تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798601699




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پاسداشت شهادت پدر موشکی ایران/4 دست نوشته شهید طهرانی مقدم که به دیوار خانه اش زده بود


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پاسداشت شهادت پدر موشکی ایران/4
دست نوشته شهید طهرانی مقدم که به دیوار خانه اش زده بود
همه‌ی اینها زیر سر عشق بود. عشقی که باعث می‌شد حاج حسن دستش را بگذارد روی شانه‌ی آقا و یک چیزی بگوید به این مضامین که «آقا چون شما مشتی هستی و اطاعتت مثل اطاعت از امام‌هاست ما دوست داریم و به حرفت گوش می‌کنیم.»

خبرگزاری فارس: دست نوشته شهید طهرانی مقدم که به دیوار خانه اش زده بود



به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، 21 آبان 90 اسطوره ای گمنام برای مردم ایران رخ نشان داد که تا قبل از آن فقط برخی خواص و دوستانش او را می شناختند. مردی که در بین آشنایانش هم شناخته شده نبود. حاج حسن طهرانی مقدم به گونه ای زیست که خودش می خواست و این مایه مباهات و فخر یک عبد صالح می تواند باشد. حاج حسن ارزوهایش دوربرد و به آسمانها می رسید و سرانجام در این روز خود نیز به آسمان شتافت و روزی خور در گاه حضرت حق شد. شهید طهرانی مقدم همان که آوازه اش پیکره اسرائیل و آمریکا را لرزاند به قدری عادی و صمیمی زندگی می کرد که آدم های مختلفی با علایق و اعتقادات خاص خودشان خاطرات شیرینی از این فرزند امام خمینی(ره) و سرباز مطیع مقام معظم رهبری دارند که سعی می کنیم در این ایام که نزدیک شهادت وی است از این روایات دلنشین منتشر کنیم تا فقط یادی باشد از پدر موشکی ایران.                                                                                                  

بارها رفته بود خدمت آقا. ولی نه مثل خیلی‌ها با دست خالی و دل پر. می‌گفت: «پیش آقا باید با دست پر رفت» صبر می‌کرد تا پروژه‌های مهمش نتیجه بدهد و بتواند گزارش‌هایش را ببرد و برای آقا ارائه کند. پشت بندش هم ایده‌هایش برای کارهای آینده را بگوید ایده‌هایی که همه «غیر ممکن» خوانده بودند را می‌برد خدمت آقا و «ممکن» برشان می‌گرداند. حالا شاید آقا شاخ و برگشان را می‌زد که توی قالب‌های موجود جا بشوند. ولی همیشه مشوقش بود برای ایده‌های عجیبی که عملی کردنشان مهارت حاج حسن بود. ولی این بار آقا آمده بود بالای سرش. برای یک رهبر، سردار سپاه از دست دادن سخت است. حتی اگر آن سردار از آن‌هایی نباشد که درباره‌اش بگوید: «نشد حسن‌آقا به من قولی بدهد و انجامش ندهد»، حتی اگر آن سردار از آنهایی نباشد که عکس بزرگ آقا را روی دیوار خانه‌اش زده باشد و زیرش نوشته باشد: « من حاجت شکفتن لبخند رهبر است» و همه بدانند که راست‌ترین حرف دلش را نوشته است. بارها رفته بود پیش آقا. برای اینکه کسی جز آقا نمی‌توانست مجابش کند برای نکردن کاری، کافی بود درباره‌ی ادامه‌ی کارهای که سال‌ها برایش زحمت کشیده، نظر مساعدی نشنود از جانبش، دیگر همانجا تمام می‌شد. نه چون و چرا می‌کرد. نه تاسف می‌خورد، نه تعلل می‌کرد و نه در پی دوباره طرح کردنش بر می‌آمد. همه‌ی اینها زیر سر عشق بود. عشقی که باعث می‌شد دستش را بگذارد روی شانه‌ی آقا و یک چیزی بگوید به این مضامین که «آقا چون شما مشتی هستی و اطاعتت مثل اطاعت از امام‌هاست ما دوست داریم و به حرفت گوش می‌کنیم» اصلاً عشق رابطه‌ی آدم‌ها را عجیب می‌کند. بارها رفته بود پیش آقا. و بارها همین که از پیش آقا برگشته بود جلسه‌ی اظطراری گذاشته بود برای بچه‌ها. نکته‌های حرف‌های آقا را بخشنامه‌ی عملی کرده بود و آرزوهای آقا را برنامه‌ی چشم‌انداز آینده. باره گفته بود که «ما باید کاری کنیم که بازوان ولایت فقیه قوی باشه. کاری کنیم که آقا با خاطر جمع جلوی دشمن بایسته». و بارها به آنهایی که پایشان لغزیده بود و از خط ولایت دور شده بودند با دلسوزترین لحنی که مردمان می‌شناسند حرف زده بود. آخرتش را گرو گذاشته بود. بهشت رفتنشان را تضمین کرده بود. دعوتشان کرده بود به خط رهبری. بارها جریان‌های سیاسی امده بودند و رفته بودند. خیلی از نزدیکانش این طرفی و آن طرفی شده بودند ولی او صاف ایستاده بود پشت رهبری، نه یک قدم راست‌تر و نه یک قدم چپ‌تر. بارها سیاست آمده بود ببردتش. پست‌های مهم، عناوین دهن‌پرکن، نمایندگی مجلس و چیزهای دیگر. حاجی اما آدم پشت میز و پشت کرسی و پشت تریبون نبود. حاجی آدم پشت پرده‌ی مخلص آقا بود. بارها رفته بود پیش آقا. ولی این بار آقا آمده بود بالای سرش. سردار عالی قدر صدایش زده بود و پارسای بی‌ادعا و دانشمند برجسته سه نشان افتخار دلی از دهان آقا گرفته بود و این تازه اول ماجرا بود. هنوز مانده بود که آقا برود خانه‌شان. زهرای کوچکش را روی پایش بنشاند، از مادر و همسرش تفقد کند، حال زینب و فاطمه‌اش را بپرسد، با حسین خوش و بش کند و این تنها تمام ماجرا هم نبود. اصلاً عشق رابطه‌ی آدم‌ها را عجیب می‌کند.... انتهای پیام/ب

93/08/25 - 11:20





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن