واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بازگشت یا اقناع یار دیرین؛ قطر و همپیمانی دوباره
رمزگشایی از بازگشت دوباره قطر به حلقه شیوخ
این کشورها که پیشتر حامی گروههای تروریستی در منطقه بودند و هر کدام به نحو خاصی از کمکهای مالی، اطلاعاتی، نظامی و لجستیک برای در محاق قرار دادن رهبران عراق و سوریه دریغ نمیکردند، در زمان تغییر بازی سیاسی از همیاری به مقابله، و از اتحاد به کشمکش و تضاد روی آوردند.
سه کشور عربی گویا یاد رفیق دیرینه کرده و این بار از بازگشت سفرایشان به قطر و عادیسازی روابط سخن میگویند. کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین که به سرکردگی عربستان سعودی بر سر برخی از مسائل منطقهای با قطر دچار تضاد شده بودند، ۸ ماه پیش سفرای خود را از این کشور فراخواندند و از قطع روابط دوستانه در صورت ادامه مواضع قطر خبر دادند. آن ها همچنین پس از اخراج دیپلماتهای قطری و کارمندان رسانههای مورد حمایت آن کشور، نسبت به احتمال در خطر قرار گرفتن همکاریهای اقتصادی و امنیتی میان این کشورها با قطر هشدار دادند. حال، زمزمههایی از ملحق شدن قطر به جمع کشورهای عرب محافظهکار، باوجود وجود اختلافات اساسی به گوش میرسد. فهم چرایی این گرایش بدون یادآوری دلیل رنجش و جدایی امکانپذیر نیست. محافظهکاری ریشه اصلی اختلاف با قطر پیشتر، مسئله اصلی در تضاد امیرنشینهای خلیج فارس، حمایت یا عدم حمایت از گروه اخوان المسلمین در مصر بود. عربستان سعودی که در زمان قدرتگیری اخوان المسلمین احساس میکرد که موقعیت برادر بزرگتری در خطر قرار گرفته است و ممکن است مردم عربستان نیز از اخوان المسلمین تاثیر انقلابی بپذیرند، با رهبر این گروه محمد مرسی دچار تنش شد. محمد مرسی برخلاف رهبران عربستان سعودی مشی تندروانه در مسائل منطقهای نداشت. وی به ایران سفر کرد و روابط خود را با ترکیه و ایران را افزایش داد. رویهای که از نظر قطر که در چند سال اخیر به نوگرایی نسبی روی آورده است، مورد قبول واقع شد؛ ولی این رویه چندان به مذاق عربستان سعودی و همپیمانان وابستهتر این کشور یعنی بحرین و امارات متحده عربی خوش نیامد. بدین ترتیب، در اولین فرصت پس از کودتا بر علیه مرسی، از جانشین وی-السیسی حمایت کرده و مشروعیت وی را به رسمیت شناختند. مسئلهای که بیش از پیش قطر را در برابر این کشورها قرار داد[۱]. طبیعی است که در کنار اقناع قطر به همکاری اهداف دیگری از جمله موازنه قدرت با ایران نیز مد نظر میباشد اختلافات در حمایت از گروههای مختلف مخالف بشار اسد در سوریه به تضاد قطر و این کشورها افزود. کشورهای سهگانه ادعا کردند که قطر با حمایت از اخوان المسلمین امنیت داخلی این کشورها را به مخاطره انداخته است. از نظر رهبران این کشورها، قطر با استفاده از نفوذ ایدئولوژیک اخوان المسلمین در کشورهای مذکور، لیبی، تونس و فلسطین به یارگیری و افزایش نفوذ پرداخته است و اخیراً به طور ضمنی از سخنرانی برخی از رهبران حزبی اخوان المسلمین علیه مقامات امارات متحده عربی حمایت کرده است. در واقع محافظهکاری ریشه اصلی مخالفت با قطر و طرد این کشور از سوی شورای همکاری خلیج فارس بود. چرایی صفآرایی شیوخ خلیج فارس برای همپیمانی با این وجود، تغییرات چشمگیری در این روند اتفاق افتاد. اگر پیشتر سئوال این بود که ریشه اختلافات شورای همکاری خلیج فارس در چیست؟[۲]، اکنون چرایی و چگونگی صفآرایی مجدد این کشورها برای اتحاد محل سئوال است. بر این اساس، اخیراً شورای همکاری خلیج فارس برای تصمیمگیری و حل اختلافها در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نشستی اضطراری تشکیل داده بود و تصمیم برای بازگرداندن سفرا در انتهای این نشست اعلام شد. بعد از گفتوگوهای بسیار و ماهها فشار سیاسی، قطر اخیراً حاضر شد اعضای ارشد اخوان المسلمین در دوحه را وادار به ترک این کشور کند. البته، دست آشکار ایالات متحده آمریکا در اتحاد مجدد این چهار کشور عربی به خوبی پیداست. این کشورها که پیشتر حامی گروههای تروریستی در منطقه بودند و هر کدام به نحو خاصی از کمکهای مالی، اطلاعاتی، نظامی و لجستیک برای در محاق قرار دادن رهبران عراق و سوریه دریغ نمیکردند، در زمان تغییر بازی سیاسی از همیاری به مقابله، و از اتحاد به کشمکش و تضاد روی آوردند. بازیگری ناظر و برتر آن ها را به مقابله با داعش فراخواند؛ زیرا منافع وی در اربیل و منطقه کردنشین در خطر قرار گرفته بود. اینک این عربستان سعودی، امارات، بحرین و قطر در جریان دیگر رود و در ائتلافی نظامی تحت رهبری آمریکا علیه داعش مشارکت دارند، هرچند که محافظهکاری عربی نیز نقشی موازی بازی میکند. دلایل اتحاد جدید کشورهای چهارگانه طی ماه جاری خبرگزاری آسوشیتدپرس اعلام کرده بود که مذاکرات محرمانهای با شرکت مصر، عربستان کویت و امارات برای مقابله با اسلامگرایان افراطی و مقابله و موازنه با ایران در جریان است. آسوشیتدپرس مذاکرات چهار کشور عربی یادشده را بیانگر مقاومت و ادعای جدید منابع قدرت سنی خاورمیانه میداند که دولتهایشان – پس از سه سال ناآرامی به دنبال “بهار عربی” در تمام منطقه- به طور فزاینده با خطر جنبشهای سیاسی و شبه نظامیان اسلامگرا روبهرو بودهاند. این کشورها از نظر رسانهای همواره از قطر و شبکه الجزیره احساس خطر میکردند. این پیمان که مقابله با داعش را در بر نمیگیرد به شکل صریحی از حفظ وضع موجود و محافظهکاری عربی شیوخ خلیج فارس بر میآید. طبیعی است که در کنار اقناع قطر به همکاری اهداف دیگری از جمله موازنه قدرت با ایران نیز مد نظر میباشد. در این راستا، مقامهای ارشد مصر به آسوشیتدپرس اعلام کردند که دو کشور را به عنوان خطر بالقوه در برابر این پیمان میبینند: “لیبی که شبهنظامیان اسلامگرا در چند شهر آن حکمرانی میکنند و یمن که شورشیان شیعی حوثی، که مظنون به داشتن رابطه با ایران هستند، کنترل پایتخت آن را در دست دارند”. پی نوشت: [1] مصر نیز پس از این سه کشور سفیر خود را از دوحه فراخواند بود و عملا به تعلیق روابط دیپلماتیک دو کشور که مدت کوتاهی پس از سقوط حکومت محمد مرسی روی داد، رسمیت بخشیده بود. [۲] هایپرلینک به این مطلب: http://www.rasad.org/%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%AF/ مسعود فتحیپور رصد
93/09/04 - 06:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]