تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شمار قطره هاى آبها و ستارگان آسمان و ذرات گردوغبار پراكنده در هوا وحركت مورچه برسنگ ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827384103




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-اگر دنبال توافق هستیم، دنبال توافق نباشیم


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح سه شنبه اگر دنبال توافق هستیم، دنبال توافق نباشیم روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته اند از جمله «از ژنو آرزو تا وین واقعیت»،«اگر دنبال توافق هستیم، دنبال توافق نباشیم»،«امتداد گفت‌وگوهای هسته‌ای تا تیر ۹۴»،«مقاومت پیروز»،«موج روشنگری در جهان اسلام»،«چرا توافق جامع هسته‌ای حاصل نشد؟‌»،«آن هفت سال و این هفت ماه»،«نگاهی جامع به مذاکراتی جامع»،«ترجمه اقتصادی تمدید مذاکرات»،«وین پایان راه نیست، اما...»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:از ژنو آرزو تا وین واقعیت «از ژنو آرزو تا وین واقعیت»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن می خوانید؛بامداد سوم آذر 1392 در همان ساعاتی که رئیس جمهور در حال نگارش نامه به محضر رهبر معظم انقلاب بود، وزیرخارجه آمریکا به جمع خبرنگاران رفت. ساعتی از اعلام توافق ژنو سپری نشده بود. دکتر روحانی به رسمیت شناخته شدن حقوق هسته ای ایران را مرقوم می کرد و اینکه «فروپاشی سازمان تحریم ها آغاز شده است» اما در ژنو جان کری معطل نکرد که در جمع خبرنگاران بگوید «ایران دیگر تأسیسات هسته ای و سانتریفیوژهای جدید نخواهد ساخت. هیچ جای توافقنامه به حق غنی سازی ایران اشاره نشده و پس از توافق دو طرف معلوم می شود که غنی سازی ادامه داشته باشد یا نه. ایران پذیرفت همه غنی سازی بالای 5 درصد را متوقف و ذخایر آن را در 6 ماه آینده به صفر برساند. آقای ظریف به شدت تلاش کرد و ما بابت این از او متشکریم... ساختار و مهندسی اصلی تحریم ها همچنان ادامه خواهد داشت که شامل نفت و خدمات مالی است». مقتدای حکیم انقلاب با وجود آن که افق را به روشنی می دیدند، از تیم مذاکره کننده به عنوان فرزندان نظام در جبهه دیپلماسی پشتیبانی کردند و به اقتضای مرقومه رئیس جمهور، از هیئت مذاکره کننده تشکر کردند و راه را نشان دادند. «ایستادگی در برابر زیاده خواهی ها همواره باید شاخص خط مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد». سوم آذر 93 فرا رسید. وین یک هفته شلوغ بود. این آخری آن قدر شلوغی و ازدحام در گرفت که حتی خانم اشتون- اسباب محرمیت و حلیت مذاکرات!- از ملاقات دکتر ظریف با جان کری جاماند. احساس دوگانه ای در این میان وجود دارد. حس نخست نگاهی تأثرآمیز است به سختی کار آقای ظریف و دست دادن او با دست نماینده رژیمی که آلوده به خون ده ها میلیون انسان بی گناه در چهار گوشه منطقه است. تعطیلی بسیاری از کارها و 10-12 دور مذاکره ظرف یک سال با طرفی که هیچ جور حرف حساب و منطق و تفاهم و احترام حالی اش نمی شود، انصافاً کار پر زحمتی است. حس دوم، آن است که آیا طرف آمریکایی با همین کارنامه خباثت یک سال اخیر، سزاواری و شایستگی اش را داشت که طرف ملاقات وزیر خارجه ما قرار بگیرد و در عین حال همان ادبیات خصمانه را تکرار کند؟ این پرسش، پاسخ خود را به مرور زمان و به شکل روشن تر خواهد گرفت. اما اکنون موضوع مهم این است که پس از یک سال اعتمادسازی یک طرفه به کجا رسیده ایم؟ آیا دیروز در وین اتفاقی متفاوت از ژنو رقم خورد؟ تکلیف توافق جامع و نهایی به نحوی که هم حقوق هسته ای ما محترم شمرده شود، هم نگرانی ادعایی آمریکا و غرب برطرف شود و هم تحریم ها پایان پذیرد به کجا انجامید؟ بالاخره ما هدفی از این مذاکرات داشتیم. آن هدف چه شد؟ آیا می توان درباره اتفاق پشت درهای بسته این روزها و هفته ها گمانه زنی کرد و به پیش بینی آینده پرداخت؟ آخرش چه؟ اگر هدف، آن گونه که برخی اصحاب حزب و مطبوعات- به واسطه روی زیاد و شرم کم- ادعا می کنند خود مذاکره بود و مذاکره اصالت و موضوعیت داشت نه طریقیت، که بحث دیگری است و در این صورت مرحوم عرفات با همه تحقیرهایی که شد به جماعت حزبی و مطبوعاتی مورد اشاره در رکوردداری ، شأن پیش کسوتی دارد. اما اگر بپذیریم که مذاکره- صرف نظر از رفتارهای نابه جا یا به جا در متن آن- تاکتیک و ابزار و راه است، آنگاه پرسش از هدف و نتایج موضوعیت پیدا می کند. و در این صورت در کنار ارزیابی نتایج، پای پرسش دیگری به میان می آید و آن اینکه مذاکره و حتی توافق دور از دسترس چه قدر تاب دارد که بتوان همه مسئولیت های دولتمردان را بر آن بار کرد؟ آیا آن نگاه جبرگرا و دترمینیستی یک سال پیش که القا می کرد کلید معجزه آسا برای قفل همه مشکلات در مذاکره - به ویژه مذاکره با آمریکا- است اکنون هم در میان افکار عمومی پیگیر، خریدار دارد یا باید در سبد تکالیف و برنامه های دولت محترم، چیزهای به مراتب مهم تر دیگری را گذاشت و برایش تدبیر کرد؟ دیروز وزرای 5+1 در وین حاضر شدند تا... این «تا» که هدف را بازگو می کند، محل تأملات جدی است. با وجود انعطاف های متعدد هیئت ایرانی در زمینه محدودسازی حجم غنی سازی زیر 5 درصد، کاهش تعداد سانتریفیوژها، (احتمالاً) کاهش حجم ذخایر اورانیوم 3/5 درصد و... آمریکا- و دو متحدش- حاضر نیستند تکلیف لغو تحریم ها را که برای دولت آقای روحانی اولویت داشته معلوم کنند. 7، 10، 15 و 25 سال، عددهای مختلفی بوده که به عنوان بازه زمانی مورد نظر غرب برای دوره اعتمادسازی ایران و سپس تشخیص اینکه تحریم ها را می توان لغو کرد یا نه، در رسانه ها مطرح شده است! معنای واقعی این اتفاق، بن بست در مذاکرات است. اما چون طرفین نمی خواهند به دلایل مختلف این مسئله را - که زیر سر آمریکا و انگلیس و فرانسه است- اعلام کنند، بنابراین توافق می شود که مذاکرات تا ماه مارس (اسفند و فروردین) ادامه پیدا کند و توافق ژنو نیز تا تیر 94 تمدید شود. تعهدات جدید ما هنوز معلوم نیست. آیا نام چنین کاری تمدید مذاکرات است؟ در پاسخ برخی دیپلمات های حاضر در مذاکره می گویند چون بخشی از توافقات درباره کلیات صورت گرفته و برخی جزئیات در پرانتز مانده، در واقع مسئله فراتر از تمدید مذاکره نوعی «تفاهم سیاسی نانوشته» (شفاهی) است. برخی کلمات در مذاکرات، مبهم و تعریف ناشده و بعضاً غلط انداز و تحریف آمیز ادا می شوند. از جمله اینکه گفته شده در کلیات توافق حاصل شده و در جزئیات اختلافاتی وجود دارد. درباره اهمیت فناوری هسته ای و نسبت آن با اقتصاد کشور و اینکه ساختار این فناوری (به عنوان سمبل عزت و استقلال ملی و نه حتی صرف فناوری) قابل معامله هست یا نه، بحث هایی در میان برخی محافل بوده است اما اینکه در مذاکرات باید تحریم ها لغو شود، حداقل توقع از مذاکرات است. بنابراین جای شگفتی است که موضوع لغو تحریم ها در مذاکرات بلاتکلیف بماند و آمریکا و اقمارش اصرار داشته باشند این موضوع را مسکوت بگذارند یا به آینده موهوم حوالت دهند و در عین حال گفته شود در کلیات توافق حاصل شده و جزئیات مانده است!! یا مثلاً عدم تعیین تکلیف ضمانت اجرای تعهدات آمریکا و غرب در حالی که به 90 درصد تعهدات توافق موقت ژنو درباره عدم افزایش تحریم ها و لغو تحریم های هواپیمایی و خودرو و... پایبند نماندند، جزو مبانی و کلیات است یا مسائل جزئی که می شود در پرانتز باقی گذاشت یا از صورت مسئله پاک کرد؟! آیا صورت مسئله گم شده؟! هیئت ایرانی پای میز مذاکره نرفت که مثلاً غنی سازی 20 درصد را تعطیل کند یا از غنی سازی صنعتی زیر 5 درصد بکاهد! بالاخره چه؟ فقط 4 سال از عمر دکتر روحانی در مذاکرات هسته ای سپری شده است. رژیم هایی که حداقل 60 سال - و برخی از آنها 200 سال- سابقه دشمنی با ملت ایران را دارند در همین دهه با رفتار خود گواهی دادند اولاً با پیشرفت و استقلال و اقتدار ایران سر ستیزه جویی دارند و ثانیاً تصور می کنند با انواع تحریم ها باید به ایران ضربه بزنند. از نگاه آنها ایران جدید و قدرتمند، در تحولات غرب آسیا (خاورمیانه) حتی بالاتر از آمریکا و متحدانش حرف اول را می زند و می تواند الگوسازی کند. و باز در چشم انداز آنها، کشوری که برای 70-80 سال به مسیر وابستگی و اتکا به اقتصاد نفتی- وارداتی عادت کرده، می تواند در حوزه اقتصاد آسیب پذیر باشد. با این پیش فرض ها چرا آمریکا و متحدان خاصش - غیر از کشورهای اروپایی مشتاق معامله با ایران- باید حاضر شوند اهرم فشار اقتصادی خود را کنار بگذارند؟ حتی اگر آمریکا دیروز در وین امضا می کرد که همه تحریم ها را لغو می کند، قابل اعتماد نبود همچنان که «ری ست» کردن (تجدید) روابط به دعوت هیلاری کلینتون میان آمریکا و روسیه در سال 2009 مانع از شبیخون کاخ سفید به کرملین در حوادث اوکراین نشد و همچنان که تنش زدایی آمریکا با شوروی و چین مانع از شبیخون سال 1991 به روس ها یا به چینی ها (میدان تیان آن من) نشد. تا مستکبران خبیث عالم در ملتی ضعفی را سراغ داشته باشند، از آزاررسانی دریغ نمی کنند و اگر هم ادای طبیبان را در بیاورند، استخوان لای زخم همان ملت ها می گذارند همچنان که در قبال اقتصاد شرق آسیا و فروپاشی بعدی اقتصادی کردند. آمریکا اگر معجزه گر بود، اقتصاد شرق آسیا را کور نمی ساخت. با این وصف ایده آل آمریکا و غرب از مذاکرات 1- بازسازی حیثیت و اعتبار ابرقدرتی به هزیمت کشیده در طول 15 سال گذشته 2- کوچک سازی و تقطیع و لاغرسازی تدریجی برنامه هسته ای ایران 3- اثرگذاری روانی بر محیط سیاسی داخلی ایران و اخذ نتایج مطلوب در مقاطعی نظیر انتخابات و... است. دقیقاً به همین دلیل سرنیگل شینوالد سفیر انگلیس در آمریکا 7 بهمن 86 (در آستانه انتخابات مجلس هشتم) در انستیتو خاور نزدیک واشنگتن گفت «چند واقعه سیاسی مهم طی 18 ماه آینده در ایران رخ خواهد داد از جمله انتخابات مجلس و ریاست جمهوری [سال 88 [ بنابراین ما باید همچنان به تلاش خود جهت سخت تر کردن انتخاب برای ایران ادامه دهیم. گام بعدی قطعنامه است که سیگنالی به تهران می فرستد مبنی بر اینکه گرفتاری هنوز تمام نشده است. ما در داخل ایران شاهد انتقاد برخی محافل از تحریم ها هستیم. ما به خاطر داشتن سفارت در ایران، ابزاری متفاوت تر از آمریکا در اختیار داریم». حد فاصل سال 86 تا 90 که دشمن برای ایجاد تنش سیاسی در داخل و سپس فشار اقتصادی مکمل آن نقشه می کشید، بسیاری از همت ها در داخل صرف ایجاد تنش و درگیری یا مهار آن شد. سال 86 رهبر معظم انقلاب هشدار دادند دشمن مسئله فشار اقتصادی را پیگیری می کند. ایشان سال 75 نیز از دولت وقت خواسته بودند خروج از وابستگی به درآمد نفتی را در اولویت قرار دهند. مقتدای انقلاب فروردین 91 مجدداً هشدار 17-18 سال پیش را تکرار کردند. «من به آقایانی که سرکار بودند گفتم باید کاری کرد که بتوانیم هر وقت اراده کردیم، در چاه های نفت را ببندیم اما آن آقایان که به زعم خودشان تکنوکرات هم بودند گفتند مگر می شود چنین کرد». حرف همان است که در ادبیات امام خمینی(ره) آمد و در کلام امام خامنه ای بسط داده شد؛ باید خود و شعار ما می توانیم را باور کرد، به ظرفیت های داخلی اعتماد داشت و ساخت درونی قدرت ملی را هر چه استوارتر کرد. اولین و آخرین استراتژی همان است که حضرت روح الله 26 بهمن 1359 با منطق اقتصاد مقاومتی در دیدار کفیل و مدیران وزارت نفت فرمودند: «من اعتقادم است که اگر ما در محاصره اقتصادی یک ده پانزده سال واقع بشویم، شخصیت خودمان را پیدا می کنیم یعنی همه مغزهایی که راکد بودند در آن وقت و نمی توانستند فعالیت بکنند، به فعالیت می افتند. این طبیعی است که اگر یک نفر آدم یک جایی نشسته و همه چیز او را می آورند تقدیمش می کنند، این فکرش به کار نمی افتد، حتی کاسب هم نمی تواند بشود. اگر یک آدمی بود که اول صبح چایش را و نانش را بیاورند، ظهر هم همین طور، شب هم همین طور، هر احتیاجی هم داشت برآورده کردند، این نمی تواند دیگر هیچ کاری بکند، یک مرد فلجی می شود... آن روزی که این ملت فهمید که اگر ما جدیت نکنیم برای کشاورزی مان، جدیت نکنیم برای صنعت نفتمان، جدیت نکنیم برای کارخانه های خودمان، از بین خواهیم رفت و کسی نیست که به ما بدهد، وقتی این احساس پیدا شد در یک ملتی که من خودم باید هر چیز می خواهم تهیه کنم، دیگران به من نمی دهند، این احساس اگر پیدا شد، مغزها به راه می افتد و متخصص پیدا می شود در هر رشته ای... این ابتکارات از برکات محاصره اقتصادی بود... این محاصره اقتصادی را که خیلی ها از آن می ترسند، من یک هدیه ای می دانم برای کشور خودمان، برای اینکه معنایش این است که مایحتاج ما را به ما نمی دهند، وقتی که مایحتاج را به ما ندادند، خودمان می رویم دنبالش... مغزهای اروپایی با مغزهای ایرانی فرقی ندارند جز این معنا که آنها آن طوری تربیت شدند و خودشان را آن جوری درست کردند و ماها را این طوری تربیت کردند. ما را یک موجود مهملی بار آوردند. خب، تا کی ما باید این را تحمل بکنیم که ما یک موجودات مهملی هستیم و باید از ارباب ها پیش ما برسد... عمده این است که ما باور کنیم خودمان را». خراسان:اگر دنبال توافق هستیم، دنبال توافق نباشیم «اگر دنبال توافق هستیم، دنبال توافق نباشیم»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم محمدسعید احدیان است که در آن می خوانید؛توافق صورت گرفته بر سر تمدید که به نحوی در تعلیق ماندن محسوب می شود را می توان فرصتی برای دو طرف ایران و آمریکا دانست که البته فرصت برای آمریکا در صورتی ایجاد می شود که ما از فرصت مان استفاده نکنیم. فرصتی که برای آمریکا در صورت عدم اقدام مناسب ما ممکن است ایجاد شود این است که بتواند فضای منفی جهانی علیه خودش به عنوان عامل بن بست در مذاکرات وین را اصلاح کند و خود را از بازنده بودن به برنده بازی «مقصرسازی» تبدیل کند. اما برای اینکه بدانیم فرصت بدست آمده برای ایران چیست و چگونه قابل استفاده است بهتر است خوشبینی را کنار بگذاریم و کمی واقع بین باشیم. واقعیت این است که در وین آمریکایی ها خلاف آنچه آقای کری گفت هیچ بحث فنی را برای رسیدن به راه حلی مرضی الطرفین مطرح نکردند و در قبال پیشنهادهای خلاقانه و متعدد ایران فقط اعلام موضع می کردند و براساس تحلیل نادرست خود که فکر می کردند ایران تحت تاثیر تحریم ها انعطاف های زیادی از خود نشان داده است، منتظر تغییر موضع ایران در دقیقه 90 بودند و وقتی ایستادگی مقتدرانه و عزتمندانه آقای ظریف و تیم هسته ای را به نمایندگی از مردم ایران دیدند مجبور شدند برای جلوگیری از شکست رسمی مذاکراتی که مقصرش آن ها تلقی می شدند، پیشنهاد تمدید مذاکرات را بدهند مفهوم این واقعیت که نباید آن را نادیده گرفت این است که راه های فنی برای رفع دغدغه های آمریکا برای جلوگیری از فعالیت نظامی هسته ای ایران نه تنها وجود داشت بلکه پیش از این بر سر جزئیات آن تفاهم نیز شده بود، اما آمریکایی ها نشان دادند که اراده سیاسی برای آن را ندارند. نبود این اراده سیاسی به عنوان مهمترین واقعیت نیز نتیجه چند واقعیت دیگر است. از تضادهای منافع استراتژیک بین ایران و آمریکا بر سر نظم نوین جهانی و خط قرمز بودن اسرائیل برای دولتمردان آمریکا که بگذریم اما نمی توانیم این واقعیت روشن را نبینیم که دولت فعلی آمریکا در ساختار حاکمیتی این کشور در موضع و شرایطی نیست که تصمیم مهم پذیرش ایران دارای فناوری صلح آمیز هسته ای را به تنهایی بگیرد چرا که نه تنها جمهوریخواهان در کنگره آمریکا رای اکثریت را دارند بلکه بسیاری از دموکرات ها نیز حاضر نیستند روی اسب باخته اوباما شرط بندی کنند و حتی فراتر از آن هنگامی که در بحبوحه مذاکرات وین اوباما ناگهان از ابلاغیه خود برای قانونی کردن زندگی مهاجران در آمریکا رونمایی کرد باید این واقعیت را نیز ببینیم که اوباما نیز دیگر بنا ندارد مساله هسته ای ایران را محور چالش خود با جمهوری خواهان قرار دهد چرا که محل نزاع اصلی اش را جایی تعریف کرده است که میلیون ها رای برای دموکرات ها در ایالت های حساس به ارمغان خواهد آورد، بی آنکه لابی آیپک را عصبانی کند و هم حزبی های ناراضی اش را بیشتر برنجاند. همه این واقعیت ها و برخی واقعیت های دیگر ما را به راهبردی مهم می رساند و آن این است که: «اگر دنبال توافق هستیم، دنبال توافق نباشیم» این راهبرد که پیش از این نیز با ادبیاتی دیگر بارها بر اساس الگوی «بازی بزدل» به عنوان یکی از الگوهای «تئوری بازی ها» ارائه شده بود، هدف خود را به نتیجه رساندن مذاکرات و رسیدن به توافق خوب تعریف می کند. براین اساس در شرایطی که طرف مقابل به دنبال توافق «حاصل جمع صفر» (منظور توافق برد باخت) است، برای اینکه او را راضی به توافق حاصل جمع غیر صفر کنیم ناچاریم اولا هزینه های عدم توافق متوازن را برای او زیاد و برای خود کم کنیم و ثانیا تصویری از خود ارائه دهیم که براساس آن طرف مقابل اطمینان حاصل کند ما حاضر به پرداخت هر هزینه ای هستیم اما حاضر به عقب نشینی از مواضع اصولی مان نیستیم. در این صورت طرف مقابل (نه فقط دولت اوباما بلکه حتی حاکمیت آمریکا) مجبور خواهد شد به توافقی متوازن راضی شود. اتفاق دوم یعنی ارائه تصویری محکم و حاضر به ایستادگی در مذاکرات وین صورت گرفت و اشتباه برداشت آمریکایی ها که در نتیجه نرمش های منطقی، برخی خوشبینی ها و برخی اشتباهات صورت گرفته بود تا حد زیادی جبران شد و فقط باید آن را در این مدت حفظ و تقویت کرد اما اتفاق اول یعنی کم کردن هزینه برای ما و بالا بردن هزینه برای طرف مقابل در صورت عدم توافق همان اقدامی است که باید از فرصت به دست آمده برای رسیدنش حداکثر بهره را برد و مهمترینش در پیش گرفتن راه هایی برای کم تاثیرکردن تحریم ها و نشان دادن این مساله به طرف مقابل است که ما بناداریم اقتصادمان را با وجود تحریم ها مدیریت کنیم فقط در این صورت است که آمریکا هنگامی که از کارکرد چماق تحریم ها ناامید شود مجبور به پذیرش توافقی خوب می شود. برای این مهم یعنی کم اثر کردن تحریم ها و ارائه تصویر کشوری آماده ایستادگی راهبردهای عملیاتی در دسترسی وجود دارد که در مجالی دیگر ارائه می شود اما تجربه این یکسال و عدم تلاش دولت در این زمینه ها نشان داده است که پیش فرض اجرایی شدن این راهبردها این است که تیم هسته ای، تیم اقتصادی و در راس آن ها آقای رئیس جمهور واقع بینانه به موضوع نگاه کرده و از توافق «صرفا بامذاکره پشت میزها» قطع امید کنند و همه همت خود را برای تقویت قدرت چانه زنی در «خارج از میز مذاکرات» صرف کنند و حداقل تا مدتی «اگر دنبال توافق هستند، دنبال توافق نباشند» جمهوری اسلامی:مقاومت پیروز «مقاومت پیروز»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛موافقت طرف های مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 با تمدید آن تا دهم تیرماه سال آینده، هر چند نتیجه دلخواه طرف ایرانی نبود، ولی از این نظر که چهره زیاده خواهانه و بی اراده دولتمردان آمریکائی را نشان داد قابل توجه است. نکات مهمی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرند اینها هستند. 1 - مسئول اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات یکساله در سوم آذر ماه جاری، دولت آمریکاست. کشورهای اروپائی البته در این مسئولیت شریک هستند ولی از آنجا که کارشکنی اصلی از آمریکا بود، باید آمریکا را مقصر و مسبب اصلی دانست. جمهوری اسلامی ایران، به اعتراف کلیه اعضاء گروه 1+5 و آژانس انرژی اتمی، در طول یکسال بعد از توافق ژنو، به تمام تعهدات خود که در توافق نامه ژنو مندرج بود عمل کرده و صداقت خود را به اثبات رسانده است. به مقتضای این عملکرد و براساس موافقت نامه ژنو، گروه 1+5 نیز باید به خواسته های جمهوری اسلامی ایران پاسخ مثبت بدهد. این خواسته ها، حقوق قانونی ملت ایران هستند که طبق مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی باید تمام اعضاء از آنها برخوردارباشند. موضوع تحریم ها نیز از آغاز ظالمانه و خلاف قانون بود و لذا اکنون که ایران پای بندی خود به مقررات آژانس و تعهدات موجود در توافق نامه ژنو را به اثبات رسانده باید بطور کامل لغو شود. مخالفت آمریکا با دست یابی ایران به حقوق هسته ای خود و لغو کامل تحریم ها، علاوه بر اینکه خلاف موافقت نامه ژنو می باشد، مخالف مقررات آژانس بین المللی هسته ای نیز هست. 2 - جمهوری اسلامی ایران همانگونه که در سال های اخیر و در شرایط تحریم های چهارگانه شورای امنیت، دولت آمریکا، کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا به راه خود ادامه داده و با اقتدار کامل در منطقه و جهان درخشیده، از این پس نیز به همین راه ادامه خواهد داد و تأخیر در توافق نهائی مذاکرات با 1+5 تأثیری در اراده سیاسی دولت ایران نخواهد داشت. این درست است که نمی توان تحریم ها را در شرایط اقتصادی ایران بی تأثیر دانست، ولی ملت ایران در طول سه دهه گذشته که با انواع و اقسام تحریم ها مواجه بوده توانسته خود را با هر شرایطی تطبیق دهد و همین روش را از این پس نیز ادامه خواهد داد. دولت یازدهم، با عملکرد خود در یکسال و چهار ماه گذشته نشان داده که علیرغم استمرار تحریم ها می تواند کشور را به سوی بهبود وضعیت اقتصادی سوق دهد و همین روش را باز هم ادامه خواهد داد و قطعاً در این راه از همراهی آحاد ملت برخوردار خواهد بود. 3 - لازم است رئیس جمهور و سایر دولتمردان آمریکا بدانند کارشکنی های آنها علیه توافق در مذاکرات هسته ای و به تأخیر انداختن آن، نه تنها نمی تواند در اراده دولت و ملت ایران کوچک ترین خللی پدید آورد بلکه موجب انسجام هرچه بیشتر مردم ایران برای مقابله با توطئه های آمریکا و سایر دشمنان خواهد شد. این، واقعیتی است که مردم ایران در طول 36 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آن را نشان داده اند و از این پس نیز نشان خواهند داد. ملت ایران یک ملت انقلابی است که می داند در برابر توطئه ها چگونه باید مقاوم باشد و ترفندها را چگونه باید خنثی کند و در برابر کارشکنی ها چگونه باید راه صحیح ادامه مسیر را پیدا کند. بنابر این، در این توطئه نیز آمریکا ضرر خواهد کرد و وحدت دولت و ملت ایران مستحکم تر خواهد شد. 4 - راه روشن و مشخص ملت ایران برای ادامه مسیر و خنثی کردن توطئه های آمریکا و مقابله با تحریم ها، عمل به نسخه "اقتصاد مقاومتی" است. این، نسخه ایست که رهبر انقلاب، نه فقط برای دوران تحریم بلکه برای پایدار ساختن اقتصاد کشور در نظر گرفته و عمل به آن را توصیه کرده اند، دولت یازدهم نیز برای اجرائی کردن آن تلاش می کند و مردم نیز با همراهی های خود به تحقق آن کمک می نمایند. با عمل به این نسخه، نه تنها تحریم ها را دور می زنیم بلکه ایران را برای همیشه در برابر مشکلات اقتصادی و سایر مشکلات بیمه خواهیم کرد. 5- به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته ای در موعد سوم آذر، به مخالفان داخلی دولت یازدهم که طی یکسال گذشته به ویژه در روزها و هفته های اخیر اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی را زیر بمباران شدید تبلیغاتی قرار دادند، نشان داد که برخلاف تهمت های ناروای آنها گروه مذاکره کننده ایرانی به حقوق ملت ایران پای بند است، از خطوط قرمز عبور نمی کند و اهل سازش بر سر منافع ملی نیست. اگر گروه مذاکره کننده ایرانی اهل سازش و عبور از خطوط قرمز بود، قطعاً دیروز و یا شاید زودتر از سوم آذر با 1+5 به توافق می رسید و مشکلی با آمریکا نداشت. این، مقاومت متعهدانه گروه مذاکره کننده ایرانی در برابر زیاده خواهی های آمریکا بود که به آمریکا اجازه نداد به مطامع خود برسد و درصدد تمدید مهلت مذاکره برآید. آیا کسانی که در داخل کشور با زبان و قلم بی مهار خود تا توانستند به مذاکره کنندگان ایرانی تهمت زدند و آنها را به باد ناسزا گرفتند، شجاعت عذرخواهی از مذاکره کنندگان ایرانی را دارند؟ 5 - مذاکرات ایران و 1+5 برای طرف های مذاکره به منزله آزمونی بود که جمهوری اسلامی ایران در سطح جهانی و نزد ملت ها از این آزمون سرفراز، پیروز و آبرومند بیرون آمد و در نقطه مقابل، آمریکا به عنوان یک دولت غیرقابل اعتماد، عهدشکن و زیاده خواه معرفی شد. از این منظر باید گفت در مذاکرات ایران و 1+5 آنکه پیروز شد ایران است و شکست و بدنامی به سراغ آمریکا آمد. برای آمریکا البته این بدنامی چیز تازه ای نیست. این واقعه، همان تعبیر امام خمینی را بار دیگر تأیید کرد که آمریکا را "شیطان بزرگ" دانستند. دولت آمریکا، علیرغم ژست ابرقدرتی دولتمردانش، در این مذاکرات نشان داد که تحت تأثیر صهیونیست ها و دلارهای نفتی بعضی قارون های منطقه خاورمیانه عربی قرار دارد و حاضر است به قیمت پشت پا زدن به تعهداتی که خود امضا کرده، حقارت و بدنامی را بپذیرد. این، ننگ در پرونده شخص اوباما و همکاران وی و دولت آمریکا به ثبت خواهد رسید و در تاریخ ماندگار خواهد شد. 6- ایستادگی اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی در برابر زیاده خواهی های آمریکا و سایر قدرت های غربی و تحمل مثال زدنی آنها در برابر فشارهای مخالفان داخلی و خارجی که بطور مستمر از بوق های تبلیغاتی خود به بمباران تبلیغاتی آنها پرداختند، واقعاً ستودنی است. به اعضاء گروه مذاکره کننده ایرانی، از صمیم قلب خسته نباشید می گوئیم، برای آنها در ادامه این راه توفیق الهی آرزو می کنیم و اعتقاد راسخ داریم که تلاش ها و مقاومت جانانه آنها در طول یکسال گذشته، به ویژه آنکه ملامت های داخلی را نیز تحمل کردند، نوعی "جهاد" محسوب می شود و از خدای قادر منان می خواهیم پاداش اخروی مجاهدان را به آنها عنایت فرماید. رسالت:موج روشنگری در جهان اسلام «موج روشنگری در جهان اسلام»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم سید مسعود علوی است که در آن می خوانید؛ 315 عالم اسلامی از 80 کشور جهان به همراه علمای بزرگ شیعه و سنی در ایران اسلامی با برگزاری یک کنگره عظیم که در تاریخ اسلام بی سابقه است موج جدیدی از روشنگری را در جهان اسلام پدید آورده اند، فردا آخرین روز برگزاری این کنگره عظیم است. «کنگره جهانی بررسی خطر جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» با حضور اندیشمندان و علمای جهان اسلام در قم برگزار شد. این کنگره صبح یک شنبه در مؤسسه امام کاظم (ع) آغاز شد و مراجع و مفتیان کشور های مختلف اعم از شیعه، اهل سنت و سایر فرق با هدف مقابله با تکفیر در این همایش شرکت کردند. آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی ریاست این کنگره را بر عهده داشت. آیت الله العظمی جعفر سبحانی نیز عهده دار دبیری علمی این کنگره بود. امروز قم مرکز بیداری و روشنگری جهان اسلام است و
همان گونه که ذکر شد دو تن از مراجع بزرگ شیعه که آثار قلمی آنها در فقه، اصول، کلام، فلسفه، تفسیر و تاریخ اسلام در ابعاد جهانی مطرح است بانی برپایی این کنگره عظیم بوده اند. مسلمانان در یک صد سال اخیر با رهبری علمای بزرگ،
نهضت های رهایی بخش در جهان اسلام را علیه استبداد و استکبار جهانی همراهی کردند. نتیجه این مبارزات، پنجه در پنجه کفر جهانی انداختن و رها شدن بلاد اسلامی از نفوذ دشمنان اسلام بوده است. ایران اسلامی همواره کانون الهام بخش نهضت های اسلامی بوده است. از 35 سال پیش تا کنون ملت ایران موفق شده است یک نظام الهی را با تکیه بر قرآن کریم با زعامت یکی از مراجع عظام تقلید و با همراهی دیگر عالمان و فرهیختگان، چه سنی و چه شیعه، در ایران اسلامی مستقر کند. ایران همیشه الهام بخش مبارزات رهایی بخش اسلامی بوده و به جریان های اسلامی اصیل در جهان اسلام کمک رسانده است. با ظهور انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی در مرزهای خود محصور شد و جلوی تعرضات و تصرفات ارضی آنها گرفته شد. امروز صهیونیست ها زیر ضربات حزب الله شیعی و حماس سنی، دست و پا می زنند و طعم تلخ شکست را در نبردهای 33 روزه، 22 روزه و 55 روزه، خوب چشیده اند. مسلمانان در جهان اسلام با موج بیداری، حکام مستبد و خودفروخته را یکی پس از دیگری از تخت به زیر کشانده اند. در عراق، لبنان، بحرین، افغانستان، لیبی، تونس، یمن، مصر و... جهانیان شاهد فروپاشی نظام های وابسته به غرب بودند. غرب به ویژه آمریکا برای جلوگیری از موج بیداری اسلامی، دست به کاری خطرناک و ضد بشری زد و جریان تکفیری را برای انحراف از مسیر انقلاب های اسلامی به وجود آورد. امروز جهان اسلام گرفتار پدیده تکفیر و تروریسم است. پشت این پدیده، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی، تمام قد ایستاده اند. مأموریت تکفیر، شکستن کمر مقاومت در منطقه و برگرداندن لوله های
