تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى شويد مگر مؤمن شويد و مؤمن نمى شو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826438678




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جاي خالي دستمال سرخ‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جاي خالي دستمال سرخ‌ها
در شماره‌هاي پيش به همراه گروه دستمال سرخ‌ها وارد كردستان آشوب زده سال 58 شديم، عبدالله نوري راوي اين ستون به همراه گروهش پس از ناآرامي‌هاي مريوان و سنندج مأمور مي‌شوند كه به پاوه بروند و اصغر وصالي را همراهي كنند. اما آنها در روانسر با كريم امامي كه مسئول آموزش‌شان بود روبه‌رو مي‌شوند. مرغ كريم يك پا داشت. دوباره همان كريم ديكتاتوري شده بود كه در آموزش‌هاي پادگان وليعصر(عج) چهره‌اي از يك نظامي خشك و بدون انعطاف را از خودش به نمايش مي‌گذاشت. اصرار داشت كه ما بايد در همان روانسر بمانيم و به عقبه ضد انقلاب كه به گفته او در چند روستا به تأمين سلاح و ساير مايحتاج ضد انقلاب مي‌پردازند، ضربه بزنيم. اما ما كه خود را از گروه دستمال سرخ و از بچه‌هاي اصغر وصالي مي‌دانستيم، حرفش را قبول نمي‌كرديم. اين كش و قوس تا آنجا ادامه پيدا كرد كه بالاخره راضي شديم به روستاهايي كه كريم از آنها نام مي‌برد برويم. كاليبر 50 را سوار كرديم و به محض اينكه به محل مورد نظر رسيديم با چند شليك بي‌هدف، به اهالي اعلام وجود كرديم. خواسته ما تحويل سلاح‌هايي بود كه امكان دارد ضد انقلاب محاصره كننده پاوه از آنها بهره ببرد. اهالي كه متوجه جديت ما شده بودند، ‌بدون اينكه مقاومت خاصي انجام دهند، فوري وانت همراه ما را پر از اسلحه‌هاي قديمي چون برنو و سلاح‌هاي شكاري كردند. براي ما محرز بود كه اين سلاح‌ها نمي‌توانند مورد استفاده ضد انقلاب قرار گيرند و به نظرمان رسيد كه گزارش‌هاي ارسالي در خصوص اين روستاها ضد و نقيض است. به هر حال دوباره به بخشداري و پيش كريم برگشتيم. رفت و آمد ما به كرمانشاه و سپس روانسر و درگيري با خان ظالم و خلع سلاح كردن اين روستاها، پنج روز ما را معطل كرده بود و با تصور اينكه هم اكنون اصغر و بچه‌هاي دستمال سرخ در پاوه تحت فشار هستند، احساس اضطراب و كلافگي سرتا پاي وجودمان را فراگرفته بود. خصوصاً آنكه بچه‌ها از طريق راديو قضاياي پاوه را دنبال مي‌كردند و با شنيدن اخباري از وضعيت محاصره اين شهر، هرمي از آتش وجودمان را فرا‌گرفته بود. اما درست وقتي كه ديگ صبرمان كاملاً سررسيده بود، متوجه شديم كه جاده‌هاي منتهي به پاوه پر از وسايل نقليه نظامي شده است. تا آمديم به خودمان بياييم و بفهميم چه خبر شده، بلندگوي نصب شده روي ديوار بخشداري بيانيه‌ امام مبني بر آزادسازي هرچه سريع‌تر پاوه را اعلام كرد و متوجه شديم كه سرانجام محاصره اين شهر با همين بيانيه و هجوم رزمندگان از نقاط مختلف كشور به كردستان يكسره شده است. همان روز مطلع شديم اصغر وصالي و اندك نيروهاي باقي مانده دستمال سرخ به كرمانشاه منتقل شده‌اند. سريع جمع و جور كرديم و راه افتاديم. وقتي در مقر سپاه اين شهر با بچه‌ها روبه‌رو شديم، تعدادي نيروي زخمي، خسته و با سر و وضع خونين را ديديم كه رنگ رخسارشان خبر از اتفاقات عجيب رخ داده در پاوه مي‌داد. جاي خالي خيلي از بچه‌ها مشهود بود و مجروحي كه گويي پرده گوشش پاره شده و دچار موج گرفتگي شده بود، داد مي‌زد: توي گوشم نزنيد... توي گوشم نزنيد...‌!

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن