واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
جنون وحشیانه شوهر به خاطر درخواست جدایی زن مردی که همسرش را بهدلیل طرح درخواست طلاق با ضربات چاقو به قتل رسانده و پدرزنش را سوزانده بود، بعد از جلب رضایت اولیایدم به 10سال حبس محکوم شد.
متهم که مردی 38ساله به نام آرش است وقتی خارج از کشور بود با تماس تلفنی همسرش مطلع شد او برای طلاق دادخواست داده است. آرش برای صحبت با همسرش به ایران برگشت اما وقتی به دفتر وکیل او رفت همسرش را با واردکردن ضربات چاقو کشت و پدر او را با تینر سوزاند. متهم بعد از بازداشت به ماموران گفت: «اتهام قتل همسرم را قبول دارم. چون اطمینان داشتم زنم به من خیانت میکند، این کار را انجام دادم.» آرش گفت: «زمانی که با لیلا ازدواج کردم او را زنی وفادار میدانستم که به من بسیار علاقهمند است. ما خیلی زود بچهدار شدیم و پسرمان تضمین زندگی ما بود اما بعد از مدتی فهمیدم زنم به من خیانت میکند. این مساله خیلی اذیتم میکرد و به همین دلیل هم اختلافات شدیدی با او داشتم. ما از هم جدا شدیم اما بعد از مدتی به خاطر پسرم دوباره با هم ازدواج کردیم و به خارج از ایران رفتیم. در آنجا دیگر کسی نبود که در زندگی ما دخالت کند و لیلا هم کسی را نمیشناخت. فکر میکردم زندگیام دوام پیدا میکند اما بعد از مدتی فهمیدم زنم دوباره به من خیانت میکند او با من درگیر شد، قهر کرد و به ایران برگشت، من هم در آن کشور ازدواج کردم تا اینکه لیلا به من گفت قصد جدایی دارد و وکیل گرفته است. میدانستم خانوادهاش در این مساله نقش دارند به ایران برگشتم تا انتقام بگیرم. وقتی در دفتر وکیل قرار گذاشتیم، متوجه شدم پدرزنم هم آمده است. کمی تینر برده بودم تا اگر کسی جلویم را گرفت به صورتش بپاشم.» متهم ادامه داد: «تینر را به صورت پدرزنم پاشیدم. سپس به سمت لیلا حمله کردم و او را با چاقو زدم. او زنی خائن بود و نباید زنده میماند.» پرونده بعد از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم، برای رسیدگی به شعبه74 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه دادگاه بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند پدرومادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست قصاص کردند اما پدر متهم بهعنوان ولی قهری نوهاش، اعلام گذشت کرد. سپس پدر مقتول که خود نیز بهدلیل سوختگی از دامادش شکایت کرده بود، گفت: «لیلا از رفتارهای شوهرش خسته شده بود، دامادم او را خیلی اذیت میکرد، یکبار هم از هم جدا شده بودند اما به خاطر اصرار دامادم دوباره با هم ازدواج کردند. آرش هرکار ناپسندی را که فکرش را بکنید انجام میداد. دخترم را کتک میزد و اذیت میکرد وقتی لیلا گفت میخواهد جدا شود قبول کردم چون کسی نمیتوانست چنین مردی را تحمل کند. با هم به دفتر وکیل رفتیم قرار بر این بود که با هم صحبت کنند و توافقی جدا شوند. بهمحض اینکه وارد دفتر شدیم و دامادم هم آمد، اول به سمت من حمله کرد و صورتم را سوزاند و من دیگر نتوانستم به کمک دخترم بروم. آرش به دخترم حمله کرد و او را زد. صورتم بهشدت میسوخت و قدرت حرکت نداشتم.» متهم نیز در دادگاه گفت: «برای اینکه لیلا خیانت نکند هرکاری کردم اما خانوادهاش بودند که او را به سمت خیانت میبردند و چون با آنها زندگی میکرد وضع بدی پیدا کرده بود. سعی کردم زنم را از آنها جدا کنم بههمین دلیل هم به خارج از کشور رفتیم اما آنجا هم دستبردار نبود و من هم برای اینکه تنها نباشم، ازدواج کردم. زنم هم به ایران برگشت. وقتی گفت وکیل گرفته فهمیدم برای جدایی بسیار جدی است در ظاهر قبول کردم به دفتر وکیل بروم. بعد از اینکه دیدم پدرزنم هم آنجاست برای اینکه جلو من را نگیرد و بتوانم لیلا را بزنم روی او تینر ریختم. نمیخواستم به او آسیبی برسانم میخواستم او را از لیلا دور کنم. وقتی همسرم این صحنه را دید خواست پناه بگیرد، من پشتسرش رفتم و با چاقو او را زدم. خانم وکیل هم که خیلی ترسیده بود از پنجره دفترش فرار کرد. من بالای سر جسد ایستادم تا ماموران آمدند.» متهم، به قصاص و همچنین پرداخت دیه به پدر همسرش بهدلیل سوزاندن او محکوم شد. رای صادره در دیوانعالی کشور مورد تایید قرار گرفت و برای اجرا به دادسرای جنایی تهران برگردانده شد. متهم بعد از گذشت پنج سال از واقعه موفق شد رضایت خانواده همسرش را جلب کند. به این ترتیب از قصاص نجات پیدا کرد. او روز گذشته برای محاکمه بهلحاظ جنبه عمومی جرم به شعبه74 دادگاه کیفری استان تهران برده شد. متهم وقتی در جایگاه حاضر شد اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «از کاری که کردهام خیلی پشیمان هستم من فقط میخواستم لیلا کنارم بماند. نمیخواستم او را از دست بدهم. برای اینکه از اولیایدم رضایت بگیرم سالها تلاش کردم و درخواست دارم با توجه به اینکه پنجسال است در زندان بهسر میبردم، به من کمک کنید تا بتوانم زودتر آزاد شوم.» هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی، وارد شور شدند و متهم را به 10سال حبس با احتساب ایام بازداشت محکوم کردند.شرق
سه شنبه 27 آبان 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]