تفنگ از رژیم صهیونیستی به سوی زن، مرد، کودک و جوان مسلمان در بلاد اسلامی است. آنها کار خود را از سوریه آغاز کردند و به عراق و دیگر کشورهای اسلامی بسط دادند. مأموریت جریان تکفیری آن است که یک چهره کریه و مشوه از اسلام به نمایش بگذارند که هیچ کس جرأت نکند بگوید مسلمان است. آنها چهره زیبای رسول الله (ص) و قرآن کریم را زشت ترسیم کرده اند تا کسی به سمت و سوی آموزه های آخرین پیامبر الهی نرود. آنها از همان تیره و تباری هستند که در مسجد کوفه، کار خود را با ترور شروع کردند و در کربلا با قتل عام اهل بیت پیامبر اسلام (ص) و بریدن سرهای مقدس آنان، اولین موجودیت پلید تاریخی خود را اعلام کردند.پدیده تکفیر، نه تنها در جهان اسلام، دین و آموزه های قرآنی را هدف قرار داده است، بلکه می خواهد جلوی پیشرفت دین در خارج از جهان اسلام را نیز بگیرد. آمریکایی ها با حمله به عراق و افغانستان، تخم «تکفیر» و «تروریسم» را کاشتند و امروز محصولات آن را می خواهند در جهان اسلام برداشت کنند. جنایات تکفیری ها در بلاد اسلامی نه تنها شیعه بلکه دیگر مذاهب اسلامی را هدف قرار داده است. تعداد علما و بزرگان اهل سنت که توسط این جریان تروریستی سر بریده شده یا توسط بمب و گلوله تکه تکه شده اند، اگر بیشتر از شیعه نباشد، کمتر نیست. پدیده تکفیر که امروز در قالب تئوری داعش، عملیاتی می شود، یک خدعه و نیرنگ برای مصادره دستاوردهای الهی مبارزات یکصد ساله مسلمانان در مقابله با استعمار است. اگر علمای اسلام دیر بجنبند از مسجد و محراب و مزار صحابه پیامبر، حتی مرقد پاک و منور رسول گرامی اسلام (ص) در مدینه چیزی باقی نخواهد ماند. آنها به کعبه هم رحم نخواهند کرد. سابقه به آتش کشیدن کعبه با منجنیق در دوره حکومت یزید ملعون، از خاطر تاریخ، زدودنی نیست.امروز جوانان عراق و سوریه سلاح به دست گرفته اند تا از شرف اسلام و حریم قرآن دفاع کنند. جهان اسلام در حال آمادگی و ایستادگی در برابر این پدیده شوم است. مسلمانان در این جهاد مقدس اجازه نخواهند داد دستاوردهای مبارزه با کفر جهانی توسط تکفیری ها مصادره شود. در این میان وظیفه علما در حفظ کیان اسلام و مرزهای فکری و علمی، خطیرتر از وظیفه جوانانی است که اکنون سلاح گرفته و با قصابی و بی رحمی تکفیری ها در جهان اسلام مبارزه می کنند. امروز قم، پرچم بیداری و روشنگری علیه پدیده تکفیر را برافراشته و مراجع عظام تقلید و اساتید حوزه های علمیه در سراسر کشور، با رشادت، گام در این راه مقدس نهاده اند و فردا باید در دیگر بلاد اسلامی نظیر همین کنگره ها برای تداوم بیداری و روشنگری برپا شود. بر اساس اطلاعات واصله، قرار است الازهر به طور جدی قدم در این طریق مقدس بگذارد و دومین چراغ روشنگری را برافروزد و سپس در هند، پاکستان، اندونزی، عراق، افغانستان، یمن و... این روشنگری با سرعت و شتاب بیشتری استمرار یابد. بدون شک کنگره جهانی بررسی خطر جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام، در قم به اجماع علمای جهان اسلام در زمینه ایستادگی در برابر پدیده شوم تکفیر، منجر خواهد شد و این یک نقطه عطف در پاسداشت اسلام و قرآن و عبور از پیچ بزرگ تاریخ معاصر است. ان شاء الله. قدس:بایسته های دولت برای خانه دار شدن مردم بایسته های دولت برای خانه دار شدن مردم»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم دکتر آرش اسلامی است که در آن می خوانید؛برای خروج از رکود در بخش مسکن که بشدت تحت تأثیر سیاستهای پولی و مالی قرار دارد، دولت با تحریک تقاضا درصدد ایجاد رونق در این بخش است . تحریک تقاضا نیز از طریق افزایش وام خرید صورت می گیرد، اما مشکل اینجاست که آیا مصرف کنندگان بدون مسکن، قدرت دریافت و پرداخت تسهیلات را دارند و یا اینکه مقدار وام چقدر در افزایش قدرت خرید افراد مؤثر خواهد بود؟ از سویی با توجه به لایحه خروج از تورم که در کارگروه مشترک دولت و مجلس تعدیل و تکمیل شده و در صحن مجلس در حال رسیدگی است، بخش مسکن به عنوان بخش مؤثر در چرخه اقتصادی لحاظ شده، در ضمن وزیر راه و شهرسازی درباره طرح افزایش وام خرید مسکن اعلام کرده است، گزینه مدنظر ما سپرده گذاری 25 تا 30 میلیونی متقاضیان در مدت سه سال در صندوقها و پرداخت سه برابر اصل سپرده در قالب وام خرید است. بررسی این طرح و تجزیه و تحلیل مدل مدنظر وزارت راه وشهرسازی نشان می دهد، وام جدید خرید مسکن از روزی که بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار موافقت خود را با طرح اعلام کنند، سه سال طول خواهد کشید تا به دست متقاضیان مصرفی بازار مسکن برسد، این در حالی است که قدرت وام 100 البته طولانی شدن دوره رکود سبب قفل شدن واحدهای تولید شده در دست انبوه سازان و فعالان حوزه ساخت مسکن می­ گردد، بنابراین فروش واحد مسکونی جدید و کسب نقدینگی برای ساخت واحد جدید دچار مشکل می شود و در نتیجه میزان تولید مسکن در کشور دچار افت شده و عرضه کاهش می یابد. از سوی دیگر افزایش میزان وام خرید، شاید در نگاه اول سبب افزایش قیمت شود، اما در بلندمدت به دلیل کمک به چرخه تولید مسکن و افزایش ساخت و ساز موجبات تعدیل و کنترل قیمتها را فراهم خواهد آورد . بنابراین اگر دولت درصدد برداشتن گامی به منظور تأمین مسکن مورد نیاز اقشار هدف است، با توجه به اینکه مسکن در کشور ما وابستگی و تأثیرپذیری مستقیمی از سیاستهای دولت در این حوزه دارد، لازم است میزان تسهیلات بانکی به گونه ای باشد که اثرگذاری لازم را برای تأمین منابع مالی مورد نیاز برای خرید یک واحد مسکونی داشته باشد. تصمیم گیری در خصوص تسهیلات مسکن نیاز به پیش بینی درباره وضعیت این حوزه دارد، اما آنچه پیش بینی را در بازار مسکن مشکل می کند، گستردگی عوامل تأثیرگذار است. عدم اطمینان در وضعیت این عوامل به گونه ای است که سبب پیش بینی های متنوع و گاه متناقض فعالان در خصوص قیمت مسکن می شود. در ماه های آینده مجموعه ای از عوامل اقتصادی و سیاسی بر رفتار قیمتها در بازار مسکن تأثیر می گذارد، از جمله اینکه در حال حاضر ۳۵ تا ۴۰ درصد صنعت کشور را صنایع ساختمانی تشکیل می دهد و رشد قیمت نهاده های تولید مسکن تأثیر مستقیمی بر تحریک قیمت مسکن از ناحیه افزایش هزینه های ساخت بر جا می گذارد؛ هرچند، طی ماه های اخیر این فشار تا حدودی تعدیل شده است، اما با این حال نباید فراموش کرد، تورم فشار هزینه با وقفه تخلیه می شود. ضمن اینکه افزایش دستمزدهای ساختمانی در سال آینده قطعی به نظر می رسد. به طور کلی می توان گفت، عامل تعدیل بازار مسکن، در سال جاری رکود طرف تقاضاست که دولت نیز درصدد افزایش قدرت از طریق افزایش وام است. بدیهی است بخشی از این رکود نیز به دلیل سیاستهای انقباضی دولت است که با افزایش نرخ سود بانکی، نقدینگی را در بانکها حبس کرده است . در هر صورت برای تحریک تقاضا افزایش وام مسکن ضرورت دارد، اما به دلیل نرخ سود بالا و اقساط سنگین که خارج از توان متقاضیان واقعی است، نیاز است دولت در کاهش نرخ سود و تقسیط بلند مدت تا 25 سال، متقاضیان را در خانه دار شدن کمک کند. سیاست روز:امتداد گفت وگوهای هسته ای تا تیر ۹۴ «امتداد گفت وگوهای هسته ای تا تیر ۹۴»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛اتفاق پیش بینی شده افتاد. تمدید گفت وگوهای هسته ای علیرغم این که همواره طرفین بر تمدید نکردن گفت وگوهای هسته ای اصرار داشتند، اما گفت وگوها تا ۱۰ تیرماه ۱۳۹۴ تمدید شد تا نخست اسفند ماه بر سر توافق سیاسی به نتیجه برسند و سپس فروردین ماه جزئیات مورد بررسی و احتمالاً توافق انجام شود. اکنون که بر سر «تمدید» توافق شده است، برخی مخالف این اتفاق هستند و برخی دیگر موافق آن و هر کدام هم دلایلی برای خود دارند. شاید این دلایل که از هر طرف مطرح می شود، منطقی و درست باشد. اما فرآیند گفت وگوهای هسته ای ایران و ۱+۵ که ۱۲ سال است ادامه دارد، در این یکسال گذشته یعنی از ۳ آذر ۱۳۹۲ تا ۳ آذر ۱۳۹۳ به گونه ای دیگر بود. روش گفت وگوها تغییر کرد و هدف این بود که در یک پروسه زمانی مشخص نتیجه مطلوب و یک توافق جامع به دست آید. تلاش های بسیاری شد و گفت وگوهای طولانی و حساسی بر سر موضوع هسته ای ایران با ۱+۵ انجام شد. بیم و امیدهایی در افکار عمومی شکل گرفته بود و همگان به سوم آذر ۹۳ چشم دوخته بودند. اما آنچه اکنون مطرح است و باید مورد توجه قرار گیرد، این است که آیا پس از گذشت ۱۲ سال از آغاز گفت وگوهای هسته ای ایران و غرب باز هم نیازمند گفت وگوهای هسته ای هستیم؟
این تمدید که روز گذشته درباره آن تصمیم گرفته شد به نفع کدام یک از طرفین است؟
شاید بتوان در پاسخ به این پرسش، گفت که به نفع دو طرف بوده است. هم ایران از تمدید گفت وگوها سود می برد و هم آمریکا. اما آیا می توان گفت که آمریکا با تمدید گفت وگوهای هسته ای از شکستی که با یک توافق با ایران متحمل می شد، گریخت؟! آمریکا با فشارهایی که از راه های گوناگون از جمله باز کردن پای کشورهای مرتجع عربی منطقه مانند عربستان سعودی به گفت وگوهای هسته ای وارد کرد، ابزارهایی را مورد استفاده قرار داد تا بتواند با خرید زمان، به سناریوی تمدید مذاکرات دست یابد. امید آمریکا به این است که شاید در مدت زمان تعیین شده، برای تمدید گفت وگوها بتواند با ابزارهای تازه ای که ایجاد کرده و خواهد کرد، فشارهای سیاسی و اقتصادی را علیه ایران افزایش داده و به نتیجه مطلوب خود دست یابد. توافق غرب برای آمریکایی ها توافقی است که با برچیدن هر آنچه که واشنگتن خواهان آن است، به نتیجه برسد. برای رسیدن به چنین نتیجه ای نیاز به زمان دارد. امتداد مذاکرات هسته ای برای آمریکایی ها ضرری ندارد، اما اگر برای ایران زیان هم نداشته باشد، سودی هم در پی نخواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران بارها بر خطوط قرمز خود تأکید کرده است و آنها را چه از سوی مقامات ارشد کشورمان و چه از سوی مذاکر ه کنندگان هسته ای به طرف مقابل گفته است. ۱ـ ۱۹۰ هزار سو ظرفیت غنی سازی
۲ـ تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هسته ای
۳ـ ادامه تحقیق و توسعه علوم هسته ای
۴ـ عادی شدن روابط ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی
۵ـ لغو همه تحریم ها و نه تعلیق اکنون در برخی از آن موارد جمهوری اسلامی ایران به فعالیت های خود ادامه می دهد، جمهوری اسلامی در راه تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هسته ای گام نهاده و قراردادهای تازه ای برای ساخت نیروگاه های هسته ای با روسیه بسته است. تحقیق و توسعه علوم هسته ای همچنان ادامه دارد و تعطیل بردار نیست و برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو ظرفیت غنی سازی خود هم برنامه هایی دارد تا بتواند سوخت مورد نیاز نیروگاه های هسته ای خود را تأمین کند. اما پس از گذشت یکسال گفت وگوهای طولانی که طول و عرض آن زیاد است، تحریم ها لغو نشده است و همچنان هم قرار نیست لغو شود، روابط ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی هم هنوز عادی نشده چون تابع نتایج گفت وگوهای هسته ای ایران و ۱+۵ است و آمریکا و رژیم صهیونیستی در این روند بی تأثیر نیستند. آمریکا در واقع اعتقاد به توافق هسته ای با جمهوری اسلامی ایران ندارد، مقامات این کشور گرچه در ظاهر در رسانه های خود اعلام می کنند، خواهان توافق هستند، اما هیچگاه برای رسیدن به چنین نتیجه ای گام برنداشتند. گام های آنها برای توافق نکردن بوده است، آن هم به گونه ای که ایران مقصر اصلی به توافق نرسیدن شناخته شود.
گرچه ایران تمایلی به تمدید توافق نداشت، اما علیرغم میل باطنی، برای گرفتن بهانه از آمریکا، این تمدید را پذیرفت. گفت وگوهای هسته ای ایران و ۱+۵ از منظر آمریکایی ها دو وجه دارد، کاخ سفید از یک سو خواهان توافق است، اما توافقی که با تسلیم ایران همراه باشد و از سوی دیگر به دنبال توافق نیست تا بتواند تبعات منفی این به توافق نرسیدن را به گردن ایران بیندازند. تصور کنید اگر یک توافق جامع میان ایران و ۱+۵ که با محوریت آمریکا به گفت وگو نشسته اند، انجام شود، علیرغم همه تبلیغات گسترده رسانه ای غرب، که خواهد گفت، ایران را مهار کردیم و تهران تن به خواسته های ما داد، اما افکار عمومی آگاه دنیا باز هم اعتقاد خواهد داشت که آن اقتدار و هیمنه آمریکایی از هم پاشید و آن جاه طلبی کاخ سفید از بین رفت. این تمدید نه شکست بود نه پیروزی، هر آنچه که در روند گفت وگوهای هسته ای اتفاق افتاده است، قطعاً و یقینا زیر ذره بین مردم کشورمان و به ویژه زیرنظر مقام معظم رهبری قرار دارد. تاکنون از آن خط قرمزهای اعلامی رهبر معظم انقلاب تخطی نشده است و تا زمانی هم که چنین اتفاقی نیفتاده است، همگان باید تلاش داشته باشیم در همین مسیر گام برداریم. از بابت گفت وگوهای هسته ای با وجود رهبری نظام و مردم کشورمان نگرانی وجود ندارد و هرگاه لازم بوده است، راهنمایی ها و اتخاذ مواضع حضرت آیت الله خامنه ای باعث شده است، تا طرف مقابل با چالش های جدی روبرو شود. اما در همین زمان هفت ماهه، چه می توان کرد؟ همانگونه که پیش بینی می شود نتایج این گفت وگوها در پایان ۷ ماه تمدید، چه خواهد بود، مؤلفه های بازدارنده باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. تأکید بر اقتصاد مقاومتی و قطع وابستگی به اقتصاد نفتی مهمترین اقداماتی است که جمهوری اسلامی ایران باید به آنها اهتمام داشته باشد. از بابت عامل بازدارنده مهم و حساس اقتدار نظامی و دفاعی هیچ نگرانی وجود ندارد، چون نیروهای مسلح ایران اسلامی با استعداد بسیار بالا آماده دفاع و حتی تهاجم به دشمن هستند و این توانایی در نیروهای مسلح دیده می شود تا بتوانند منافع دشمنان را فراتر از مرزها هدف قرار دهند و این به طرف مقابل هم اثبات شده است. اما اگر قرار است، که البته چنین است که مذاکرات تمدید شود، آمریکا باید از محوریت گفت وگوهای هسته ای خارج شود. در این یکسال روی گفت وگوهای ایران بیشتر با آمریکا بوده است، در میان کشورهای عضو گروه ۱+۵ ، کشورهای قدرتمند تأثیرگذار دیگری از جمله روسیه و چین هم وجود دارند که می توانند، نقش اساسی و حساس خود را در گفت وگوهای هسته ای ایفا کنند. اگر این خبر درست باشد که روسیه قصد دارد به طور یکجانبه، تحریم های آمریکا علیه ایران را لغو کرده و چین را نیز به این اقدام تشویق کند، چنین امری می تواند فشار زیادی را بر آمریکا وارد کند. و سخن آخر این که در جریان گفت گوهای هسته ای که قرار است هفت ماه دیگر تمدید شود، دور اندیشی، آینده نگری و احتمالات را باید در نظر داشت تا دچار اشتباه محاسباتی نشد. وطن امروز:پس صحنه وین «پس صحنه وین»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم مهدی محمدی است که در آن می خوانید؛ مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 تقریبا بدون نتیجه پایان یافت. دو طرف نه توانستند به یک تفاهم سیاسی کلی برسند و نه نهایی کردن جزئیات توافق نهایی امکانپذیر شد. تنها چیزی که اجمالا می دانیم رخ داده این است که دو طرف برای زمانی حدود 7 ماه مذاکرات را در قالب یک توافق موقت جدید تمدید کرده اند. مهم ترین بخش مساله، یعنی بده بستانی که منجر به یک توافق موقت جدید شده، مبهم است. در حالی که می دانیم مذاکرات در روزها و ساعت های آخر - بویژه در روزهای یکشنبه و دوشنبه - به نقطه ای بسیار حساس رسیده بود، عدم توافق نشان دهنده آن است که ایده های روی میز به اندازه کافی «تمام کننده» نبوده است. برخی خبرها حکایت از آن دارد که اتفاقات مهمی در روز آخر رخ داده و همین اتفافات بوده که راه را برای تمدید مذاکرات باز کرده است. در دو روز آخر، تمرکز طرفین بر این بود که به جای رسیدن به توافق نهایی، روی یک چارچوب که شامل یک سلسله اصول کلی باشد تفاهم کنند. ظهر روز دوشنبه معلوم شد که توافق روی چنین چارچوبی هم ممکن نخواهد بود، چرا که درباره کلیات موضوعاتی مانند غنی سازی، تحریم ها، بازرسی ها، فردو و اراک جمع بندی مشترکی وجود نداشته است. راه حلی که دو طرف در نهایت به آن رسیده اند، این است که چارچوب را باز هم کلی تر کنند و بر سر یک چارچوب زمان بندی که می گوید باید تا اسفندماه توافق اصلی و تا تیرماه آینده ضمائم آن را نهایی کنند، تفاهم کنند. این تاکتیک مذاکراتی 2 هدف اصلی داشته است: 1- پوشاندن این موضوع که مذاکرات به دلیل زیاده خواهی آمریکا در واقع شکست خورده است.
2- بازگشت ناپذیر کردن روند آینده برای دوطرف به گونه ای که مجبور باشند تا ماه مارس درباره کلیات مساله تفاهم کنند و تا ژوئیه به یک متن مشروح قابل اجرا برسند. اما ناظرانی که روند را تعقیب کرده اند، در این باره تردید کمی دارند که با موضع فعلی آمریک�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن