واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
اقدام هولناک پسر شیطان صفت با مادر و خواهر جوانش پسری جوان که متهم است مادر و خواهر نوجوانش را به قتل رسانده، با رضایت اولیایدم از قصاص نجات یافت اما دادستانی برای او درخواست مجازات کرد.
پسری جوان در یکی از روزهای دی سال90 هراسان به خیابان دوید و از همسایهها کمک خواست. او که بهشدت گریه میکرد به همسایهها گفت وقتی وارد خانه شده اجساد مادر و خواهرش را دیده که سر از تنشان جدا شده بود. ماموران پلیس بعد از اطلاع از این واقعه در محل حاضر شدند و اجساد را به دستور بازپرس به پزشکیقانونی انتقال دادند. سپس کامبیز -پسر 19ساله- مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: «بیرون بودم وقتی برگشتم اجساد را پیدا کردم اصلا نمیدانم موضوع چیست و چرا این اتفاق افتاده است.» هرچند کامبیز همهچیز را انکار میکرد اما وضعیتی که او هنگام مواجهه با ماموران داشت ظن بازپرس را برانگیخت، چراکه لباسهای کامبیز و دستانش بهطور گستردهای خونآلود بود و نشان میداد او با کسی درگیر شده و خونآلودبودن بهدلیل کشف اجساد و دستزدن به آنها نیست. همچنین مشخص شد کامبیز از مدتها قبل با مادرش درگیری شدیدی داشته. به این ترتیب ماموران، کامبیز را بازداشت کردند. او به قتل مادر و خواهر نوجوانش اعتراف کرد و گفت: «با مادرم درگیری شدیدی داشتم. روز حادثه وقتی از خرید به خانه برگشت چون در خانه بودم جروبحث شدیدی با من کرد. خیلی عصبانی شدم، اول مشتی به سر مادرم کوبیدم و او به زمین افتاد. خواهرم با دیدن این صحنه خیلی ترسید و جیغ کشید چون شاهد کاری بود که انجام داده بودم به سمتش رفتم که او را هم بکشم خواهرم به من التماس کرد و خواست او را نکشم اما مجبور بودم شاهد را از بین ببرم. بعد از اینکه خواهرم را هم کشتم چاقو برداشتم و سر آنها را از تنشان جدا کردم تا اینطوری نشان دهم که شخصی به خانه حمله کرده است.» متهم گفت: «من عصبی بودم و مادرم مرتب برایم تعیینتکلیف میکرد همین هم باعث اختلاف ما بود.» کیفرخواست علیه متهم بعد از اینکه تحقیقات در مرحله دادسرا به پایان رسید صادر و شعبه 113 دادگاه کیفری بهعنوان شعبه رسیدگیکننده انتخاب شد. روز محاکمه وقتی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست را علیه متهم خواند، اولیایدم که پدر متهم و مادربزرگ او بودند بهعنوان ولیدم در جایگاه حاضر شدند و درخواست قصاص کردند. سپس نوبت به کامبیز رسید. او اتهام قتل مادر و خواهرش را رد کرد و گفت: «با اینکه با مادرم اختلاف داشتم اما او را دوست داشتم و نمیخواستم بمیرد. وقتی وارد خانه شدم اجساد آنها را پیدا کردم. قتل کار من نبود اما در دادسرا هرچه گفتند من نوشتم و این شد که متهم به قتل عزیزانم شدم.» با اینکه متهم قتلها را انکار کرد اما رای بر دوبار قصاص با پرداخت تفاضل دیه صادر شد. حکم صادره مورد اعتراض متهم قرار گرفت و با رد این اعتراض در دیوانعالی کشور دوبار قصاص مورد تایید قرار گرفت. در حالیکه پرونده برای اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شده بود، مادربزرگ و پدر متهم اعلام گذشت کردند. متهم روز گذشته برای دومینمرتبه در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. نماینده دادستان بعد از اینکه کیفرخواست را خواند، اعلام کرد: «با توجه به اینکه متهم بهلحاظ جنبه خصوصی جرم رضایت گرفته اما بیم تجری و ارتکاب مجدد جرم وجود دارد بنابراین از طرف دادستان تهران درخواست رسیدگی بهلحاظ جنبه عمومی جرم را دارم.» سپس پدر متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: «من سعی کردم زندگی درستی داشته باشم و لقمه حرامی سر سفرهای که بچههایم مینشینند نیاورم. اصلا باورم نمیشود این اتفاق افتاده است ضمن اینکه به این اقناع نرسیدهام که قتلها توسط پسرم انجام شده است.» این مرد اختلاف همسر و فرزندش را تایید کرد و گفت: «آنها همیشه با هم جروبحث داشتند. کامبیز سرباز فراری بود، درس هم نمیخواند به همین دلیل هم همسرم با او مشکل داشت و به او میگفت باید تکلیف خودت را روشن کنی. برایم قابل درک نیست که پسرم این کار را کرده باشد. من دوفرزند داشتم. همسر و دخترم که کشته شدند و تنها کسی که برایم مانده کامبیز است. اگر او هم اعدام شود دیگر کسی را ندارم به همینخاطر هم گذشت میکنم.» سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او یکبار دیگر اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من خواهر و مادرم را نکشتم البته همانطور که پدرم گفت با مادرم اختلافاتی داشتیم اما این اختلافات در حدی نبود که بخواهم او را بکشم. ضمن اینکه هیچکدام از بازجوییها به دستخط خودم نیست و اعتبار ندارد. ماموران خودشان مینوشتند و من امضا میکردم.» متهم درباره اعترافات قبلیاش گفت: «هیچکدام از آن اعترافات را قبول ندارم. در این سالها که زندان بودم خیلی چیزها را از دست دادم و نمیخواهم زندگیام بیشتر از این تباه شود. اگر فکر میکنید برای جامعه خطرناک هستم من را بهصورت مشروط آزاد کنید تا اگر مرتکب جرم شدم دوباره بازداشت شوم.» قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
پنجشنبه 29 آبان 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]