تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832261798




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-قطع امید از مذاکرات راه عبور از رکود اقتصادی


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح یکشنبه قطع امید از مذاکرات راه عبور از رکود اقتصادی روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «نسخه اصلی جنبش دانشجویی»،«ذوق زده نشوید آقای کری!»،۳« نقص عمده دیپلماسی هسته ای»،«روز دانشجو، تاریخی فراموش نشدنی»،«ضرورت تداوم مسکن‌ مهر»،«چشم انداز رسالت دانشجویان»،«قطع امید از مذاکرات راه عبور از رکود اقتصادی»،«تامل در سخنان رئیس‌جمهور»،«نگاهی به ماهیت حقوقی توافق احتمالی هسته‌یی»،«نگاه بلندمدت در جامعه کوتاه‌مدت»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:نسخه اصلی جنبش دانشجویی «نسخه اصلی جنبش دانشجویی»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن می خوانید؛61 سال پیش وقتی صدای سفیر گلوله های دژخیمان شاه، سکوت صبح گاهی دانشگاه تهران را شکست، کسی فکر نمی کردخون آنها یک نهال پرطراوت و پرثمر با رویشی مبارک را سبب شود و هر روز به شاخ و برگ هایش افزوده شود. در فضای خفقان زده سال32 و تنها 110 روز پس از کودتای ننگین و شوم 28 مرداد، هنگامی که هر صدای آزادی خواهی با وحشیانه ترین روش ها سرکوب می شد، برای برپایی جشن پیروزی اهریمن بر مردمی دست خالی، نیکسون معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران می آمد تا دستخوش نوکری شاه را به او بدهد. اما دانشجویانی که تاب استبداد حاکم را نداشتند، در برابر این همه بیدادگری و سیاهی سکوت نکردند، آنها بدرستی آمریکا را عامل کودتای 28 مرداد و تحکیم پایه های سلطنت می دانستند و با این تشخیص درست بود که به سفر نیکسون اعتراض کردند. روایت خواندنی و بی نظیر شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران از حوادث آن روز، به خوبی روح و حقیقت ماجرا را نشان می دهد و اثبات می کند که جنبش دانشجویی در نخستین گام خود به زیبایی و هوشیاری هرچه تمامتر در دشمن شناسی نمره قبولی گرفت و البته در این راه سه فرزند عزیز دانشگاه جان خویش را تقدیم بیداری و آگاهی و نجات مردم نمودند. پیروزی انقلاب اسلامی، نقطه عطف در همه شئون ملی و از جمله در جنبش دانشجویی بود. دانشجویانی که سالها با ستم و تباهی جنگیده بودند و از تحقیر ایران و ایرانی به تنگ آمده بودند، در سپیده پیروزی عرصه را برای خدمت به وطن مهیا دیدند و آن نهال با برکت، اندک اندک به درختی پرثمر تبدیل شد که در همه عرصه ها بار و بر داشت، از روزهای مقابله و مبارزه با خانه های تیمی و روزهایی که به تعبیر امام راحل(ره) عده ای دانشگاه را اتاق جنگ کرده بودند تا روزهای آسمانی و به یاد ماندنی دفاع مقدس، این جنبش دانشجویی بود که خوش می درخشید و هر کار ناممکنی را ممکن می کرد. در سال های پس از جنگ نیز آستین همت آنها بود که بالا رفت و هر روز حرفی نو و طرحی نو در می انداخت و گرهی از گره های کشور می گشود. آنها پایه گذار حرکت پرشتاب علمی کشور بودند که هنوز نیز ادامه دارد و موجب سربلندی ایران در قله های رفیع علم و دانش است. از کاظمی آشتیانی تا احمدی روشن و شهریاری و علی محمدی و صدها و هزاران استاد و دانشجوی فرهیخته دیگر نهضتی را آغاز کردند که به فضل الهی توقف آن ممکن نیست. آنها با دو بال علم و تقوا و با پیوند دانشگاه و سیاست نشان دادند که دانشمند واقعی، آن است که هم دشمنش را به خوبی بشناسد و هم برای کوتاه کردن دست او و تحکیم نظام کشورش، سختکوش و مجاهد، نوآور علمی باشد. اما همانقدر که این نهضت دانشجویی، چه در بعد علمی و چه در بعد سیاسی موجب خرسندی و خوشحالی مردم و سبب تحکیم نظام می شد، برای آنها که چشم دیدن اصل جمهوری اسلامی را نداشتند غیر قابل تحمل و قبول بود. آنها نمی توانستند بپذیرند که نسل دوم و سوم انقلاب همانند نسل اول و حتی پرشورتر و بانشاط تر از آنها پای انقلاب و نظام ایستاده و در راه آن فداکاری و ایثار می کنند. اما مواجهه با این جریان پویا و انقلابی هم چیزی نبود که آنها حتی بتوانند به آن فکر کنند! و می دانستند حریف دختران و پسرانی که عزت و سربلندی اسلام و ایران را در بالاترین افق آرزوهای خود قرار داده اند نمی شوند اینگونه بود که اجرای نسخه اربابان و دشمنان اصلی ملت را در پیش گرفتند و به انحراف و «بدل سازی» از جنبش دانشجویی پرداختند. این حرکت دشمن، گاهی هوشمندانه و شیطانی و گاهی مضحک و نابخردانه بود! هرچه بود برای آنها مهم این بود که دانشجوی ایرانی راه را گم کند و حتی در لباس جنبش دانشجویی به راهی برود که آمریکا می گوید! و اینگونه شد که حتی خود را ملزم به حفظ ظواهر جنبش دانشجویی و اصلی ترین آرمان های آن هم نمی دانستند. درحالیکه شهدای 16 آذر 32 یعنی شریعت رضوی، قندچی و بزرگ نیا در یک نبرد نابرابر پنجه در پنجه آمریکا به عنوان مظهر ستم و استکبار انداخته بودند، ناگهان در نیمه راه دولت اصلاحات، از درون جنبش دانشجویی ساختگی و بدلی، نغمه های عشق ورزی به آمریکا بلند شد! در آن سال ها مخالفان آمریکا و آنها که خاطره شلاق و بیداد و ستم آمریکا را بیاد داشتند و آن خاطره را به نسل های بعدی منتقل کرده بودند از سوی این جنبش بدلی و دروغین به انواع تهمت ها و انگ ها نواخته شدند آنها به خیال خود می کوشیدند کاری کنند تا جنبش دانشجویی که برای جلوگیری از سفر نیکسون به ایران 3 شهید داده بود کارش به جایی برسد که فرش قرمز پیش پای آمریکا باز کند! این اما همه ماجرا نبود، سردمداران این حرکت ضد انقلابی و ضد دانشجوی می دانستند که خورشید همیشه پشت ابر نمی ماند و دیر یا زود معدود افرادی که در میدان فریب آنها بازی می کنند، پی به ماهیت آنها و اربابشان خواهند برد. پس برای بهره برداری حداکثری از جوانانی که از حقیقت ماجرا بی خبر بودند، استقلال جنبش را هدف گرفتند. درحالیکه در همه سال های قبل و پس از پیروزی انقلاب، استقلال نهاد مقدس دانشجویی، افتخاری بزرگ برای برپا دارندگان جنبش بود، عده ای کوشیدند تا دانشجو را پیاده نظام پیشبرد سیاست های خویش کنند. ماجرای فتنه 78 و حوادث تلخ پس از آن سند درستی بر این مدعاست بخصوص آنکه به یاد بیاوریم نقش آفرینان آن حوادث امروز کجا هستند؟ آنها که روزی با پیراهن خونین، دروغ بزرگ کشتار در کوی دانشگاه را سر دادند، مدتی بعد به پادویی در بی بی سی و دست بوسی رئیس رژیم غاصب صهیونیستی رسیدند و تاوان تلخ آن از کیسه جنبش دانشجویی پرداخت شد! رئیس دولت اصلاحات که روزی پا برروی موج احساسات دانشجویی گذاشته و به مقام رسیده بود، بلافاصله پس از استقرار در کرسی قدرت، مصوبه ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کرد که براساس آن حتی حق تظلم خواهی- که ابتدایی ترین حق انسانی هر فرد و تصریح شده در قانون اساسی است- از دانشجویان سلب شد! و البته با همه این اقدامات عملی، باز هم شعار توجه و علاقه به دانشجو سر می داد! اما این روند دیری نپائید و جوانان دانشجو به سرعت فریب را از حقیقت و آب را از سراب تشخیص دادند و ستاره اقبال مدعیان خیلی زودتر از آنچه فکر می کردند غروب کرد. کار به جایی رسید که حامیان دروغین جریان دانشجویی و موج سواران اصلی، در یک مراسم رسمی در 16 آذر 83، علناً دانشجویان را به خاطر مطالبه و پرسشگری تهدید به اخراج و برخوردهای آنچنانی کردند! سعید حجاریان مغز به ظاهر متفکر جریان اصلاحات در اواخر دوره اصلاحات وقتی در برابر پرسش های فراوان دانشجویان آگاه و خسته از فریب، هیچ جوابی برای ارائه نداشت، در کمال تعجب گفته بود: جریان دانشجویی زیاد درگیر امور جاری شده، بهتر است مدتی سکوت کند و به دنبال کار تئوریک برود! و این یعنی محترمانه صدای یک جنبش بیدار و پرسشگر را خفه کردن! همان زمان بود که یکی دیگر از مدعیان اصلاح طلبی در پاسخ او گفته بود: دانشگاه پادگان نیست که شما هر وقت دلتان خواست سوت بزنید و همه را گرد خود جمع کنید و هر وقت نخواستید همه را مرخص کنید! از دید آنها، جنبش دانشجویی، مادامی که ارابه احزاب را یدک می کشد، قابل قبول و قابل تحمل است و به محض پرسشگری باید مرخص شود! در آن سال ها تلاش شد روح اصلی این جنبش یعنی مبارزه با آمریکا از آن زدوده شود و به جای آن دعواهای پوچ و مبتذل حزبی و جناحی که تنها و تنها تأمین کننده منافع حزب حاکم وقت بود جایگزین شود با این هدف که بتوانند از این پتانسیل فعال و پویا در فشار بر اصل نظام بهره ببرند و آن را وسیله ای برای اجرای تئوری فشار از پائین و چانه زنی از بالا قرار دهند. اکنون و 61 سال پس از آن صبح سرد و تلخ در آذر 32، جریان اصلی و گسترده در دانشگاه ها جریانی است که وفادار به آرمان آن سه شهید و هزاران شهید دیگر جریان دانشجویی است.هنوز آمریکا را دشمن شماره یک بشریت و مردم ایران می داند و راه مبارزه با آن را اقتدار علمی و غلبه بر همه محدودیت ها و تحریم های ظالمانه علمی و دانشگاهی با سخت کوشی و شب بیداری و توسل و توکل می داند. جریانی که نقش آفرینان اصلی فتح لانه جاسوسی بودند و امروز هم باور کرده اند که «العلم سلطان»، جریانی که می داند ایران و اسلام انقلابی در گردنه خطیر تاریخی است و راه عبور موفق از آن بی اعتمادی کامل به آمریکا و پشت کردن به همه دروغ های او و در مقابل تلاش شبانه روزی برای تولید علم و خدمت به مردم است. در مقابل این جریان اصل دانشجویی جریان کم شمار دیگری وجود دارد که پرچم جنبش دانشجویی را دزدیده اما هیچ بهره ای از حقیقت آن نهضت اصیل نبرده است. جریانی که بخشی از مهمترین افرادش هم اکنون در آمریکا و انگلیس و حتی اسرائیل به پادویی مشغولند. جریانی که هیچ علاقه ای به دخالت واقعی و تاثیرگذار جنبش دانشجویی در امور مهم و سیاسی و اساسی کشور ندارد ولی با همه وجود تلاش می کند که دانشگاه را به باشگاه احزاب و اتاق جنگ تبدیل کند! جریانی که ثابت کرده حاضر است پیش پای آمریکا فرش قرمز پهن کند اما هیچ راهکار بومی و علمی برای مشکلات و ناملایمات داخلی تدارک نبیند و اساساً به آن اعتقادی ندارد! جریانی که اقتصاد مقاومتی و خودکفایی را شعارهایی غیرعملی و ناممکن می داند و حل همه مشکلات را در تسلیم و کرنش در برابر کدخدا می داند. ناگفته پیداست که کدام جریان اصیل و کدامین آنها دروغین و تقلبی است. و ناگفته پیداست که آمریکا، دانشمندان برآمده از کدام جریان را آماج گلوله های خشم و کینه خودش کرده و سنگفرش خیابان ها را به خون آنها رنگین کرده است چه در آذر 32 و چه در جریان ترور دانشمندان هسته ای. بدیهی است که آمریکا، هرگز نوکران خودش را هدف قرار نمی دهد و این معیار یعنی دوستی و دشمنی آمریکا با یک جریان یا یک فرد، ملاک خوبی برای شناختن نسخه اصلی از تقلبی است. خراسان:۳ نقص عمده دیپلماسی هسته ای ۳« نقص عمده دیپلماسی هسته ای»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سیدمحمداسلامی است که در آن می خوانید؛«حسبنا ا... و نعم الوکیل، نعم المولا و نعم النصیر.» این اولین جمله سخنرانی محمد جواد ظریف در همایش "دیپلماسی هسته ای" بود که هفته گذشته در تهران برگزار شد. همایشی که در آن جمع قابل اعتنایی از اندیشمندان حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل کشور گرد هم آمده بودند تا نظرات شان را با وزارت خارجه به اشتراک بگذارند. این نشست اگرچه عمدتا به نقاط قوت دیپلماسی هسته ای کشور صحه گذاشت اما به نظر می رسد باید نگرانی های مطرح شده در این گردهمایی تخصصی را هم با مردم در میان گذاشت و البته از تیم مذاکره کننده نیز خواست تا توجه بیشتری به آن ها نشان دهند. برخی نگرانی های مطرح شده را می توان در 3 بخش دسته بندی کرد: 1.