تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830150061




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دو جوان لجباز در خیابان توجه همه را به خود جلب کردند


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



دو جوان لجباز در خیابان توجه همه را به خود جلب کردند
لجبازی دو جوان دوچرخه‌سوار یکی از اخبار حوادثی بود که در صفحه حوادث روزنامه کیهان آذر 1340 به چاپ رسید. این ماجرا به تیتر یک این صفحه تبدیل شد. شاهدان و دو جوان دوچرخه‌سوار منابع خبرنگار برای این خبر بودند.



به این مطلب امتیاز دهید


به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، دو جوان لجباز، از لج هم ساعت ها در کنار خیابان ایستادند و هر یک دیگری را بروبر نگاه می کرد و می خواست ثابت کند لجوج تر است و مردم هم در اطرافشان هم اجتماع کرده بودند و به این منظره نگاه می کردند و منتظر پایان کار بودند. این واقعه در اصفهان اتفاق افتاد. خبرنگار ما می نویسد: از خیابان چارباغ می گذشتم که متوجه شدم عده زیادی در پیاده رو در اطراف دو جوان دوچرخه سوار جمع شده اند. دوچرخه سوارانی که در جهت عکس هم ایستاده بودند و همدیگر را بروبر نگاه می کردند و مردم هم بی آن که حرفی بزنند در خاموشی آنها را نظاره می کردند و هر آن به عده تماشاگران اضافه می شد... خواستم جلو بروم و از دوچرخه سواران معنی خاموشی و نگاه های خیره شان را بپرسم، ولی یکی از تماشاگران به من اشاره کرد که حرکت نکنم و ساکت باشم. تصادفا یکی از دوستانم را که در میان آن جمع بود دیدم. او را به کناری کشیدم و جریان را پرسیدم. گفت: این دو جوان حدود دو ساعت و نیم است که روبه روی هم ایستاده اند و در چشمان هم خیره شده اند. گویا لج کرده اند. هر کسی سعی می کرد دیگری را از میدان به در کند و نشان دهد لجوج تر است... در این مدت عده ای خطاب به دو دوچرخه سوار گفتند: آقایان، خواهش می کنم به این وضع خاتمه دهید. جایی که توقف کرده اید محل رفت و آمد است و از طرف دیگر از کارتان عقب مانده اید... بر فرض یکی از شما پیروز شود، نتیجه چه خواهد شد؟... در این وقت یکی از آن دوچرخه سواران که چند کتاب با خود حمل می کرد شروع به حرکت کرد ولی آن یکی هنوز در جای خود ایستاده بود.... نزدیکشان رفتم و با آنها صحبت کردم و از جریان لجبازیشان پرسیدم، یکی از آن دو خود را حسین معرفی کرد و گفت: وقتی صحبت لج باشد آدم خیلی کارها می کند. چند روز پیش به خاطر همین لج زندانی شدم: با اتومبیل می رفتم. راننده ای خواست از من جلو بزند، من هم لج کردم و از او جلو زدم. تصادفی شد و یکی مجروح شد و من به زندان افتادم... امروز هم داشتم از این محل می رفتم که ناگهان این دوچرخه سوار، جلوی من پیدا شد و همین که نزدیک من رسید، برای این که تصادف نکند توقف کرد و «بروبر» به من نگاه کرد.من هم لجم گرفت و توقف کردم و بروبر نگاهش کردم. دیدم او لج کرده و دست بردار نیست، من هم لج کردم..... دوچرخه سوار دیگر خود را اصغر معرفی کرد و گفت: از این محل داشتم عبور می کردم که دیدم آن دوچرخه سوار بر خلاف حرکت می کند و نزدیک بود تصادف کنم، توقف کردم و نگاهی به راننده آن کردم که: چرا متوجه وظیفه اش نیست ولی او هم ایستاد و نگاهم کرد. من از لج، بازهم نگاهش کردم. او هم نگاهم کرد و من و او ساعت ها ایستادیم و بروبر همدیگر را نگاه کردیم. دوچرخه سواران رفتند و مردم هم متفرق شدند.   2007  





۲۹/۰۸/۱۳۹۳ - ۰۸:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن