانشگاه‌های ما که تولید علم می‌کردند، مراکز فناوری ما هم رشد می‌کرد. شما می دیدید ما در هوا فضا، آن ماهواره‌ها را فرستادیم، موشک‌های ما و ....

-درست است دانشمندانی همچون شهید علی محمدی، شهید شهریاری و ... از بین جامعه علمی کشور و مردم رفتند ولی به هر حال در هر جهادی - دفاع مقدس یک نوع جهاد بود این هم یک نوع جهاد، به عبارتی جها





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن