واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
اعتراض فرزند یک هنرمند به وضعیت نابسامان قبور هنرمندان دختر استادمحمد: اینجا قطعه هنرمندان است یا تفرجگاه؟!
دختر محمود استادمحمد از وضعیت نابسامان قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) اظهار تاسف کرد و گفت: من نمیتوانم چند لحظه کنار مقبرۀ پدرم خلوت کنم چون متأسفانه این قطعه برای عدهای از مردم به تفرجگاه تبدیل شده است!
جام جم سرا به نقل از ایسنا: مانا استادمحمد با اشاره به وضعیت فعلی قطعه هنرمندان و مراجعات بسیاری که به این قطعه میشود، اضافه کرد: این روزها در قطعه هنرمندان اتفاقاتی میافتد که به هیچ وجه نمیتوان آن را نشانگر عشق مردم به هنرمندان دانست. بسیار خوب است مردم جامعهای که هنرمندی را دوست دارند، بر سر مزارش حاضر شوند و برایش فاتحه بخوانند و به یاد او باشند، اما متاسفانه در قطعه هنرمندان چنین اتفاقی نمیافتد و اگر سری به این قطعه بزنید میبینید که مردم بیشتر تفریح میکنند. استادمحمد افزود: یکی از مشکلات ما نداشتن تفریح است و متاسفانه بخشی از جوانان ما با این شیوه، این کمبود را جبران میکنند که از نظر فرهنگی و اخلاقی به هیچوجه زیبا نیست. او که سال گذشته پدرش را از دست داده است، یادآور شد: به عنوان مثال شخصی مثل من حق ندارد برای دقایقی با عزیزی که از دست داده است، خلوت داشته باشد. البته این مسالۀ شخصی من نیست همچنان که خانوادهها و بازماندگان دیگر هنرمندان پیش از من هم به این مساله اعتراض کرده بودند. استادمحمد خواستار سروسامان دادن به این ماجرا از سوی شهرداری یا بهشت زهرا (س) شد و خاطرنشان کرد: نمیدانم مسئولیت ساماندهی به این وضعیت برعهده چه کسی است، اما اطمینان دارم که باید فکری به حال قطعه هنرمندان بشود. اگر من سال گذشته پیشبینی میکردم که در این قطعه ممکن است چه اتفاقاتی بیفتد، هرگز نمیپذیرفتم که پدرم در قطعه هنرمندان دفن شود. ترجیح میدادم او را در گورستانی بی نام و نشان به خاک بسپارم اما با آرامش گاهی با او خلوت کنم. وی ادامه داد: پایینتر از مزار پدر من مزار زنده یاد فردین است که بیشتر اوقات در مزار او تقویم و لیوان و وسایلی از این دست میفروشند! کمی آن طرفتر هم مزار زندهیاد عسل بدیعی است. متاسفانه فقط به این دلیل که عکس او بر سنگ مزارش قرار گرفته، مردم با سنگ مزارش عکس یادگاری میگیرند! و حتی یک بار جوانی را دیدم که روی زمین کنار مزار عسل دراز کشیده بود و با سنگ قبر او عکس یادگاری میگرفت! او با اشاره به دیگر مشکلات قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س)، توضیح داد: علاوه بر اینها، در حال حاضر رفت و آمد تاکسیها از فاصله میان مترو تا این قطعه باعث شده این قطعه حالت ترمینال پیدا کند و دائم صدای مسافربرها که به دنبال مسافر هستند، بلند است. دختر استاد محمد با ابراز تاسف گفت: شرایط بسیار بدی در این قطعه وجود دارد. بازماندگان هنرمندان هم مانند هر خانوادهای که عزیزی را از دست میدهد، این حق را دارند که لحظاتی با عزیز از دست رفته خود خلوت کنند، اما چنین امکانی در قطعه هنرمندان نیست. مردم دائما لابه لای قبرها میچرخند و تفریح میکنند و حتی دیدهام عدهای در این قطعه غذا میخورند که مسلما باغبانهای بهشت زهرا (س) بهتر از همه ما میتوانند داستانهای عجیب این قطعه را تعریف کنند. اگر در قطعه هنرمندان حاضر شوید، مدام این دیالوگها را میشنوید که چه جالب قبر فلانی هم اینجا است یا نمیدانستم فلانی هم مرده است و ... مانا استادمحمد با اشاره به علاقه پدرش به گل و گیاه یادآور شد: پدرم عاشق گل و گیاه بود. من هم تلاش کردم باغچه کوچکی کنار مزارش درست کنم، اما در این مدت ناچار شدم چندین بار این باغچه را بازسازی کنم چون مردم متاسفانه رعایت نمیکنند و دائم گلها را خراب میکنند. وی بار دیگر خواستار رسیدگی مسئولان به این وضعیت شد و تاکید کرد: هر یک از ما هر کمکی که برای ساماندهی این قطعه بتوانیم انجام دهیم، دریغ نخواهیم کرد تا قطعه هنرمندان از این وضعیت تفرجگاهی بیرون بیاید.
سه شنبه 4 آذر 1393 08:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]