تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى شوند بلكه حق را به پيروى كسى كه از آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798663976




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اخطار رسالت: ذوق زده نشويد آقاي کري! |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: اخطار رسالت: ذوق زده نشويد آقاي کري!
سومين دليل و نکته در خصوص عدم همکاري ايران با غرب در ائتلاف ضد داعش، به افتراق تاکتيکي ايران و آمريکا (و ديگر اعضاي ائتلاف غربي) در ميدان مواجهه با داعش باز مي گردد.
کد خبر: ۴۵۵۸۳۷
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۷ - 07 December 2014


حنيف غفاري در سرمقاله رسالت نوشت:



جان کربي سخنگوي پنتاگون هفته گذشته با عجله و آب و تاب فراوان مدعي شد که جمهوري اسلامي ايران در راستاي مقابله با داعش و در شرق عراق عمليات هوايي صورت داده است. «جان کري» وزير خارجه آمريکا نيز اخيرا در مورد حملات هوايي ايران در عراق و همچنين اينکه آيا زمان همکاري نظامي با ايران فرارسيده،‌ گفت: « در سياست ما در زمينه هماهنگي يا عدم هماهنگي نظامي با ايران تغييري صورت نگرفته است. اکنون هماهنگي نظامي با ايران نداريم و فعلا هم برنامه‌اي براي انجام هماهنگي وجود ندارد!فکر مي‌کنم ناگفته روشن است که اگر ايران در يک منطقه مشخص اقدامي را عليه داعش انجام مي‌دهد و اگر اين اقدام به داعش محدود مي‌ماند و تأثيرگذار است، نتيجه کلي آن مثبت خواهد بود!»


آنچه در ماوراي اظهارات وزير امور خارجه و سخنگوي ايالات متحده آمريکا خودنمايي مي کند، احساس نياز شديد واشنگتن و نيروهاي ائتلاف به جلب همکاري ايران در اين ائتلاف غربي-عربي است. اين احساس نياز طي ماههاي اخير به نقطه اوج خود رسيده است. ادعاي چندباره مقامات آمريکايي مبني بر عمليات نظامي ايران در عراق نيز در همين راستا قابل تحليل و ارزيابي است.فارغ از تحليل روانشناختي و سياسي بازي تبليغاتي- سياسي مقامات آمريکايي، لازم است سئوال کلان و مهم تري را در خصوص رفتار اخير مقامات کاخ سفيد و پنتاگون مطرح کنيم. اينکه چرا اساسا امکان همکاري جمهوري اسلامي ايران و ائتلاف غرب عليه داعش وجود ندارد؟ در اين خصوص 3 پاسخ اساسي وجود دارد:


1- نخستين دليل امکان ناپذيري اتحاد ايران و غرب در تقابل با داعش، به مباني فکري و ديني جمهوري اسلامي ايران و مولفه هاي ثابت سياست خارجي کشورمان باز مي گردد. منازعاتي که در داخل محدوده جغرافيايي و سياسي جهان اسلام رخ مي دهد ،واکنش و مواجهه اي دروني
مي طلبد تا دخالتي بيروني! در اينجا حتي اگر بر فرض محال داعش متغيري وابسته به آمريکا و شرکاي غربي آن نباشد و از سوي آنان نيز تغذيه نشود و تهديدي درون زا در خاورميانه و جهان اسلام باشد، مجوزي جهت دخالت نظامي غرب در منطقه براي مقابله با داعش وجود ندارد.


اساسا در دين مبين اسلام و تفکر ناب قرآني اجازه دخالت و سلطه بيگانگان بر مسلمانان داده نشده است. قاعده نفي سبيل ، اصلي مهم در سياست خارجي انقلاب اسلامي ايران و کشورمان محسوب مي شود.


"نفي سبيل "قاعده‌اي است که هر نوع تسط کفار بر مسلمانان را در هر زمينه‌اي ( اعم از سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي و ...) جايز ندانسته است. در آيه 41 سوره مبارکه نسا آمده است که " وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا". اين به معناي نفي هرگونه سلطه کفار بر مسلمين است. در سال 1357 و زماني که انقلاب شکوهمند اسلامي به رهبري حضرت امام خميني ( ره) به پيروزي رسيد، ايشان نفي دخالت دو قدرت سلطه گر آن زمان ( آمريکا و شوروي سابق) را بر مبناي همين قاعده صورت دادند. شعار معروف " نه شرقي،نه غربي،جمهوري اسلامي" نيز حول همين مبناي محکم و مقدس تعريف شده است. پس از رحلت امام خميني( ره) ،رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز همين مشي و رويکرد را با قدرت و صلابت دنبال کردند. تاکيد مداوم ايشان بر لزوم وحدت جهان اسلام در مقابل تهديدات فکري،فرهنگي،نظامي و اقتصادي که از سوي جهان غرب متوجه مسلمانان است ريشه در توجه به همين قاعده و اصل ناب دارد.مفهوم " امت واحد اسلامي" و مفاهيم و گزاره هاي تبعي آن (مانند حل بحرانهاي داخلي جهان اسلام توسط خود مسلمانان) در انديشه هاي امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامي بسيار پررنگ است. اگرچه در دين مبين اسلام ارتباط با ساير ممالک (با حفظ کيان اسلام) پذيرفته شده است، اما هرگز تسلط کفار بر مسلمين و حتي واسطه گري آنها براي حل اختلاف ميان مسلمانان پيش بيني نشده است.


قاعده نفي سبيل در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران همچنان پررنگ است. بر همين مبنا، حل مناقشات جهان اسلام بر عهده خود مسلمانان خواهد بود و براي نقش آفريني مستقل کفار يا نقش آفريني ترکيبي مسلمانان و کفار در مواجهه با آن مصدر و ظرفي وجود ندارد.از اين رو نخستين دليل امکان ناپذيري حضور کشورمان در ائتلاف غرب عليه داعش، به مباني فکري و ديني جاري در سياست خارجي ما باز مي گردد.


2- شايد در اينجا استدلال شود که بر اساس" اصل مصلحت" و با تکيه بر " عقود بين المللي" مي توان حضور در ائتلاف غرب عليه داعش را توجيه کرد . يکي از اين موارد نظريه امنيت
بين الملل است . امنيت بين‌الملل (International Security) مجموعه‌اي از تدابير و اقدامات دولت‌ها و سازمان‌هاي بين‌المللي است که براي اطمينان از بقا و امنيت متقابل صورت مي‌گيرد. اين اقدامات شامل اقدام نظامي و موافقت نامه‌هاي ديپلماتيک همانند معاهدات و قراردادها مي‌باشند. بر اين اساس عده اي معتقدند مي توان با تکيه بر " اصل همکاري" و تکيه بر مقوله امنيت بين الملل، همکاري با غرب را در ئتلاف عليه داعش توجيه کنند اما تحقق حداقلي اين موضوع مشروط به " اشتراک استراتژيک" يا حداقل " اتصال تاکتيکي" با غرب است. اما آيا ما با غرب در اين دو حوزه داراي اشتراک هستيم؟


در ايجا تاکيد مي کنيم دليل دومي که همکاري ايران با ائتلاف غرب عليه داعش را ناممکن مي سازد، به " خاستگاه استراتژيک" ائتلاف غربي -عربي ايجاد شده در منطقه باز مي گردد. نگاه استراتژيک جمهوري اسلامي ايران و غرب نسبت به داعش کاملا متفاوت است. جمهوري اسلامي ايران بر اساس شواهد و مستندات موجود، از جمله اقراريات صريح هيلاري کلينتون وزير امور خارجه سابق آمريکا و ساير مقامات نظامي و سياسي ايالات متحده و برخي کشورهاي اروپايي نظير انگليس و فرانسه، غرب را " مولد داعش" مي داند نه " دشمن داعش". اگرچه متاسفانه کشورهاي پياده نظام آمريکا و رژيم صهيونيستي مانند عربستان سعودي نيز در تشکيل داعش و حمايت از اين گروه تروريستي نقش بارزي داشتند، اما خاستگاه اصلي داعش در آن سوي آتلانتيک است. خاستگاه داعش فراآتلانتيکي است. درست در همين نقطه است که نگاه استراتژيک ايران و غرب در خصوص داعش با يکديگر در تعارض قطعي قرار مي گيرد. جمهوري اسلامي ايران خواستار پاکسازي کامل منطقه از داعش جهت ايجاد ثبات در کشورهاي سوريه و عراق و ساير کشورهاي مسلمان مي باشد و در مقابل، طرف غربي به دنبال " مديريت داعش" و " تصفيه حساب با بخش غير قابل کنترل تکفيري ها" است. بديهي است که نقطه اشتراکي ميان اين دو استراتژي وجود ندارد. در يک کلام ،جمهوري اسلامي ايران قائل به " نابودي تروريسم تکفيري " است و غرب قائل به مديريت آن. آيا مي توان ميان اين دو نگاه، نقطه اشتراکي ترسيم کرد؟!


در نتيجه تفاوت نگاه استراتژيک ميان ايران و غرب، هدف‌گذاري بلند مدت و ميان مدت استراتژيک جمهوري اسلامي ايران و غرب در قبال داعش نيز با يکديگر به طور اساسي تفاوت دارد. با وجود اين تفاوت اساسي،امکان پيوند استراتژيک ميان ايران و ائتلاف داعش به هيچ عنوان وجود ندارد. پروسه " ايجاد و استمرار ناآرامي در منطقه" جهت " ايجاد امنيت در تل آويو" و نسبت معکوسي که ميان امنيت منطقه و امنيت رژيم صهيونيستي وجود دارد در رصد تحولات مربوط به حضور داعش و تشکيل ائتلاف غربي در مواجهه با اين گروه تروريستي بايد مدنظر قرار گيرد. " ايجاد خاورميانه نامن" جهت تحقق" اسرائيل امن" يکي از استراتژي هاي مبنايي ائتلاف غرب عليه داعش محسوب
مي شود. بديهي است که اين استراتژي با استراتژي جمهوري اسلامي ايران در منطقه در تعارض محض قرار دارد.اهداف جنگي آمريکا در نبرد با داعش در خصوص نفوذ به سوريه و عراق، حضور بلند مدت در خاورميانه و حفظ گروههاي تکفيري جهت ايجاد امنيت رژيم صهيونيستي مسائلي نيست که بتوان آنها را ناديده انگاشت . حمايت متقابل گروه داعش و تل آويو از يکديگر به وضوح بيانگر معادله اي است که در منطقه رخ مي دهد. در اين معادله " از بين رفتن داعش" مترادف با " کاهش امنيت صهيونيستها" خواهد بود. بر اين مبنا نسبت امنيتي " تل آويو " و " داعش" مستقيم و نسبت امنيتي " تل آويو " و "خاورميانه" معکوس مي باشد. بديهي است که ائتلاف غربي عليه داعش در صدد است بازي خود را به گونه اي طراحي کند که نقش کاتاليزور و تسريع کننده چنين معادله خطرناکي را ايفا نمايد.


3- سومين دليل و نکته در خصوص عدم همکاري ايران با غرب در ائتلاف ضد داعش، به افتراق تاکتيکي ايران و آمريکا (و ديگر اعضاي ائتلاف غربي) در ميدان مواجهه با داعش باز مي گردد. اين افتراق تاکتيکي خود رادر صحنه عمليات غرب عليه داعش نشان داده است. قبل از اينکه وارد اين حوزه شويم، مروري بر گزارش اخير روزنامه نيويورک تايمز در خصوص مقايسه نحوه مواجهه ايران و آمريکا در قبال داعش خالي از لطف نيست.


نيويورک تايمز در مقايسه ميان رفتار ( تاکتيک) ايران و ايالات متحده آمريکا در تقابل با داعش مي گويد :


ايران از ابتداي ايجاد خطر داعش در عراق به کمک مردم و دولت اين کشور شتافت و اين در حالي بود که دولت باراک اوباما منتظر ماند تا تغيير سياسي در عراق انجام و کابينه جديد تشکيل شود.رهبران عراقي نيز با تأييد اين موضوع اعلام کرده‌اند تهران غالباً در ارائه کمک در زمان‌هاي بحراني از واشنگتن سريع‌تر عمل کرده است. زماني که داعش به موصل، دومين شهر بزرگ عراق يورش برد و به‌سمت بغداد حرکت کرد، رئيس جمهور آمريکا موضع محتاطانه‌اي در اين باره گرفت و قبل از ورود، خواستار انجام تغييرات سياسي در بغداد شد. اما ايراني‌ها لحظه‌اي درنگ نکردند و به کمک عراق شتافتند. همچنين ايران اولين کشوري بود که براي کردهاي عراق تسليحات فرستاد و براي دفاع از بغداد سريعاً وارد عمل شد...."


شايد همين نکات جهت اثبات افتراق تاکتيکي ميان ايران و غرب در مواجهه باداعش کفايت کند. استراتژي کلي آمريکا مبني بر " مديريت داعش" و " جلوگيري از نابودي کلي آن " سبب شده است تا در ميدان عمل نيز تاکتيک واشنگتن و کشورهاي غربي در قبال داعش محتاطانه و بازدارنده شود. اين بازدارندگي خود را در صحنه عمليات نظامي نيز نشان داده است: اهمال‌کاري مقامات آمريکايي در آزادسازي آمرلي و تاخير ائتلاف غربي-عربي در سرکوب داعش در اطراف کوباني ( که منجر به نفوذ داعش به داخل کوباني و پيچيده شدن ميدان عمليات شد) کاملا مشهود بود. در صحنه عمليات تاکتيکي، حملات ائتلاف عليه داعش " محدود" و " بازدارنده" است، حال آنکه اگر واشنگتن نسبت به نابودي واقعي داعش متعهد بود، اين تاکتيک بايد " گسترده" و " نابودکننده" بود. مقامات پنتاگون تاکنون در خصوص "افتضاح تاکتيکي" خود در کوباني توضيحي ارائه نکرده اند! در اين ميان شايد استعفاي چاک هاگل وزير دفاع سابق آمريکا خود پيام و توضيحي گويا باشد. جدال بايدن و اردوغان بر سر آنچه در خاورميانه مي گذرد نيز " منازعه اي سخت بر سر تاکتيکهاي مواجهه با داعش" محسوب مي شود. در شرايطي که ميان خود اعضاي ائتلاف غرب همپوشاني تاکتيکي بر سر نحوه نبرد با داعش به وجود نيامده است، چگونه آمريکا به ايران در خصوص " همفکري و همکاري تاکتيکي عليه داعش" التماس مي کند؟


با استناد به سه دليل اصلي فوق و صدها دليل ديگري که در ذيل هر يک از اين موارد تعريف مي شود، اساسا امکان ائتلاف ايران و آمريکا در مواجهه با داعش وجود ندارد. در اين خصوص اصرارها و لابه هاي مکرر محرمانه و پشت پرده مقامات آمريکايي به تهران نيز قادر به تغيير تصميم جمهوري اسلامي ايران در اين موضوع نخواهند بود. ذوق زدگي جان کري وزير امور خارجه آمريکا در خصوص عمليات ادعايي اخير نيز بايد در همين فضا تحليل شود. جمهوري اسلامي ايران در صدد مقابله واقعي با داعش است . در اين مقابله ، جمهوري اسلامي ايران حامي واقعي ملتهاي عراق و سوريه خواهد بود. جنس و مبناي حضور جمهوري اسلامي ايران در ميدان تقابل با داعش با طرف غربي به طور کامل تفاوت دارد. در اينجا تلاش افرادي مانند جان کري براي ايجاد نقاط اتصالي کاذب استراتژيک و تاکتيکي ميان ائتلاف غرب و جمهوري اسلامي ايران راه به جايي نخواهد برد. در چنين شرايطي بهترين توصيه به جان کري و ديگر مقامات دولتي آمريکا اين است که ضمن پرهيز از هرگونه ذوق زدگي، به فکر آينده نامعلوم موقعيت خود در نظام بين الملل و خاورميانه باشند. از سال 2000 ميلادي تا کنون و متعاقب حضور دو دولت ضعيف در آمريکا ( يکي جنگ طلب و ديگري متزلزل) موقعيت واشنگتن در همه نقاط دنيا از خاوردور و خاورميانه گرفته تا آمريکاي لاتين تضعيف شده است. آيا جان کري به مانند برژينسکي و جيمي کارتر و ديگر سياستمداران کهنه کار آمريکايي اين واقعيت بزرگ،يعني دگرديسي کامل در نظام بين الملل و کاهش قدرت آمريکا و لزوم تغيير قواعد بنيادين بازي در جهان جديد را در فاصله دو سال مانده به پايان دوران رياست جمهوري اوباما درک خواهد کرد؟!














این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن