تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805142438
برخي قاچاقچيان فضاي رسانه اي هستند
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۰ آبان ۱۳۹۳ (۱۲:۳۶ب.ظ)
در گفتگو با معاون سياسي و امنيتي استانداري کرمانشاه؛ برخي قاچاقچيان فضاي رسانه اي هستند گروه استان ها
به گزارش خبرگزاري موج کرمانشاه؛ در غروبِ روزي پاييزي اين فرصت دست داد كه در دفتر كار آيت اله آزرمي، معاون سياسي و امنيتي استانداري كرمانشاه، مهمان او باشيم و بخشي از سؤالات خود را از او بپرسيم. بناي اين را نداشتيم كه چون از حاميان دولت هستيم يا با مديريت استان احساس همدلي داريم پس بايد سوالات كليشه اي بپرسيم و موقع مصاحبه نقش گلدان را بازي كنيم. احساس مي كنيم روزنامه نگار متعلق به هر جريان سياسي كه باشد بايد بدون ملاحظه دين خود را به جامعه ادا كند و نقش پرسش گري و انتقادي خود را از دست ندهد. هميشه سؤال هايي در اذهان مردم و نخبگان سايه انداخته و ناخودآگاهانه آنها را آزار مي دهد. اين وظيفه ﻯ روزنامه نگار است كه اصحاب قدرت را از آن سؤالات آگاه كند و پاسخ را بگيرد. گفتگو با آقاي آزرمي را با همين هدف و بر اساس همين روش انجام داده ايم:
*سؤال اول را به دو شكل مطرح مي كنيم: به عنوان معاون سياسي-امنيتي استانداري چقدر احساس مضيقه كرده ايد؟ چقدر از انتصابات كار شما بوده و چقدر نتيجه ﻯ لابي نمايندگان؟
الان نمايندگان مشکل ما نيستند. ما تقريبا همه ﻯ فرمانداران را تغيير داده ايم. در انتصابات خودمان هيچ مشکلي نداريم. در برخي جاها با كمبود نيرو مواجه بوده ايم نه اينکه نيرويي داشته باشيم و نتوانيم از آن استفاده كنيم.
خيلي جاها در خيلي ادارات مسأله انتصابات مربوط به وزارتخانه هاي مربوط به آن ادارات است. اگر وزيري نخواهد مديري را عوض كند كه ما نمي توانيم آن مدير را بركنار كنيم. بله مي توانيم برخوردهاي قهر آميز و چكشي بكنيم؛ اما ديگر الان دوره اين كار ها نيست. جامعه ما آنقدر رشد كرده كه جايي براي اين طور روش ها باقي نمي گذارد. بعضي انتقاداتي كه به ما مي شود در حيطه كاري ما نيست و مربوط به وزارتخانه هاست.
*يعني در بحث انتصابات به استانداردهاي مورد نظر خود رسيده ايد و خلاصه اينكه ممكن است در پايان دوره كاري تان در كرمانشاه اگر از شما در مورد كاستي ها بپرسيم بگوييد كه "نگذاشتند كار كنيم"؟
ما مسووليت تمام کساني را که منصوب كرده ايم مي پذيريم. با همه افرادي كه لازم بوده تعامل داشته ايم، اما؛ هيچ كسي به ما تحميل نشده و تا خودمان به جمع بندي مثبت در مورد كسي نرسيده ايم او را منصوب نكرده ايم. در سنقروكليايي شايد آن اتفاق افتاد، اما؛ ما كسي را جايگزين آقاي بالايي كرديم كه او هم مورد تأييدمان بود و از طرف ديگر خوشحاليم كه آقاي بالايي در يک جايي قرار گرفته- با توجه به تأكيد و برنامه هاي دولت اعتدال براي توسعه ﻯ روستايي- که جايگاه ايشان الان جايگاه مهمي است. باز هم تكرار مي كنم كه كسي ما را مجبور به انجام كاري نكرده و اگر جايي نتوانسته ايم از كسي استفاده كنيم در يک جاي مناسب ديگري از آن شخص استفاده کرده ايم.
*يعني تأييد شما از انتصاباتتان صد درصدي است؟
نه، اين به اين معني نيست كه ما نسبت به عملكرد ها بي توجه ايم. هر فرماندار و بخشداري كه برنامه ها و سياست هاي دولت را به درستي اجرا كرد ما با او موافق و با كسي كه چنين نباشد عقد اخوت ابدي نبسته ايم.
*يكي از انتصابات شما آقاي عباس آبادي (فرماندار صحنه) است. بي شك شما با توضيحاتي كه درباره نگاه مسوولانه خود داديد، درباره عملكرد ايشان و اقداماتشان براي افکار عمومي نكاتي را بايد روشن كنيد. چون هنوز هيچ موضع گيري رسمي درباره ايشان از طرف استانداري مطرح نشده است.
احتمالا اشاره شما به درگيري آقاي عباس آبادي با مأمور راهنمايي و رانندگي است. خب متأسفانه ايشان اين كار را كردند و ما هم تذكر داديم.
سياست آقاي استاندار و بنده اين است كه هر رفتار مغاير با شان دولت را تذکر مي دهيم؛ اين تذکر بصورت كتبي يا شفاهي به صورت خصوصي يا در جلسات عمومي مطرح مي شود. فرماندار، معاون فرماندار و بخشدار اگر به درستي عمل نكند تذكر مي گيرد، اما؛ نياز نداريم هر تذکري را علني و رسانه اي کنيم.
*مسأله آقاي عباس آبادي كه يك مسأله درون سازماني نبود. مسأله منافع عمومي است.
قبل از اينکه اين موضوع رسانه اي شود، ما به آقاي عباس آبادي تذکر داديم.
ما اين کار را در بدو اتفاق انجام داديم چون هيچ جا نمي خواهيم به فرض كه فرماندار ما اشتباهي کرد از او دفاع كنيم. مدافع کسي نبستيم که ظلم کند و ظلم كسي را لا پوشاني نمي کنيم. البته اين مورد تنها اشتباه ايشان نبود دو مورد ديگر هم اشتباه داشته اند كه هر سه مورد تذكر گرفته اند. بازرس وزارت كشور كه آمد از دو تا از اين اتفاقات خبر داشت كه من سومي را هم به آنها گفتم تا تصميم گيري لازم را اتخاذ كنند.
*اشتباهات ديگر ايشان كدام بودند؟
اشتباه اول ايشان مربوط به آموزش پرورش بود. ما از آموزش و پرورش نخواستيم كه كوتاه بيايد و مطلب را به نفع فرماندار بنويسد يا نگفتيم كه رسانه اي نشود. گفتم حق الناس است و بايد در تريبون عمومي معذرت خواهي كنيد. مگر آدم با معذرت خواهي كوچك مي شود. خود من در گذشته از کارمندم عذرخواهي کردم و گفتم بگذاريد كه همه ببينند. من تمام عملكرد و اتفاقات فرماندار صحنه را به وزارت کشور ارائه داده ام.
*فكر نمي كنيد بهتر بود اين تذكرات را رسانه اي مي شد. حاميان دولت چرا بايد هزينه ﻯ اقدام نادرست يك نفر را بدهند و احساس خجالت كنند. چرا در همان مقطع برخورد قاطعي صورت نگرفت تا اقدام ايشان به نام دولت اعتدال و حاميانش نوشته نشود؟
متاسفانه مربوط به زماني بود که اتفاق سنقروكليايي افتاده بود و نمي خواستيم فضا بيشتر از اين آسيب ببيند و گرنه بايد برکنار مي شدند.
*شايد اين انتظار ماست كه دلمان قاطعيت بيشتري مي خواهد مثلا در قضيه ﻯ شهردار منطقه پنج...
خب در اين مورد برخورد ها با قاطعيت صورت گرفت. خودم پيگيري كردم. در بدو امر خرابي ها جبران شد. عذرخواهي شد، اما؛ كافي نبود و ما از آقاي قرباني بركناري آقاي پژوهنده را خواسته ايم و پرونده هم كه قرار شده به مراجع ذيصلاح به دليل سوء استفاده از موقعيت و امكانات دولتي معرفي شود.
*قصه كرم محمدي (فرماندار اسلام آباد غرب) و نماينده اين شهرستان به كجا كشيده است. به هر حال محمدي از فرمانداران استخوان دار و كارآمد ما هستند.
آقاي کرم محمدي دومين نفري بوده كه با رفتارش براي ما حاشيه ساز شد. ما تلاش كرده ايم براي پيشبرد برنامه هاي دولت تدبير و اميد، تعامل سازنده اي با نمايندگان داشته باشيم و فرمانداران بايد مراقب باشند. به آقاي محمدي گفتم كه در اسلام آبادغرب 213 نفر اقدام به خودکشي کرده اند، آمار طلاق، بيكاري و... مثل همه جاي استان، حالا ما چرا بايد به دنبال امور حاشيه اي برويم. ما بايد حساب همه نوع رفتارهايمان را بكنيم.
گفتم، اول اينكه موضعگيري شما درست نبود، دوم اينكه ديگر از اين موضع گيري ها نکنيد و سوم اينكه جبران کنيد. عملِ ناکرده يِ ما هم براي وزارت کشور هزينه دارد واي به حال اينكه عمل حاشيه اي هم داشته باشيم. من نبايد بار عملکرد خود را به دوش وزارت کشور بيندازم، فرماندار نبايد بار خودش را روي استانداري بياندازد. طبيعي است كه اشتباه رخ مي دهد؛ اما دائماً نوع گفتار و رفتار نبايد اينطوري باشد، و حالا و در نهايت وزارت کشور و همه اينها نشستيم اما ايشان- آقاي جليليان- قانع نشده، اگر کسي نخواهد قانع بشود ما ديگر نمي توانيم قانع بکنيم. ايشان فکر مي کند چون فرماندار يک سخنراني کرده بايد برود. سياست دولت و سياست وزارت کشور اين نيست كه کسي را به خاطر يک صحبت کردن محکوم و عزل کنند.
دوستاني که در اسلام آباد با من ارتباط دارند- چون شماره موبايل من دست همه هست- همه از چپ و راست تماس گرفتند، من همه را دعوت کردم به اينكه به جاي طرفداري از يك طرف، طرفين را به آرامش دعوت کنيد و فضا را آرام کنيد، بگذاريد آنجا کار صورت بگيرد، مشکلات زيادي داريم كه بايد حل شوند؛ اين موضوعات از ما انرژي مي گيرد. بحمدا... در حال حاضر فضاي سياسي استان آرام شده است و همه بايد پاسدار اين آرامش باشيم.
*چرا برخي بخشداران و منصوبان شما طوري عمل مي كنند كه گويي متعلق به دولت ديگري هستند و هيچ موضع گيري در حمايت از دولت ندارند. گويي نگران آينده هستند و مي خواهند در همه ﻯ دولت ها جايگاه بالايي داشته باشند؟
وظيفه بخشدار كه فقط حمايت از دولت نيست. اين دولت يکي از استانداردترين دولتها از لحاظ شکل رفتاري است. در برخي دولت ها مي ديديم كه يك بخشدار در مورد سياست خارجي اظهار نظر مي كرد، اين کار وظيفه بخشدار نيست. بخشدار بايد به آباداني روستاها بپردازد و هر کس بايد در جايگاه خود صحبت کند. اولا ما بايد ياد بگيريم که در چارچوب وظايف خود به درستي عمل بکنيم. اگر مسئولان ما به زبان، از دولت تعريف و تمجيد کنند؛ اما رفتار آنها مورد تنفر مردم باشد خب اين به ضرر دولت است، امام صادق مي فرمايند: "در عمل زينت ما باشيد".
*آقاي آزرمي نقطه اصلي كه مي تواند حافظ آرامش باشد هماهنگي بين معاونين است. الان شما و آقاي ميرزايي، حاتمي و نيك كردار چقدر با هم هماهنگ هستيد؟
شما در هيچ جا نمي توانيد يک استاندار و چهار معاون پيدا کنيد که يونيفرم پوشيده فرمان اجرا كنند. به هرحال استانداري با ارتش متفاوت است. سليقه ها متفاوتند؛ اما هماهنگي كه مد نظر شماست در صدر اولويت هاست. آقاي استاندار در مورد انتخاب معاونين خود گفته بودند كه من نفراتي آورده ام که هر كدام در سطح بالايي مطرح بوده اند.
*عين گفتار آقاي استاندار را من به خاطر دارم كه گفتند "من چهار استاندار با خودم آورده ام"
البته من نمي خواستم اين را بگويم. مي خواستم با ادعاي كمتري بگويم؛ حداقل مطرح بوده اند. خب اينكه يك استاندار بدون واهمه چنين كاري كند، از روحيه ﻯ خوب آقاي رضايي بابادي نشأت مي گيرد و اين روحيه را بايد تحسين کرد. خيلي ها دنبال اين هستند كه آدمهاي کوچک را دور و بر خود بگذارند. ايشان کار بزرگي کرد، اين را از باب خودم نمي گويم. ايشان کار بزرگي کرد و ما همگي مديون و مسئول در مقابل اين رفتار استاندار هستيم.
وقتي که پذيرفتيم و آري را گفتيم بايد همگي به گونه اي عمل کنيم که زينت اين تصميم گيري باشيم، طوري باشد كه همه الگو بگيرند و از نيروهاي ضعيف استفاده نكنند. به عملكرد ما بسته است اگر خداي نكرده به گونه اي ديگر عمل كنيم درسي مي شود كه ديگر كسي از اين كارها نكند. شايد خيلي ها ندانند كه آقاي استاندار از چه سطح ارتباطاتي در كشور برخوردار است. ما بايد از ارتباطات ايشان و توان ملي ايشان براي توسعه ﻯ استان استفاده كنيم.
*سؤال بعدي ام در مورد فضايي است كه عده اي بر ضد آقاي سليماني (مدير كل حوزه استاندار) به راه انداخته اند. منظورم حرف هايي است كه عده اي مي گويند ايشان قدرتي بيش از اندازه دارد و... ، شايد بهتر باشد كه اين مورد را هم مثل موارد قبلي با صراحت روشن كنيد.
نمي دانم اين حرف ها چه معني دارد. آقاي استاندار آدم صبوري است و هميشه پذيرا. افراد به راحتي با ايشان ملاقات مي كنند و هيچ منعي و هيچ دايره اي اطراف ايشان وجود ندارد که باعث قطع اطلاع رساني به ايشان شود. در ضمن آقاي استاندار علاوه بر آقاي سليماني كه مدير كل حوزه اش هستند، چهار معاون دارد كه مرتب، مسائل را با هم بررسي مي كنند. آقاي استاندار با تمام مديران کل و مديران زير مجموعه اش ارتباط دارد، آقاي سليماني هم يك مدير در كنار مديران ديگر است. حجم جلسات و نوع مراودات آقاي استاندار كه کمتر کسي از آن بي خبر است، نشان مي دهد که هيچ حصاري در اطراف آقاي استاندار وجود ندارد. اين ها شايعاتي بي اساس است كه عده اي سايت هاي بي شناسنامه و بي هويت مطرح مي كنند.
*رفتار هاي ناجوانمردانه در حال حاضر معطوف به آقايان: سليماني، حاتمي و شاه آبادي شده است؛ اما از اين نقطه شروع نشد. گويي قصد اصلي تخريب دولت است؛ اما هر بار متوجه مي شوند لقمه اي كه برداشته اند بزرگ تر از دهانشان است و سراغ لقمه ﻯ ديگري مي روند.
اين تحليلِ شما را قبول دارم (با ذكر اين نكته كه اين افراد يا اين تيم بسيار كوچك و محدود هستند)؛ اما قاطبه ﻯ فعالين رسانه اي و سياسي با دولت همراهي خوبي دارند و اگر نقدي دارند نقد خود را درست مطرح مي كنند. تخريب ها ابتدا معطوف به آقاي استاندار بود بعد در مقطعي سراغ من آمدند و الان هم كه مشغول اين پروژه هستند.
من به طور کلي اين را مي گويم كه هر کس، بي شناسنامه حرف زد تاييدي بر عدم سلامت و رفتار خود آن شخص است. هر کس بي شناسنامه حرف زد يعني ابتداي امر، بي هويت بودن خود را اعلام كرده است. هويت ندارد و شناسنامه ندارد بزرگترين سندي است که افکار عمومي بر اساس اين سند بايد حرف او را رد کنند.
اين وبلاگ هاي بي هويت و بي شناسنامه، در شأن افکار عمومي نيست. ثبت اين سايت ها در برخي کشورهاي خارجي است، اين همه را مشکوک مي کند و قصه را فراتر از حرفهاي عادي مي برد. چه کساني هستند که اين توانايي را دارند و البته وابسته به کدام گروه و سيستم هاي بين المللي هستند که به راحتي در خارج از کشور ثبت شده اند.
اگر کسي مدعي و طرفدار مردم است و اهداف مشکوک ندارد، چرا بايد در خارج از کشور دامنه اش را ثبت کند. منبعي كه هويت ندارد، مانند کالايي است که مارک و استاندارد ندارد. در تمام دنيا رسانه ها بايد آزاد باشند؛ اما به شرط داشتن شناسنامه. اولين چيز در دنياي دموکراسي، مالکيت معنوي است، اگر کسي خبر درستي را توليد کرد و به ديگران داد تا استفاده کنند تازه حق و حقوقش را پرداخت مي کنند.
خوب است بدانيم که هيچ کس حق و حقوق قاچاقچي را نمي پردازد. به همان شكلي كه دزد و قاچاقچي در حيطه کالا اعتباري ندارد، خب در فضاي رسانه اي ما هم فضايي سياه و زيرزميني داريم، فضايي رسانه اي سياه بي اعتبار. اينها قاچاقچيان فضاي رسانه اي هستند.
*آقاي آزرمي نكاتي كه در مورد مسئوليت مردم در عدم توجه به اشخاص بي هويت را گفتيد، قبول داريم؛ اما مسئوليت شما به عنوان معاون سياسي و امنيتي، در برخورد با اين به قول خودتان فضاي زير زميني چيست؟ به هر حال حاكميت همان طور كه نسبت به قاچاقچيان كالا موظف به برخورد است در برابر برخورد با قاچاقچيان رسانه اي هم مسئوليت دارد؟
البته اتفاقاتي در ماه هاي اخير بود؛ ما برخورد كرديم. داديم مسئولين قضايي بررسي کردند شناسايي شدند و چون خود آن اشخاص معذرت خواهي كردند ما آنها را مورد بخشش قرار داديم. وقتي هم فهميدند دستگاه قضايي برخورد قاطع قانوني مي كند، آمدند و ما هم بخشيديم. الان هم مي دانيم كه اين ادبيات و اين رفتار از چه كساني است. تخريب از ابتدا نسبت به استاندار شروع شد. بعد سراغ من آمدند و حالا نشانه ﻯ تير تخريب ها به سمت حاتمي، سليماني و شاه آبادي.
کار جمعي در استان کم اتفاق افتاده. اگر ما ياد بگيريم در مجمع عمومي به يک اتفاق نظر برسيم و بر اساس آن اجماع کنيم و اگر ميل ما نبود آن را بپذيريم موجب رشد ما خواهد شد، اگر نتوانيم روي هيچ چيزي اجماع کنيم و همواره فقط مطالبه گر باشيم، اتفاق مثبتي نمي افتد. به خاطر همين نوع رفتار احساسي، بارها فضا سازي هاي نادرستي عليه استاندار شد كه از عدم شناخت نسبت به ايشان نشأت مي گرفت.
چون از تخريب استاندار نتيجه نگرفتند با خود گفتند حالا كه استاندار را نتوانستيم زمين بزنيم روي فلاني زوم کنيم. آمدند روي من زوم کردند. تمايل شان اين بود كه مرا حذف کنند.
آنها پيش رفتند و ديدند کسي اين حرف را نپذيرفته است. حالا دست به بازي خطرناكي زده اند و دست گذاشته اند روي مسائل قومي، كه مثلا آقاي حاتمي و سليماني و شاه آبادي طرفدار قوم لک هستند. اين در شأن سياست ما نيست چون اين استان سمبل همگرايي است و همه اقوام و مذاهب اين استان در كنار هم با آرامش زندگي مي كنند. عده اي بر خلاف رويه ي هميشگي مردم اينجا رفتار مي كنند.
*اين بحث قوم گرايي و همچنين شبهه ﻯ حمايت ها از اين افراد مي تواند در آينده تبديل به معضلي اجتماعي و حتي امنيتي بشود. چون اگر قرار باشد عملكرد هر مديري را به اصل و نسب و قوميت او نسبت داد سنگ روي سنگ بند نمي شود.
نه اين حرفها تعبير نخواهد شد. شايد در انتخابات ها بعضا بر قوميت گرايي تکيه شده است؛ اما هيچ گاه اين مسائل و شيطنت هاي افراد خاص، توان تحميل هزينه ي سياسي و اجتماعي و امنيتي را به استان ندارد.
تنوع قوميتي از سرمايه هاي تاريخي ماست و همه ﻯ اقوام را بايد به عنوان سرمايه، پاس داشت. ما از همه مي خواهيم سرمايه هاي اجتماعي را حرمت بگذارند. وقتي که حساب مي کنيم که هر كدام از اقوام چقدر شهيد براي حفظ كشور تقديم كرده اند چه مي توانيم بگوييم.
*جديدا در يك اظهار نظر، مطالبي در مورد وضعيت دانشگاه ها بيان كرده بوديد كه به وضوح منعكس نشده بود. مي شود اين مورد را توضيح دهيد.
دانشگاه هم به لحاظ فرهنگي و هم به لحاظ سياسي بايد پوياتر از آنچه که هست، بشود. دانشگاه وجوه مختلف اجتماعي و فرهنگي، علمي دارد. دانشگاه ميداني است که دانشجو در کنار درس خواندن تمام حوزه هاي مختلف را تمرين مي کند، دانشگاه بهترين دوران آموزش پذيري در حوزه اجتماعي، علمي، فرهنگي است. چگونگي ايجاد فضايي مناسب براي پاسخ به همه سؤالهاي دانشجويان نيازمند پويايي دانشگاه است. دانشجو بايد حضور و فعاليت در انجمن هاي صنفي، انجمن هاي سياسي و اجتماعي را در مدت تحصيل در دانشگاه تجربه كند. قرار نيست کسي از بيرون آنجا را مديريت كند و يا حزبي بيايد فضا را براي دانشجو مديريت كند. فضاي پويا و مورد نظر و حمايت ما اين است.
*جناب آزرمي ما با اين سخنان شما موافقيم؛ اما انگار کسي از خارج دولت دارد در مورد آرمان ها صحبت مي كند. انتظار اين است كه شما توضيح دهيد طي ماه هاي گذشته براي بهبود فضاي دانشگاه ها، مجموعهﻯ دولت در استان چه اقداماتي را انجام داده است
ببينيد ما الان از تمام فعاليتهاي دانشگاه حمايت مي کنيم و سياست دولت اين است كه فضاي دانشگاه در دست استاد و دانشجو باشد، با همه جوانب. از اول هم بناي کار ما اين بوده، و از روزي که مسقر شديم، حساس بوديم که شأن دانشجو در خوابگاه ها و آنچه در حيطه ي وظايف دانشگاه است، مانند نوع تغذيه، حمل و نقل و حل مشکلات تردد و ايجاد فضاي امن براي دانشجو، حتي فضاي بيروني که دانشجو خانه مي گيرد و يا حتي در خوابگاه هاي خودگردان، تامين شود.
وظيفه داشتيم و طبق وظيفه بنا را بر اين گذاشتيم که استانداري با تمام حوزه هاي دانشجويي تعامل ايجاد کند و به گونه اي مشکلات را حل کنيم. اين رفتارمان بوده تا به امروز و به لطف خدا تا اين لحظه در اين حوزه مشکلي پيش نيامده و با معاونت هاي مختلف دانشگاه ارتباط داشتيم. با دانشگاه مرتب در ارتباط هستيم از اساتيد و اهل علم براي حل مسايل اجتماعي و ... مشاوره هاي زيادي گرفته ايم.
*مي شود كمي مصداقي تر مسئله را باز كنيد، مثلا در دانشگاه هاي استان چه اتفاقي افتاده است و مثلا چقدر نشاط به دانشگاه رازي برگشته است
اين ها را خيلي نمي شود به عدد در آورد و مثلا گفت در فلان دانشگاه بايد به رئيسش اين يا آن نمره را داد. اينهايي كه گفتم مشي ما بوده، راه ما بوده و حال چگونه بر اساس اين راه عمل شود ديگر در حيطه کار دانشگاه است و قرار نيست ما برويم در آنجا اتفاق خاصي انجام بدهيم. ما اين بستر را براي مديريت دانشگاه فراهم کرديم.
آقاي دکتر کريم در حيطه هاي مختلف خوب عمل کرده اند. در توسعه ﻯ دانشگاه علوم پزشکي كارهاي مهمي صورت گرفته و به خصوص گرفتن امتياز پرديس دانشگاه امتياز بزرگي بود و در 30 سال گدشته بي نظير بوده است كه محقق و در سفر آقاي نوبخت بحث شد که در سفر جناب رييس جمهور اتفاقات خوبي براي آن خواهد افتاد. ما گله کرديم از آقاي اعلمي آل اقا که نتوانست از اين فرصت استفاده درستي ببرد. ما از مديران انتظار داريم كه هر كسي در حيطه ﻯ خودش از فرصت ها استفاده كند. آقاي اعلمي هم توانمند هستند. انتخاب آقاي اعلمي آل آقا هم انتخاب خوبي بوده و ما نبايد اين انتخاب را تخطئه کنيم، ما بايد کمک کنيم كه كارها در مسير به خوبي پيش برود. من به مديران دانشگاه ها تاكيد كرده ام كه شما آنقدر با سرعت حركت كنيد تا ما بگوييم آرام تر حركت كنيد، نه اينكه آنقدر آرام باشيد كه ما شما را هل بدهيم.
*گفت و گو به درازا كشيد و ظاهراً فرصتي براي مطرح كردن سولات ما در حوزه ﻯ اجتماعي نيست
ان شاء اله در فرصتي ديگر در خدمت شما هستم كه به صورت مفصل يك گفت و گو را صرفا به مسائل اجتماعي اختصاص بدهيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]
-
گوناگون
پربازدیدترینها