واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بازگشت نظامی انگلیس به منطقه و تاثیرات ژئوپلتیک آن بر خلیج فارس
تقویت حضور نظامی انگلیس در خلیج فارس دارای پیامهای مهمی است و نشانههایی مبنی بر تغییرات ژئوپلتیک در منطقه خلیج فارس دارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، سه روز قبل بود که فلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس در صفحه توئیتر خود پیامی منتشر کرد که در آن تاکید کرد که کشورش به توافقی با طرف بحرینی رسیده که بر اساس آن قرار است حضور نظامی انگلیس در خلیج فارس افزایش یابد. پس از این بود که وزارت دفاع انگلیس در بیانیهای به طور رسمی از توافقی میان لندن و منامه خبر داد که براساس آن بار دیگر انگلیس اجازه مییابد نیروهای نظامی خود را در بندر سلمان بحرین تقویت کند و کشتیهای جنگیاش را در این بندر در ساحل جنوبی خلیج فارس مستقر کند. در این میان چند نکته قابل تامل است: 1. انگلیس از قرن 16 میلادی وارد خلیج فارس شد، طی این سالها راهبرد انگلیسیها همواره در تضاد با منافع ایران در این منطقه بوده است، سران لندن همواره با سیاست تفرقه افکنانه در طی چند قرن گذشته تلاش کرده تا همسایگان جنوبی خلیج فارس را از ایران بترساند و با بهانه حمایت از آنها حضور نظامی خود در این منطقه را افزایش دهد تا مسیر آبی به هند را از یک سو زیر نظر داشته باشد و پس از استخراج نفت نیز تلاش کرد تا با بهره گیری از ساختارسازیهای انجام داده در این منطقه از ثروت این سرزمین سوء استفاده کند. انگلیس شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس را که همگی روزگاری بخشی از خاک ایران یا متحدان حکومتهای ایران بودند را علیه ایران میشوراند یا آنانی که نژاد ایرانی خود را مایه مباهات میدانستند، تضعیف میکرد. هرچه در چنته داشت برای تضعیف حضور فرهنگی و تاریخی ایران در سرزمینهای جنوب خلیج فارس به کار بست تا شد آنچه امروز شد، مجموعهای از ریزکشورها در این منطقه شکل گرفتند که همگی در ذهن خود ایران را تهدید میدانند. 2.انگلیس پس از خارج شدن از منطقه خلیج فارس، جای خود را به آمریکا سپرد و آمریکا نیز متحدش شاه را ژاندارم منطقه خلیج فارس کرد تا ضامن امنیت شاهرگ نفتی جهان در دهه 70 و 80 میلادی باشد، با سرنگونی شاه آمریکا حضور نظامی خود را تقویت کرد و در زمینه سیاسی نیز با ایران هراسی اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس را در صفی متحد تحت عنوان شورای همکاری خلیج فارس قرار داد تا سدی مقابل ایران در این دریای مهم باشند اما امروز لندنیها به خوبی میدانند که عصر هژمونی آمریکایی روبه زوال است و باید خودشان از خلاء قدرت ایجاد شده در منطقه بهره ببرند، آمریکا دکترین «محور شرق» را عملی خواهد کرد که در این میان نیروهای ایالات متحده قطعا در خلیج فارس کاهش خواهند پیدا کرد پس این مسئله همانطور که فرانسویها را برای ایجاد پایگاه در امارات متحده عربی ترغیب کرده، انگلیسیها نیز نمیخواهند از سفره پهن شده بیبهره بمانند به ویژه آنکه برای خود منافع تاریخی در خلیج فارس تعریف میکنند. 3.آمریکا به خوبی دریافته تمرکز بیش از حد در تحولات خاورمیانه و حضور نظامی گسترده و هزینههای زیاد با منافع کم برای آنها منجر به غفلتشان از دیگر حوزههای بین المللی از جمله شرق آسیا و آمریکای لاتین شده، جایی که رقبای مهمی چون چین و برزیل درحال سربرآوردن هستند، از سوی دیگر طی یکسال گذشته چندین رسانه و مرکز تحقیقاتی در آمریکا با اشاره به بحران سیاسی و مشروعیت در بحرین و بی ثباتی سیاسی احتمالی ادامه حضور ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در این کشور را دارای ریسک دانستهاند که برهمین اساس سفر چاک هگل وزیر دفاع این کشور در سال گذشته به بحرین را در همین راستا توصیف کردند. دکترین محور شرق در کنار بیثباتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس و علاوه براینها دستیابی آمریکا به نفت ماسهای و کمرنگ شدن منافع نفتی در خاورمیانه باعث شده تا آمریکا به این نتیجه برسد که استقرار ناوگان پنجم نیروی دریاییاش را به منطقهای مهمتر همچون شرق آسیا انتقال دهد تا شاید بتواند اینگونه بازدارندگی در برابر قدرت روز افزون چین داشته باشد. 4.حکومت بحرین از ابتدای شکلگیری خود که در واقع از قبایل ساکن صحرای عربستان بودند که با حیله انگلیس در قرن 18 و 19 به بحرین آمدند در آنجا به قدرت رسیدن و شدند متحدان انگلیس، آل خلیفه از نگاه مردم و ساکنان جزیره کوچکی که همواره هویتی متفاوت داشته وصلهای ناچسب بوده که خود سران رژیم هم این را به خوبی می دانند. مردم بحرین از فرصت اعتراضات سال 2011 بهره بردند تا بتوانند به نظام سیاسی دموکراتتر و مردمیتر دست یابند ولی این اعتراضات به سرکوبی خونین بدل شد. رژیم بحرین از آن زمان تا حالا هرچه در توان داشته برای مقابله با ساکنان این سرزمین بکار بسته، از وارد کردن مزدور از اردن و پاکستان تا دادن تابعیت به خارجیها برای تغییر ساختار جمعیتی، زندانی کردن فعالان سیاسی، تخریب اماکن مذهبی، استفاده از سلاح های ممنوعه همچون گازهای تهوع آور و ... رژیم بحرین به خوبی میداندمشروعیت ندارد و همین عدم مشروعیت و مقبولیت داخلی باعث میشود که این حکومت برای تضمین بقا و ثبات خود به نیروهای خارجی همچون انگلیس، آمریکا و عربستان چنگ بزند. 5.انگلیس در اعتراضات سه سال گذشته در بحرین بیش از هر کشور غربی در کنار منامه و در مقابل مردم بحرین ماند، انگلیس با اعزام مستشار و تسلیحات لازم برای سرکوب معترضان کمک مهمی در سازماندهی نیروهای امنیتی بحرینی کرد و درحالی که ارتش عربستان وظیفه حفاظت از مراکز حیاتی بحرین را برعهده گرفت مستشاران انگلیسی با تقویت و سازماندهی نیروهای امنیتی مانع از تحرک قابل توجه معترضان شد و با ورود انگلیس به بازی بود که قدرت ماشین سرکوب آل خلیفه بر اعتراضات مسالمتآمیز بحرینیها چربید.همچنین لندن بروی سرکوبها در بحرین چشم بست و در شرایطی که مقامات بحرینی در انزوا قرار دارند این انگلیسیها هستند که همچنان به مراودات سیاسی خود با اعضای خانواده سلطنتی بحرین ادامه میدهند. رژیم بحرین با دادن این پایگاه نظامی به انگلیس در ساحل جنوبی خلیج فارس از همه کمکهای انگلیس به خوبی تقدیر کرد. 6.پیام مستقیم تقویت حضور نظامی انگلیس برای ایران است، کاهش حضور آمریکا در خلیج فارس منجر به خلاء قدرتی در منطقه خواهد شد که قطعا فرانسه، انگلیس، چین، هند و روسیه را برای حضور در این منطقه حساس ترغیب میکند در این میان ایران قدرت اول منطقه خلیج فارس است که با دوستانش یعنی عراق و عمان میتواند حرفهای زیادی برای گفتن در آینده خلیج فارس داشته باشد.این دریا همچنان قلب تپنده انرژی جهان است و حضور موثر ایران با بهره گیری از نیروی دریایی توانمند و تقویت روابط فرادولتی با مردم در ساحل جنوبی آن میتواند تامین کننده منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد. انتهای پیام/
93/09/17 - 00:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]