واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: درخواست آزادي براي كمك به پدر معلول
پسر جواني كه متهم است هفت سال قبل دوستش را به قتل رسانده بعد از جلب رضايت اوليايدم از هيئت قضايي درخواست كرد از او گذشت كنند تا به پدر معلولش كمك كند.
به گزارش خبرنگار ما، نماينده دادستان به قضات شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران گفت: پسري كه مأموران او را از زندان به دادگاه منتقل كردهاند سهيل نام دارد و 27 ساله است. دهم اسفندماه سال 86 بود كه مأموران كلانتري مولوي از حادثه قتل در يكي از خانههاي ميدان دروازهغار باخبر شدند و خودشان را به محل رساندند. بررسيها نشان داد كه سهيل بعد از قتل دوستش وحيد از محل گريختهاست. يكي از شاهدان كه نادر نام داشت گفت ما هر سه نفر مشغول خوردن مشروب بوديم كه سهيل با وحيد درگير شد. بعد هم او را با ضربه دشنه به قتل رساند و گريخت.
نماينده دادستان ادامه داد: مأموران پليس يك ماه بعد از حادثه سهيل را بازداشت كردند. او در بازجوييها به جرم خود اقرار كرد و بعد از محاكمه به قصاص محكوم شد. در حالي كه رأي دادگاه از سوي قضات ديوان عالي كشور تأييد شده بود و سهيل در آستانه قصاص قرار داشت، اوليايدم با گرفتن ديه از قصاص اعلام گذشت كردند. حالا درخواست ميكنم تا سهيل از جنبه عمومي جرم مجازات شود.
پس از آن سهيل به درخواست قاضي عبداللهي در جايگاه قرار گرفت و گفت: چند روز قبل از حادثه دختري با گوشي تلفن همراهم تماس گرفت و ادعا كرد كه من با او تماس گرفتهام. به او گفتم كه يك شب خواهرم گوشيام را با خودش به بيمارستان برده بود و احتمالاً او اشتباهي شمارهاش را گرفته است. بعد پوزش خواستم و تماس ما قطع شد تا اينكه ساعتي بعد دوباره تماس گرفت و با هم حرف زديم. او خودش را نازنين معرفي كرد و خواست همديگر را در پارك ملاقات كنيم كه من قبول كردم.
متهم ادامه داد: چند روز بعد، ماجراي آشناييام با نازنين را براي يكي از دوستانم كه نادر نام دارد تعريف كردم و بعد براي خوردن مشروب به خانه مادربزرگم رفتيم. لحظاتي بعد، وحيد هم كه از دوستان نزديكم بود به جمع ما ملحق شد. آنجا بود كه فهميدم نازنين دوست وحيد است. وحيد وقتي فهميد با دختر مورد علاقهاش حرف زدهام عصباني شد و شيشهاي شكست و به من حمله كرد. او دستم را مجروح كرد و بعد با چوب ضربهاي به سرم زد. من هم با دشنهاي كه جلوي دستم بود ضربهاي به وحيد زدم كه روي زمين افتاد و فوت شد. بعد هم ترسيدم و از محل گريختم تا اينكه مأموران مرا بازداشت كردند. پدر متهم كه با ويلچر در دادگاه حاضر شده بود، گفت: من خانه و همه زندگيام را فروختهام تا توانستهام رضايت اوليايدم را جلب كنم. همه سرمايهام 300 ميليون تومان شد كه آن را به خانواده مقتول پرداخت كردم و خودم در بيابانهاي شهرري زندگي ميكنم. او گفت: از شما درخواست ميكنم از پسرم اعلام گذشت كنيد. قول ميدهم او را همراه خودم به روستا ببرم.
متهم در آخرين دفاع از خودش گفت: حادثه قتل بر سر دوستي با يك دختر اتفاق افتاده و پشيمان هستم. درخواست ميكنم مرا آزاد كنيد تا به پدر معلولم كمك كنم. هيئت قضايي بعد از شور سهيل را به 10 سال حبس با احتساب ايام بازداشت محكوم كردند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]