واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: تازه به دوران رسيدهها هم ميتوانند سبب خير شوند
شايد تصور اتحاد دو رقيب ديرين يعني خاتمي و ناطق براي بسياري سخت بود اما جريان تندرو در کشور باعث شد تا اصول گرايان و اصلاح طلبان معتدل در ايران، اختلافها را کنار بگذارند و در کنار يکديگر جبهه تازهاي را تشکيل دهند.
مصطفی داننده: اين روزها واژه جديد« تازه به دوران رسيده» که روحاني در وصف مخالفان افراطي دولت به کار برد به سوژه اصلي سياستمداران، رسانهها و حتي مردم تبديل شده است.
هرکسي از ظن خود به تحليل اين سخنان ميپردازد و سعي ميکند بر اساس گرايشات و علايق سياسي خود اين تشبيه تازه روحاني در مورد مخالفان دولت را تحليل کند. اکثر اين تحليلها بار منفي دارد چه از سوي مخالفان و چه از سوي موافقان. مخالفان ميگويند اين سخنان، يک توهين بزرگ بود و موافقان نيز در ادامه اين سخنان به مرثيه سرايي ميپردازند و از مشکلات تازه به دوران رسيدهها براي دولت ميگويند. نگارنده اما ميخواهد به نگاهي مثبت به تازه به دوران رسيدهها نگاه کند و در اين نوشتار از آنها تقدير و تشکر کند.
تازه به دوران رسيدهها که ما آنها را به نامهاي دلواپسان، جبهه پايداري، طرفداران دولت احمدي نژاد و... ميشناسيم از دهه 70 به طور رسمي فعاليتهاي سياسي خود را آغاز کردند. آنان در ابتداي کار به اعتراض به سياستهاي فرهنگي دولت خاتمي پاي به عرصه گذاشتند و کم کم در دولت احمدي نژاد وارد جرگه مديران فرهنگي و اجتماعي شدند و بعد از آن نيز به مجلس راه يافتند تا پلههاي ترقي را سريعتر از هرجريان سياسي در کشور طي کنند.
اين گروه سياسي با توجه به انديشههاي راديکالي خود در زمينههاي فرهنگي و سياسي و نگاه آرماني به سياست خارجي، گفتماني تازه و البته تندرو را وارد ادبيات سياسي ايران کردند.
اين نحله سياسي، دولتهاي قبلي جمهوري اسلامي ايران را دولتهايي غيرتوانمند و حتي در برخي مواقع فاسد ميدانستند که انقلاب را از مسير واقعي خود خارج کردهاند و اين ناکارآمدي وظيفهي بزرگي را به دوش آنها گذاشته و آن هم بازگردان قطار انقلاب- به زعم آنان- به مسير اصلي خود ميباشد. براساس همين معنا مقابله با نيروهاي قديمي و تاثيرگذار انقلاب مانند آيتالله هاشمي، سيد محمد خاتمي، ناطق نوري و... در دستور کار اين گروه قرار گرفت.
از زمان ظهور اين جريان سياسي تا به امروز روساي سابق کشور از رئيس جمهور تا رئيس مجلس مورد شديدترين هجمههاي سياسي قرار گرفتند. در اين ميان همراهي صداوسيما و در اختيار گذاشتن تريبونهاي گوناگون چه در راديو و چه در تلويزيون در ترويج اين تفکر به اين جريان کمک شاياني کرد.
نکته مثبت ظهور اين نحله سياسي، قرار گرفتن نيروهاي تاثيرگذار اعم از اصلاح طلب و اصول گرا زير يک چتر است. قبل از سربرآوردن جبهه پايداري، اصلاح طلبان و اصول گرايان در سپهر سياست ايران به رقابت با يکديگر ميپرداختند و تلاش ميکردند که نهادهاي مختلف را در اختيار بگيرند. در اين ميان اختلافهايي نيز ميان اين دو گروه وجود داشت، اما تازه به دوران رسيدهها با حمله به هر دو جريان سياسي کشور و به حاشيه کشاندن نيروهاي موثر اصلاح طلبان و اصول گرايان باعث شدند توفيقي اجباري نصيب بزرگان اين دو جريان شود تا زير يک عبا جمع شوند و دست در دست هم به فکر ايجاد گفتمان جديدي در جمهوري اسلامي باشند.
انتخابات رياست جمهوري 92 به خوبي بيانگر اين معنا بود. ائتلاف نيروهاي برجسته انقلاب مانند هاشمي، خاتمي، ناطق، سيد حسن خميني و حسن روحاني باعث شد تا بعد از هشت سال گفتمان تندروي در کشور جاي خود را به اعتدال بدهد و مردم شاهد پيروزي عقلانيت در کشور باشند.
شايد تصور اتحاد دو رقيب ديرين يعني خاتمي و ناطق براي بسياري سخت بود اما جريان تندرو در کشور باعث شد تا اصول گرايان و اصلاح طلبان معتدل در ايران، اختلافها را کنار بگذارند و در کنار يکديگر جبهه تازهاي را تشکيل دهند.
رفتارهاي اين جريان تازه تاسيس دلواپسان طي سالهاي اخير با عقلاي دو جناح اصلي کشور آن قدر زاويه پيدا کرده که رفتارشان به دشمني ميماند، تا انتقاد و مخالفت. از همين رو ست که ميتوان گفت رفتارهاي اين گروه،ضرب المثل قديمي ايراني را در ذهن تداعي ميکند که « عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد»
۱۹ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]