ساختار سیاست خارجی کشور ریسک سیاست خارجی که قائم به فرد باشد، همیشه بالاست. چه در دولت دکتر احمدی نژاد باشد و چه در دولت دکتر روحانی. در یک سال و نیم گذشته تمام توان وزارت خارجه ایران متمرکز بر مذاکرات هسته ای بوده و بار مذاکره صرفا بر دوش تعداد معدود تیم مذاکره کننده بوده است. برای درک موضوع خوب است این مذاکره را با مذاکرات قطعنامه 598 مقایسه کنیم. اهمیت مذاکرات کنونی در موضوع هسته ای، حداقل به میزان مذاکراتی است که منجر به پذیرش قطعنامه 598 شد. در دهه 60 ما فقط با یک کشور مقایسه می کردیم، اما در حال حاضر 5 کشور عضو شورای امنیت و یک کشور دیگر اروپایی همزمان طرف مذاکره ایران هستند. اعضای تیم مذاکره کننده در مذاکرات دهه 60 حداقل 66 نفر بوده اند،اما همانند تیم هسته ای در دوره های قبلی اعضای تیم مذاکره ای که منجر به توافق ژنو شد 6 نفر بودند که اکنون نیز چندان فراتر نرفته است. اکنون نیز در هر بار موسم مذاکرات اصلی، وزارت خارجه تقریبا از مسئولان تراز اول خود خالی می شود. در این شرایط اساسا نمی توان انتظار داشت که به موازات مذاکره با ۱+۵، گروهی نیز به کشورهای عرب همسایه سفر کنند و برای رفع نگرانی های موهوم آن ها بکوشند. در این برهه اساسا شرایط به گونه ای نیست که بشود انتظار داشت همزمان با مذاکرات هسته ای، به راهبردهای موازی دیگر از جمله «اروپای دوم» پرداخته شود. بنابراین تلاش های صادقانه تیم کنونی مذاکره کننده بدون ایجاد ساختارهای جدید در سیاست خارجی ایران و تثبیت اصول متناسب با آن ها، در طول زمان کمرنگ خواهد شد. به علاوه این که حتی با نگاه خوش بینانه اگر دولت دکتر روحانی با ۱+۵ به توافق برسد، چندین دولت بعد از آن باید تعهدات این توافق را اجرایی کنند. بنابراین ما به ایجاد ساختارهای چابک و روزآمد در سیاست خارجی کشورمان نیاز داریم که تا حد امکان قائم به فرد نباشند. 2.ضرورت توجه به واقعیت کشورهای مقابل توجه همه جانبه در کشور به واقعیت های طرف های مقابل از نگرانی های مهم کنونی است. کشورهای طرف مذاکره را باید آن طور که هستند ببینیم، نه آن طور که دوست داریم باشند. بدعهدی در کارنامه سیاست خارجی آمریکا فقط وابسته به اختیارات محدود رئیس جمهور این کشور در برابر کنگره نیست. جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق آمریکا بعد از این که پیمان Salt2 را امضا کرد، خودش آن را از کنگره پس گرفت. بدون اینکه بخواهیم از خاطر ببریم که دکتر ظریف یکی از کارشناسان خبره کشور و مسلط به ساختار پیچیده قدرت در آمریکاست، باید تاکید کرد که نیاز داریم ایجاد تمهیدات لازم برای تاثیرگذاری بر ساختارهای تصمیم سازی در آمریکا و تمام کشورهای طرف مذاکره با ایران را در دستور کار سیاست خارجی کشور قرار دهیم. قرار نیست انتظار داشته باشیم دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده بتوانند همه مشکلات در همه ابعاد را یک روزه حل کنند. به نظر می رسد وقت آن رسیده است که خیلی جدی تر و عملیاتی تر به ایجاد نهادهای قدرت درون آمریکا و اروپا، تاثیرگذاری برنامه ریزی شده بر نخبگان و تصمیم سازان اروپایی و آمریکایی و بازی گرفتن از مهره هایی که می توانند منافع کشور را تامین کنند، فکر کنیم. 3.عدم توجه واقعی به ساختار زنده تحریم ها ساختار تحریم ها از موضوعات مهم دیگری است که به نظر می رسد باید واقعیت آن را با مردم در میان گذاشت. حداقل از منظر کشورهای غربی، مذاکرات کنونی بخشی از ساختار تحریم و در ادامه سیاست تحریم به مثابه یک ابزار در سیاست خارجی کشورهای غربی است. کشور آمریکا به تنهایی سال ها برای ایجاد اجماع بین المللی در تحریم های کنونی تلاش کرده است. بسیاری از مقامات وزارت خارجه و وزارت خزانه داری آمریکا در 10 سال گذشته به یکایک کشورها سفر کردند و آن ها را برای این تحریم ها متقاعد کرده اند. به علاوه این که ساختار موازی قدرت در آمریکا و وجود 2 دسته تحریم های رئیس جمهور و تحریم های کنگره آمریکا از پیچیدگی های مذاکرات کنونی است. همزمان باید این را هم در نظر بگیریم که در نگاه خوش بینانه 7 ماه دیگر تا زمان آغاز لغو تحریم ها زمان مانده است. اما در همین 7 ماه، با توجه به عدم کاهش سقف تولید نفت در اجلاس اوپک، پیش بینی می شود که قیمت نفت تا سرحد کمترین قیمت نفت و گاز شل آمریکا، یعنی 60 دلار کاهش پیدا کند. بر این اساس درآمد دولت در 7 ماه تمدید پیش رو، حداقل 40درصد کاهش می یابد. عقل حکم می کند در حالی که برای دستیابی به بهترین حالت تلاش می کنیم، همزمان خودمان را برای بدترین حالت آماده کنیم. بر این اساس اقتصاد کشور را باید با فرض استمرار تحریم ها در چندین سال آینده مدیریت کرد. این موضوع را بگذاریم کنار این که بسیاری از کارشناسان معتقدند که مشکل اصلی اقتصاد ایران هیچ گاه تحریم ها نبوده و نیست. نکته پایانی یادآوری نکات فوق – که تلاش شده است منصفانه و مشفقانه مطرح شوند - لزوما به این معنا نیست که دولت، وزارت خارجه و تیم مذاکره کننده کنونی آن ها را نمی دانند یا این که به آن ها عمل نمی کنند. بلکه با این هدف مطرح شده است که وضعیت مطلوب کنونی، هرچه که هست بهتر شود. همچنین برخی از این موارد را اگرچه کارشناسان می دانند اما افکار عمومی آن چنان که باید در جریان آن ها قرار نگرفته اند. مهم تر از همه این که تفاوت سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها، اعتقاد راسخ به ساز و کار "توکل" در نظام رخدادهای جهان هستی است. اما لازمه این توکل، تلاش کامل و توجه به محاسبات منطقی است که امیدواریم در همه مجموعه های متنوع و متکثر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از جمله وزارت خارجه کشور روزافزون باشد. رسالت:ذوق زده نشوید آقای کری! «ذوق زده نشوید آقای کری!»عنوان سرمکقاله روزنامه رسالت به قلم حنیف غفاری است که در آن می خوانید؛جان کربی سخنگوی پنتاگون هفته گذشته با عجله و آب و تاب فراوان مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران در راستای مقابله با داعش و در شرق عراق عملیات هوایی صورت داده است. «جان کری» وزیر خارجه آمریکا نیز اخیرا در مورد حملات هوایی ایران در عراق و همچنین اینکه آیا زمان همکاری نظامی با ایران فرارسیده، گفت: « در سیاست ما در زمینه هماهنگی یا عدم هماهنگی نظامی با ایران تغییری صورت نگرفته است. اکنون هماهنگی نظامی با ایران نداریم و فعلا هم برنامه ای برای انجام هماهنگی وجود ندارد!فکر می کنم ناگفته روشن است که اگر ایران در یک منطقه مشخص اقدامی را علیه داعش انجام می دهد و اگر این اقدام به داعش محدود می ماند و تأثیرگذار است، نتیجه کلی آن مثبت خواهد بود!» آنچه در ماورای اظهارات وزیر امور خارجه و سخنگوی ایالات متحده آمریکا خودنمایی می کند، احساس نیاز شدید واشنگتن و نیروهای ائتلاف به جلب همکاری ایران در این ائتلاف غربی-عربی است. این احساس نیاز طی ماههای اخیر به نقطه اوج خود رسیده است. ادعای چندباره مقامات آمریکایی مبنی بر عملیات نظامی ایران در عراق نیز در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است.فارغ از تحلیل روانشناختی و سیاسی بازی تبلیغاتی- سیاسی مقامات آمریکایی، لازم است سئوال کلان و مهم تری را در خصوص رفتار اخیر مقامات کاخ سفید و پنتاگون مطرح کنیم. اینکه چرا اساسا امکان همکاری جمهوری اسلامی ایران و ائتلاف غرب علیه داعش وجود ندارد؟ در این خصوص 3 پاسخ اساسی وجود دارد: 1- نخستین دلیل امکان ناپذیری اتحاد ایران و غرب در تقابل با داعش، به مبانی فکری و دینی جمهوری اسلامی ایران و مولفه های ثابت سیاست خارجی کشورمان باز می گردد. منازعاتی که در داخل محدوده جغرافیایی و سیاسی جهان اسلام رخ می دهد ،واکنش و مواجهه ای درونی می طلبد تا دخالتی بیرونی! در اینجا حتی اگر بر فرض محال داعش متغیری وابسته به آمریکا و شرکای غربی آن نباشد و از سوی آنان نیز تغذیه نشود و تهدیدی درون زا در خاورمیانه و جهان اسلام باشد، مجوزی جهت دخالت نظامی غرب در منطقه برای مقابله با داعش وجود ندارد. اساسا در دین مبین اسلام و تفکر ناب قرآنی اجازه دخالت و سلطه بیگانگان بر مسلمانان داده نشده است. قاعده نفی سبیل ، اصلی مهم در سیاست خارجی انقلاب اسلامی ایران و کشورمان محسوب می شود. "نفی سبیل "قاعده ای است که هر نوع تسط کفار بر مسلمانان را در هر زمینه ای ( اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و ...) جایز ندانسته است. در آیه 41 سوره مبارکه نسا آمده است که " وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا". این به معنای نفی هرگونه سلطه کفار بر مسلمین است. در سال 1357 و زمانی که انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی ( ره) به پیروزی رسید، ایشان نفی دخالت دو قدرت سلطه گر آن زمان ( آمریکا و شوروی سابق) را بر مبنای همین قاعده صورت دادند. شعار معروف " نه شرقی،نه غربی،جمهوری اسلامی" نیز حول همین مبنای محکم و مقدس تعریف شده است. پس از رحلت امام خمینی( ره) ،رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همین مشی و رویکرد را با قدرت و صلابت دنبال کردند. تاکید مداوم ایشان بر لزوم وحدت جهان اسلام در مقابل تهدیدات فکری،فرهنگی،نظامی و اقتصادی که از سوی جهان غرب متوجه مسلمانان است ریشه در توجه به همین قاعده و اصل ناب دارد.مفهوم " امت واحد اسلامی" و مفاهیم و گزاره های تبعی آن ( مانند حل بحرانهای داخلی جهان اسلام توسط خود مسلمانان )در اندیشه های امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی بسیار پررنگ است. اگرچه در دین مبین اسلام ارتباط با سایر ممالک (با حفظ کیان اسلام) پذیرفته شده است، اما هرگز تسلط کفار بر مسلمین و حتی واسطه گری آنها برای حل اختلاف میان مسلمانان پیش بینی نشده است. قاعده نفی سبیل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همچنان پررنگ است. بر همین مبنا، حل مناقشات جهان اسلام بر عهده خود مسلمانان خواهد بود و برای نقش آفرینی مستقل کفار یا نقش آفرینی ترکیبی مسلمانان و کفار در مواجهه با آن مصدر و ظرفی وجود ندارد.از این رو نخستین دلیل امکان ناپذیری حضور کشورمان در ائتلاف غرب علیه داعش، به مبانی فکری و دینی جاری در سیاست خارجی ما باز می گردد. 2- شاید در اینجا استدلال شود که بر اساس" اصل مصلحت" و با تکیه بر " عقود بین المللی" می توان حضور در ائتلاف غرب علیه داعش را توجیه کرد . یکی از این موارد نظریه امنیت بین الملل است . امنیت بین الملل (International Security) مجموعه ای از تدابیر و اقدامات دولت ها و سازمان های بین المللی است که برای اطمینان از بقا و امنیت متقابل صورت می گیرد. این اقدامات شامل اقدام نظامی و موافقت نامه های دیپلماتیک همانند معاهدات و قراردادها می باشند. بر این اساس عده ای معتقدند می توان با تکیه بر " اصل همکاری" و تکیه بر مقوله امنیت بین الملل، همکاری با غرب را در ئتلاف علیه داعش توجیه کنند اما تحقق حداقلی این موضوع مشروط به " اشتراک استراتژیک" یا حداقل " اتصال تاکتیکی" با غرب است. اما آیا ما با غرب در این دو حوزه دارای اشتراک هستیم؟ در ایجا تاکید می کنیم دلیل دومی که همکاری ایران با ائتلاف غرب علیه داعش را ناممکن می سازد، به " خاستگاه استراتژیک" ائتلاف غربی -عربی ایجاد شده در منطقه باز می گردد. نگاه استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و غرب نسبت به داعش کاملا متفاوت است. جمهوری اسلامی ایران بر اساس شواهد و مستندات موجود، از جمله اقراریات صریح هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق آمریکا و سایر مقامات نظامی و سیاسی ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی نظیر انگلیس و فرانسه، غرب را " مولد داعش" می داند نه " دشمن داعش". اگرچه متاسفانه کشورهای پیاده نظام آمریکا و رژیم صهیونیستی مانند عربستان سعودی نیز در تشکیل داعش و حمایت از این گروه تروریستی نقش بارزی داشتند، اما خاستگاه اصلی داعش در آن سوی آتلانتیک است. خاستگاه داعش فراآتلانتیکی است. درست در همین نقطه است که نگاه استراتژیک ایران و غرب در خصوص داعش با یکدیگر در تعارض قطعی قرار می گیرد. جمهوری اسلامی ایران خواستار پاکسازی کامل منطقه از داعش جهت ایجاد ثبات در کشورهای سوریه و عراق و سایر کشورهای مسلمان می باشد و در مقابل، طرف غربی به دنبال " مدیریت داعش" و " تصفیه حساب با بخش غیر قابل کنترل تکفیری ها" است. بدیهی است که نقطه اشتراکی میان این دو استراتژی وجود ندارد. در یک کلام ،جمهوری اسلامی ایران قائل به " نابودی تروریسم تکفیری "است و غرب قائل به مدیریت آن. آیا می توان میان این دو نگاه ،نقطه اشتراکی ترسیم کرد؟! در نتیجه تفاوت نگاه استراتژیک میان ایران و غرب، هدف گذاری بلند مدت و میان مدت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و غرب در قبال داعش نیز با یکدیگر به طور اساسی تفاوت دارد. با وجود این تفاوت اساسی،امکان پیوند استراتژیک میان ایران و ائتلاف داعش به هیچ عنوان وجود ندارد. پروسه " ایجاد و استمرار ناآرامی در منطقه" جهت " ایجاد امنیت در تل آویو" و نسبت معکوسی که میان امنیت منطقه و امنیت رژیم صهیونیستی وجود دارد در رصد تحولات مربوط به حضور داعش و تشکیل ائتلاف غربی در مواجهه با این گروه تروریستی باید مدنظر قرار گیرد. " ایجاد خاورمیانه نامن" جهت تحقق" اسرائیل امن" یکی از استراتژی های مبنایی ائتلاف غرب علیه داعش محسوب می شود. بدیهی است که این استراتژی با استراتژی جمهوری اسلامی ایران در منطقه در تعارض محض قرار دارد.اهداف جنگی آمریکا در نبرد با داعش در خصوص نفوذ به سوریه و عراق، حضور بلند مدت در خاورمیانه و حفظ گروههای تکفیری جهت ایجاد امنیت رژیم صهیونیستی مسائلی نیست که بتوان آنها را نادیده انگاشت . حمایت متقابل گروه داعش و تل آویو از یکدیگر به وضوح بیانگر معادله ای است که در منطقه رخ می دهد. در این معادله " از بین رفتن داعش" مترادف با " کاهش امنیت صهیونیستها" خواهد بود. بر این مبنا نسبت امنیتی " تل آویو " و " داعش" مستقیم و نسبت امنیتی " تل آویو " و "خاورمیانه" معکوس می باشد. بدیهی است که ائتلاف غربی علیه داعش در صدد است بازی خود را به گونه ای طراحی کند که نقش کاتالیزورو تسریع کننده چنین معادله خطرناکی را ایفا نماید. 3- سومین دلیل و نکته در خصوص عدم همکاری ایران با غرب در ائتلاف ضد داعش، به افتراق تاکتیکی ایران و آمریکا ( و دیگر اعضای ائتلاف غربی) در میدان مواجهه با داعش باز می گردد. این افتراق تاکتیکی خود رادر صحنه عملیات غرب علیه داعش نشان داده است. قبل از اینکه وارد این حوزه شویم، مروری بر گزارش اخیر روزنامه نیویورک تایمز در خصوص مقایسه نحوه مواجهه ایران و آمریکا در قبال داعش خالی از لطف نیست. نیویورک تایمز در مقایسه میان رفتار ( تاکتیک) ایران و ایالات متحده آمریکا در تقابل با داعش می گوید : ایران از ابتدای ایجاد خطر داعش در عراق به کمک مردم و دولت این کشور شتافت و این در حالی بود که دولت باراک اوباما منتظر ماند تا تغییر سیاسی در عراق انجام و کابینه جدید تشکیل شود.رهبران عراقی نیز با تأیید این موضوع اعلام کرده اند تهران غالباً در ارائه کمک در زمان های بحرانی از واشنگتن سریع تر عمل کرده است. زمانی که داعش به موصل، دومین شهر بزرگ عراق یورش برد و به سمت بغداد حرکت کرد، رئیس جمهور آمریکا موضع محتاطانه ای در این باره گرفت و قبل از ورود، خواستار انجام تغییرات سیاسی در بغداد شد. اما ایرانی ها لحظه ای درنگ نکردند و به کمک عراق شتافتند. همچنین ایران اولین کشوری بود که برای کردهای عراق تسلیحات فرستاد و برای دفاع از بغداد سریعاً وارد عمل شد...." شاید همین نکات جهت اثبات افتراق تاکتیکی میان ایران و غرب در مواجهه باداعش کفایت کند. استراتژی کلی آمریکا مبنی بر " مدیریت داعش" و " جلوگیری از نابودی کلی آن " سبب شده است تا در میدان عمل نیز تاکتیک واشنگتن و کشورهای غربی در قبال داعش محتاطانه و بازدارنده شود. این بازدارندگی خود را در صحنه عملیات نظامی نیز نشان داده است: اهمال کاری مقامات آمریکایی در آزادسازی آمرلی و تاخیر ائتلاف غربی-عربی در سرکوب داعش در اطراف کوبانی ( که منجر به نفوذ داعش به داخل کوبانی و پیچیده شدن میدان عملیات شد) کاملا مشهود بود. در صحنه عملیات تاکتیکی، حملات ائتلاف علیه داعش " محدود" و " بازدارنده" است، حال آنکه اگر واشنگتن نسبت به نابودی واقعی داعش متعهد بود، این تاکتیک باید " گسترده" و " نابودکننده" بود. مقامات پنتاگون تاکنون در خصوص "افتضاح تاکتیکی" خود در کوبانی توضیحی ارائه نکرده اند! در این میان شاید استعفای چاک هاگل وزیر دفاع سابق آمریکا خود پیام و توضیحی گویا باشد. جدال بایدن و اردوغان بر سر آنچه در خاورمیانه می گذرد نیز " منازعه ای سخت بر سر تاکتیکهای مواجهه با داعش" محسوب می شود. در شرایطی که میان خود اعضای ائتلاف غرب همپوشانی تاکتیکی بر سر نحوه نبرد با داعش به وجود نیامده است، چگونه آمریکا به ایران در خصوص " همفکری و همکاری تاکتیکی علیه داعش" التماس می کند؟ با استناد به سه دلیل اصلی فوق و صدها دلیل دیگری که در ذیل هر یک از این موارد تعریف می شود، اساسا امکان ائتلاف ایران و آمریکا در مواجهه با داعش وجود ندارد. در این خصوص اصرارها و لابه های مکرر محرمانه و پشت پرده مقامات آمریکایی به تهران نیز قادر به تغییر تصمیم جمهوری اسلامی ایران در این موضوع نخواهند بود. ذوق زدگی جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در خصوص عملیات ادعایی اخیر نیز باید در همین فضا تحلیل شود. جمهوری اسلامی ایران در صدد مقابله واقعی با داعش است. در این مقابله، جمهوری اسلامی ایران حامی واقعی ملتهای عراق و سوریه خواهد بود. جنس و مبنای حضور جمهوری اسلامی ایران در میدان تقابل با داعش با طرف غربی به طور کامل تفاوت دارد. در اینجا تلاش افرادی مانند جان کری برای ایجاد نقاط اتصالی کاذب استراتژیک و تاکتیکی میان ائتلاف غرب و جمهوری اسلامی ایران راه به جایی نخواهد برد. در چنین شرایطی بهترین توصیه به جان کری و دیگر مقامات دولتی آمریکا این است که ضمن پرهیز از هرگونه ذوق زدگی، به فکر آینده نامعلوم موقعیت خود در نظام بین الملل و خاورمیانه باشند. از سال 2000 میلادی تا کنون و متعاقب حضور دو دولت ضعیف در آمریکا ( یکی جنگ طلب و دیگری متزلزل) موقعیت واشنگتن در همه نقاط دنیا از خاوردور و خاورمیانه گرفته تا آمریکای لاتین تضعیف شده است. آیا جان کری به مانند برژینسکی و جیمی کارتر و دیگر سیاستمداران کهنه کار آمریکایی این واقعیت بزرگ،یعنی دگردیسی کامل در نظام بین الملل و کاهش قدرت آمریکا و لزوم تغییر قواعد بنیادین بازی در جهان جدید را در فاصله دو سال مانده به پایان دوران ریاست جمهوری اوباما درک خواهد کرد؟! قدس:روز دانشجو، تاریخی فراموش نشدنی «روز دانشجو، تاریخی فراموش نشدنی»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم دکترمصطفی جوان است که در آن می خوانید؛از جمله جریانهایی که پس از کودتای 28 مرداد 1332 در مقابل دیکتاتوری نظامی وابسته به آمریکا در ایران شکل گرفت، جنبش دانشجویی بود. پس از کودتای 28 مرداد1332،رژیم پهلوی با کمک اربابان آمریکایی به قدرت بازگشت. محمد رضا پس از رسیدن مجدد به قدرت در صدد بر آمد تا پایه های حکومت خود را تثبیت کند؛ اما از این امر غافل بود که مقاومت مردم به طور کامل از بین نرفته ومردم ایران در اولین فرصت،خشم خود را نشان خواهند داد. مردم از نفاق وتفرقه ای که استبداد توانسته بود در میان آنها ایجاد کند، ناراحت بودند. امام خمینی(ره) رهبر نهضت هم در این میان تلاش می کرد تا صدای اعتراض مردم ایران را به رغم تلاش لندن و واشنگتن برای مشروع جلوه دادن رژیم کودتا و کسب امتیازات مورد نظر خود،به گوش جهانیان برساند. اما از سوی دیگر، دولت زاهدی در 12 آذر ماه تجدید رابطه با انگلستان را رسماً اعلام کرد و قرار شد که در این ارتباط دنیس رایت(کاردار سفارت انگلیس)چند روز عازم ایران شود، اما دانشجویان دانشکده های حقوق و علوم سیاسی،دندانپزشکی و دارو سازی دانشگاه تهران که مخالف این روند بودند،پس از انتشار این خبر مخالفت خود علیه تجدید روابط دیپلماتیک با انگلیس و دعوت «ریچارد نیکسون» (معاون آیزنهاور؛رئیس جمهور وقت آمریکا) را اعلام کردند. دانشجویان در روز 14 آذر1332راهپیمایی های پرشوری در دانشکده های خودعلیه رژیم پهلوی برپا کردند. رژیم ستمشاهی که از خشم ملت بویژه دانشجویان نسبت به خود و اربابان آمریکایی از پیش آگاه بود، با تمام قوا متوجه دانشگاه شد.با این حال اعتراضهای دانشجویان همچنان ادامه پیدا کرد و در روز 15آذر، تظاهرات دانشجویان به خارج از دانشگاه کشیده شد و نیروهای نظامی شاه نیز طی در گیری با دانشجویان،شماری از آنان را مجروح و گروهی را دستگیر وزندانی کردند. این درگیری ها تا آنجا کشیده شد که در صبح روز 16 آذر 1332،گارد مسلح رژیم پهلوی برای اولین بار وارد صحن دانشگاه شد تا فریاد مخالفان را در گلو خفه کند. مأموران گارد با حمله به دانشجویان بی پناه، سه تن از آنان به نام «احمد قندچی»، «آذرشریعت رضوی» و «مصطفی بزرگ نیا» را به شهادت رساندند. جاری شدن خون این سه مبارز راه آزادی در نبردگاه دانشگاه تهران هنوز هم پس از گذشت 59سال الهام بخش دانشجویان ایران است و این گونه شد که روز 16آذر به عنوان مظهر پیکار متحد دانشجویان میهن دوست وآزادی خواه کشور بر ضد امپریالیسم آمریکا وانگلیس در تاریخ درخشان جنبش دانشجویی ایران به ثبت رسید.دانشجویان ایران 16 آذر را روز دانشجویان اعلام داشتند واز آن پس همه ساله با تجلیل از خاطره شهیدان جنبش دانشجویی ،این روز بزرگ وتاریخی را ارج می نهند. گزارشی نیزاز واقعه ١٦ آذر سال ١٣٣٢ در ١٦ آذرسال ١٣٤١ از سوی شهید دکتر مصطفی چمران منتشر شد. دکتر چمران در آن زمان، دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران و شاهد عینی کشتار دانشجویان بوده است. خواندن این گزارش، خالی از لطف نیست. از آن روز - یعنی ١٦ آذر ١٣٣٢ - سالها می‏گذرد؛ ولی وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم می‏بینم؛ صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین می‏اندازد. سکوت موحش بعد از رگبار، بدنم را می‏لرزاند. آه بلند و ناله جانگذار مجروحان را در میان این سکوت دردناک، می‏شنوم، دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد، به روشنی می‏بینم. آن روز، ساکت ترین روزها بود و چون شواهد و آثار، احتمال وقوع حادثه ای را نشان می‏داد، دانشجویان بی اندازه آرام و هوشیار بودند که به هیچ وجه، بهانه ای به دست کودتاچیان حادثه ساز ندهند. پس چرا و چگونه دانشگاه گلوله باران شد و چطور سه نفر از بهترین دوستان ما، بزرگ نیا، قندچی و رضوی، به شهادت رسیدند؟ جوان:قطع امید از مذاکرات راه عبور از رکود اقتصادی «قطع امید از مذاکرات راه عبور از رکود اقتصادی»عنوان یادداشت روز روزنامه جوان به قلم دکتر ید الله جوانی است که در آن می خوانید؛رکود اقتصادی از ویژگی های اقتصاد فعلی ایران است و شعار عبور از رکود با واقعیت همخوانی ندارد. هر چند حاکم شدن رکود بر اقتصاد ایران دارای دلایل گوناگون است، لکن یکی از این دلایل گره زدن حل مشکلات اقتصادی کشور با مذاکرات از سوی برخی از دولتمردان و رسانه های داخلی است. امریکایی ها وقتی از تحریم های خود علیه ملت ایران، با عنوان تحریم های «فلج کننده» نام بردند، با شروع یک عملیات روانی سنگین تلاش کردند اینگونه به عده ای در ایران القا نمایند که ایران با فاجعه اقتصادی مواجه می شود، مگر اینکه با غرب و امریکا در موضوع هسته ای به توافق برسد. متأسفانه کسانی هم در ایران تحت تأثیر این نوع عملیات روانی غرب، اینچنین پنداشتند که راه حل مشکلات اقتصادی کشور، بر داشتن فشار های غرب و حذف تحریم ها است و برای رسیدن به این مقصد نیز، چاره ای جز مذاکره با امریکا نمی باشد. توسعه این فکر در میان بخشی از جامعه، یک اشتباه راهبردی از سوی خواص بود و از پیامد های این اشتباه، امید وار ساختن جامعه و به انتظار نشاندن فعالان در بخش اقتصادی کشور و چشم دوختن آنان به سفر های نیو یورک و مذاکرات در ژنو و مسقط و وین بود. این اشتباه در حالی رخ داد که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بار ها و با بیان های مختلف بر این نکته راهبردی تأکید فرموده بودند که نباید حل مشکلات اقتصادی کشور را به مذاکرات گره زد و انتظار داشت تا از سوی دشمنان گشایشی برای ملت ایران فراهم گردد. معظم له حتی چنین توصیه هایی را، به دولتمردان در دولت قبلی نیز داشتند.
با شکل گیری دولت جدید و سخن گفتن های پی در پی از توافق هسته ای حتی کمتر از شش ماه با غرب، امید و انتظار در بخش اقتصادی را دو چندان کرد و هر فعال اقتصادی و هر نوع داد و ستدی را با این شعار که «ببینیم مذاکرات چه می شود!»، متوقف ساخت. بیش از یک سال از این مذاکرات گذشت و درس بزرگی که از این یک سال مذاکره باید آموخت، قطع امید و به انتظار ننشستن برای به نتیجه رسیدن مذاکرات و حل مشکلات اقتصادی کشور از این رهگذر است. پس از تمدید مذاکرات مدت هفت ماه دیگر، متأسفانه یکی از روزنامه های کثیرالانتشار کشور، در شماره روز 4 آذر خود، خبر تمدید مذاکرات را اینگونه تیتر اول خود نمود: «تمدید امید». این تیتر نشان می دهد هنوز هستند کسانی که از این یک سال مذاکره درس نگرفته و بر تکرار آن اشتباه راهبردی اصرار دارند. ایران مذاکرات را با منطق خود در مذاکرات دنبال خواهد کرد، اما باید مسئولان امید و انتظار مردم به مذاکرات را کاهش دهند و قطع نمایند. باید مسئولان و خصوصاً دولتمردان در دولت یازدهم، بنا را بر این بگذارند که با وجود تحریم ها و حتی تشدید این تحریم ها از سوی غرب، می خواهیم مشکلات اقتصادی کشور را از راه های دیگر حل نماییم. باید این باور را در جامعه و در نقش اقتصادی کشور تقویت نمود که برای حل مشکلات اقتصادی، تأمین معیشت و رفاه مردم، راه های دیگری هم غیر از برداشتن تحریم ها وجود دارد. باید به این نکته توجه کرد که با حماسه اقتصادی و پیاده سازی سیاست های اقتصاد مقاومتی، می توان به جای تلاش برای حذف تحریم های غرب، آن تحریم ها را بی اثر و خنثی نمود. به طور قطع با اتخاذ چنین رویکرد و سیاستی از سوی مسئولان و جدی گرفتن آن به موازات قطع امید از مذاکرات و تلاش برای جست و جوی راه های خنثی سازی و بی اثر کردن فشار ها و تحریم های غرب، اقتصاد ایران جان تازه ای خواهد گرفت و نشانه های خارج شدن اقتصاد از رکود آشکار خواهد شد. مردم سالاری:تامل در سخنان رئیس جمهور «تامل در سخنان رئیس جمهور»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم منصور فرزامی است که در آن می خوانید؛«من پنج وزیر به مجلس معرفی کردم اما اگر لازم بود 50 وزیر معرفی می کردم. ما از وعده هایی که دادیم باز نخواهیم ایستاد. دوران افراط و زمان امنیتی بودن به سر آمده است. ما در دوران وحدت، اتحاد و اعتدال و فضای باز هستیم...» سخنان دکتر روحانی در استان گلستان، بسیار قابل تامل و دارای ابعاد مختلف است و جای نقد و تحلیل جامع دارد. نخست اینکه چه پیش آمده که رئیس جمهور برای تصدی وزارتخانه ای پنج وزیر معرفی کرده است و اگر لازم می شد این شمار به عدد 50 می رسید. این رابطه دولت و مجلس حاوی نکته ها و اسرار مگویی است و چرا باعث می شود که عذر « فرجی دانا » ها را در وزارت علوم بخواهند و منطق و شخصیت و برنامه های استاد رشته پزشکی را در راس این وزارتخانه بسیار حساس بپذیرند. که خوب ! هم داوری و هم تحلیل آن به آینده می ماند که خود وزیر هم به گفته ای در مجلس، مشروط بر مسند نشسته است. اما در این مقال، قصد نوشته، در وفای به عهد رئیس جمهور حقوقدان به میثاقی است که با ملت و حداقل با موافقان خود به هنگام انتخابات بسته است و از فحوای کلام ایشان پیداست که هم افکار عمومی را می شناسد و هم می خواهد به حساسیت افکار عمومی پاسخ دهد و به آنچه گفته است در این دوره چهارساله، وفا کند. البته ممکن است که بعضی روزنامه ها « تیتر » بزنند و چنین القا کنند که رئیس جمهور به تمامی وعده هایش تاکنون عمل کرده و نکته ای را فروگذار نکرده است ؛ یعنی، در همین جا که ایستاده است، باز ایستد و کفایت دارد و دیگر جلوتر نرود. در حالی که رئیس جمهور محترم در ردای حقوقی چهارساله خود راه های بسیاری برای رفتن دارد و می داند که با اعتدال و تدبیر، باید فضای باز سیاسی ایجاد کند؛ با جهان به تعامل برخیزد؛ پرچم وحدت و اتحاد برافرازد ؛ حقوق از دست رفته ایران را در عرصه های بین المللی استیفا کند؛ آب رفته را در ناملایمات اجرایی به جوی بازگرداند ؛ تورم افسار گسیخته را مهار نماید؛ اختلافات فاحش دریافتی های غیرمتعارف را متعادل کند و اگر نمی تواند نفت را بر سفره ها بیاورد خود سفره های بادبرده را به خانه ها و به صاحبانش برگرداند و کسانی را به عنوان بازوان اجرایی، پیرامون خود بپذیرد که مشروعیت و اهلیت کار و خدمت را داشته باشند و چنان نباشد که قوه قضایی کشور به اضطرار افتد و هزینه بپردازد و نزدیکان و مقربان و خاصان را به احکام سنگین محکوم کند تا کوس رسوایی برخی مجریان را بر بام و در خودی و بیگانه بکوبند و دریافت هزینه ها را از کیسه مردم بی خبر و بیگناه بخواهند. رئیس جمهور، قول داده است که در عرصه های سیاسی و اقتصادی و گردشگری و علمی و... ما را به همان منزلتی برگرداند که بایسته آنیم و در سیاست داخلی – هر چند وقفه ای در احقاق حقوق سیاسی و شهروندی مردم ایجاد شده – آنچه باید و ظرفیت قانونی است پای بیفشرد و از موانع نهراسد و پای پس نکشد هر چند که راه بس مخوف و مقصد بس بعید باشد چون هم مصلحت بقای نظام و کیان کشور و منافع و مصالح ملی و هم صلاح حال و آینده اوست و تاریخ منتظر است که در فتح باب خود از او به نیکی بنویسد و به نیکویی یاد کند. روحانی که به دنیای واقعیت ها وقوف دارد و از عالم خیال، پرهیز، هم در حوزه طی سلوک کرده و هم مدارج دانشگاهی را پیموده، هم دنیای غرب را می شناسد و هم با بایسته ها و راز و رمزهای شرق آشناست، هم جهان را می شناسد و هم استعداد و نیاز وطن را و می داند که همه همانندان دلسوخته دین و کشور حامیان منطقی منطق و استدلال وی هستند باید در عین شکیبایی و سنجیدگی، مشی خود را ادامه دهد و به پیمان خود با مردم وفا کند و نگذارد که ظرفیت های حقوقی مردم مغفول بماند. روحانی باید به این ظرافت ها بیش تر عنایت داشته باشد که حق ایران و ایرانی هم در داخل و هم در گردونه سیاست و حقوق بین المللی، گرفتنی است و مدبرانی همچون « ظریف » در جامعه نخبه پرور ما کم نیستند پس آنان را که دغدغه این مرز و بوم و دین و ملت دارند بهاری بخواهد و از سنگ رهگذران بیمی به دل راه ندهد و به یاد آورد که قوام و دوام و تداوم حکومت ها به پایبندی عهودی است که با مردم بسته اند و اراده مردمی است که مثل تخته های پولاد به هم پیوسته اند تا از برگزیدگان و برکشیدگان خود حمایت کنند.

وطن امروز:ضرورت تداوم مسکن مهر «ضرورت تداوم مسکن مهر»عنوان یادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم مهندس علیرضا خسروی است که در آن می خوانید؛ مسکن مهر یکی از راه هایی بود که برای خانه دار شدن افراد نیازمند و قشر متوسط رو به پایین در نظر گرفته شد و به آن تسهیلات و امکانات مختلف اختصاص یافت. اکنون با تغییر دولت، مسکن مهر طی یک ونیم سال گذشته با مشکلات و نارسایی های متعددی روبه رو شده و هر از چندی اعتراضات مردم و نارضایتی از عدم رسیدگی به مشکلات و حل نشدن آن در جامعه و افکار عمومی بلند می شود. این موضوع به جایی رسید که به عنوان مطالبه و دغدغه رهبر حکیم انقلاب طی ماه های اخیر مطرح شد و با توجه به خواسته ایشان دولت باید اهتمام خود را در جهت تکمیل و نظارت بر پروژه های موجود مصروف کند. البته فارغ از این موضوع، ادامه مسکن مهر و حل نواقص این طرح بزرگ اجتماعی ـ اقتصادی از وعده های انتخاباتی رئیس جمهور محترم بود و به نظر می رسد برای همین هم که شده، دولت و مسؤولان اجرایی باید به آن جامه عمل بپوشانند. 1- شبهات متعددی پیرامون راهکارها، طرح جایگزین دولت، حل مشکلات، میزان تسهیلات به مسکن و نظارت بر مسکن مهر وجود دارد که با نگاه به درون و اراده مسؤولان قابل حل است و اگر در مباحث داخلی توانمند عمل کنیم، در مذاکرات هسته ای نیز توفیق حاصل خواهد شد. هر چند مسکن مهر مربوط به دولت گذشته است اما به عنوان یک طرح خوب، باید در دولت کنونی نیز عملیاتی شود و مشکلات متعدد آن از قبیل برق، گاز، آب، امکانات زیربنایی و نظارت و پیگیری از سوی پیمانکاران و ساماندهی در دستور کار قرار گیرد. بسیاری از واحدهای موجود نیاز به مساعدت مسؤولان در بخش های زیرساختی و رفاهی دارد. هزینه های زیادی برای ساخت این واحدها صورت گرفته که با تخصیص اعتبار این حجم از سرمایه گذاری به نتیجه خواهد رسید؛ به همین دلیل دولت باید به تعهدات دولت گذشته، لااقل به خاطر وعده های مطرح شده از سوی خود رئیس دولت فعلی در شعارهای تبلیغاتی پیش از انتخابات پایبند باشد. همچنین در اوایل کار دولت، مسکن مهر عامل افزایش تورم، نقدینگی و ضعف پایه پولی از سوی مسؤولان معرفی شد که مشکلات اقتصادی ایجاد کرده �





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن