واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نقدی بر رویکرد فرهنگی نهادهای دولتی
بخش اجتماعیشوربختانه؛ یکی از رخدادهای آرام و خزنده ای که در عرصه فرهنگی کشور به طور عام و مساله حجاب به طور خاص نمایان شده، کنار زدن و به حاشیه راندن رویکرد خلوصگرا به دین به نفع رویکردهای متساهلانه ای است که پذیرش مردمی دارند. شاید اصل اتفاق چندان خطیر نباشد، آنچه نگران کننده است، جایگزینی نگاه متساهلانه به جای دین و تبدیل نگاه خالصانه به تحجر و جمود است.برای فهم بهتر ناگزیر از ذکر مثال هستیم. در شرع مقدس اسلام آرایش زن برای غیر شوهر جایز نیست. از همین رو در ابلاغی به کلیه مجریان و بازیگران خانم صداوسیما هرگونه آرایش ممنوع می گردد. اما شبکه های ماهواره ای رقیب صداوسیما از آرایش ها و پوشش های نامناسب به عنوان یکی از ابزارهای جلب مخاطب استفاده می کنند و به مرور از مخاطب صداوسیما می کاهند، از سوی دیگر تقاضاهای مردمی و بعضا تقاضای احتمالی مجریان و بازیگران، مدیران صداوسیما را به جایز نمودن میزان اندکی از آرایش و تغییر ملایمی در پوشش برای تامین رضایت مردم و یا جلب بیشتر آنان سوق می دهد و این میزان اندک آرام آرام بیشتر می شود.یکی از رخدادهای آرام و خزنده ای که در عرصه فرهنگی کشور به طور عام و مساله حجاب به طور خاص نمایان شده، کنار زدن و به حاشیه راندن رویکرد خلوصگرا به دین به نفع رویکردهای متساهلانه ای است که پذیرش مردمی دارند. علاوه بر این خانواده های مذهبی که پای ماهواره و... را به منزل باز نکرده اند، با اطمینان و اعتماد فرزندان خود را پای گیرنده های تلویزیونی می گذارند، در حالی که قرائت متساهلانه و غیرخالصی از دین از سوی صداوسیمای اسلامی یک دولت اسلامی عرضه می گردد، روندی که می توان عنوانِ خودمتناقضِ "عرفی سازی اسلامی!" را برای آن برگزید. اگر رویکرد "عرفی سازی اسلامی" به شیوه ای که اکنون اعمال می شود، ادامه یابد، ناخواسته دینی التقاطی به نام دین راستین از سوی دولت اسلامی در جامعه رواج می یابد. به قول حافظ شیرین سخن:از آن افیون که ساقی در میافکند / حریفان را نه سر ماند نه دستار...بیا و حال اهل درد بشنو / به لفظ اندک و معنی بسیاربت چینی عدوی دین و دلهاست / خداوندا دل و دینم نگه داراز سوی دیگر صداوسیما نیز نمی تواند فقط مطابق با معیار خالص دینی تولید برنامه نماید، چرا که در این صورت بخش عمده ای از مردم از این رسانه فاصله گرفته و به سوی دیگر رسانه هایی سوق می یابند که مضرات کثیره آنها بر کسی پوشیده نیست... از همین روست که همواره در جدال خلوص و مصلحت، این مصلحت بوده که غلبه یافته است. این روند را در مورد بسیاری از رویه های فرهنگی از ابتدای انقلاب تاکنون همچون نوع پوشش و آرایش مجریان و بازیگران، موسیقی، ورزش و.. شاهد بوده ایم.در این میان استثنایی وجود دارد که در طول این سالهای بخوبی توانسته معضل میان خلوص دینی و پذیرش مردمی را حل سازد و آن رادیو معارف است. رادیو معارف به معنای دقیق کلمه خلوص دینی را عمل می کند و از آن جمله فتوای بسیاری از مراجع که موسیقی را جایز نمی دانند اما عرصه را بر گرایش های متساهلانه دینی که در رادیو پیام یا جوان عرضه می شوند تنگ نکرده است. مخاطب رادیو معارف هیچ گاه گرفتار آفتِ کاستن تدریجی از دین و خلوص بَری دینی نمی شود از سوی دیگر شبکه های دیگر نیز بدون آنکه محرمات قطعی دینی را تحریم کنند به جذب مخاطب پرداخته و مصلحت را محقق می سازند.بایسته است نهادهای سیاست گذار فرهنگی کشور، سیاست های ناظر به فرهنگ را به نحو دوگانه ای تدوین کنند، تا بتوانند هم خلوص دینی را برای کسانی که می خواهند، محقق سازند و هم پذیرش مردمی و مصلحت را برای عده بیشتری که گرچه دیندار هستند اما به هر دلیل حساسیت دینی کمتری دارند. بزرگترین مزیت این رویکرد آن است که این نهادها به حکم ضرورتهای سیاسی، و اقتضای جذب مخاطب، رویکردهای خالص را فدای رویکردهای متساهلانه دینی نخواهند کرد.دکتر حمید نساج/گروه جامعه و ارتباطاتتنظیم:سعید آقازاده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 408]