واضح آرشیو وب فارسی:سینا:
۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ساعت ۱۷:۵۹:۴۶
کد خبر: ۱۱۰۰۷همایش «فلسفه و مسئله دیگری» به کار خود پایان دادتلقی ما از «دیگری» حاصل تجربه زیست ماست
همایش «فلسفه و مسئله دیگری» که از ظهر دیروز در دانشگاه تهران آغاز شده بود، امروز چهارشنبه ۲۸ آبانماه به کار خود پایان داد.
سینا پرس: در روز دوم این همایش که به مناسبت روز جهانی فلسفه و با همکاری مرکز فرهنگ و اندیشه جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران و انجمن علمی ـ دانشجویی فلسفه این دانشگاه برگزار شد، دکتر علیاصغر مصلح، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر شهرام پازوکی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و محمود مروارید، عضو هیئت علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادی به سخنرانی پرداختند. دکتر علیاصغر مصلح که در سخنرانی خود به بررسی مسئله «دیگری» با رویکردی تاریخی فلسفی به فرهنگ پرداخت، ضمن اشاره به این مطلب که در نزد همه افراد و در همه فرهنگها همواره تصوری از دیگری وجود دارد، برای درک تصور ما از دیگری پژوهش در تاریخ و سیر «دیگری» را ضروری دانست و در همین راستا به بررسی آن در فرهنگهای ماقبل مدرن،فرهنگ مدرن و فرهنگ معاصر پرداخت. دکتر مصلح با بیان این که تصور از دیگری در فرهنگهای ماقبل مدرن بیش از هر چیز در واقع انعکاس تجارب اقوام است، افزود: فرهنگها همواره برای اثبات خود نیاز به یک دیگری داشتهاند و همین مسئله باعث شده است که در فرهنگ ماقبل مدرن ما همواره با دو دیگری، یعنی دیگری دوست و دیگری دشمن مواجه باشیم و تأثیر این دوگونگی دیگری در تمام عناصر این فرهنگها قابل مشاهده است. اما با پیدایش فرهنگ مدرن که تحولی اساسی در تاریخ بشریت است تلقی از دیگری وارد مرحله جدیدی میشود و انسان مدرن با مناسبات جدیدش تصور ماقبل مدرن از دیگری را استحاله میکند.وی ایده انسانیت انسان به ما هو انسان را که البته محدود به انسان تراز اروپایی است، مفهوم و ایده مرکزی این مرحله جدید دانست که توسط فرهنگ اروپایی بر سایر فرهنگها نیز تحمیل میشود و در ادامه به نقدهایی پرداخت که برخی متفکران یکی دو قرن اخیر اروپا نظیر مارکس، نیچه و فروید به این ایده مرکزی داشتهاند؛ از جمله بازگشت همه امور به ثروت و قدرت، ساختار نهیلیستی فرهنگ مدرن، خنثی بودن انسانها در مقابل تحولات، غلبه غریزه و مصرفگرایی.
مصلح با بیان این که ما وارد دورانی شدهایم که گریزی از درک و فهم دیگری و زندگی در کنار یکدیگر نداریم، اظهار کرد: ما انسانهای دیگری شدهایم و در این تغییر درک ما تابع همان درکی است که در فرهنگ مدرن به وجود آمده است و تمام مسائل برخاسته از فرهنگ مدرن مسئله تمام فرهنگها شده است.وی مسئله مهم امروز را آینده زندگی بشر دانست و بیان کرد: امروز فرهنگهای مختلف مانند شاخههای مختلف رودخانهها به هم رسیدهاند و وارد یک برکه یا دریا شده و همه با هم همسرنوشت شدهاند. امروز همه ما از جاهای مختلف به هم رسیدهایم و اکنون سرنوشت بسیاری از مسائل به این بازمیگردد که ما به چه تلقیای از دیگری برسیم و به دیگری چگونه بیندیشیم. ما در فرهنگهای مختلف همه یک تاریخ داریم و از یک تلقی از دیگری شروع کردهایم اما حرکت تاریخ هر کدام را به سمتی برده است که اقتضای تلقی دیگری از دیگری دارد. امروز در اندرون ما تلقیهای مختلف از دیگری دارند رقابت میکنند و به نظر میرسد که ما ناگزیریم به گونهای به تصور خود از دیگری بیندیشیم.دکتر مصلح ضمن تأکید بر این اندیشیدن و در حقیقت بازاندیشی، آن را یک ضرورت برای همه دانست و بیان کرد: امروز یکی از ضروریترین مسائلی که فوق خصوصیات و شرایط هر فرد است بازاندیشی مقوله دیگری با رویکردی فرهنگی و فراتر از تلقیهای سیاسی است. تلقی از دیگری حاصل یک تفکر فلسفی نیست و بیش از این که حاصل تفکر باشد حاصل تجربه زیست است و ما تا هنگامی که در دایرههای خاص با دیگریهای مشابه سر و کار داریم به این تجربهها نمیرسیم. چیزی که با توجه به شرایط خطیری که ما در آن زندگی میکنیم و برای تلائم با آن ضروری است، رسیدن به تصوری از دیگری است که حاصل یک تجربه زیست درست باشد.غیریتزدایی در عرفان اسلامی با مفهوم «توحید»در ادامه این همایش دکتر شهرام پازوکی پژوهشگر حوزه عرفان به ارائه بحثی با موضوع «عرفان و حضور دیگری» پرداخت و گفت: مفهوم غیر و دیگری قبل از فلسفه مدرن به شکلی که امروز ما از آن سخن میگوئیم مطرح نبوده است و اولین بار با فلسفه دکارت است که سوژه از ابژه تفکیک میشود و راجع به جدایی انسان از عالم و خدای عالم بحث میشود. بر این اساس میتوان گفت که اساس فلسفه مدرن غیرسازی است که جلوه بارز آن در علم جدید که از طریق ابژهسازی به مطالعه پدیدههای مختلف میپردازد قابل مشاهده است.وی پس از مروری بر آراء برخی متفکران غربی همچون گابریل مارسل، مارتین بوبر، مارتین هیدگر، رودولف بولتمان و ... که کوشیدهاند از این تفکر غیرساز عبور کرده و به نحوهای از تفکر غیرابژهساز برسند، از تفکر هنری و تفکر عرفانی به عنوان دو نحوه تفکر غیرابژهساز که در دوران معاصر مورد توجه واقع شده است سخن گفت و در ادامه به چگونگی منتفی شدن مسئله غیریت در عرفان اسلامی پرداخت.
دکتر پازوکی در این راستا با اشاره به مفهوم توحید به عنوان مفهوم محوری اسلام و عرفانی اسلامی، از این مفهوم به عنوان اساس غیریتزدایی در عرفان اسلامی یاد کرد و به بررسی نحوه غیریتزدایی از خدا و انسان، خدا و عالم، انسان و عالم و انسان و انسان پرداخت بر همین اساس پرداخت.وی با اشاره به بینظیر بودن تفکر عرفانی اسلامی در موضوع مورد بحث، در پایان سخنان خود عنوان کرد: در تفکر عرفانی با توجه و تأکید بر توحید به عنوان اصل و حقیقت وجود در همه مراتب آن، غیری وجود ندارد و آن چه ما میپنداریم غیر نیست، بلکه حجاب است؛ حجابی که هم باید باشد و هم باید رفع شود. این حجاب وجود دارد چون خداوند خودش آن را ایجاد کرده است و غیر را به صحنه هستی آورده است تا خود را از طریق غیر بشناساند، اما به سر بردن در این غیریت و حجاب که تفرقهساز میان انسان و عالم و خدا است از نظر عرفانی کفر است و باید پرده پوشیدگی کفر کنار رود تا حقیقتی که در پس حجاب است خود را نشان دهد. سلوک عرفانی هم مقصودش رفع همین حجاب و تفرقه حاصل از آن است و این چنین است که در تعالیم عرفانی خودشناسی یعنی معرفت النفس و خداشناسی در وجودشناسی نهایتاً یکی میشود و ایمان چیزی میشود از جنس معرفت و در واقع عین معرفت.در بخش دیگری از دومین روز همایش «فلسفه و مسئله دیگری» نیز دکتر محمود مروارید به ارائه بحثی در باب صفات خداوند در چارچوب فلسفه تحلیلی پرداخت. همچنین گرچه بر اساس اعلام قبلی قرار بود که مصطفی ملکیان در این همایش و با عنوان «فلسفه عمل و مسئله دیگری» سخن بگوید، اما سخنرانی وی لغو شد.
۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ساعت ۱۷:۵۹:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سینا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]