واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: اگر دنبال توافق هستيم، دنبال توافق نباشيم
دولت فعلي آمريکا در ساختار حاکميتي اين کشور در موضع و شرايطي نيست که تصميم مهم پذيرش ايران داراي فناوري صلح آميز هسته اي را به تنهايي بگيرد چرا که نه تنها جمهوريخواهان در کنگره آمريکا راي اکثريت را دارند بلکه بسياري از دموکرات ها نيز حاضر نيستند روي اسب باخته اوباما شرط بندي کنند
کد خبر: ۴۵۲۴۲۲
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۵ - 25 November 2014
محمدسعيد احديان در یادداشت روز خراسان نوشت:
توافق صورت گرفته بر سر تمديد که به نحوي در تعليق ماندن محسوب مي شود را مي توان فرصتي براي دو طرف ايران و آمريکا دانست که البته فرصت براي آمريکا در صورتي ايجاد مي شود که ما از فرصت مان استفاده نکنيم. فرصتي که براي آمريکا در صورت عدم اقدام مناسب ما ممکن است ايجاد شود اين است که بتواند فضاي منفي جهاني عليه خودش به عنوان عامل بن بست در مذاکرات وين را اصلاح کند و خود را از بازنده بودن به برنده بازي «مقصرسازي» تبديل کند.
اما براي اينکه بدانيم فرصت بدست آمده براي ايران چيست و چگونه قابل استفاده است بهتر است خوشبيني را کنار بگذاريم و کمي واقع بين باشيم. واقعيت اين است که در وين آمريکايي ها خلاف آنچه آقاي کري گفت هيچ بحث فني را براي رسيدن به راه حلي مرضي الطرفين مطرح نکردند و در قبال پيشنهادهاي خلاقانه و متعدد ايران فقط اعلام موضع مي کردند و براساس تحليل نادرست خود که فکر مي کردند ايران تحت تاثير تحريم ها انعطاف هاي زيادي از خود نشان داده است، منتظر تغيير موضع ايران در دقيقه 90 بودند و وقتي ايستادگي مقتدرانه و عزتمندانه آقاي ظريف و تيم هسته اي را به نمايندگي از مردم ايران ديدند مجبور شدند براي جلوگيري از شکست رسمي مذاکراتي که مقصرش آن ها تلقي مي شدند، پيشنهاد تمديد مذاکرات را بدهند مفهوم اين واقعيت که نبايد آن را ناديده گرفت اين است که راه هاي فني براي رفع دغدغه هاي آمريکا براي جلوگيري از فعاليت نظامي هسته اي ايران نه تنها وجود داشت بلکه پيش از اين بر سر جزئيات آن تفاهم نيز شده بود، اما آمريکايي ها نشان دادند که اراده سياسي براي آن را ندارند.
نبود اين اراده سياسي به عنوان مهمترين واقعيت نيز نتيجه چند واقعيت ديگر است. از تضادهاي منافع استراتژيک بين ايران و آمريکا بر سر نظم نوين جهاني و خط قرمز بودن اسرائيل براي دولتمردان آمريکا که بگذريم اما نمي توانيم اين واقعيت روشن را نبينيم که دولت فعلي آمريکا در ساختار حاکميتي اين کشور در موضع و شرايطي نيست که تصميم مهم پذيرش ايران داراي فناوري صلح آميز هسته اي را به تنهايي بگيرد چرا که نه تنها جمهوريخواهان در کنگره آمريکا راي اکثريت را دارند بلکه بسياري از دموکرات ها نيز حاضر نيستند روي اسب باخته اوباما شرط بندي کنند و حتي فراتر از آن هنگامي که در بحبوحه مذاکرات وين اوباما ناگهان از ابلاغيه خود براي قانوني کردن زندگي مهاجران در آمريکا رونمايي کرد بايد اين واقعيت را نيز ببينيم که اوباما نيز ديگر بنا ندارد مساله هسته اي ايران را محور چالش خود با جمهوري خواهان قرار دهد چرا که محل نزاع اصلي اش را جايي تعريف کرده است که ميليون ها راي براي دموکرات ها در ايالت هاي حساس به ارمغان خواهد آورد، بي آنکه لابي آيپک را عصباني کند و هم حزبي هاي ناراضي اش را بيشتر برنجاند.
همه اين واقعيت ها و برخي واقعيت هاي ديگر ما را به راهبردي مهم مي رساند و آن اين است که: «اگر دنبال توافق هستيم، دنبال توافق نباشيم»
اين راهبرد که پيش از اين نيز با ادبياتي ديگر بارها بر اساس الگوي «بازي بزدل» به عنوان يکي از الگوهاي «تئوري بازي ها» ارائه شده بود، هدف خود را به نتيجه رساندن مذاکرات و رسيدن به توافق خوب تعريف مي کند. براين اساس در شرايطي که طرف مقابل به دنبال توافق «حاصل جمع صفر» (منظور توافق برد باخت) است، براي اينکه او را راضي به توافق حاصل جمع غير صفر کنيم ناچاريم اولا هزينه هاي عدم توافق متوازن را براي او زياد و براي خود کم کنيم و ثانيا تصويري از خود ارائه دهيم که براساس آن طرف مقابل اطمينان حاصل کند ما حاضر به پرداخت هر هزينه اي هستيم اما حاضر به عقب نشيني از مواضع اصولي مان نيستيم. در اين صورت طرف مقابل (نه فقط دولت اوباما بلکه حتي حاکميت آمريکا) مجبور خواهد شد به توافقي متوازن راضي شود.
اتفاق دوم يعني ارائه تصويري محکم و حاضر به ايستادگي در مذاکرات وين صورت گرفت و اشتباه برداشت آمريکايي ها که در نتيجه نرمش هاي منطقي، برخي خوشبيني ها و برخي اشتباهات صورت گرفته بود تا حد زيادي جبران شد و فقط بايد آن را در اين مدت حفظ و تقويت کرد اما اتفاق اول يعني کم کردن هزينه براي ما و بالا بردن هزينه براي طرف مقابل در صورت عدم توافق همان اقدامي است که بايد از فرصت به دست آمده براي رسيدنش حداکثر بهره را برد و مهمترينش در پيش گرفتن راه هايي براي کم تاثيرکردن تحريم ها و نشان دادن اين مساله به طرف مقابل است که ما بناداريم اقتصادمان را با وجود تحريم ها مديريت کنيم فقط در اين صورت است که آمريکا هنگامي که از کارکرد چماق تحريم ها نااميد شود مجبور به پذيرش توافقي خوب مي شود.
براي اين مهم يعني کم اثر کردن تحريم ها و ارائه تصوير کشوري آماده ايستادگي راهبردهاي عملياتي در دسترسي وجود دارد که در مجالي ديگر ارائه مي شود اما تجربه اين يکسال و عدم تلاش دولت در اين زمينه ها نشان داده است که پيش فرض اجرايي شدن اين راهبردها اين است که تيم هسته اي، تيم اقتصادي و در راس آن ها آقاي رئيس جمهور واقع بينانه به موضوع نگاه کرده و از توافق «صرفا بامذاکره پشت ميزها» قطع اميد کنند و همه همت خود را براي تقويت قدرت چانه زني در «خارج از ميز مذاکرات» صرف کنند و حداقل تا مدتي «اگر دنبال توافق هستند، دنبال توافق نباشند»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]