تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى شوند بلكه حق را به پيروى كسى كه از آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799704428




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آیا دولت در به کار بردن ایده‌ی وابستگی متقابل، درایت به خرج می‌دهد؟ استقلال‌طلبی در اندیشه‌ی سیاسی دولت اعتدال


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آیا دولت در به کار بردن ایده‌ی وابستگی متقابل، درایت به خرج می‌دهد؟
استقلال‌طلبی در اندیشه‌ی سیاسی دولت اعتدال
راز موفقیت و یا شکست و اضمحلال بسیاری از چهره‌های شاخص و احزاب سیاسی در تاریخ 35ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران را می‌توان در نتیجه‌ی ارزیابی مردم از میزان پایبندی این جریانات به مقوله‌ی استقلال ملی تفسیر کرد .

خبرگزاری فارس: استقلال‌طلبی در اندیشه‌ی سیاسی دولت اعتدال



 انقلاب‌ها در بطن خود شعارها و آرمان‌های برآمده از نسل انقلاب را حمل می‌کنند. این واقعیتی است که نمودهای مختلفی از آن را می‌توان در انقلاب‌های بزرگ جهان سراغ گرفت. در مورد انقلاب اسلامی ایران دو شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» به‌عنوان محور اصلی شکل‌دهنده به اعتراضات مردمی مطرح شده‌‌اند. در مورد شعارهای اصلی انقلاب اسلامی مردم ایران، باید این توضیح را افزود که اگر این دو شعار را ما با هم تطبیق دهیم و در هم ادغام کنیم، مفهوم «نه شرقی، نه غربی» در واقع تفسیری از همان میل به استقلال‌طلبی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور است. موضوعی که میزان توجه دولت‌ها به آن همواره در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی به‌عنوان فاکتوری تعیین‌کننده در مقبولیت عمومی آن‌ها، از سوی مردم مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌گرفته است. به‌طوری‌که راز موفقیت و یا شکست و اضمحلال بسیاری از چهره‌های شاخص و احزاب سیاسی در تاریخ 35ساله‌ی جمهوری اسلامی ایران را می‌توان در نتیجه‌ی ارزیابی مردم از میزان پایبندی این جریانات به مقوله‌ی استقلال ملی تفسیر کرد و شعارها، اقدامات و رویکردهای دولت یازدهم نیز از آن مستثنا نخواهد بود. جایگاه استقلال‌طلبی در شکل‌گیری انقلاب اسلامی یکی از شیوه‌های شناخت و درک علل و ریشه‌های انقلاب اسلامی در ایران، بهره‌گیری از تکنیک روند شناسی است. در این تکنیک، تحولات مؤثر بر طرح خواسته‌ها و مطالبات مربوط به یک رخداد مورد بررسی قرار می‌گیرند.براساس این دیدگاه، در شکل‌گیری انقلاب اسلامی فاکتور مؤثری به نام میل به استقلال‌طلبی نقش برجسته‌ای ایفا کرده است. این مسئله را می‌توان با نگاهی به تحولات تاریخی پیش از انقلاب و تأثیر آن بر شکل‌گیری شعارهای انقلابی مردم به‌خوبی درک کرد؛ به‌طوری‌که وقتی مردم استقلال را مطالبه می‌کنند و آن را با بحث «نه شرقی، نه غربی» توضیح می‌دهند، یعنی اینکه این استقلال را نداشته‌اند یا اینکه گرفتار نقطه‌ی مقابل استقلال، یعنی وابستگی، بوده‌اند. لذا یکی از چیزهایی که در طول تاریخ، مردم ایران از آن رنج برده‌اند، وابستگی کشور بوده است. اما سؤال مهم دیگر این است که این وابستگی به کجا بوده است؟ پاسخ این سؤال در شعار «نه شرقی، نه غربی» مستتر است؛ چراکه از دوران قاجاریه، به‌خصوص از جنگ‌های ایران و روس به بعد که ایران شکست‌های پی ‏در پی را تجربه می‌کند و پای روس‌ها و انگلیسی‌ها به‌تدریج به ایران باز می‌شود، احساس سرخوردگی در میان مردم ایران تشدید می‌شود. موضوعی که در سال‌های بعد، به حضور و اعمال نفوذ انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها تغییر شکل می‌دهد. این وابستگی مردم ایران را به‌شدت آزار می‌دهد و از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا زنجیرهای این وابستگی را پاره کنند و به استقلال برسند. البته راه‎های مختلفی را هم تجربه می‌کنند. برای مثال، نهضت مشروطیت و نهضت تنباکو تلاشی در این راستا بود که سلطه‌ی انگلیسی‌ها نباشد. در نهضت مشروطیت و نهضت نفت نیز همین مسئله دیده می‌شود و حتی در خرداد 42 نیز کشور شاهد اعتراض گسترده‌ی علما و مردم به لایحه‌ی کاپیتولاسیون یا همان وابستگی شدید ایران به آمریکا بود.(1) بنابراین وقتی مردم استقلال را می‌خواهند و وابستگی را نفی می‌کنند در جست‌ و جوی راه‌حلی برای خروج از وابستگی هستند و انقلاب اسلامی سال 57 می‌توانست تنها راه‌حل قابل دسترس مردم باشد. راه‌حلی که هنوز مردم به آن اعتماد دارند و نتیجه‌ی این اعتماد را می‌توان در حضورهای فعالانه در عرصه‌های ملی و مشارکتی نظیر انتخابات مشاهده کرد. لذا با چنین پشتوانه‌ی تاریخی از انقلاب اسلامی انتظار می‌رود دولت‌ها در عمل به مطالبه‌ی ‌اصلی مردم از انقلاب، که همانا تحقق و صیانت از استقلال ملی است، وفادار بمانند. استقلال‌طلبی در نظریه‌ی جمهوری اسلامی همان‌گونه که در بالا اشاره شد، وقوع انقلاب اسلامی در ایران سبب شد تا دیدگاهی نوین در عرصه‌ی نظریات علوم سیاسی ظهور پیدا کند که برمبنای آن، اندیشه‌ی عدالت‌طلبی، آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی سیاسی، ضمن بهره‌مندی از پشتوانه‌ی ایدئولوژیک مذهبی، می‌تواند از حمایت مردمی نیز برخوردار شود. به بیان دیگر، تجربه‌ی جمهوری اسلامی ایران نشان داد که مردم‌سالاری دینی به دلیل امتیازات ویژه‌ای که در بطن خود داراست، می‌تواند مطالبه‌ی استقلال‌طلبی ملی را بیش از سایر مدل‌های سیاسی دنبال کند؛ چراکه براساس مدل نظام سیاسی جمهوری اسلامی، حکومت ایران دارای سه قوه‌ی مجریه، قضائیه و مقننه است، اما اسلامیت، براساس قانون اساسی، دارای محوریت است. از سوی دیگر، براساس قانون اساسی، جایگاه رهبری نظارت بر اعمال کلیه قوا و همچنین رهبریت دینی تعیین شده است و رئیس‌جمهور با انتخاب مستقیم مردم، ریاست قوه مجریه را در اختیار می‌گیرد و در کنار سایر قوا، به طرقی که در قانون اساسی پیش‌بینی شده است، بر عملکرد یکدیگر نظارت می‌کنند. لذا می‌توان گفت ساختار جمهوری اسلامی به‌طور سیستماتیک امکان انحراف از ارزش استقلال‌طلبی را سلب کرده است. استقلال‌طلبی در آیینه رفتاری دولت اعتدال به‌رغم زیربنای قانونی و ساختار مند صیانت از حاکمیت و استقلال ملی، در طراحی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، اما این شائبه همواره وجود دارد که میزان اولویت‌بندی دولت‌ها به مقوله‌ی استقلال ملی تا چه اندازه بر نوسان آن در راهبردهای اجرایی کشور می‌تواند مؤثر واقع شود. به بیان دیگر، بسیاری از فعالان سیاسی نسبت به تغییر در نوع نگاه و خاستگاه سیاسی و حزبی دولت‌ها و تأثیرات آن بر پیگیری مطالبات عمومی نظیر صیانت از مرزهای استقلال ملی بیمناک هستند که به این شائبه می‌توان از سه منظر مختلف پاسخ داد: الف) نیاز نخبگان سیاسی به جلب نظر مردم برای عبور از گذرگاه‌های انتخاباتی شاید بتوان تبلیغات را یکی از مهم‌ترین ارکان انتخابات دانست؛ چراکه با گرم شدن فضای انتخابات، مسئله‌ی معرفی نامزدها، توانایی‌ها و برنامه‌های ایشان به مهم‌ترین دغدغه‌ی فعالان انتخاباتی تبدیل می‌شود و در قالب تبلیغات انتخاباتی نامزدها خودنمایی می‌کند. در این میان، بخشی از برنامه‌های تبلیغاتی نامزدها را گزینش شعارهای انتخاباتی به خود اختصاص می‌دهد. شعارهایی می‌توانند جهت‌گیری، دغدغه‌ها و افق برنامه‌ریزی گروه‌ها را مشخص کنند که توده‌ها را به سمت صاحب شعارهای جذاب سوق دهند. در طول ادوار انتخابات در جمهوری اسلامی، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و نامزدهای انتخاباتی معمولاً با انتخاب شعارهای انتخاباتی خود، اذهان عمومی را در فضای تبلیغاتی مشغول می‌کنند. شعارهایی که بررسی علمی و تحلیل محتوای آن‌ها می‌تواند بخشی از تحولات سیاسی-اجتماعی کشور را به تصویر بکشد. البته این ابزار روی دیگر نیز دارد و آن قابلیت سنجش میزان درک مطالبات مردم از سوی کاندیداهای انتخاباتی است؛ چراکه احزاب و گروه‌های سیاسی برای ورود و یا ماندگاری در سپهر قدرت، نیازمند دریافت تأییدیه از سوی مردم هستند و اگر آن‌ها نسبت به مطالبات مردم کم‌توجه باشند، بی‌شک نمی‌توانند انتظار استقبال عمومی از سوی آن‌ها را داشته باشند. به همین دلیل، بررسی شعارهای انتخاباتی کاندیداها از یک سو ابزاری برای ارزیابی مردم از کاندیداها برای رسیدن به نامزد اصلح است و از سوی دیگر، انتخاب شعار انتخاباتی مناسب می‌تواند رمز موفقیت یک کاندیدا در انتخابات باشد. در این میان، تکیه بر مطالبات عمومی و فراگیر نظیر صیانت از استقلال و حاکمیت ملی را باید به‌عنوان اصلی ضروری و اولیه برای پیروزی در انتخابات و جلب رأی و نظر مردم قلمداد کرد. البته همین مسئله در وهله‌ی بعد، تعهد افراد و احزاب به پیگیری و تحقق این آرمان‌ها را نیز اجتناب‌ناپذیر می‌کند. موضوعی که در جریان انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری در سال 1392 به‌خوبی از سوی ستاد تبلیغاتی دکتر روحانی درک شد و خود را در چارچوب طرح شعارهای وحدت‌گرا و استقلال‌طلبانه نمایان کرد. ب) نظارت مردم و رسانه‌ها بر عملکرد دولت‌ها هرچند رصد و بررسی فعالیت شش‌ماهه به لحاظ کمّی نمی‌تواند شاخص مطلوبی برای سنجش عملکرد یک دولت نوپا محسوب شود، ولیکن میزان توجه و تکیه‌ی دولتمردان بر کار ویژه‌های خاص، نظیر تبیین حقوق شهروندی، توسعه‌ی همکاری‌های بین‌المللی و نیز تقویت اقتصاد ملی را می‌توان به‌عنوان شاخصی برای سنجش اولویت استقلال ملی در ذهن مدیران دولت اعتدالی یازدهم ارزیابی کرد. به‌عنوان مثال، در مدت کوتاه شکل‌گیری دولت یازدهم، رئیس دولت اعتدال بارها بر ضرورت حفاظت و صیانت از مرزهای استقلال ملی تأکید کرده و اساساً انقلاب اسلامی را طلیعه‌ای برای دستیابی به استقلال ملی دانسته که این موضع‌گیری‌ها با استقبال رسانه‌های سراسری و اقبال عمومی نسبت به دولت مواجه شده است. باید به این نکته نیز اذعان کرد که بررسی رفتار، منش و گفتار دولتمردان از سوی رسانه‌های مستقل سبب شده تا در طول شش ماه گذشته و به‌محض طرح کوچک‌ترین شائبه‌ای در خصوص تهدید استقلال و حاکمیت ملی، این موضوع به‌سرعت در کانون توجه مردم و رسانه‌ها قرار بگیرد. ج) نقش نهادهای نظارتی بر صیانت از کلیت نظام در طراحی مدل جمهوری اسلامی ایران، مکانیسم‌های نظارتی به‌منظور صیانت از مردم‌سالاری دینی و تمامیت ارضی به خوبی تعبیه شده است. نظارت قوا بر یکدیگر در کنار نظارت عالی رهبری انقلاب و مشترک بودن جملگی این ابزارها در مقبولیت عمومی، که از طریق مکانیسم‌های انتخاباتی به اثبات رسیده، تنها گوشه‌ای از قابلیت‌های در نظر گرفته‌شده برای صیانت از مرزهای حاکمیت، استقلال و آزادی در ایران است. از این رو می‌توان گفت دولت‌ها و کارگزاران به‌رغم اختیارات و توانمندی‌های قانونی، نمی‌توانند یک‌تنه و فراتر از قانون، ارزش یا مجموعه‌ای از ارزش‌های ملی را در خطر تهدید قرار دهند. استقلال ملی نیز به‌عنوان یکی از این ارزش‌ها، همواره مورد حمایت و صیانت تمامی قوا بوده و هر نوع خدشه و یا آسیب‌پذیری در آن با رصد و واکنش سایر بخش‌های حاکمیت مواجه خواهد شد. لذا می‌توان اطمینان حاصل کرد که مسئله‌ی استقلال‌طلبی سیاسی در عرصه‌ی حاکمیت نمی‌تواند تحت تأثیر یک بازیگر سیاسی نظیر دولت یا مجلس و یا هر نهاد دیگری مورد خدشه، تهدید و یا آسیب قرار بگیرد. (*) اولویت دولت؛ آزادی‌خواهی یا استقلال‌طلبی؟ خروج از سلطه و اراده‌ی بیگانه و حاکمیت اراده‌ی ملت در تعیین‏ سرنوشت و اداره‌ی کشور، چیزى است که راهبرد استقلال‌طلبی آن را تولید می‌کند و اگر بنا باشد در کشوری محقق شود، می‌باید این مؤلفه‌ی مهم در وجهه‌ی سیاست خارجى نظام ترسیم شود. موضوعی که شهید بهشتی در پاسخ به شبه‌افکنی برخی جریانات سیاسی در مقدم شمردن اصل آزادی‌خواهی بر استقلال‌طلبی از غرب و شرق، چنین پاسخ می‌دهد که «استقلال و آزادى دو مطلبى هستند که به یکدیگر ربط طبیعى و عینى دارند و هیچ‌یک بدون دیگرى قابل تحصیل نیست.»(2) ایشان در تبیین رابطه‌ی عمیق و عینی استقلال با مفهوم آزادی می‌افزاید «(آزادى) در سایه‌ی استقلال و (استقلال) در سایه‌ی آزادى و این هر دو، به شرط وحدت و حفظ تمامیت ارضى کشور، ضامن بقاى جمهورى اسلامى است و جز این هرچه باشد یا به (استبداد) مى‌انجامد یا به نفوذ و سلطه (استعمار) و سرانجام استبداد و بریدن از اراده و قدرت مردم، چیزى جز وابستگى به بیگانه و سلطه‌ی استعمار نخواهد بود. دستیابى به استقلال همه‌جانبه بدون تأمین حق آزادى، چیزى جز استبداد نخواهد بود و روشن است: (من استبد برایه هلک)(3) و آزادى بدون استقلال و به تعبیر زیبا و گویاى حضرت امام خمینى، (آزادى وارداتى) جز بردگى و سلطه‌پذیرى و هضم شدن در نظام سلطه و سیطره‌ی استکبار جهانى نخواهد بود.(4 ) لذا با عنایت به این مستندات، روشن می‌شود که تلقی نادرست برخی از افراد از تقدم آزادی بر اصل استقلال‌طلبی تا چه اندازه می‌تواند در تأمین منافع ملی ایرانیان، که مبتنی بر آرمان‌های انقلاب اسلامی استوار شده است، خلل ایجاد کند. به‌عنوان مثال، اتکا به تعاریفی غرب‌زده از مفهوم آزادی و مرزهای آن در حوزه‌ی فرهنگی (اعم از سینما، تئاتر، رسانه و کتاب)، سیاسی (لیبرالیسم‌گرایی و... ) و اقتصادی (الگوبرداری از نظام سرمایه‌داری و...) می‌تواند استقلال ملی و اندیشه‌ی استقلال‌طلبی را در کشور بخشکاند و تلاش‌ها برای دستیابی به فرهنگ ملی خود باور را در نطفه معدوم کند و این یعنی ناکام گذاشتن هر دو مطالبه‌ی اصلی مردم ایران از انقلاب اسلامی، یعنی شکست ایده‌ی استقلال و آزادی. موضوعی که شهید بهشتی، ضمن هشدار نسبت به وقوع چنین وضعیتی، یادآور می‌شود «ملتى که از یکى از جهات مثلاً از جهت فرهنگى، اقتصادى، سیاسى به‏ دیگران وابسته باشد، آزادى خود را نیز از دست داده است.»(5) حال به‌رغم این توضیحات، اگر بنا باشد به بهانه‌ی آزادی ملتهم از انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری، عده‌ای سخن از ضرورت ارتباط با رژیم صهیونیستی، آن‌هم با پیش‌شرط به رسمیت شناختن ماهیت این رژیم به میان آوردند(6) یا عده‌ای دیگر با سوءاستفاده از روابط حزبی و جناحی و فردی با دولت محترم، اقدام به کم‌رنگ کردن ارزش‌های انقلابی در حوزه‌ی استقلال ملی کنند که نمونه‌ای از آن را می‌توان در هشدارهای احمد توکلی نسبت به نظارت و تأمین نیازهای اساسی ایران از طریق چهار شرکت انحصاری آمریکایی مشاهده کرد،(7) چگونه می‌توان نسبت به عدم هوشیاری برخی از مسئولان در صیانت از مرزهای استقلال ملی نگران نبود؟ راهبرد «وابستگی متقابل» در دیپلماسی دولت اعتدال اما با این همه، کم نیست تعداد ناظران سیاسی که خواستار توجه بیشتر دولتمردان به مقوله‌ی استقلال ملی در برنامه‌ریزی‌ها و اجرای طرح‌های دولتی در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی هستند. آن‌ها معتقدند برخی تفسیرها از ایده‌ی «وابستگی متقابل» می‌تواند پاشنه‌ی آشیل دولت در حوزه‌ی صیانت از استقلال ملی در آینده باشد. در توضیح وابستگی متقابل، باید گفت یک سیستم حکومتی ممکن است دارای سازمان منعطف یا متصلب یا باثبات یا بی‌ثبات باشد، اما آنچه در تمایز ساختارها به لحاظ مشی سیستم‌ها نسبت به راهکارهای تحقق استقلال ملی حائز اهمیت است، رابطه‌ی سیستم‌های سیاسی با ایده‌ی «وابستگی متقابل» است؛ چرا که به عقیده‌ی برخی اندیشمندان از جمله کوهین و نای، وابستگی متقابل همواره با خود هزینه‌هایی را به همراه خواهد داشت، زیرا استقلال عمل کشورها را با محدودیت‌هایی مواجه می‌سازد. به زعم این دو نفر، در بحث وابستگی متقابل می‌باید به دو نکته‌ی کلیدی توجه کرد: 1.حساسیت: حساسیت متضمن درجات مختلفی از نظارت در داخل یک چارچوب سیاست‌گذاری برای حفظ ارزش‌های ملی نظیر میل به استقلال‌طلبی است. 2.آسیب‌پذیری: بدین مفهوم که یک بازیگر تا چه حد در معرض تحمل هزینه‌هایی است که رویدادهای بیرونی بر وی تحمیل می‌کند.(8) در این دیدگاه، تکیه‌ی بیش از حد بر روابط متقابل با جهان خارج، می‌تواند موجبات عقب‌افتادگی بخشی در زیرمجموعه‌های حیاتی یک نظام سیاسی را سبب شود. به عبارت ساده، هنگامی که جامعه‌ی جهانی به یک دهکده تفسیر می‌شود و ایده‌ی وابستگی متقابل به‌عنوان راهکاری برای صرفه‌جویی اقتصادی و تحکیم پایه‌های امنیت و صلح جهانی مطرح می‌شود، خیلی ساده‌انگارانه خواهد بود که توازن قدرت سیاسی نیز در پس روابط متقابل سیاسی و اقتصادی محقق خواهد شد؛ چرا که تداوم روحیه‌ی استعماری و انگیزه‌های منفعت‌طلبانه سبب می‌شود تا کشورهای شمال در مقابل کشورهای جنوب یا همان در حال توسعه، با نگاهی بالا به پایین رفتار کنند و در هر زمان که منافع دیگری (اعم از مشروع یا نامشروع خود را) در معرض خطر دیدند به سوءاستفاده از این روابط متقابل بپردازند. به‌عنوان مثال، در پرونده‌ی هسته‌ای ایران، یکی از موضوعات قدیمی عدم تأمین سوخت با غنای بیست درصد برای رآکتور تحقیقاتی تهران است که غرب به منظور اعمال فشار بر ایران، از فروش آن خودداری کرد و هنگامی که بسیاری از نیروهای داخلی از تهدید قطع صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی به غرب سخن گفتند، طرف مقابل در اقدامی پیش‌دستانه، ضمن تحریم یک طرفه‌ی آن، اقدام به جایگزینی سهم ایران از بازار انرژی خود کرد. لذا به نظر می‌رسد تکیه‌ی بیش از حد بر قراردادهای خارجی با طرف‌های غربی، آن‌هم با توجیه تحکیم روابط خارجی با تکیه بر ایده‌ی «روابط متقابل» نمی‌تواند چندان امیدوارکننده باشد؛ چرا که مشکل غرب با ایران تنها بر سر چند مشکل سیاسی محدود نیست، بلکه مشکل بر سر اصل موجودیت جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان متضمن‌کننده‌ی استقلال ملی ایرانیان است. از این رو، یکی از مهم‌ترین نکاتی که در بررسی عملکرد شش‌ماهه‌ی دولت تدبیر و امید قابل تأمل است، دقت در میزان اعتماد به طرف‌های خارجی است؛ چرا که غرب و در رأس آن آمریکا قابل اعتماد نیست. این واقعیتی است که هم غربی‌ها از جمله استفان لندمن، نویسنده و مجری رادیو واشنگتن، بر آن اذعان دارد(9) و هم مسئولان و مقامات عالی ایرانی.(10) جمع‌بندی با بررسی تجربه‌ی تاریخی ایران و 35 سال گذشته، مشخص می‌شود که به لحاظ پشتوانه‌های سیاسی و حقوقی، مطالبه‌ی استقلال ملی از ظرفیت خوبی در تجمیع مطالبات و همسوگرایی جریانات سیاسی و داخلی برخوردار است و همین مسئله کار دولت‌ها در پیگیری مطالبات استقلال‌گرایانه را تسهیل می‌کند، به شرط آنکه در معادلات داخلی یا خارجی نسبت به کاربرد ایده‌ی وابستگی متقابل و تعریف تقدم و تأخر دو مفهوم کلیدی آزادی و استقلال‌طلبی، درایت به خرج دهند.(*) منابع: 1.         2. مشروح مذاکرات بررسى نهایى قانون اساسى، ج ‏1، ص ‏421. 3. نهج‌البلاغه، حکمت 161. 4. صحیفه‌ی نور، ج ‏9، ص ‏155 و نیز ص ‏62، 73 و 146. 5. شهید آیت‌الله بهشتى، مشروح مذاکرات براى قانون اساسى، ج‏ 1، ص‏ 421. 6. رجوع کنید به: http://alef.ir/vdcewp8wpjh8z7i.b9bj.html?216026 7. رجوع کنید به: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13921217001183 8. Robert O.Keohane and Joseph S.Nye, "Power and Interdependence: World Politics in Transition," (Boston: Little Brown, 1977) pp.9-10 9.  رجوع کنید به: http://www.tasnimnews.com/Home/Single/238888 10. رجوع کنید به: http://kayhan.ir/fa/news/2420 پی‌نوشت ها: 1. محمدباقر خرمشاد، مطالبه‌ی تمام‌ناشدنی استقلال، زمانه، 1382، شماره‌ی 16. سجاد سلامی؛ کارشناس مسائل سیاسی  منبع : پایگاه تحلیلی تبیینی برهان

93/08/24 - 06:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن