تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804621750
هشدار به مادربزرگ ها؛ کلاهبرداری با ادعای کمک به نیازمندان
واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: هشدار به مادربزرگ ها؛ کلاهبرداری با ادعای کمک به نیازمندان
زن و شوهر جوان ادعا می کنند که می خواهند به فقرا کمک کنند، مادر بزرگ هم، باور کرده و بسته های لباس یا پول را می گیرند که به دست نیازمندان برسانند، اما در آخرین لحظه، مرد جوان از انگشتر یا النگوهای مادربزرگ خوشش آمده و آن را امانت گرفته و می گریزد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، جدیدترین مورد سرقت و کلاهبرداری از زنان کهنسال، آخرین بار در کوچه ها و خیابان های کرج گزارش شده و ضروری است که شهروندان محترم، در این باره اطلاع رسانی کنند. در این روش، سارقان ادعا می کنند که قصد کمک به نیازمندان را دارند اما کسی را نمی شناسند و بعد از جلب اعتماد زنان سالخورده، کیسه ای را به عنوان لباس یا پول نقد به وی می دهند تا به نیازمندانی که می شناسد بدهد اما در آخرین لحظه به بهانه های مختلف، انگشتر یا زیور آلات طعمه خود را امانت می گیرند و می گریزند.
حاج علی کارگر، شهروند ساکن کرج، که 7 آذر با این سارقان مواجه شده، ماجرا را این گونه شرح می دهد:
" در یکی از خیابان های خلوت مهر ویلا، پراید سفید رنگی با دیدن من و همسرم توقف کرد و راننده که مرد جوانی بود، نشانی مسجد را پرسید. گفتیم مسجد امام حسن (ع) انتهای همین خیابان است. گفت نه، ما دنبال مسجد امام حسین (ع) هستیم. گفتیم این طرف ها نیست.
مرد جوان به این بهانه ها که از صبح دنبال این مسجدیم، سر صحبت را باز کرد و گفت: همسرم (زن جوانی که کنارش نشسته بود) یهودی بوده و تازه مسلمان شده. مقداری نذر داریم و نمی دانیم به کجا بدهیم. یک نفر گفته بود مسجد امام حسین (ع) صندوق خیریه دارد ولی نشانی مسجد را پیدا نمی کنیم.
گفتیم: خب می توانید به مسجد دیگری و یا جای دیگری بدهید و یا خودتان مستقیما به فقرا بدهید.
گفتند: ما کسی را نمی شناسیم. شما کسی را نمی شناسید که واقعا نیازمند باشد؟ گفتیم: ما چند خانواده را می شناسیم که کل فامیل هرماه به آنها کمک می کنند. شما هم خودتان اینکار را بکنید بهتر است، پیدا کردن فقیر و نیازمند که کار سختی نیست. در همین روستاها و محله های اطراف می توانید نذرتان را ادا کنید.
باز گفتند ما نمی شناسیم، شما این چهار میلیون تومان را بگیرید و به هرکسی که می شناسید بدهید. بعد یک کیسه ظاهرا پر از اسکناس به دست من داد و زن جوان هم کیسه دیگری به همسرم داد و گفت: این سه میلیون تومان است، اگر خواستی همه را خودت بردار.
کیسه ای که به من داد، نسبت به حجم و اندازه اش، زیادی سنگین بود، پرسیدم همه اش اسکناس است؟ مرد جوان بالبخند گفت: چطور حاج آقا، دوست داشتی تراول باشد؟ بعد کیسه را گرفت و محکم گره زد و دوباره به دست من داد. با این کار، شک و تردید من بیشتر شد ولی هرچه فکر می کردم چه کلکی ممکن است در این کارشان باشد، چیزی به ذهنم نمی رسید. می خواستم به بهانه که پیرم و این کار برایم زحمت دارد، کیسه را پس بدهم ولی اصرار کردند و بعد هر دو سوار ماشین شدند که بروند، که در آخرین لحظه، مرد جوان به انگشتر همسرم اشاره کرد و گفت که شبیه انگشتر مادرش است و از همسرم خواست که انگشتر را به او بدهد تا چند لحظه ببیندش. او حتی اصرار داشت که دست همسرم را بگیرد و به داخل ماشین بکشد تا همسرش هم انگشتر و النگوها را ببیند. ولی همسرم که دیگر مطمئن شده بود حقه ای در کار است، امتناع می کرد و دستش را زیر چادرش برد و به رفتار سمج مرد اعتراض کرد.
زن جوان سعی می کرد با لبخند و تظاهر به صمیمیت همسرم را راضی کند و می گفت: یعنی شما به ما اعتماد ندارید؟ پس چطور ما اینقدر به شما اعتماد کردیم و این همه پول دادیم ..
همسرم با عصبانیت جواب داد: مگر ما از شما پول خواستیم؟ بعد کیسه را به صورت مرد کوبید و کیسه دیگر را هم از من گرفت و آن را هم داخل ماشینشان انداخت و هنوز در حال بد و بیراه گفتن به آنها و تعریف از بی نیازی و ثروت و دارایی خودش و خانواده اش بود که کلاهبردار ها فرار را بر قرار ترجیح دادند و به سرعت از محل دور شدند.
آنها چنان سریع فرار کردد که من فقط توانستم سه رقم از شماره پلاک پراید را بخوانم و آن را همان روز به ماموران پلیس دادم. ماموران می گفتند که آنها کلاهبردار هستند و قصد سرقت طلاها و زیورآلات همسرم را داشته اند ولی با همین مشخصاتی که ما دادیم و همین شماره پلاک نصف و نیمه، بزودی دستگیر می شوند و قرار است ما هم برای شناسایی برویم.
سرقت های مشابه:
سرقت به بهانه کمک به نیازمندان، پیش از این نیز، در تهران و چند شهر دیگر گزارش شده بود.
مهرماه امسال به دستور شعبه یازدهم بازپرسی دادسرای ناحیه 18 تهران، پایگاه پنجم پلیس آگاهی مامور شناسایی سارقی شد که با یک دستگاه خودرو پژو 206 سفیدرنگ، طلا و جواهرات چند زن را به سرقت برده بود.
یکی از قربانیان این سارق، به ماموران کلانتری 151 یافت آباد گفت: در حال حرکت در داخل کوچه بودم که راننده خودرو 206 سفید رنگی مرا صدا زد و گفت : دو کیسه لباس دارم، یکی از آنها را برای خودت بردار و دیگری را به افراد نیازمند و مستحق برسان. این جوان پس از آن ادعا کرد که قصد خرید طلا برای همسرش را دارد و به این بهانه که از مدل دستبند من خوشش آمده از من درخواست کرد تا دستبند را لحظه ای در اختیارش بگذارم که بلافاصله پس از گرفتن طلا ، از محل متواری شد.
یکی دیگر از مالباختگان می گوید: به سمت خانه بر می گشتم که یک خودرو پراید سفید رنگ جلو من توقف کرد. سرنشین آن جوانی حدودا 25 ساله بود که مدعی کمک به افراد نیازمند بود، به این بهانه از من نشانی افراد نیازمند محل را گرفت. در حالیکه این جوان کیسه پلاستیکی مشکی حاوی تعدادی لباس را به من داده بود تا آنرا به فرد نیازمند برسانم، به بهانه ی انتخاب طلا برای همسرش از من درخواست کرد تا لحظه ای انگشتر طلایم را به او نشان دهم. من هم انگشتر خود را در اختیار این جوان قرار دادم و او پس از دیدن، انگشتر را داخل همان کیسه پلاستیکی لباس ها قرار داد و کیسه را به من داد و با ماشین دور شد. اما وقتی خواستم انگشتر را از داخل کیسه بردارم متوجه شدم که قسمت زیرین کیسه سوراخ است و آن جوان مجددا انگشتر را از این سوراخ برداشته و سرقت کرده است.
مدتی بعد، در منطقه شهرک ولیعصر، سارق قصد سرقت به همین روش را داشت که موفق نمی شود، اما اهالی و کسبه، شماره پلاک خودرو او را یادداشت کرده و به پلیس می دهند.
متهم به نام عباس 25 ساله، پس از دستگیری و انتقال به پایگاه پنجم پلیس آگاهی، به چندین فقره سرقت طلا و جواهرات زنان با پژو 206 و پراید اعتراف کرد.
سرهنگ کارآگاه داوود مرادی ، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ، در این باره گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به دهها فقره کلاهبرداری و سرقت طلا و جواهرات زنان در مناطق مختلف شهر تهران، برای شناسایی دیگر جرایم ارتکابی متهم و همچنین سایر شکات و مالباختگان احتمالی، دستور انتشار بدون پوشش تصویر متهم از سوی مقام قضایی صادر شده است. لذا از کلیه شکات و مالباختگانی که موفق به شناسایی تصویر متهم شدند دعوت می شود تا جهت پیگیری شکایات خود به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.
* پارسال نیز، ماموران کلانتری 102 پاسداران دو سارق را که با خودرو MVM اقدام به سرقت می کردند دستگیر کردند.
سرهنگ رضا مؤذن، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ، نیز با اعلام انتشار تصاویر این دو سارق، از مالباختگان احتمالی خواست به این پایگاه مراجعه کنند.
* ماموران کلانتری 132 نبرد و کلانتری 177 خاورشهر نیز، اینگونه سارقان را دستگیر کرده اند.
* این نوع سرقت در تفرش نیز، گزارش شده و تابستان امسال، دو نفر دستگیر شده اند.
سیروس دالوند، فرمانده انتظامی تفرش در این باره گفت: آنها با این روش در شهر های اراک، خمین، آشتیان و نیز استان یزد مرتکب سرقت شده اند و تاکنون 25 زن سالخورده را به دام انداخته اند.
فرمانده انتظامی شهرستان تفرش با توصیه به مردم بویژه افراد سالخورده از آنها خواست فریب افرادی را که با جعل عنوان خود را خیر معرفی می کنند نخورند و طلاهایشان را در اختیار آنها قرار ندهند. چنانچه با این گونه افراد روبه رو شده و به رفتار آنها ظنین شدند، موضوع را به مرکز فوریت های پلیسی110 اطلاع دهند.
چهار شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها