واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رسانهها و بازنمايي تحركات دانشجويي
بازنمايي جامعه، يكي از كاركردهاي مهم رسانههاست و در ميان اركان جامعه، دانشگاهها از مهمترينها هستند.
نویسنده : عطيه ايزدخواه
دانشگاهها ميتوانند به عناوين مختلف و از جهاتي متعدد به جامعه بيرون بازنمايانده شوند. آنها موضوعات جذاب مختلفي براي نقل از سوي رسانهها دارند و رسانهها نيز ميتوانند با اين موضوعات، مخاطبان خود را به اندازه كافي به سوي خود جلب كنند. موضوعات علمي همچون كشفيات علمي استادان، توفيقات علمي دانشجويان، وقايع آموزشي در دانشگاهها، رخدادهاي كلاسهاي درس، اتفاقاتي هستند كه تقريباً هفتهاي نيست كه در دانشگاههاي كشور ما خبرساز نباشند. اما در اين ميان، آنچه بيش از همه مورد توجه رسانههاست، تحركات سياسي و فرهنگي دانشگاههاست. يعني آنچه به ظاهر، اخبار ذاتي و اساسي دانشگاه به حساب نميآيد. اين بيش از همه به اين دليل است كه تحركات سياسي، فرهنگي و به طور كلي اتفاقات حاشيهاي دانشگاه، معمولاً در جامعه جنبهاي پيشرو و ساختارشكن دارند. دليل اين امر نيز اين است كه فاعلين اين تحركات، دانشجويان هستند. دانشجويان به طور كلي افرادي هستند جوان، داراي انرژيهاي اضافي و غيرقابل كنترل كه قادرند از هر موضوع كوچك و بزرگي «داستان» به راه بيندازند و چشمها را به خود خيره كنند و از اين خيره ديده شدن لذت ببرند. همين امر، ساختارشكني و هنجارشكني را نيز به دنبال دارد. همين هم هست كه موضوعات حاشيهاي آنگاه كه در دانشگاه رخ ميدهند براي همه جذابتر ميشوند. دانشجوها البته تنها در يك صورت ميتوانند رقمزننده اين تحركات باشند و آن اينكه تحت لواي يك تشكل فعال باشند. تشكلها به طور كلي طبق حساسيتهاي مختلف و با رويكرد و اهداف متفاوت كه عموماً داراي مابهازاهاي كشوري و بيرون دانشگاه نيز هستند، شكل ميگيرند. يعني تقريباً تمام حساسيتها و تحركات تشكلهاي دانشجويي، در رسانههاي هزار رنگِ بيرون دانشگاه خريداراني دارد كه حاضر هستند آن تحركات را از سطح يك دانشگاه مهجور، به يك اتفاق سياسي، فرهنگي، صنفي، علمي، ادبي، هنري يا... مهم كشوري تبديل كنند. اينها ميتواند به ما اجازه دهد چنين قضاوت كنيم: تصويري كه از دانشگاهها، به وسيله رسانهها به نمايش گذاشته ميشود، در واقع تصويري است كه تشكلها و حساسيتهايشان توليدكننده و پرورشدهنده آنان هستند. به اين ترتيب، يك دانشگاه را، چه بسا بيش از آنكه از رشتهها و استادان و افتخارات علمي و غيرهاش بشناسند، از تحركات و تاريخ سياسي- فرهنگياش و خاطراتي كه دانشجويانش ساختهاند، ميشناسند. اين عقيده بيشتر اثبات ميشود وقتي بدانيم كه قرابت نگاهها و علايق تشكلهاي دانشجويي و فعالان سياسي و فرهنگي دانشگاه، به نهادها و فعالان رسانهاي بسيار بيشتر از قرابت استادان و فعالان علمي دانشگاهها به آنهاست. و باز شدت ميگيرد آنگاه كه بدانيم، اصولاً بسياري فعالان رسانهاي همان فعالان سياسي و فرهنگي ديروز يا امروز دانشگاهها هستند. اين يعني آنچه براي رسانهها حساسيتبرانگيز است، بيشتر تحركات و حواشي سياسي و فرهنگي تشكلهاي دانشجويي است تا مسائل ديگر. حال بسته به اينكه كدام تشكلها در دانشگاه فعالتر باشند و مهمتر از آن، همفكران و همسويان رسانهاي تشكلها چقدر كاربلدتر و فعالتر باشند، ترسيمكننده چهره دانشگاهها در بيرون خواهند بود و حالا دانشگاه به عنوان يك نهاد پيشرو و تعيينكننده در فضاي فكري، فرهنگي و سياسي كشور، مهم است كه چه چهرهاي داشته باشد. يعني به يك معنا يكي از معيارهاي تعيينكننده در فضاي سياسي و فرهنگي كشور، همان چهره سياسي و فرهنگي دانشگاه است و در اين نقطه است كه ميفهميم، بازنمايي تحركات و فعاليتهاي چند دانشجوي جوانِ پرشورِ ساختارشكن، توسط رسانهها، چگونه در يك زنجيره كوتاه، برخي تحولات مهم يك كشور را جهتدهي ميكند. اينگونه است كه هميشه هم، اندازه اعمال و فاعلينشان، با اندازه آثارشان لزوماً يكسان و متناسب نيستند. حتي اگر اين خودآگاهي در فاعلين آن اعمال وجود نداشته باشد و اراده آن آثار را نكرده باشند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]