تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843152299




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زن زیستن مهمترین چالش زنان امروز است


واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: زن زیستن مهمترین چالش زنان امروز است


من خودم را از مادر مادربزرگم خوشبخت تر نمی دانم با این که نسبت به او امکانات بیشماری دارم/من این منزلت اجتماعی را کاذب می دانم و بر این باور هستم که متاسفانه منزلت اجتماعی به خودباوری و خودآگاهی زنان نسبت به توانمندی هایشان منجر نشده است، زیرا... عاطفه تلقانی یکی از هزاران زن شاغلی است که دغدغه های فرهنگی دارد. او که متولد خرداد 1352است و گاهی در جایگاه مستندساز، گاه در قامت روزنامه نگار و گاهی نویسنده و فیلمنامه نویس یا مسئول ستادهای خبری ظاهر می شود، می گوید: من این منزلت اجتماعی را کاذب می دانم و بر این باور هستم که متاسفانه منزلت اجتماعی به خودباوری و خودآگاهی زنان نسبت به توانمندی هایشان منجر نشده است، زیرا برخی برای بدست آوردن حقوق مساوی با مردان بر این تصور هستند که باید عاطفه، احساس و منش زنانه و به طور کلی فطرت زنانه خود را نادیده گرفته، دنیا را از نگاه مردان به نظاره بنشینند، و برای تثبیت موقعیت اجتماعی خواسته یا ناخواسته ترجمه مردسالارانه ای از خود داشته باشند.

* به عنوان نخستین پرسش جایگاه زنان شاغل را چگونه ارزیابی می کنید و آیا دستیابی به مناصب و فعالیت های اجتماعی زنان را به خود واقعی رسانده است؟

تعارض بین زندگی مدرن و جامعه سنتی یکی از آثار دوران گذار و از مهمترین مسایل زنان در عصر امروز به شمار می آید، و می توان گفت که زن زیستن یکی از مهمترین چالش هایی است که زنان در دوره گذار اخیر با آن مواجه اند. زنان که در دورانی بسیار طولانی معاش خود را ازطریق خانواده تامین می کردند، و قدرت پدرسالارانه افکار و عقاید سنتی خانواده را تعیین می کرد، با توسعه مراکز آموزشی، علمی و فرهنگی فرصت‌های بیشتری را برای کسب مشاغل خدماتی و مدیریتی به دست آورده اند، و با حضور در اجتماع و استقلال مالی به منزلت اجتماعی رسیده اند. اما من این منزلت اجتماعی را کاذب می دانم و بر این باور هستم که متاسفانه منزلت اجتماعی به خودباوری و خودآگاهی زنان نسبت به توانمندی هایشان منجر نشده است، زیرا آنان برای بدست آوردن حقوق مساوی با مردان بر این تصور هستند که باید عاطفه، احساس و منش زنانه و به طور کلی فطرت زنانه خود را نادیده گرفته، دنیا را از نگاه مردان به نظاره بنشینند، و برای تثبیت موقعیت اجتماعی خواسته یا ناخواسته ترجمه مردسالارانه ای از خود داشته باشند.

* بنابراین معتقدید که سبک زندگی زنان شاغل چندان با خود واقعی شان همخوانی ندارد؟

اول این که تغییر در سبک زندگی صرفا به زنان شاغل اختصاص ندارد، تغییر در سبک زندگی یک موضوع عمومی است. سبک زندگی زنان جوان خانه دار نسبت به مادران و مادر بزرگ های خود تفاوت های بسیاری دارد. اما از جمله عواملی که سبب بروز این گسست سبب شده، تکنولوژی و رسانه است. در گذشته نه چندان دور، مادربزرگ های ما ناگزیر بودند که روی یک شعله چراغ نفتی آشپزی کنند، با جاروهای چوبی به نظافت خانه بپردازند، شستن ظرف و لباس، دوخت و دوز لباس برای تک تک اعضای خانواده، پذیرایی از مهمان ها کاملا زمان و فرصت را از آنها می گرفت و زندگی راحتی نداشتند، اما زنان امروزی که از رفاه نسبی برخوردارند آیا خوشبخت تر از مادربزرگ هایشان هستند؟ خوشبختانه تکنولوژی و پیشرفت سبب شده که زنان از انجام کارهای یدی فاصله بگیرند و به آسایش بیشتری برسند. اما باید توجه داشته باشیم که آسایش داشتن به معنای آرامش داشتن نیست. امروزه رسانه و تکنولوژی نه فقط جامعه زنان بلکه بطور کلی بعد معرفتی انسان ها را دستکاری کرده است. همانگونه که عرض کردم تغییر در سبک زندگی همه گیر شده است و ادعا نمی کنم که به طور مطلق اما معتقدم که سبک زندگی کنونی زنان شاغل با فطرت آنان همخوانی ندارد. این ادعای من برگرفته از بیش از یک دهه حضور و فعالیتم در اجتماع است. من چندان با این جمله که "من زن زاده نشده ام، زن تربیت شده ام." موافق نیستم. ما دچار گسست شده ایم، و من نمی دانم که چگونه می توان این فاصله را پر کنیم.

* شما خودتان را از خودتان دور می بینید؟

من خودم را از مادر مادربزرگم خوشبخت تر نمی دانم با این که نسبت به او امکانات بیشماری دارم. این را در موقعیتی می گویم که در 80 درصد زندگی ام امکان انتخاب دارم، در حالی که مادرمادربزرگم هرگز نمی توانست پیش بینی کند که فرزند نوه اش از چنین انتخاب هایی برخوردار شود. بد نیست خاطره ای را برای روشن شدن این بحث تعریف کنم. چند سال پیش تصمیم گرفتم که در خصوص اخلاق حرفه ای در مطبوعات گزارش های تلویزیونی تهیه و تولید کنم. خب، سوژه خوبی بود و معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد از طرح و پیشنهادم استقبال کرد و برای ساخت و تولید مجموعه اقدام کردم. با این که پیش بینی کرده بودم، دردسرهای این پروژه  کارد را به استخوانم رساند، اما بالاخره تولید شد و مورد تشویق قرار گرفتم. خب، تا اینجا همه چیز خوب بود تا این که سر کلاس درس یکی از خطبه های امام علی(ع) را در نهج البلاغه شنیدم. با شنیدن جمله "زن قهرمان نیست، گل بهار است ...  ." بغضم ترکید. مرارت های بسیاری کشیده بودم تا آن اثر تولید شود، و برداشتم از آن جمله این بود که بهتر بود می نشستی و خودت را به درد سر نمی انداختی. مدتی گذشت. مستندهای بلند "پشت ویترین مطبوعات، رازگل آقا و پرونده سازی" را هم برای معاونت مطبوعاتی و شبکه آموزش تلویزیون تولید کردم. خاطراتم در کتاب "صلح در اکتبر 2003" چاپ و منتشر شد، برای برخی مجلات می نویسم، و سه روز در هفته هم در سایت شبکه تلویزیونی خبر فعالیت دارم. همه این ها را گفتم که به این برسم، با توجه به کارهایی که انجام داده ام و در دست اجرا دارم، به بسیاری از دوستانم که تصور می کنند الگوی مناسبی هستم می گویم، نه! گل بهار بودن بهتر از قهرمان بودن است. مادر مادربزرگم قهرمان نبود، او مجبور نبود برای بودن قهرمان باشد، من به او غبطه می خورم. اما خب، این هم از مسائل تعارض میان زندگی سنتی و زندگی مدرن است.

* دقیقا بفرمایید در حسرت چه چیزی در زندگی مادرمادربزرگ تان هستید؟

به مقاومت و صبوری مادرانم غبطه می خورم. با این که آنها در یک جامعه کاملا مردسالارانه زندگی می کردند اما احساسات و زنانگی خود را نادیده نگرفتند و زن بودن را زیستند. اما پیشرفت و تکنولوژی، دنیای دیگری را مقابل ما گشود. ما مجبورشدیم در بسیاری مواقع برای خوشایند جامعه، از خودمان فاصله بگیریم. درباره این فاصله گذاری ارزش گذاری نمی کنم، و فقط بحث من فاصله ایست که ناگزیریم ایجاد کنیم.

* یعنی فعالیت های اجتماعی و خَلق اثر شما را راضی نکرده است!؟

در نخستین پرسشی که مطرح کردید، عرض کردم که زنان در دنیای مدرن ناگزیرند، برای تثبیت موقعیت اجتماعی خواسته یا ناخواسته ترجمه مردسالارانه ای از خود داشته باشند، در حالی که زن ها سرشار از عواطف و احساسات هستند. تفاوتی ندارد که زن نوعی مورد بحث ما یک دانشمند در آزمایشگاه باشد یا زن مطبخ، دنیای زنان و مردان تفاوت های بسیاری دارد. قشنگی دنیا هم در تفاوت هاست. می گویند مثل یک مرد فکر کن و مثل یک زن عمل کن. بر اساس تجربه زیست شده ام می گویم، وقتی در موقعیت هایی قرار می گیرم که تصمیمم کاملا با احساساتم مغایرت دارد، دچار تعارض می شوم. شکنجه می شوم.  

* با این حساب، شما زنان خانه دار را خوشبخت تر از زنانی می دانید که فعالیت های اجتماعی دارند؟

بیاییم سفید یا سیاه نگاه نکنیم. داشتن فعالیت های اجتماعی صرفا به معنای شاغل بودن نیست. خوشبختانه اکنون NGOهای متعدد با موضوعات مختلفی مشغول فعالیت هستند. توصیه من به آقایان متاهل این است که اجازه دهند همسرانشان در گروه هایی که فعالیت های عام المنفعه دارند، قرار بگیرند و تعاملات اجتماعی داشته باشند. به زنان شاغل هم پیشنهاد می کنم که عضو یکی از همین NGOها شوند. انجام فعالیت های عام المنفعه روح آدمی را جلا می دهد، و احساس مفید بودن را به همراه دارد. مفید بودن برای دیگران سبب می شود که از خودبینی و خودخواهی ها و از دغدغه کسب رفاه و لذت بیشتر از زندگی فاصله بگیریم. وقتی دنیای بزرگتر را ببینیم بر رنج های کوچک چشم می بندیم و تحمل مان در کنار آمدن با کاستی ها بیشتر می شود.

* شما زندگی را چگونه می بینید؟

زیستن و زندگی کردن را دو مقوله جدا از هم می دانم. معتقدم زندگی آموختنی است. حضور در زندگی اجتماعی و خانواده مستلزم یکسری آموزه هاست، و این آموزه ها باید بر اساس شرایط روز زمان خود باشد. کتاب های بسیاری برای معرفی احساسات و عواطف زنان و مردان وارد بازار شده است که کمک می کنند ما با روحیات و دنیای جنس مخالف مان بیشتر آشنا شویم، و حتی این فرصت را فراهم می کنند که از بیرون به خودمان نگاهی داشته باشیم. اما آموختن هم زمان و شرایط خاص خود را دارد. متاسفانه آموزش و پرورش ما در خصوص پرورش روح و مهارت های زندگی دچار غفلت است، دانشگاه های ما هم چنین هستند. تولید علم بدون معرفت زندگی چه فایده ای دارد؟ غرب علم را برای کسب رفاه و برخورداری بیشتر از لذایذ زندگی می خواهد. خب، تکلیف علم در آنجا روشن است، اما ما چه می خواهیم؟ من نمی گویم که تولید علم نداشته باشیم اما معترض هستم به این که صرفا آموزش علم مد نظر است و پرورش روح و جان از قلم نویسندگان و برنامه ریزان سطوح مختلف تحصیلی افتاده است. متاسفانه شمار طلاق در میان تحصیلکردگان کم نیست، علت آن چه می تواند باشد؟ همگان بر این باور هستیم که روحیات زنان و مردان، روحیات همسران با هم متفاوت است. زن و مرد، نه مانند هم بلکه مکمل هم هستند. اما شما بگویید ما در کجا و کدام کلاس این تفاوت ها را آموخته ایم؟ کی به ما گفته شده که برای تکمیل کردن یکدیگر، ابتدا باید با روحیات مشترک و عمومی میان جنس مخالف اشنا شوید؟ واقعا دختران و پسران ما وقتی تکه گم شده خود را پیدا می کنند و تصمیم می گیرند باقی زندگی را با یکدیگر سپری کنند، چقدر با دنیای متفاوت هم آشنا هستند. مهارت های زندگی زناشویی کجا آموزش داده شده است، در مدرسه یا دانشگاه؟ در کدام مقطع تحصیلی به جز توضیح در مسائل بیولوژیکی و اشاره کوتاه به مسائل جنسی احترام به روحیات و دنیای همسران آموزش داده شده است. بله می دانم که به تازگی واحد آئین زندگی جایگزین واحد تنظیم خانواده شده است، و عجیب به نظر می رسد که شورای انقلاب فرهنگی هنوز به چرایی بروز و افزایش آمار طلاق می اندیشد.

جالب است که برخی بیکاری، شرایط بد اقتصادی و اعتیاد را از عوامل بروز طلاق می دانند، و برخی دیگر تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی را از علت های طلاق و جدایی می شمارند. اما الفبای صبر، ایمان، احترام به سلیقه ها و باورهای یکدیگر، و کارآفرینی در کجا آموزش داده می شود، کجا تمرین می شوند تا ملکه ذهن شوند؟ ارزش کار کردن به معنای کار کردن و نه کسب درآمد کجا معرفی شده و می شود، در مدرسه، دانشگاه یا از طریق رسانه ای به نام تلویزیون، کدام یک؟

* به نظر می رسد که شما آموزش از طریق تلویزیون را همطراز آموزش مدرسه و دانشگاه می دانید!

البته نه در آن حد و مقیاس که شما گفتید اما به یادگیری غیر مستقیم از طریق تلویزیون معتقدم. بی تردید آموزش و پرورش در شکل دهی شخصیت و رفتار نسل ها نقش منحصر به فردی دارد، اما باید توجه داشت که آموزش و تربیت در مدرسه و دانشگاه حداقل نیازمند یک دوره 18 ساله است.

* شما علاوه بر این که سال ها در تحریریه بخش های خبری تلویزیون اشتغال داشته و دارید، گاهی هم به تولید فیلم یا نوشتن داستان و فیلمنامه مشغول می شوید. "پیام زن" اکنون از شما می خواهد که محافظه کاری را کنار بگذارید، و بگویید که آیا صدا و سیما در وظیفه ای که امام راحل معرفی کرده اند، موفق بوده است؟

هر چند کاستی هایی وجود دارد اما بی انصافی است که تلاش های موثر و صورت گرفته در این رسانه را نادیده بگیریم. به اعتقاد من حالا که فرصت را در مدارس و دانشگاه ها از دست داده ایم، باید از تلویزیون برای انتقال و آموزش مفاهیمی که به زندگی بهتر منجر می شود، بهره برد، اما متاسفانه جنبه سرگرمی مجموعه های تلویزیونی بیشتر از بعد آموزشی آن مورد توجه تولید کنندگان آن است. نه! اشتباه نکنید، وارد کردن جنبه های آموزشی غیر مستقیم از جذابیت مجموعه های تلویزیونی کم نمی کند، اما برخی از نویسندگان و سازندگان فیلم و سریال هر آنچه در ادبیات و رفتار مردم کوچه و بازار است در دهان کاراکترهای خود می گذارند. اما زیر پوست شهر اینقدر تلخ و گزنده نیست. متاسفانه در بسیاری مواقع فراموش می شود که نمایش زشتی ها و پلشتی ها بدون ارائه راهکار، هنر در خور توجهی نیست. یک پژوهش جامعه شناسانه است، و نه بیشتر. دکتر اکبر عالمی جمله قابل تاملی را در یکی از کلاس های خود مطرح کردند و آن این بود که "آنچه دانشمند می اندیشد، هنرمند می بیند." از هنرمندان انتظار نمی رود که دقیقا آنچه در جامعه می گذرد را بازنمایی کنند، بلکه ارائه راهکار و پیشنهاد غیر مستقیم در هنگام گره گشایی داستان، دنیای وسیع تری را برای مخاطب ترسیم می کند. این به معنای پایان بسته نیست، بلکه ارائه راه حل های مختلف در موضوعات واحد کمک بسیاری به مخاطب می کند تا در حل مشکلات شخصی خود، خلاقیت به خرج دهند.

* شما خیلی خوش بین به نظر می رسید، آیا تصور می کنید که زنان و مردان برداشت یکسانی از تلویزیون دارند؟

اتفاقا می خواستم در این خصوص هم توضیح بدهم. زن ها ومردها در رابطه با تلویزیون برخوردهای متفاوتی دارند. مجموعه های تلویزیونی برای زنان بسیار موثرتر از مردهاست، زیرا زنان از راه گوش تحت تاثیر قرار می گیرند، و برخلاف مردان که به دنبال نقطه پایان داستان اند و با عوض کردن کانال های تلویزیون سعی در فراموش کردن مشکل خود هستند، نیستند. زنان کانال عوض نمی کنند. آنان به برنامه نگاه می کنند و به دنبال خط سیر داستان هستند نه نقطه پایان آن، بنابراین اگر مخاطبان از سواد رسانه ای برخوردار باشند، تماشای برنامه های تلویزیونی جذاب و پرمغز آموزش های لازم را برای آنها به همراه خواهد داشت.

* از نظر شما آموزش مستقیم یا غیر مستقیم به افراد در سطوح مختلف، در چه حوزه ای ضروری است؟

آموزش رسمی در کشور ما بیشتر حول محور مباحث نظری است و متاسفانه چندان کاربردی نیست. اگر از ایده آل ها گفته می شود از مسیرهای متعدد و چگونگی رسیدن به ایده آل ها کمتر سخن به میان می آید. ما برای زندگی بهتر نیازمند آشنایی با الگوهای به روز هستیم که ثبت و ضبط تاریخ شفاهی کمک شایان توجهی در ارائه الگوها دارد. از این که بگذریم من معتقدم مهم ترین موضوعی که سبب بروز مشکلات در روابط اجتماعی و خانوادگی می شود، ناآشنایی با روابط میان فردی و اجتماعی است، خیلی وقت ها با خودمان هم کنار نمی آییم و توقع داریم که دیگران درک مان کنند. از طرفی باید توجه داشت که ایثار و گذشت در زندگی و ... جلوه های گوناگونی دارد، و مختص  زمان و مکان خاصی نیست. نسل قدیم با این واژه ها و مفاهیم کاملا آشنا بودند اما دنیای امروز و جوانان متعلق به آن، سودای دیگری در سر دارند. به این موارد اشاره کردم تا به این موضوع برسم، ما نیازمند استخراج و تصفیه منابع فرهنگی در کشورمان هستیم.

* ظاهرا وقت مان به پایان رسیده است، نشریه پیام ماه از این که زمانی را به ما اختصاص داده اید، سپاسگزار است.

و من نیز...
 


یک شنبه ۹ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن