تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 2 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين‏هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842637746




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کار فلسفه، احیای انسان با عمق بخشیدن به اندیشه اوست


واضح آرشیو وب فارسی:سینا:
کار فلسفه، احیای انسان با عمق بخشیدن به اندیشه اوست
۰۴ آذر ۱۳۹۳ - ساعت ۰۷:۰۰:۴۵
کد خبر: ۱۱۳۵۴کار فلسفه، احیای انسان با عمق بخشیدن به اندیشه اوست

همایش «تأمل دوباره درباره مسئله زندگی» به مناسبت روز جهانی فلسفه روز گذشته،دوشنبه سوم آذرماه در دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.
سینا پرس: در این همایش که به مناسبت روز جهانی فلسفه برگزار شد، دکتر کریم مجتهدی، چهره ماندگار رشته فلسفه و استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران، دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی و دکتر حمیدرضا آیت‌اللهی، استاد فلسفه و رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی سخنرانی کردند.بنا بر این گزارش، در ابتدای همایش و به مناسبت افتتاح مؤسسه آزادفکری مهاجر، صالحی از مسئولان این مؤسسه به معرفی آن پرداخت و گفت: هدف کلی این بوده است که در محیط های دانشگاهی و مخصوصاً جامعه نخبگانی دانشگاه صنعتی شریف اقداماتی برای آشنایی بیشتر با فلسفه و علوم انسانی انجام شود.وی با اشاره به این مطلب که فضای رشته‌های مهندسی ممکن است ما را از فضای مقولات اصلی زندگی دور کند، گفت: ما سعی خواهیم کرد که از طریق فراهم کردن فضای آموزشی و فضای گفت‌وگو در حوزه مباحث فلسفی و فکری علوم انسانی، زمینه‌ای را برای کسانی که در کنار رشته تخصصی خود دغدغه‌هایی در زمینه‌های فکری دارند فراهم کنیم، تا بتوانند این مسائل را پیگیری کنند.صالحی محور کار مؤسسه  را برگزاری درس‌گفت‌وگوهایی در زمینه‌های مورد نظر عنوان کرد و افزود: در دوره‌هایی که برگزار خواهیم کرد اساتید شاخص حضور خواهند یافت و مطالبی را در موضوعاتی در نظر گرفته شده به صورتی پیوسته، هدف‌دار و منسجم ارائه خواهند کرد اما بنای ما بر این است که این جلسات یک طرفه نباشد بلکه سیر مباحث در هر جلسه با گفت‌وگو دنبال شود. همچنین رویکرد ما در دوره‌هایی که برگزار خواهد شد رویکردی حقیقت‌طلبانه است و نه ترویج نظر یا نظراتی خاص. از همین روی در هر جلسه علاوه بر ارائه دیدگاه‌های استاد مربوطه، دیدگاه‌های مقابل نیز طرح خواهد شد تا مباحث در مسیری عادلانه پیش رود.وی عنوان کرد: شروع کار مؤسسه از همین امروز است و تا بهمن‌ماه سلسله جلسات مقدماتی را برای آشنایی علاقه‌مندان خواهیم داشت اما از ترم بهمن درس‌گفت‌وگوها به طور جدی شروع خواهد شد.حقیقت‌جوئی یک وظیفه و جهل به خودمان یک ظلم استدر ادامه دکتر کریم مجتهدی به بیان مباحثی درباره نسبت فلسفه، علم و پژوهش پرداخت و گفت: فلسفه نه جزء علوم ریاضی است، نه جزء علوم طبیعی و نه حتی جزء علوم انسانی. فلسفه اصلاً علم نیست، بلکه تأمل درباره علم است. فلسفه در چارچوب هیچ علمی نمی‌گنجد اما درهر علمی که شما ژرف‌اندیشی و حقیقت‌جوئی کنید، حتی در فیزیک، شما دارید تفکر فلسفی می‌کنید.وی با تأکید بر وظیفه ما نسبت به خودمان در زمینه دانش‌اندوزی و حقیقت‌جوئی، گفت: این که ما زنده هستیم و زندگی می‌کنیم یک رحمت الهی است و یک چیزی است که به ما داده شده است و ما وظیفه زندگی کردن نداریم اما از این زندگی غرضی است و آن این است که ما دانایی پیدا کنیم و دانش بیاموزیم. این هدف زندگی و وظیفه ماست. جهل ظلم است و آن کسی که جهل ایجاد می‌کند دارد ظلم می‌کند و اگر ما نسبت به جهل خودمان بی‌تفاوت باشیم و نسبت به خودمان جاهل باشیم در حقیقت داریم به خودمان ظلم می‌کنیم. بنابراین ضروری است که عطش علم‌آموزی را در خود بیدار کنید و قرضی را که به خودتان برای دانا شدن دارید بپردازید؛ هر چند به شکل قسطی.دکتر مجتهدی در ادامه به تأثیر فلسفه بر علم و نقش فلسفه جدید در شکل‌‌گیری علم مدرن پرداخت و با اشاره سرچشمه‌های فلسفه جدید در آثار بیکن و دکارت، گفت: بیکن در اوایل قرن 17 از موانع دانایی تحت عنوان بت‌های ذهنی سخن گفت و تلاش کرد که راه‌هایی را برای پیشراستن تفکر از پیشداوری‌ها باز کند و همچنین اندیشه را سمت تفکر تجربی و کاربردی سوق دهد. در واقع دغدغه فیلسوفان عصر جدید اروپا مسئله روش بوده است و این همان چیزی است که امروزه در پژوهش از آن سخن گفته می‌شود.این چهره ماندگار فلسفه با بیان این که پژوهش به نحوی از انحاء همان مفهوم دانشجویی را می‌رساند، اظهار کرد: دانشجو جوینده است و فیلسوف هم همین معنا را دارد چون که لفظ فلسفه به معنای عشق به دانایی است. لفظ پژوهش بیان کننده هم ارتباط فلسفه با فلسفه هم فلسفه با علم و هم فلسفه با روش است. آن جایی که ما باید روشمند باشیم و روش درستی اتخاذ کنیم در پژوهش است و بدون پژوهش هم اصلاً علم معنا ندارد. پس بین پژوهش و روش رابطه‌ای ذاتی برقرار است که فلسفه بیان کننده آن است.وی با اشاره مجدد به دغدغه‌های روشی فیلسوفان عصر جدید بیان کرد: همچنان که اشاره شد بیکن به روش آزمایش و تجربه اهمیت می‌دهد اما پس از او دکارت برای دستیابی به روش صحیح پژوهش از درست به کار گرفتن عقل سخن می‌گوید و آن را محور کار خود قرار می‌دهد. او تعریفی از عالم طبیعت را مبنی بر این که طبیعت چیزی نیست جز امتداد و حرکت مبنای کار خود قرار می‌دهد و بر همین اساس علم هندسه و علم مکانیک در دستگاه فکری او جایگاهی اساسی برای شناخت عالم پیدا می‌کند. علم جدید و رفاه که ایده آن است از همین جاست که مطرح می‌شود و بیرون می‌آید.دکتر مجتهدی سپس با اشاره به یکی از نقاط عطف دیگر تاریخ علم و فلسفه دوران جدید گفت: همین تأکید بر ریاضیات است که ما می‌بینیم نیوتن را بر آن می‌دارد که اصول ریاضی فلسفه طبیعت را بنویسد و تحولی عظیم را در علم فیزیک رقم بزند. بعد از نیوتن هم همه تحت تأثیر او نیوتن زده می‌شوند و سنت دائرةالمعارف نویسی از همین جا شکل می‌گیرد؛ چون همه تصور می‌کنند که با نیوتن همه علم به دست آمده است و الان کافی است که ما همه چیز را از منظری که به دست آورده‌ایم توصیف و تبیین کنیم.وی در راستای نشان دادن نسبت در هم پیچیده علم و فلسفه در دوره جدید، با اشاره به فلسفه نقادی کانت، گفت: این فلسفه در واقع تحلیل فیزیک نیوتن است و می‌کوشد تا چارچوب نظری این فلسفه و مقدمات فلسفی آن را تحلیل کند و همین تحلیل‌های کانت بوده است که راه را برای تحولات بعدی گشوده است؛ تا جایی که انیشتین نیز از طریق آشنایی با فلسفه کانت توانسته است بر محدودیت‌های نظریه نیوتن آگاه شود و طرحی نو دراندازد.دکتر مجتهدی در پایان سخنان خود گفت: فلسفه یک حالت ناتمام دارد و علم هم ناتمام است و باید آن را ادامه داد. کسی که فقط از دستاوردها بخواهد استفاده کند و دارایی خود را هزینه کند فردا در فقر به سر خواهد برد. علمی که در آن پژوهش ادامه پیدا نکنند خواهد مرد. بنابراین همیشه جای فکر وجود دارد.فرهنگ و تمدن قائم به تفکر استدر ادامه این همایش دکتر بیژن عبدالکریمی به سخنرانی با عنوان «چرا فلسفه؟» پرداخت و ضمن این که این پرسش را پرسشی همیشگی دانست که جامعه پیش روی اهل فلسفه قرار می‌دهد، با اشاره به دو معنای خاص و عام فلسفه گفت: فلسفه به معنای تکنیکی به سنت خاص فکری‌ای اطلاق می‌شود که با سقراط و افلاطون و ارسطو در یونان باستان آغاز می‌شود و بعد وارد حوزه فرهنگی تمدنی رومی می‌شود و در قرون وسطی با مسیحیت پیوند می‌خورد و سبب ظهور فلسفه مسیحی می‌شود و در دوران رنسانس تلاش می‌شود که از چارچوب مسیحی خارج شود و در دوره جدید نیز با متفکرانی همچون هابز، لاک، هیوم، دکارت، کانت، هگل، نیچه و ... ادامه پیدا می‌کند. با توجه به این معنا عقلانیت جدید حاصل سنت متافیزیکی یونانی است و مدرنیته نیز مولود این عقلانیت است.وی خود را مدافع فلسفه در مقابل امور مادون فلسفه خواند از مواردی همچون فهم متعارف از مسائل، ژورنالیسم، سیاست، ایدئولوژی و تئولوژی به عنوان مواردی یاد کرد که از فلسفه در مقابل آن ها دفاع می‌کند.عبدالکریمی از نوع دیگری از تفکر یاد کرد که فلسفه را مورد نقد قرار می‌دهد و گفت: من در این جا فلسفه را به معنای عام آن و به عنوان حب دانایی به کار می‌برم؛ با این مفروض که فلسفه یگانه شیوه تفکر نیست، بلکه صرفاً یک شیوه از انحاء گوناگون تفکر است. برای مثال مسیح برای خود تفکری داشت اما متافیزیسین نبود. مسیح اهل تفکر بود اما اهل فلسفه نبود. شیوه تفکری که یونانیان بنیان گذاشتند فلسفه به معنای خاص آن است که من ممکن است از آن به یک اعتبار دفاع کنم اما آن را ممکن است به اعتباری دیگر مورد پرسش و نقد قرار دهم و از اصل دیگری به نام تفکر اصیل دفاع کنم که ممکن است خود را دین، در عرفان یا در هنر می‌تواند نشان دهد.وی از تفکر به عنوان چیزی یاد کرد که در حوزه علوم وجود ندارد و در این باره اظهار کرد: در روزگار ما دانشی که غایتمند است مورد توجه است، حال آن که ارسطو حکمت نظری را که با وصف غیرغایتمند بودن آن را توصیف می‌کند، علم عالی می‌داند و آن را برتر از علوم غایتمند می‌داند. در علوم غایتمند ما با امور جزئی سر و کار داریم حال آن که فلسفه و تفکر فلسفی معطوف به کل است و نه به موجودات بلکه به وجود می‌اندیشد. دانشمندان همواره در دورن یک فضای فرهنگی به مسائل جزئی می‌اندیشند اما این تنها فیلسوف است که به خود پارادیم و چارچوب فکریو فرهنگی می‌اندیشد و آن را مورد پرسش قرار می‌دهد. فلسفه دقیقا فراتر رفتن از روزمرگی‌ها و اموری است که عادی پنداشته می‌شوند. به تعبیر ملاصدرا فلسفه عبارت است از سیر از فطرت اول به فطرت ثانی.عبدالکریمی تفکر را مرز زندگی انسانی و زندگی حیوانی دانست و بیان کرد: زندگی بدون تفکر ارزش زیستن ندارد و زندگی انسان به اندیشیدن است که زندگی انسانی است. بدون تفکر به جهان، بدون اندیشیدن به نسبت من با این جهان و بدون اندیشیدن به این که انسان در این جهان چه شأن و جایگاهی دارد و بدون اندیشیدن به این که حقیقت چیست، زندگی شأن انسانی پیدا نخواهد کرد. هیچ چیز نیز در این جهان زیباتر و متعالیتر از اندیشیدن به خود هستی و اندیشیدن به خود جهان و اندیشیدن به مقوله حقیقت و اندیشیدن به امر قدسی و اندیشیدن به روح انسان نیست و هیچ چیز نمی تواند جانشین آن باشد و لذا فلسفه صرف یک شاخه پژوهشی یا رشته ای دانشگاهی نیست، بلکه در معنای عام آن و به عنوان تفکر شرط آدمیت آدمی است.وی با بیان این که این نحوه زیست رنج‌ها و مصائبی را هم البته به همراه دارد، افزود: فیلسوف کسی نیست که وضعیت معیشتی خیلی خوبی داشته باشد چون با رنج‌های زیادی همراه است. فلسفه و تفکر چیزی از سنخ دیگر آگاهی‌ها نیست. همه آگاهی‌ها را، آگاهی مهندسی، حقوقی پزشکی و ... را می‌شود فروخت، اما فلسفه از سنخ آگاهی نیست. ممکن است من معلم فلسفه باشم و درس بدهم و حقوق بگیرم، اما در آن جا فعالیت فلسفی نمی‌کنم، بلکه کارمندی هستم که دارم فعالیت بروکراتیک می‌کنم. حقیقت فلسفه و حقیقت تفکر چیزی از سنخ خودآگاهی است.عبدالکریمی ادامه داد: حکمت، فلسفه، تفکر و خودآگاهی سرچشمه‌های اصیل و کمتر شناخته شده دارند. فلسفه و تفکر حاصل انکشاف افق و امکانات اصیلی از خود هستی است؛ امکاناتی که بر ساحت و نحوه بودن اصیل آدمی مکشوف می‌شود. فلسفه در معنای عام آن که نوعی تفکر کلی راجع به جهان است نوعی خودآگاهی است؛ چیزی است از سنخ شوریدگی، چیزی است از سنخ معناداری، چیزی است از سنخ عشق، چیزی از سنخ آزادگی و هیچ چیز نمی‌تواند بهای این عشق در وجود انسان باشد و آن را جبران کند. فلسفه عبارتست از سوگردانی و چرخش نگاه از سایه‌ها به سوی آفتاب حقیقت و با وجود فرد کاری می‌کند که نمی‌شود آن را نشان داد و مقوله‌ای اگزیستانسیل است.وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این پرسش که فلسفه به چه کار می‌آید، بیان کرد: این سؤال برای من درست مثل این است که بپرسیم تفکر به چه دردی می‌خورد. اگر بحث را بخواهیم در سطح اجتماعی مطرح کنیم باید گفت که فلسفه و تفکر است که در باب کلی ترین و غایی ترین مبادی فکر بشر می اندیشد و این تفکر است که فرهنگ را می سازد. روح تمدن فرهنگ است و روح فرهنگ تفکر است و تفکرات متفاوت است که فرهنگ های متفاوت تولید می کند. هر فرهنگ و هر سنت تاریخی و هر تمدنی درون یک سنت تاریخی نظری شکل می گیرد و قوام هر فرهنگ به تفکر متفکران و اندیشه فیلسوفان و ادب و هنر هنرمندان است و نه دانش تکنیسین ها و پژوهش های پژوهشگران علوم تجربی.عبدالکریمی با بیان این که آن چه فرهنگ را زنده می‌کند هیچ چیز نیست جز تفکر، اظهار کرد: اسلام بدون تفکر است که شده است داعش. روح فرهنگ قائم به تفکر است و این تفکر در حوزه فلسفه است. متفکر روح خود را به فرهنگ رو به موت می‌دمد تا این فرهنگ زنده شود. تفکر جدی است حتی اگر جامعه نفهمد و حتی اگر سیاست نفهمد.وی ادامه داد: جامعه ما می‌خواهد در برابر غرب مبارزه کند دعوت به خویشتن باوری می کند، این خوب است، اما اگر قرار است ما در برابر غرب مقاومتی کنیم این مقاومت صرفاً در حوزه تفکر است. ما باید دست از امور مبتذل برداریم و جلو این را بگیریم که هر کسی ادعای کار فرهنگی کند. کار فرهنگی فقط از آن متفکر است و این متفکر است که می تواند به جان ها نفوذ کند و با منطق خاص خود.عبدالکریمی با بیان این که ما مدعی احیای سنتیم اما چنین چیزی فقط در سایه تفکر ممکن است، اظهار کرد: سنت احیاناشده فقط جسد سنت است. سنت فقط در پرتو تفکر احیا می‌شود. با نفت نمی‌شود سنت را احیا کرد. ما نیازمند فارابی و ملاصدرای روزگار خودمان هستیم و اگر اندیشمند زمانه ما ظهور کند می‌توانیم چشم انتظار احیای سنت ها باشیم و اگر نباشد وقت هدر کردن و از دست دادن هزینه های عظیم و تاریخی است. متفکر می تواند جهتی برای قوم ایجاد کند و می تواند از هدر رفتن توانایی های مادی و معنوی یک قوم ممانعت به عمل آورد و هیچ کس نمی تواند ارزش این کار را تعیین کند و با هیچ چیز هم نمی توان ارزش این کار را مقایسه کرد.کار فلسفه احیای انسان استدر ادامه این همایش دکتر حمیدرضا آیت‌اللهی به سخنرانی با موضوع فیزیک و فلسفه پرداخت و گفت: فیزیک نسبت به بقیه رشته های فنی به فلسفه نزدیکتر است چون فیزیک خود بنیاد سایر علوم است. آن چه برای منتقل شدن از فیزیک به فلسفه لازم است مواجهه شدن و عمیق شدن در برخی سؤالات است که از تأمل در پدیده ها می تواند شروع شود و بعد به مفاهیم برسد و بعد هم به واسطه آن ها قواعد مورد پرسش قرار گیرد و برای مثال بپرسیم که آیا این تجربه است که نظریه به ما می دهد یا نظریه است که تجربیات را برای ما معنادار می‌کند.وی با طرح برخی مسائل مطرح در علم فیزیک، ضمن توصیه دانشجویان حاضر در جلسه که عموماً دانشجویان فنی و مهندسی بودند به خواندن فلسفه علم، به تشریح برخی جریان‌ها در فلسفه علم معاصر پرداخت و گفت: یکی از چیزهایی که شما باید بدانید این است که علم چقدر از حقیقت را به ما می گوید. این چیزیست که اندیشیدن فلسفی درباره علم به شما می‌هد. شما باید به پرسش‌های بنیادین در رابطه با علوم برسید و برای این منظور می‌توانید تاریخ فیزیک را به شکل عمیق بخوانید. باید پرسید که علم چیست و تا چه حد از علم می‌توان استفاده کرد، باید پرسید دین چیست و چه جایگاهی دارد.آیت‌اللهی همچنین با اشاره به مورد تکنولوژی گفت: ما غالباً فکر می‌کنیم که تکنولوژی ابزار را در اختیار ما قرار می‌دهد تا آن گونه که بخواهیم از آن استفاده کنیم اما هیدگر فیلسوف آلمانی می‌گوید که برعکس این تکنولوژی است که به شما می‌گوید که چگونه زندگی کنید. این بحثی خیلی جالب است که تکنولوژی شرایط فرهنگی خاصی را برای ما به وجود می‌آورد که هیدگر آن را به عنوان یک خطر گوشزد کرده است و البته می‌گوید که راه حل آن هم در خود آن است و این است که در وهله اول آن را و خطراتش را بشناسیم.وی افزود: این گونه است که فلسفه از پرسش آغاز می‌شود و به دنبال برداشتی از کل عالم است که بتواند همه حیات ما را تشکیل بدهد. فلسفه به دنبال عمیقتر کردن سؤالات است و هر چه سؤال بهتر، فلسفه بالاتر. فلسفه سؤال است و اگر به جواب برسد یعنی این که کور شده است. جواب ها وجود دارند اما سؤال‌ها باید باز باشند. این یعنی فلسفه. این سؤالات عمق ایجاد می‌کند و در این عمیق شدن انسان احیا می‌شود. بر این اساس فلسفه یک حیات است که به عبارت علامه جعفری حیات معقول است که در آن سعی می‌شود هر چیزی عمیق دیده شود.    


۰۴ آذر ۱۳۹۳ - ساعت ۰۷:۰۰:۴۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سینا]
[مشاهده در: www.sinapress.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن