محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855782536
روزنامهنگاری که «فالاچی» از او شاکی شد
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۰
«شهریور 58 از مسیر همکارانی که با دفتر امام خمینی(ره) در تماس بودند، آگاه شدم که درخواست اوریانا فالاچی، خانم روزنامه نگار مشهور آن زمان برای مصاحبه با رهبر کاریزماتیک ایران پذیرفته شده است. پس از رایزنی با اعضای شورای سردبیری روزنامه اطلاعات در زمینه چاپ همزمان این مصاحبه با روزنامه کوریو دلاسرا (که فالاچی برای آن کار میکرد) در روزنامه اطلاعات، با توجه به پیشزمینه آشنایی با این خانم روزنامهنگار و با واسطه یک مترجم توانمند زبان ایتالیایی (که اگر فراموش نکرده باشم نام فامیلیاش فولادی بود) با اوریانا فالاچی تماس گرفتم و درخواستم را به وی منتقل کردم. فالاچی موافقت کرد. (پس از انتشار گفتوگو در روزنامه اطلاعات) کمابیش یک هفته بعد فالاچی تلفنی تماس گرفت و با دادن شماره حسابی در یک بانک درخواست کرد 5 هزار دلار بابت حقالتألیف آن گفتوگو بپردازیم. با توجه به خدماتی که من و همکاران در سفرهای قبلی وی به او ارائه کرده بودیم، انتظار چنین درخواستی را نداشتم. دست آخر به فالاچی گفتم حقالزحمه این مصاحبه را بگذارد به حساب کمکهایی که پیشتر به او کرده بودیم. وانگهی، ما روزنامهای در یک کشور انقلابی هستیم و برایمان پرداخت این پولها مقدور نیست. با این همه، فالاچی در یک دادگاه رم با طرح دعوایی، درخواست 5 هزار دلار حقالزحمه خودش به اضافه هزینههای دادرسی را از من کرد، اما آن دادگاه با توضیحی که ما فرستادیم و یادآور شدیم ایران عضو سازمان جهانی کپیرایت نیست، به خانم فالاچی اعلام کرد دعوایش قابل رسیدگی نیست. روان این بانوی روزنامهنگار و نویسنده برجسته، شاد باد و امیداورم با درک شرایط ما در آن دوران، از من دلگیر نباشد.»
این متن، بخشی از خاطره «محمد حیدری» روزنامهنگار قدیمی است که در صفحه فیسبوک، جایی که برای حرفهایش که شنیده نمیشود، به آن پناه برده، نوشته. پیرمردی که از نوجوانی (15 سالگی) که پدرش را از دست داد، خاک تحریریه خورده. اولین محل کارش روزنامه «خراسان» آن زمان بوده. بار اولی که مقالهاش در روزنامه منتشر شده کاملاً اتفاقی بوده و خودش هم باور نداشته. به عنوان مصحح در روزنامه مشغول به کار شده بود. یک ماه، گذشته و نگذشته، مطلبی را مینویسد و به دور از چشم همه روی میز دبیر تحریریه قرار میدهد. فردای همان روز که روزنامه را میبیند، مطلبش چاپ شده بود. میان ناباوری و خوشحالی، به اتاق تصحیح، محل کارش، وارد میشود. روزی دیگر همین کار را تکرار میکند و دوباره مطلبش چاپ میشود، اما این بار دبیر تحریریه میرسد و میگوید: «این کسی که مطلب روی میز من میگذارد خودش را معرفی کند که ببینم کدام آدم ... است». محمد حیدری هم خودش را معرفی میکند و از آن پس به تحریریه راه پیدا میکند. این حرفها را موقع رفتن میگفت. مقابل در ایستاده بود، در حالی که آرام یک نخ سیگار روی لبش گذاشت و آتش زد؛ عادت همیشگی خیلی از روزنامهنگاران. ساعت 10 صبح چهارشنبه، 21 آبان در ایسنا. آسانسور که بالا میرفت، در حین راهنمایی میهمانم به سالن گفتوگو، سر صحبت را باز کرد که «خب قرار است از چه چیزی حرف بزنیم؟» و من توضیح دادم: از فضای مطبوعاتی و رسانهای ایران، که نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها بهانهای شد برای اینکه سراغ شما بیایم. موضوع کلی بحثمان را برایش توضیح دادم تا آغازی برای گفتوگو باشد و سوالها را در طول گفتوگو یکی یکی بپرسم اما آقای حیدری شروع به صحبت که کرد، دلِ پُری داشت. نزدیک به دو ساعت حرف زد و من جز چند سوال کوتاه، نپرسیدم. دلم هم نمیآمد وسط حرفهایش بپرم و ذهنش را که انگار سالهاست حرفهای نگفته را روی هم جمع کرده بهم بریزم و رشته کلامش را قطع کنم. شاید همین کمی خواندن این گفتوگو را دشوارتر کند. به سالن گفتوگو که رسیدم از اینکه میتواند سیگار روشن کند، پرسید و وقتی حالت تردید را در چهرهام دید، دیگر اصراری نکرد. کم کم شروع به صحبت کرده بود و با دقت خاصی حرفی میزد بخصوص آنجا که میخواست درباره موضوعی یا مسئولی حرفی بزند با وسواس مراقب بود که به طرفداری یا ضدیت با هیچ جناح سیاسی متهم نشود. من که هنوز در مورد امکان فراهم کردن جایی برای سیگار کشیدن در اندیشه بودم به خاطرم آمد هنوز ضبط صوت را روشن نکردهام. برای همین از جایی که متن مصاحبه میآید کمی منقطع است، ولی به اصل مطلب آسیبی نمیزند. از قضا چند دقیقهای بعد دبیر ما سر رسید و دلیلی برای اینکه نمیتوان در سالن سیگار کشید، تراشید؛ آن هم اینکه سنسورهای (حسگر) آژیر حساس به دود و آتش ممکن بود آژیر بکشد! که این دلیل هرچند خیلی جدی نبود، اما کمی از بار شرمندگی اولیه من کاست. گفتوگو را از همان جایی که ضبط شد، میآورم:
...مثلاً این را که شما میبینید قندان است، اما نسل روزنامهنگاری فعلی فکر میکند چنار است! یعنی او را به این باور رساندهاند که چنار است. کار رسانهای، آن چیزی که الان در کشور ما جا افتاده و ناشی از حوادث پیاپی این سالهاست، نسل شاغل در مطبوعات را به این باور رسانده که این چنار است. ارادهای هم برای تغییر این قضیه نیست. رسانهها طی این چند ده سال چنان تغییر کرده که خودشان درک نمیکنند، یعنی باورشان نمیشود که میشود در همین شرایط و حتی در یک رسانه ارگانی بر مبنای اصول رسانه کار کرد. تفکرشان از رسانهها این است که یا باید فحش بدهی یا تعریف مطلق کنی! حتی بلد نیستند راه سومی هم وجود دارد که شما آنقدر محترمانه بنویسی که از بدترین فحشها بیشتر اثر کند یا آنقدر زیرکانه بنویسی که یک حقیقتی را بگویی. لایحه نظام جامع رسانهای بهانهای است که دستاندرکاران رسانه به خود بیایند حیدری با بیان اینکه "نمایشگاه مطبوعات تنها دلیل واکاوی شرایط رسانههای ایران نیست"، به لایحه نظام جامع رسانهای اشاره کرد و گفت: سخن آقای وزیر ارشاد در زمینه دادن لایحه نظام جامع رسانهها و مطبوعات بهانه قویتر و نیرومندتری است که دستاندرکاران رسانهها کمی به خود بیایند و ببینند در کجای این جامعه ایستادهاند و حقوق و مسئولیتهایشان چیست. وقتی آقای انتظامی - معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد - حدود دو ماه پیش ماهیت این لایحه یا طرح نظام رسانهها را اعلام کرد، من فقط یک مطلب چند سطری نوشتم و در آن مطلب گفتم به دلیل وجود یک ماده، این لایحه جای هیچ اظهارنظر دیگری ندارد، منظورم آن بخشی است که میگوید رئیس نظام صنفی در نهایت با حکم رئیسجمهور انتخاب میشود. اولاً این موضوع خلاف قانون اساسی است و دوم اینکه به زیان نظام و رسانههاست. حیدری ادامه داد: مسئولان همان اشتباهی را که از بدو تولد رسانهها در ایران شروع شد، دارند مرتکب میشوند. آن هم این است که مطبوعات را بعنوان یک ابزار قدرت تلقی کنند نه بعنوان ابزاری متعادلکننده شرایط اجتماعی و آگاهی دهنده. او "اهالی رسانه، مسئولان وزارت ارشاد و سکانداران قدرت" را مخاطب یک سخن دانشت و گفت: اگر شما رسانههای مستقل مسئولی داشته باشید که افراد آگاه و صاحب صلاحیت در آنها حضور داشته باشند و مسائل را از منظر منافع ملی، نه منافع حزبی و جناحی، مورد بررسی قرار دهند به سود شماست یا به زیان شما؟ به سود جامعه است یا به زیان آن؟ کارکرد واقعی رسانهها به سود جامعه است
حیدری به عنوان شاهدی برای این صحبتهایش، به یک تجربه شخصی اشاره کرد: من در اسفند سال 84 مقالهای در مورد آن چه که از تونس شروع شد و به لیبی و مصر و... رسید، نوشتم و در آن سال مسائلی را که امروز اتفاق افتاده است، پیشبینی کردم. خب اگر رسانههای ما رسانههای واقعی باشند؛ اگر دولت و صاحبان قدرت به رسانهها بعنوان یک عنصر مخل نگاه نکنند و اگر دستاندرکاران رسانهها خودشان احساس مسئولیت داشته باشند و صاحب صلاحیت و بینش باشند این به نفع کیست؟ اگر روابط، روابط متخاصمانهای نبود و هر کسی کار خودش را میکرد دولت، قوه قضائیه، روزنامهنگاران، مدیران روزنامه، کارکنان روزنامهها یک روابط منطقی بینشان برقرار بود و آن سال آن مقاله را مورد توجه قرار می دادند، چه اتفاقی میافتاد؟ وی همچنین ادامه داد: در زمینه مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بینالملل اگر رسانهها کارکرد واقعی خودشان را داشته باشند این به سود جامعه است. اگر سعی شود یک مشت «بله قربانگو»، یک مشت مطیع، یک مشت آدم بیشهامت، یک مشت افراد ناآگاه را در رأس رسانهها بگمارند، قبل از همه به خودشان ستم میکنند. بخصوص در کشورهایی مانند کشور ما که در قلب بحرانهایی قرار داریم که دیگران میسازند. او در ادامه به تأثیر منفی سوءتعبیر از نقش رسانهها اشاره کرد و برای رفع این سوءتفاهم به بیان تجربههای خود در زمینه تأثیر مثبت رسانهها پرداخت: من مجلهای به نام مجله گزارش را اداره میکردم. تمام مطالبی که من و همکارانم در ان دوره نوشتیم در مورد شرایط اجتماعی، بیکاری، گرانی، تورم و غیره بود و ما مشکلهایی را پیشبینی کرده بودیم که حالا جامعه تاوانش را میدهد. این روزنامهنگار باسابقه ادامه میدهد: آن زمان اگر بجای اینکه هر از چند گاهی از این دستگاه و از آن دستگاه برایمان اخطار بیاید. به این فکر میکردند که چه کار باید کرد، به اینجا نمیرسیدیم. با اینکه ممکن است من و امثال من دارای اندیشه سیاسی باشیم ولی اندیشه سیاسی خود را در کار رسانهای دخالت نمیدهیم. من بعنوان یک خواننده از شما توقع دارم برای من حقیقتی را که از چشمم پنهان است، نشان دهید. حیدری در تعریف نگاه صحیح روزنامهنگار به بیان تفکرات خودش نیز گفت: من جزو دار و دسته هیچ گروهی نیستم. حتی روزی هم که اعلام کردند حزب رستاخیز اجباری است، من در هیأت تحریریه داد زدم که عضو رستاخیز نمیشوم. خلاف قانون اساسی است. از ایران هم نمیروم مگر اینکه من را با بولدوزر در هواپیما یا کشتی بگذارند از ایران خارج کنند. یکی از نقدهای که ما در مجله گزارش میکردیم، در زمینه مسائل آزادسازی اقتصادی و پیامدهای آن برای ایران و اینکه ریشه این برنامه کجاست، بود. آقای خاتمی گرفت (درک کرد) که ما چه مینویسیم. مخصوصاً من مطئمن هستم یک جملهای که یکی از همکاران من نوشته بود، روی ایشان تأثیر گذاشت. آن جمله از «لرد جان مینارد کینز» است. کسی که بنیان سازمانهایی مثل بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و ... را گذاشت. آن جمله این است: «هیچ ابزاری مؤثرتر، کمهزینهتر و کاراتر از ایجاد فساد در پول یک کشور برای فروپاشی آن کشور وجود ندارد. سازوکار این امر نیز آنچنان پیچیده است که از هر یک میلیون تحصیلکرده یک نفر ممکن است به سازوکار آن پیببرد.»
وی افزود: بعد آمدیم شرح دادیم که تا ایجا این آگاهسازی اقتصاد و ایجاد فساد پول در کشور تا این زمان چه پدری از اقتصاد ایران درآورده است. نتیجه چه شد؟ اینها را که من روی گمانهزنی نزدیک به یقین خدمتتان عرض میکنم؛ نتیجه این شد که آقای خاتمی برای اولین بار یک گروه از اقتصاددانان را که در میانشان اقتصاددانان مستقل غیردولتی هم بود مأمور تدوین طرحی به نام طرح ساماندهی اقتصاد ایران کرد. از خبرهایی که جسته و گریخته میرسید در دل ما غنچه امید شکفته شد. ما داشتیم میدیدیم که جمهوری اسلامی ایران دارد یکی از پاشنهآشیلهای خودش را میشناسد. این طرح تدوین شد به مجلس شورای اسلامی رفت تصویب شد، شورای نگهبان هم تصویب کرد. ولی خب از جایی به بعد دیگر نگذاشتند ادامه پیدا کند... حیدری خواست دستگاه ضبط صدا را خاموش کنیم و سپس درباره کسانی که مانع به نتیجه رسیدن این طرح شدند، حرف زد. بعد، او سخنانش را اینطور ادامه داد: من 33 سال عضو هیأت مدیره، خزانهدار، دبیر سندیکا بودم. حتی پیشنویس قانون مطبوعات کنونی را من و چند نفر دیگر به شهید بهشتی دادیم. آزادی و مسئولیت او درباره موضوع "مطبوعات آزاد و مسئول" به اظهارات انتظامی معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اشاره کرد و گفت: بنده بعنوان یک دستاندرکار رسانه اگر بخواهم وضعیتم را ساده ترسیم کنم معتقدم این حالت دو کفه دارد؛ یک کفه، امکانات، اختیارات مختلف و یک کفه آن، مسئولیت. من اگر از حمایت قانون برخوردارم، آن طرف باید مسئولیت من کفهاش برابر با امکاناتی که در اختیارم هست باشد. آزادی بیقید و بند و بیشرط و نامحدود یعنی آنارشیسم. هیچگاه هیچ انسان خردمند، منصف و واقعبینی نمیآید بگوید من هر زمان چه خواستم باید بنویسم. نه؛ نمونهاش را برایتان عرض کردم. نه اینکه بگویم من تنها اینطور هستم. من از اساتیدم این اصول را یاد گرفتم. من آن زمان میتوانستم مطلبی را به عنوان یک مطلب جنجالی در روزنامه یا در مجله گزارش چاپ کنم، حتی روزنامههای خارجی این را از من میخریدند ولی من اینجا احساس مسئولیت کردم، دیدم صلاح نیست این را انتشار بدهیم. اولاً طرف آگاه شود و برنامهریزی خود را عوض کند، دوم اینکه در جامعه ایجاد وحشت میشود. هیچ ربطی هم به دستگاه ریاست جمهوری نداشتیم که بخواهیم امتیازی بدهیم یا امتیازی بگیریم فقط در راستای انجام همان مسئولیتی که عرض کردم به جای انتشار در مجله، موضوع را در نامهای با مدارک لازم برای آقای خاتمی فرستادم. بنابراین وقتی ما صحبت از آزادی رسانهها و مطبوعات میکنیم، در کنارش خودبهخود مسئولیت هم هست. ببینید من میتوانم از چنگ قانون فرار کنم. ببخشید! همه تازهکار نیستند و همه ضریب هوشی متوسط ندارند. بعضی آدمها خبره این کار هستند. میتوان مطلب را به صورتی که بهبه چهچه هم به دنبال داشته باشد نوشت که هیجوقت کسی نفهمد به اصطلاح چه پدرسوخته بازی پشت آن هست. اما من اینجا دیگر به قانون نگاه نمیکنم، به باید و نباید کار رسانه و مسئولیت شخصی خود نگاه میکنم. نظام جامع رسانهای؛ کمیت و کیفیت این روزنامهنگار پیشکسوت ادامه داد: اگر از جنبه مذهبی بخواهیم نگاه کنیم، این قلم امانتی است که خداوند به یک روزنامهنگار داده است. حتی بعنوان یک ابزار هم بخواهیم به آن نگاه کنیم، این قلم بُرَندهترین سلاح است؛ سلاحی که میتواند یک جامعه را منفجر کند و ابزاری است که میتواند یک جامعه را بسازد. این نخستین اصلی است که یک نفر که وارد کار رسانه میشود باید در تار و پود وجودش بگنجاند. در ادامه همین بخش از عرایضم، وقتی آقای حسین انتظامی که بنده خیلی بیش از اینها از ایشان انتظار دارم و یکی - دو بار که ایشان را دیدهام، آدم هوشمند و علاقهمند به اصلاح بودند، سوال دارم که وقتی شما میگویید روزنامهنگار باید مسئولیتپذیر باشد، این مسئولیتپذیری را چه کسی تعریف میکند؟ نمایندگان مجلس؟ تخصصشان نیست. چون این مقدمه را گفتم درکش الان برای شما دوستان عزیز مشخص است. قوه قضائیه به تنهایی تعیین میکند؟ در صلاحیتش نیست. مجموعهای از افراد ناوابسته و فارغ از علائق سیاسی، جناحی، اقتصادی باید این را تعریف کنند. تعریفش هم ساده است. همین است که من گفتم. رسانهها از نظر کمی ممکن است زیاد شوند ولی از نظر کیفی خیر. خیلی استعدادها، مثل این سالهایی که من دیدم، با اندوه و افسوس، جوانهای مستعد با علاقه و متعهد در مطبوعات هستند که وابسته به یکی از جناحهای سیاسی شدند و آن جناحهای سیاسی برآمدند و بارشان را بستند و الان دارند عشقشان را میکنند، چه در داخل چه در خارج. روزی به یکی از همین روزنامهنگاران جوان گفتم جایی که دبیر شدهای ارگان دولت است مراقب باش تو کاسه داغتر از آش نشوی و در چارچوب تعاریف کار رسانهای کارت را انجام بده. بازی نخور و روزنامه را وارد بازیها نکن. روزی یکی از روزنامهها یک مقاله تند علیه یکی از مطالب روزنامه ایران نوشته بود. همین جوان یک مقاله در صفحه اول به اسم خودش در جواب آن نوشت و برای اولینبار اسمش را بالای آن مقاله گذاشت، وقتی آن مقاله را دیدم به او زنگ زدم گفتم همان کاری را که نباید بکنی، کردی. تاوان بَدی هم خواهی داد و همینطور هم شد. هم قانون، هم عرف
او با اشاره به دوران فعالیت خود در مجله «گزارش» نیز اظهار کرد: واقعاً مجله گزارش در آن زمان مستقل منتشر میشد. سازوکار مطبوعاتی داشت. عملکرد مدیرمسئولش را تا زمانی که من بودم تایید میکنم البته بعدش دیگر، نه ایشان عملکرد بنده را توقع دارم تایید کنند نه من عملکرد ایشان را. ما چهکار میکردیم؟ نگاه میکردیم که در کشوری هستیم به نام جمهوری اسلامی ایران که یکسری قوانین و یکسری عرف دارد. عرف جامعه را هم رعایت میکردیم. جملات، کلمات، عکسها یا چیزی نمیگذاشتیم که با عرف جامعه جمهوری اسلامی ایران نخواند. حالا من خوشم بیاید یا نیاید مهم نیست. خوش آمدن یا نیامدن من در کار رسانهای من نباید مداخله کند. حیدری، روزنامهنگاران جوان را خطاب قرار داد و گفت: این نکته را شما دوستان جوان بگیرید. اگر وقت و حوصله دارید بروید نگاه کنید وگرنه همین قول مرا قبول کنید. به قول معروف دزد حاضر و بز حاضر. در آن دوره ما در مجله ماهانه و در روزنامه سلام مطالب افشاگرانه می نوشتیم. از قراردادهای نفتی تا سوءاستفاده ها و غیره. مجله گزارش به توقیف کشیده نشد، حتی یک پرونده علیه آن تشکیل نشد، فقط یک پرونده تشکیل شد آن هم مربوط به دوره من نبود. یک مطلبی قبل از دوره من گذاشته بودند که آن هم البته ختم به خیر شد. ولی سلام با وجود آقای خوئینیها کارش به کجا کشید؟ به دلیل اینکه ژورنالیسم و کار رسانهای را کرده بود، تریبون سیاست و این آفتی است که الان به جان تمام رسانههای ایران افتاده است و از این بیماری کشنده رهایی نخواهند یافت مگر اینکه سیاستزدگی از وجود دستاندرکاران رسانهها زدوده شود. در سندیکای مطبوعات، هم روحانی بود و هم مارکسیست او درباره ضرورت وجود یک تشکل صنفی برای پیگیری امور حرفهای کار روزنامهنگاری و به دور از سیاستزدگی، اینطور توضیح داد: تا اوایل دهه 40 مطبوعات ایران همچنان در زیر سایه سنگین سانسور فعالیت میکرد. در این زمان عدهای از روزنامهنگاران کارآزموده و خبره که روانشان شاد و آنهایی که هنوز در قید حیات هستند، که فکر نمیکنم جز چند نفری باشند، اقداماتی را شروع کردند که روزنامهنگاری ایران به سمت حرفهای شدن و قانونمند شدن حرکت کند. اینها بدون داشتن هیچ امکانات سنگ بنای سندیکای نویسندگان و خبرنگاران را گذاشتند. که جلسه هیأت مؤسس آن بصورت ایستاده در پارک شهر برگزار شد و تا مدتها حتی یک ساختمان اجارهای نداشتند. البته سه - چهار سال بعدش من به این سندیکا پیوستم. حیدری ادامه داد: از مسیر این سندیکا، روزنامهنگاری ایران به سمت حرفهای شدن حرکت میکرد؛ چون نظاممند بود، چون سازمان صنفی، البته اول یکسری آدم ناباب در آن بودند که تصفیه شدند و تقریباً سندیکا بعنوان یک نهاد صنفی گام به گام شروع کرد به تأمین آزادیهای قطع شده مطبوعات، چون انسجام صنفی بود، در همان سندیکا ما عضوی داشتیم که یک روحانی بود و در روزنامه کیهان کار میکرد، آقای گلسرخی چپ (مارکسیست) هم عضو بود. فلان علاقهمند به تودهای هم عضوش بود. فلان سلطنتطلب هم عضو بود. اما یک قانون داشتیم و آن قانون این بود که هرکس وارد سندیکا میشود کولهبار اعتقادات سیاسی خود را پشت در بگذارد و در سندیکار فقط کار صنفی کند. به همین دلیل علاوه بر کارهای دیگری که ما کردیم، خانهسازی، تأمین بیمه بیکاری، بیمه عمر، ایجاد صندوق بیکاری برای اولین بار در ایران، گام به گام به طرف حرفهای کردن روزنامهنگاری حرکت کردیم. عذرخواهی آجودان شاه از یک روزنامهنگار
حیدری در توضیح کارکرد وجود سندیکا، با مثالی توضیح داد: داستانی را برایتان بگویم. رئیس باشگاه تاج که الان استقلال شده، تیمساز خسروانی بود. ما یک خبرنگار شریفی داشتیم روانش شاد به نام «ناصر مفخم». او بسیار خبرنگار شریف و پاک دست و باسوادی در زمینه ورزش بود. در یک مصاحبه مطبوعاتی از تیمسار خسروانی در مورد یک سوءاستفاده مالی یک سوالی میکند. تیمسار خسروانی به او اهانت میکند. او جواب اهانت را نمیدهد و بعنوان اعتراض از جلسه بیرون میآید. آن موقع سازمان تربیت بدنی در خیابان ورزش فعلی، پارک شهر بود. تیمسار خسروانی به افرادش اشاره میکند، به خیابان میآیند و یک کشیده به او میزنند. سندیکای نویسندگان غوغایی به پا کرد که در نهایت تیمسار خسروانی، آجودان شاه، مجبور شد بیاید سندیکای نویسندگان از او معذرتخواهی کند. یا دو نفر اسمشان را میبرم، یکی بهرزو وثوقی و دیگری مصطفی خاکینژاد خبرنگار و عکاس روزنامه اطلاعات، شبی آقای بهروز وثوقی به هر دلیلی یک کشیده در گوش این خبرنگار عکاس روزنامه اطلاعات میزند باز ما اینها را بهانه قرار دادیم برای تثبیت جایگاه روزنامهنگار واقعی و آقای بهروز وثوقی مجبور شد از این آقای خاکینژاد رضایت بگیرد و معذرت بخواهد. این روزنامهنگار پیشکسوت تاکید کرد: آقایانی که این تفکر را دنبال میکنند که باید مطبوعات و رسانهها در کنترل باشند، اشتباه میکنند. نه! خودتان را از خدمات خیلی از افرادی که نه پول میخواهند نه مقام میخواهند نه دنبال چیز دیگری هستند، محروم میکنید. نسل جوان! بپرهیزید از نهاد صنفی دولتی حیدری همچنین نصیحت کرد: نصیحت، وصیت و خواهش من از نسل جوان این است که بپرهیزید از اینکه برایتان یک نهاد صنفی دولتی درست کنند. خودتان همت کنید. دارای عقاید سیاسی مختلف هستید، باشید، ولی در یکجا دارای منافع مشترک هستید و آن رشته و حرفه و صنف خودتان هست. شما دارای منافع مشترک هستید، دارای حقوق مشترک هستید، این را فدای حقوق سیاسی مشترکتان نکنید. نگذارید نهاد صنفی یا روزنامه یا مجلهتان تریبون فلان گروه سیاسی شود. بروند گروههای سیاسی، هم پول دارند و هم نفوذ دارند، بروند برای خودشان تریبون درست کنند. الان هم تا زمانی که دفترداران رسانههای ایران به این اصل صادق باورمند و متعهد نشوند هیچ امیدی به بهبود وضع کار روزنامهنگاران نیست. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]
صفحات پیشنهادی
مایلی کهن: در صورت گذشت شاکی باز هم به زندان می روم
مایلی کهن در صورت گذشت شاکی باز هم به زندان می روم وی افزود نه تنها از صدور این رای ناراحت نیستم بلکه با خوشحالی منتظر اجرای حکم هستم و مطمئن باشید این بار خودم میخواهم تا رای دادگاه درباره من اجرا شود آفتاب سرمربی اسبق تیمملی فوتبال ایران بعد از قطعی شدن حکم دادگاه تاکیدانصاف متعلق به روزنامهنگاری اسلامی است بقیه ادا در میآورند تالیف کتابی درباره «مبانی ژورنالیسم اسلامی»
انصاف متعلق به روزنامهنگاری اسلامی است بقیه ادا در میآورندتالیف کتابی درباره مبانی ژورنالیسم اسلامی نعمتالله سعیدی از اتمام نگارش کتاب مبانی ژورنالیسم اسلامی و انتشار آن در آینده نزدیک از سوی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی خبر داد نعمتالله سعیدی نویسنده و روزنامهنگار در گفت9 هزار شاکی در انتظار محاکمه مدیران سابق شرکت تعاونی مسکن اداره برق
9 هزار شاکی در انتظار محاکمه مدیران سابق شرکت تعاونی مسکن اداره برق سرانجام با گذشت بیش از ده سال مدیران سابق شرکت تعاونی مسکن اداره برق با بیش از 9 هزار شاکی به زودی در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشوند به گزارش خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران اوایل مهرماقشری که از ماجرای کارت های جعلی سربازی شاکی هستند/ دلالان فوتبال و درآمد 15هزار تومانی!
قشری که از ماجرای کارت های جعلی سربازی شاکی هستند دلالان فوتبال و درآمد 15هزار تومانی ورزش > لیگ برتر - پس از برخورد قانونی با بازیکنان جاعل کارت های خدمت سربازی یک قشر از فوتبال دچار ضرر شدیدی شد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ماجرای کارت جعلی خدمت سربازی اگر چه پتحويل 20 روزه خودرو با 53 شاکي
۱۰ آبان ۱۳۹۳ ۱۹ ۱۴ب ظ تحويل 20 روزه خودرو با 53 شاکي رئيس پليس آگاهي استان هرمزگان از شناسايي و دستگيري کلاهبردار حرفه اي که به بهانه تحويل 20 روزه خودرو از مردم اخاذي کرده بود خبر داد به گزارش خبرگزاري موج سرهنگ سيد حسين اصلحي در تشريح اين خبر گفت در پي شکايت تعدادي از شهرتيموريان از چه شاکی بود؟+عکس
تيموريان از چه شاکی بود عکس آندرانيک تيموريان بعد از همه حرف حديث هاي هفته پيش در نيمه دو بازي استقلال - صبا وارد زمين شد و نمايش خوبي هم داشت آفتاب به گزارش ورزش سه تیموریان که ظاهرا سخنگوی تعدادی از بازیکنان استقلال در واگویه مشکلات مالی استقلال بوده است در لحظه آمیک مدرس ارتباطات: دوره کارشناسی روزنامهنگاری باید تعطیل شود
یک مدرس ارتباطات دوره کارشناسی روزنامهنگاری باید تعطیل شود فرهنگ > کتاب - اولین روز تور آموزشی برگزیدگان بیستمین جشنواره مطبوعات برگزار شد که در کارگاه حقوق و مسئولیتهای روزنامهنگاری تعطیلی رشته روزنامه نگاری در مقطع ارشد به دلیل ناکارآمدی مطرح شد به گزارش خبربرخی همراهان روحانی هم از معرفی نیلی احمدآبادی شاکی بودند/دستور دولت برای افزایش عوارض برخی بزرگراه ها
اخبار ویژه روزنامه های شنبه برخی همراهان روحانی هم از معرفی نیلی احمدآبادی شاکی بودند دستور دولت برای افزایش عوارض برخی بزرگراه ها دیپلمات انگلیسی آمریکا مقصر شکست مذاکرات با ایران است مجوز ویژه به یک وزیر برای خرید 3 پژو پارس گمانه زنی درباره مدیران آینده سازمان صدا و سیما توتيموريان از چه شاکي بود؟ (عکس)
تيموريان از چه شاکي بود عکس آندرانيک تيموريان بعد از همه حرف حديث هاي هفته پيش در نيمه دو بازي استقلال - صبا وارد زمين شد و نمايش خوبي هم داشت به گزارش "ورزش سه" تیموریان که ظاهرا سخنگوی تعدادی از بازیکنان استقلال در واگویه مشکلات مالی استقلال بوده است در لحدر کتابی جدید افشا شد مرگ حقیقت و روزنامهنگاری آزاد در آمریکا/ روشهای عجیب کنترل از راه دور خبرنگاران
در کتابی جدید افشا شدمرگ حقیقت و روزنامهنگاری آزاد در آمریکا روشهای عجیب کنترل از راه دور خبرنگارانبه تازگی کتابی توسط یکی از روزنامهنگاران با سابقه آمریکایی منتشر شده است که باز هم ادعای دموکراسی و آزادی بیان در آمریکا را به شدت زیر سوال میبرد به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیاشاکیان به پلیس مراجعه کنند پرداخت پول داروی گرانقیمت و تحویل آن شگرد جدید کلاهبرداران+عکس
شاکیان به پلیس مراجعه کنندپرداخت پول داروی گرانقیمت و تحویل آن شگرد جدید کلاهبرداران عکسیک مجرم جوان با شگردی جدید و در قالب تحویل داروهای گران قیمت از طعمههای خود کلاهبرداری میکرد به گزارش خبرنگار حوادث فارس در روز 11 تیر امسال فردی با مراجعه به کلانتری 175 باقرشهر به مأمورضرورت ایجاد دوره کارشناسی ارشد روزنامهنگاری در حوزه علم
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴ ۴۸ نشست ترویج علم و رسانه در راستای هفته ترویج علم امروز با حضور جمعی از اصحاب رسانه و کارشناسان این حوزه در محل برج میلاد برگزار شد به گزارش خبرنگار علمی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا در این نشست انتقادات و پیشنهاداتی از سوی کارشناسان این حوزه درفارس گزارش میدهد از پروندهای با 10 هزار شاکی و چرخش مالی 2 هزار میلیارد تومانی فردی با سواد پنجم ابتدایی
فارس گزارش میدهداز پروندهای با 10 هزار شاکی و چرخش مالی 2 هزار میلیارد تومانی فردی با سواد پنجم ابتداییپرونده با 10 هزار شاکی 2 هزار میلیارد تومان چرخش مالی فرد 34 ساله با سواد پنجم ابتدایی از جمله مواردی بود که در همایش دادستانهای کل کشور در تبریز مطرح شد به گزارش خبرگزاریبا اعلام رضایت شاکی، مایلیکهن آزاد میشود
شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹ ۳۷ دادستان عمومی و انقلاب تهران درباره پرونده مایلیکهن گفت شاکی رضایت داده و ایشان آزاد میشود عباس جعفریدولت آبادی با حضور در غرفه خبرگزاری ایسنا در بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها با اشاره به آخرین وضعیت پرونده غنچه قوامی اظهار کرد خانم غنچهمهدی شیاس در ملاء عام گردانده شد/پلیس: شاکیان به پلیس امنیت شهرری مراجعه کنند+عکس
مهدی شیاس در ملاء عام گردانده شد پلیس شاکیان به پلیس امنیت شهرری مراجعه کنند عکس مهدی شیاس معروف به مهدی شاسکول به دلیل جرائم متعدد توسط ماموران پلیس امنیت دستگیر و در محل وقوع جرائمش گردانده شد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران روز گذشته یکی از اراذل و اوباش سابقه داردعوت به همکاری از کارشناس و کارآموز روزنامهنگاری و روابط عمومی
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰ ۰۹ یک مجموعه رسانهای به منظور تکمیل نیروی انسانی خود از نیروهای علاقمند دعوت به همکاری میکند به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا این مجموعه رسانهای به کارشناسانی با مشخصات زیر نیازمند است روزنامهنگار و خبرنگار باتجربه آقا خانم آشنا به اصسارق، خود شاکی بود/ مرد بدهکار با سرقت طلاجات همسرش طلبکاران را راضی میکرد
سارق خود شاکی بود مرد بدهکار با سرقت طلاجات همسرش طلبکاران را راضی میکرد مردی که پس از سرقت طلاجات و لوازم همسرش به عنوان شاکی اعلام شکایت کرده بود با تیزهوشی ماموران پلیس آگاهی شهرستان مریوان استان کردستان دستگیر شد سرهنگ حجت الله پرویزی فرمانده انتظامی شهرستان مریوان در گ-
گوناگون
پربازدیدترینها