تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828024956




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جنبش اسلامی در اراضی اشغالی سال 1948 فلسطین


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
جنبش اسلامی در اراضی اشغالی سال 1948 فلسطین
تا دهه 80 میلادی، نحوه مشارکت مسلمانان ساکن در رژیم صهیونیستی که جمعیت آنان به بیش از یک میلیون نفر می‌رسد، در چارچوب حضور در احزاب سوسیالیستی و چپ‌گرا خلاصه شده است و از این تاریخ به بعد است که شاهد ظهور احزاب عربی با رویکرد ناسیونالیستی و قوم ‌محور در اراضی اشغالی هستیم.

خبرگزاری فارس: جنبش اسلامی در اراضی اشغالی سال 1948 فلسطین



بخش دوم و پایانی حقوق نابرابر اعراب و یهودیان رژیم صهیونیستی رژیم اشغالگر قدس، خودش را نظامی دموکرات و دولتی مردمی ـ یهودی تعریف می‌کند؛ اعلامیة استقلال در این زمینه اظهار می‌دارد: استقرار یک دولت یهودی در اسرائیل ... راه را برای مهاجرت و جمع‌شدن تبعیدی‌ها باز می‌کند؛ توسعه کشور به‌نفع تمام ساکنانش را پرورش می‌دهد. تساوی کامل حقوق اجتماعی و سیاسی بدون توجه به‌مذهب، نژاد و جنسیت را برای همه ساکنانش تضمین می‌کند. ( ICG Middle East Report, 2004: 11) در‌واقع، مشکل اصلی اعراب اسرائیل و رنجی که آنها از نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های موجود در اسرائیل تحمل می‌کنند، ناشی از این واقعیت است که رژیم صهیونیستی به‌دلیل ماهیت دوگانه خود نمی‌تواند تصمیم نهایی را در مورد انتخاب یکی از دو‌گزینه یهودی یا دموکراتیک‌بودن اتخاذ کند؛ چراکه در صورت انتخاب گزینه دوم، دیگر هویت یهودی در هویت جدید ذوب خواهد شد و این رژیم بنا ندارد تا عنصری را که روی آن بنا شده است، با دستان خود نابود کند. دولتمردان رژیم صهیونیستی، به‌دنبال حفظ این دو رکن اساسی در جامعه هستند و همین امر وضعیت متناقضی را در فلسطین اشغالی برای آنها به‌وجود آورده است. «احمد طیبی»، عضو عرب مجلس اسرائیل (کنست)، به‌کنایه می‌گوید:اسرائیل، دموکراتیک، برای شهروندان یهودی‌اش و یهودی‌، برای شهروندان عربش است. (Ibid: 11) بنابراین، تا جایی که به‌جمعیت یهودی رژیم اشغالگر قدس مربوط می‌شود، این رژیم، دولتی نیمه‌دموکراتیک است، ولی هنگامی که پای شهروندان غیر‌یهودی به‌میان می‌آید، دولت اسرائیل اصول بنیادی دموکراسی را زیر پا می‌گذارد. پس اگر بخواهیم اسرائیل را دولتی دموکراتیک تلقی کنیم باید دموکراسی را به‌صورت متفاوتی تعریف کنیم؛ زیرا این دولت به‌معنایی، به‌نسبت دموکراتیک است و به‌معنایی، کاملاً غیر‌دموکراتیک می‌باشد. پژوهشگران یهودی و غیر‌یهودی برای بررسی و تبیین این پدیده، مفهوم «اتنوکراسی» یا «اتنودموکراسی» را جعل کرده‌اند که به‌معنای دموکراسی قومی است. (گل‌محمدی، 1383: 29) با این‌حال، بین یهودیان هم شاهد طبقه‌بندی میان یهودیان اشکنازی، سفاردیم و فلاشا و .. هستیم و امکانات سیاسی و اقتصادی عموماً در دستان یهودیان طبقه اول قرار گرفته است. «سامی سموها»، پژوهشگر برجسته در زمینه وضعیت اعراب فلسطین اشغالی، از آن جمله است؛ سموها ادعا می‌کند که رژیم صهیونیستی به‌مقوله «دموکراسی قومی» تعلق دارد که ترکیبی از ویژگی‌های قومی مسلط و پذیرفتن حقوق دموکراتیک برای همه به‌شمار می‌آید. او دموکراسی قومی را چنین تعریف می‌کند: «واگذاری حقوق سیاسی و مدنی معین به‌اقلیت‌ها در قالب سلطه نهادینه شده یک گروه قومی بر دولت». (Dowly, 1999: 173) تعریف «سموها» بر این امر دلالت دارد که شکاف قومی یهودی ـ غیر‌یهودی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده در سیاستگذاری‌های نظام سیاسی رژیم صهیونیستی است. پیوند تنگاتنگ دین و دولت در این رژیم نوعی نظام سیاسی را شکل داده که نه‌تنها به‌معنای واقعی دموکراتیک نیست، بلکه اصولاً نمی‌تواند دموکراتیک باشد؛ زیرا یهودیت با دموکراسی قابل جمع نیست. در این مورد، برخی معتقدند که رژیم صهیونیستی برای خروج از این بن‌بست، دو راه بیشتر ندارد؛ گروه‌های مخالف غیر‌یهودی معتقدند که دولت باید یهودیت‌محوری تبعیض‌آمیز خود را کنار بگذارد تا به‌نظامی دموکراتیک تبدیل شود. از سوی دیگر پیشنهاد صهیونیست‌های افراطی هم این است که اسرائیل با بیرون‌کردن همه غیر‌یهودیان، به‌دموکراسی واقعی دست خواهد یافت. پنج. وضعیت سیاسی اعراب 48 در دهه اول تأسیس دولت اشغالگر قدس، اعراب به‌علت شوک حاصل از تغییر بافت جمعیتی به‌نفع اکثریت یهود، عدم‌وجود کادر رهبری کارآزموده، احساس بیگانگی نسبت به‌یهودیان، بی‌میلی به‌تأسیس سازمان‌هایی در کنار سازمان‌های یهودی و وجود پاره‌ای ملاحظات امنیتی، سازمان‌های سیاسی قابل توجهی نداشتند، اما با ارتقای سطح علمی و تجربه‌ عملی اعراب و کاهش گستره نفوذ نظام حاکم بر اسرائیل، فضایی مناسب برای فعالیت‌های سیاسی اعراب فراهم شد. (شیردل، 1387: 168) هرچند اتباع عرب این رژیم از حق رأی و انتخاب‌شدن برای کنست برخوردارند و به‌طور منظم به‌عضویت در کنست برگزیده می‌شوند و در بحث‌های آن شرکت فعال دارند، ولی قدرت محدودی در اثرگذاری بر خط مشی دولت در موارد اساسی مانند بازگرداندن پناهندگان عرب دارند. آنها نمی‌توانند تأثیر عمده‌ای بر شاخه اجرایی دولت که مأموران آن به‌صهیونیسم متعهدند، بگذارند. دولت، آژانس یهود، هیستادروت (اتحادیه تعاونی‌های اسرائیل) و ارتش، همگی دیدگاه صهیونیستی را پیش می‌برند. در نتیجه، قدرت عرب‌ها برای تأثیر بر خط مشی دولت محدود است. تعداد کمی از اعراب در مقام‌های بالای اداری خدمت می‌کنند. اعراب نسبت به‌یهودیان، کمتر قادر به‌توسعه روابط لازم با دیوان‌سالاران هستند. دولت برای اعراب، «بیگانه» است؛ هر وزارتخانه بخش ویژه‌ای برای «امور اعراب» دارد و اعرابی که با وزارتخانه سروکار دارند، به‌جای تماس با مقامی که امور مورد نظر را به‌عهده دارد، باید به‌این بخش‌ها رجوع کنند. (گوئیلی، 1372: 189 و 190) در چهار‌دهه اول تأسیس این رژیم، هیچ حزب سیاسی عربی مستقل وجود نداشت که قانوناً به‌رسمیت شناخته شده باشد و اعراب فلسطینی در ابتدا فعالیت‌های سیاسی و اعمال حقوقی خود در انتخابات و نامزد‌شدن برای کنست را از طریق حزب کمونیست اسرائیل (ماکی) ـ که بعداً به «راکح» تبدیل شد و سپس به «حداش» تغییر نام یافت ـ و نیز «جبهه دموکراتیک صلح و برابری» که یک حزب مختلط عربی ـ یهودی مخالف صهیونیسم بود، انجام می‌دادند. یا اینکه از طریق مشارکت در ائتلاف‌های انتخاباتی وابسته به «‌مبای» (که بعداً به‌معراخ تبدیل شد) و نیز از طریق عضویت مستقیم در احزاب صهیونیستی که تدریجاً اعراب را به‌عضویت می‌پذیرفتند، فعالیت سیاسی داشتند. دلیل این امر هم آن بود که دولت صهیونیستی به‌اعراب اجازه نمی‌داد که بر اساس گرایش‌های قومی خود،‌ احزاب مستقل تأسیس کنند. (خلیفه، 1384: 43) در دهه هشتاد میلادی اولین حزب خالص عربی به‌نام «جنبش مترقی» پایه‌گذاری شد؛ تشکیل این حزب باب جدیدی در برابر دیگر احزاب عرب گشود و در دهه نود میلادی چند حزب عربی از جمله: «تجمع ملی دموکراتیک» (تحت رهبری عزمی بشاره)،‌ «جنبش عربی برای تغییر» (به‌رهبری احد الطیبی)، «ائتلاف یکپارچه عربی» که در سال 2003م به‌عنوان بخشی از جنبش اسلامی (به‌ریاست عبدالملک دهامشه) تشکیل شد، «حزب دموکراتیک عرب» (به‌ریاست طلب الصانع) و «حزب قومی عربی» (به‌ریاست محمد کنعان) ظهور یافتند. (همان: 45) همچنین شایان ذکر است در انتخابات کنست (مجلس) رژیم صهیونیستی تقریبا ده کرسی از صد‌و‌بیست کرسی مجلس در اختیار اعراب قرار دارد. ب) جریان اسلامی فلسطین اشغالی در دهه هفتاد میلادی شکل‌گیری جریانی که بعدها در میان محافل عربی در اسرائیل به «حرکت اسلامی» معروف گشته است، آغاز شد. پیش از آن زمان، فعالان سیاسی اسلام‌گرا در صحنه حضور نداشتند و فعالیت سیاسی در مناطق عرب‌نشین در اسرائیل تنها به‌حزب کمونیست، ناسیونالیست‌ها و گروه‌هایی که با دولت اسرائیل و احزاب صهیونیستی همکاری می‌کردند، منحصر شده بود. نفوذ گسترده جریان‌های چپ‌گرا و ناسیونالیستی به‌ویژه در میان جوانان و ناتوانی نهادهای مذهبی و وابستگی آنها به‌دولت که موقوفات اسلامی را مصادره و رسیدگی به‌امور مذهبی و انتصابات ائمه جماعات را به‌خودش محدود کرده بود، دلیل این امر است. اما بارزترین عوامل پیدایش گروه‌های سیاسی اسلام‌گرا در دهه هفتاد و گسترش نفوذ آنها در دهه هشتاد میلادی عبارتند از: الف) بازگشت بسیاری از جوانان به‌مذهب (پدیده‌ای که به «بیداری دینی» معروف است)؛ب) ارتباط مستقیم با محافل مذهبی و تشکّلات سابقه‌دار سیاسی اسلام‌گرا در کرانه باختری به‌دنبال تصرف آن توسط اسرائیل در سال 1967م و مشغول به‌تحصیل‌شدن شمار زیادی از جوانان در مراکز علوم اسلامی در این منطقه؛ج) انقلاب اسلامی ایران؛ د) رو به‌ضعف گذاشتن گرایش‌های ناسیونالیستی و چپ‌گرا از یک‌سو و رشد سریع روند اسلام‌گرایی از سوی دیگر. (همان: 140 و 141) این جریان، مبتنی بر ارزش‌ها و اصول دین اسلام بوده و خواستار سازمان‌یافتن بر‌اساس ارزش‌های دینی ـ اسلامی است؛ واقعیت‌های شکل‌یافته درون فلسطین اشغالی را مراعات و بر دو‌عنصر دینی و اسلامی در هویت فلسطینی‌های اسرائیل تأکید دارد. تاریخ سازمان‌های دینی ـ اسلامی در اسرائیل به ‌دو‌مرحله تقسیم می‌شود؛ مرحله اول (1981 ـ 1979م) تشکیل سازمان مخفی شبه‌نظامی (برای اعضایی که ایمان به‌جهاد مسلحانه ضد‌یهودیان و دولت اسرائیل داشتند) بود. اعضای این سازمان، نام خود را «اسرة‌الجهاد» (خانواده جهاد) نهادند. دستگاه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی این هسته را در سال 1981م تحت تعقیب قرار داده و دو‌نفر از رهبران آن را دستگیر و به‌زندان انداختند و در نتیجه، این‌مرحله به‌پایان رسید. مرحله دوم در سال 1983م آغاز شد که تا امروز نیز ادامه دارد. در ابتدا یک سازمان نوگرا ظهور کرد که خود را جوانان مسلمان نامید. این جنبش تقریباً در تمامی شهرهای مسلمان‌نشین از طریق تأسیس جمعیت‌هایی که به‌منظور تقویت فعالیت اعضای خود به‌جمع‌آوری اعانات و تلاش در سطح کشور می‌پرداختند سازماندهی شد. (مؤسسه مطالعات ابرار معاصر، 1384: 350) دو‌جنبش اسرة‌الجهاد و حزب‌الله فلسطین با توجه به‌صبغه نظامی خود، خیلی زود توسط شاباک شناسایی شده و منهدم گردیدند، اما جنبش اسرة‌الجهاد بعد از فروپاشی، وارد مرحله جدیدی شد که تشکیل جنبش اسلامی فلسطین اشغالی از ثمرات آن به‌شمار می‌رود. 1. خانواده جهاد (اسرة‌الجهاد) در سال 1979م یک گروه مخفی نیمه‌نظامی به‌نام اسرة‌الجهاد (‌خانواده جهاد) توسط اسلام‌گرایان در اسرائیل سازماندهی شد. رهبر روحانی گروه، «عبدالله نمیر درویش» و رهبر نظامی آن «فرید ابوموخ» بود. این گروه، خط مشی مبارزه مسلحانه را اتخاذ و اقدام به‌تهیه اسلحه کرد، اما فرصت استفاده از آن را نیافت، لذا اعضای گروه به‌خرابکاری اقتصادی و مقابله با اعمال غیر‌مذهبی مانند فروش مشروبات الکلی روی آوردند. در اوایل سال 1981م رهبران و اعضای گروه، دستگیر و زندانی شدند. (جعفری ولدانی، 1383: 93) «شیخ نمر درویش» پس از آزادی از زندان به‌روستای «کفر قاسم» بازگشت تا ضمن راهبری جوانان مسلمان، مردم را یکبار دیگر به‌سوی آگاهی و پایبندی بیش‌تر به‌اسلام دعوت کند. البته وی این بار با احتیاط شدید و در چارچوب مقررات و قوانین، فعالیت خود را از سر گرفت تا مانند سایر گروه‌ها و سازمان‌های اسلامی که هیچ فعالیت غیر‌مجازی از آنها دیده نشده است، بتواند به‌کارش ادامه دهد. (خلیفه، 1380: 142 و 143) جنبش مزبور از نظر اعتقادی قائل به ‌این است که اسلام، تنها راه حل ممکن برای پایان‌دادن به‌مشکلات فردی و اجتماعی است. همچنین تشکیل دولت اسلامی در تمام فلسطین از اهداف جنبش اعلام شده است. جنبش در همین‌حال، با توجه به‌وضعیت موجود در رژیم اسرائیل تغییراتی در مواضع سیاسی خود داده و اگر چه در انتخابات شرکت نمی‌کند، اما آن‌را تحریم هم نکرده است. فعالیت‌های آن از جنبه ‌تشکیلات و سازماندهی به‌گروه‌ها و انجمن‌های محلی در شهرها و روستا‌ها خلاصه می‌شود و فاقد سازماندهی وسیع است؛ اگر چه به‌صورت تشکل سیاسی واحدی در سطح کل کشور به‌فعالیت می پردازند. (بی‌ نا، 1377: 143 و 144) 2. جنبش اسلامی فلسطین اشغالی همان‌طور که اشاره شد، پس از انهدام جنبش اسرة‌الجهاد در اوایل دهه هشتاد میلادی، رهبران این جنبش تصمیم گرفتند پس از آزادی، مبارزات خود را در رژیم صهیونیستی و درون چارچوب و ساختارهای سیاسی این رژیم ادامه دهند؛ اتخاذ این استراتژی موجبات بروز شکاف درون جنبش را به‌وجود آورد و آن‌را به ‌دو‌جریان شمالی و جنوبی تقسیم کرد. هرچند هر دوی این جنبش‌ها خود را جنبش اسلامی می‌خوانند، اما تفاوت‌های بعضاً عمیق میان مواضع و آرمان‌های این‌دو وجود دارد که در ادامه به‌آنها خواهیم پرداخت. جنبش اسلامی، ضمن اداره شوراهای محلی که در آن پیروز شده بود، تمامی تلاش خود را در راه ترویج عقیده و ارائه خدمات سنتی به‌نهادهای جامعه مدنی به‌کار گرفت و از زمان تأسیس این نهادها، تلاش کرد تا خدمات ضروری مورد نیاز جامعه محلی را در شهرک‌هایی که در آن فعالیت می‌کرد، تأمین کند. جنبش، علاوه‌بر راه‌اندازی کتابخانه‌ها، اتاق‌های کامپیوتر، مراکز مردمی، مهد کودک‌های پیش دبستانی و غیره، یک‌سیستم آموزشی موازی با آموزش‌های رسمی ایجاد کرد و مؤسساتی برای کودکان شیرخوار و بازپروری معتادان مواد مخدر و درمانگاه‌های عمومی و مراکز دندانپزشکی تأسیس کرد. این مؤسسات در بسیاری از شهرک‌ها، حتی در مناطقی که جنبش بر آنها سلطه‌ای ندارد پراکنده شده‌اند. (مؤسسه ابرار معاصر، 1384: 1/351) نمیر درویش در سال 1992م کوشید رهبران جنبش اسلامی را به‌شرکت در انتخابات مجلس متقاعد کند، اما تلاش وی به‌نتیجه نرسید؛ وی عقیده داشت که صرفاً شرکت در انتخابات، به‌گسترش نفوذ اسلام‌گرایان در کل کشور کمک می‌کند، اما رقبای وی به‌رهبری «شیخ رائد صلاح» اعلام کردند با حضور اسلام‌گرایان در مجلس اسرائیل و کارکردن در چنین مجلسی مخالفند؛ چراکه باعث سلب اعتماد مومنان نسبت به‌اسلام‌گرایان می‌شود. سرانجام در سال 1996م درویش موفق شد اکثر رهبران جنبش را با خود همراه کند و این مسئله سبب شد تا جنبش اسلامی به ‌دو‌شاخه عمل‌گرا و رادیکال (یا شاخه شمالی و جنوبی) تقسیم شود. شاخه عملگرا با ائتلاف حزب دموکراتیک عرب موفق شد در سال 1996م، چهار کرسی و در سال 1999 پنج‌کرسی را در مجلس به‌دست آورد. (جعفری ولدانی، 1383: 93) همچنین گفتنی است که جنبش اسلام‌گرای فلسطین اشغالی (شاخه جنوبی) توانست در انتخابات سال 2003م در قالب لیست متحد عربی، دو‌کرسی را به‌دست آورد و در انتخابات سال 2006م کنیست نیز توانست از طریق ائتلاف با حزب «تعال»، سه‌کرسی را از آن خود کند. رشد این جنبش در مجلس رژیم صهیونیستی به‌اینجا ختم نشد و توانست در انتخابات سال 2009م، با حفظ ائتلاف خود با حزب تعال، چهار‌کرسی کنست را به‌دست آورد. (www.en.wikipedia.org) از سال 1996م، دو‌شاخه عمل‌گرا و رادیکال، هرکدام خودشان را به‌عنوان «جنبش اسلام‌گرا» می‌نامند و همه تلاش‌ها برای وحدت دو‌گروه با شکست روبه‌رو شده است. دوگروه، مواضع متفاوت و گاه متضادی دارند. از زمان شروع انتفاضه، شاخه رادیکال «کمیته‌های همیاری» تشکیل داده که وظیفه آنها کمک‌رسانی به‌فرزندان کسانی است که شهید شده و یا به‌زندان افتاده‌اند. شاخه عمل‌گرا نیز موافقت خود را با توافق «اسلو» اعلام کرد و نمایندگان این شاخه در مجلس این رژیم به‌توافق اسلو رأی دادند. اما در مقابل، شاخه رادیکال با‌توافق اسلو مخالفت کرده و یکی از رهبران آن به‌نام «شیخ کمال خطیب»، توافق اسلو را خیانت به‌مردم فلسطین نامید. یکی دیگر از مسایلی که بین دوشاخه مورد اختلاف است، مسئله تروریسم است. در‌حالی‌که رهبران شاخه عمل‌گرا، عملیات شهادت‌طلبانه را محکوم می‌کنند، رهبران شاخه رادیکال، اعلام کرده‌اند که انگیزه‌های عملیات شهادت‌طلبانه را باید درک کرد. (جعفری ولدانی، 1383: 94) با رهبری شیخ رائد صلاح (شهردار ام‌الفحم در سال‌های 1989 تا 2001م)، جناح شمالی بر ساخت نهادهای خودمختار در عرصه‌های آموزش، ورزش و خدمات مذهبی و حفظ مکان‌های مقدس اسلامی تمرکز کرده است. چنین فعالیت‌هایی توسط دولت به‌عنوان «تجزیه‌طلب» متهم می‌شد، اما شیخ رائد صلاح آن‌را واکنشی به‌خلأ اجتماعی ناشی از تبعیض در خدمات و سرمایه‌گذاری در بخش عرب می‌دانست. هم‌چنین هر‌ساله گردهمایی «الاقصی در خطر است»، توسط شیخ رائد برپا می‌شود که دولت، آن‌را به‌شدت تحریک‌آمیز می‌داند. اکثر اسرائیلی‌ها به‌شدت به‌خط تجزیه‌گرایی ـ خودمختار جناح شمالی مظنون هستند. دولت اسرائیل، در فوریه 2002م شیخ رائد را ممنوع‌الخروج کرد و در دسامبر 2002م روزنامه جناح شمالی «صوت‌الحق و الحریه» را تعطیل کرد. شش ماه بعد، او و سیزده رهبر و فعال‌ جنبش به‌اتهام دخالت در انتقال سرمایه به‌حماس و قراردادهایی با آژانس‌های خارجی متخاصم (فعال‌گرایان فلسطینی در کرانه باختری و غزه و هم‌چنین در سوریه و آمریکا و بنیادهای اسلامی اروپایی) دستگیر شدند. در‌حالی‌که بسیاری از اسرائیلی‌ها مایل به‌تلقی جناح شمالی به‌عنوان رادیکال و جناح جنوبی به‌عنوان عمل‌گرا بودند، تفاوت‌ها زیاد آشکار نیستند. چنانچه یک تحلیل‌گر می‌گوید:جنبش شمالی بیشتر نگران تأسیس سازمان‌های غیر دولتی‌(NGO)‌ و جناح جنوبی، نگران انتخاب‌شدن است و در رتبه ‌محلی، هر دو اصولاً بر ساخت تعداد زیادی مسجد تمرکز دارند. ( ICG Middle East Report, 2004: 23) نقاط افتراق شاخه شمالی و جنوبی از نگاه ایدئولوژیکی، جنبش اسلام‌گرای شمال، کاملاً آرمان‌گرا و اصول‌گرا تلقی می‌شود در‌حالی‌که جنبش اسلام‌گرای جنوب، عمل‌گرا و پراگماتیست به‌شمار می‌رود؛ هدف اصلی جنبش اسلام‌گرای شمال، تأسیس حکومت اسلامی در فلسطین (کل فلسطین اعم از اراضی اشغالی 48، کرانه باختری، نوار غزه و بیت المقدس) است در حالی‌که جنبش اسلام‌گرای جنوبی معتقد به‌تأسیس دولت مستقل فلسطینی در جوار مرزهای اسرائیل می‌باشد. (Israeli, 1999: 1 - 13) درحالی‌که جنبش اسلام‌گرای شمال بر جهاد مسلحانه تأکید دارد، جنبش اسلام‌گرای جنوبی بر راه حل سیاسی و دموکراتیک در چارچوب قوانین موجود اصرار دارد. دغدغه اصلی جنبش اسلام‌گرای شمالی احیای اموال موقوفه مسلمانان در جنگ 1948م، احیای سمبل‌های اسلامی نظیر محل شهادت «شیخ عزالدین قسام» و همچنین نجات مسجد الاقصی از تخریب توسط دولت اشغالگر قدس است، در‌حالی‌که فعالیت‌های حزبی در کنیست و کسب کرسی‌های بیشتر در انتخابات از جمله دغدغه‌های جریان اسلام‌گرای جنوبی به‌شمار می‌رود. جنبش اسلام‌گرای شمال به ‌سه‌دلیل، شرکت در انتخابات ملی را تحریم کرده است که عبارتند از:الف) شرکت در انتخابات به‌معنی تأیید مقبولیت حاکمیت اکثریت غیر‌‌مسلمان بر مسلمان است؛ب) شرکت در انتخابات، مستلزم احترام گذاشتن به‌قوانین رژیم صهیونیستی است؛ چراکه نمایندگان در روز افتتاح کنیست قسم یاد می‌کنند تا به‌قوانین وفادار باشند؛ج) این امر به‌منزله به‌رسمیت شناختن حق حاکمیت این رژیم بر سرزمین فلسطین است. (Ibid) جنبش اسلام‌گرای شمالی بیشتر با جنبش حماس در ارتباط است و مواضع مشابه ‌این‌جنبش را اتخاذ می‌کند، در‌حالی‌که جنبش اسلام‌گرای جنوبی با تشکیلات خودگردان در ارتباط است و از مواضع آن حمایت می‌کند؛ به‌عنوان مثال در‌حالی‌که جنبش حماس و جنبش اسلام گرای شمال، قرارداد اسلو را محکوم می‌کردند، تشکیلات خودگردان و جنبش اسلام‌گرای جنوبی از آن حمایت می‌کردند. (Ibid: 10) امروزه، پس از آنکه جنبش اسلامی پایه‌های خود را محکم کرده و ریشه دوانده است، این جنبش بر محدودیت‌های قدرت خود در مورد جذب اعضای جدید در برابر موج نوگرایی و سکولاریسم (که بیشتر فلسطینی‌های رژیم صهیونیستی را در بر گرفته است)، واقف است و این امر، احتمال گسترش فعالیت آن‌را در سطح کشور کاهش می‌دهد و نیاز به‌یافتن متحدانی در بین کسانی که از تدین کمتری برخوردار هستند را مورد تأکید قرار می‌دهد تا بتواند با مخالفان خود در بین فلسطینی‌ها به‌رویارویی برخیزد. (مؤسسه مطالعات ابرار معاصر، 1384: 352) اصولی که اعضای این جریان به‌آن تکیه می‌کنند مبتنی بر منابع و تفسیرهای اسلامی و شعار «اسلام، تنها راه حل است» در مبارزه برای تغییر می‌باشد. این شعار در صدر نشریات جنبش اسلامی دیده می‌شود و در مناسبت‌ها و جشن‌ها نیز تکرار می‌شود؛ علاوه بر آنکه در مناسبت‌های عمومی فلسطینی‌ها نیز مانند «روز سرزمین»، این شعار در تظاهرات و راهپیمایی‌ها مطرح می‌شود. آنها مقالات، بیانیه‌ها و سخنرانی‌های خود را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌کنند و در سخنان خود، به‌آیات قرآن و احادیث پیامبر و صحابه ‌استشهاد می‌کنند. همه اینها نشانگر آن است که مرجع اصلی آنان در ترویج مفاهیم و دعوت و تبلیغ، اسلام است. (همان: 353) نتیجه با توجه به‌آنچه گفته شد، می‌توان جریانات اسلام‌گرا در فلسطین را معلول غیر‌ مستقیم انقلاب اسلامی ‌برشمرد که با سرلوحه قرار‌دادن مقاومت اسلامی در برنامه‌های خود، به ‌هر‌نحو ممکن خواهان بازیابی هویت اسلامی از‌دست‌رفته خود هستند. اما در مورد توان بسیج توده‌ای گفته می‌شود که شرایط بسیار زیادی، علت خشونت جمعی هستند و یا پتانسیل اصلی آن‌را تشکیل می‌دهند که از میان آنها می‌توان از خصیصه‌های کلی نظام اجتماعی ـ سیاسی با عناوین «تنگنا»، «عدم تعادل» و «فشار شدید»، از ویژگی‌های انگیزشی انسان‌های خشن مانند «سرخوردگی و نارضایتی» و از الگوهای نهادی خاص مانند «حکومت سرکوبگر» یا «چرخه نامناسب نخبگان» یا «اختلاف» میان آنها نام برد. (گر، 1377: 41) با نگاهی اجمالی به‌مطالب ارائه شده می‌توان دریافت که نه‌فقط مسلمانان ساکن در رژیم صهیونیستی، بلکه اقلیت عرب این رژیم به‌شدت دارای پتانسیل حرکت جمعی خشونت‌آمیز علیه رژیم هستند؛ چراکه محیط کاملاً بحران‌زا بوده و از سوی دیگر رهبرانی که تا حدودی دارای ویژگی‌های کاریزماتیک باشند در میان فلسطینیان اراضی 48 وجود دارد؛ این امر خود را در چند مرحله از انتفاضه اول تا حمله به‌نوار غزه از سوی اسرائیل به‌نمایش گذاشته است. از سوی دیگر با عنایت به‌آنچه تا‌کنون عنوان شده است، می‌توان ادعا کرد که اسلام سیاسی در فلسطین اشغالی به‌عنوان بازیگر مهم در مناسبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مطرح شده است و تحت شرایط خاصی از قابلیت بالای بسیج توده‌ای نیز برخوردار است. واقعیت آن است که دست‌یافتن به‌قدرت یا مشارکت در آن، می‌تواند در وضعیت عادی جنبش‌های اسلامی، معیاری برای کامیابی آن و انتظارات آینده از آن باشد؛ درحالی‌که جنبش‌های اسلامی، جنبش‌های سیاسی محض نیستند، بلکه جنبش‌هایی احیایی با رنگی دینی‌اند و اولویت سیاسی آنها، چند‌دهه پس از پیدایش آنها سربرآورده است. از این‌رو معیار اصلی کامیابی سیاسی ـ اگر به‌هدف حکم بر ظرفیت‌هایشان باشد ـ درباره اینان قاصر است. (السید، همان: 83) علی‌رغم نگاه بدبینانه و منفی برخی از صاحب‌نظران به‌آینده جنبش‌های اسلامی (Marty, 1997: 127 - 151) باید گفت که حرکت انقلاب اسلامی ایران، جنبش حماس در نوار غزه و ... از مواردی هستند که می‌توان از آنها به‌عنوان مثال نقض این دیدگاه بدبینانه یاد کرد. با این‌حال در اراضی اشغالی 48 وضعیت به‌گونه‌ای است که امکان هرگونه تحلیل را منوط به‌تحقق پاره‌ای شرایط کرده است؛ به‌عنوان مثال در صورتی که محرکی از بیرون، مسلمانان فلسطین اشغالی را متحد و یکپارچه نسازد، اسلام سیاسی کاملاً پتانسیل خود را برای تبدیل به‌مرحله مبارزه‌جویی از دست می‌دهد و با رشد اختلافات و هضم‌شدن در سیستم سیاسی رژیم صهیونیستی، اسلام سیاسی در فلسطین قابل مهار خواهد بود. اما اگر عاملی مثل انتفاضه سوم و رشد بی‌کاری و جمعیت و کم‌سوادی در میان مسلمانان افزایش یابد، در این‌هنگام بایستی منتظر اقدام عملی مسلمانان اسرائیل، علیه کل نظام سیاسی باشیم. نمونه این امر در انتفاضه سال2000م و جنگ رژیم صهیونیستی علیه جنبش حماس در سال 2009م کاملا مشهود بود و همین امر باعث شده تا دولتمردان اسرائیلی همواره در وحشت از بمب جمعیتی مسلمانان و اقدامات عملی آنها بر ضد این رژیم به‌سر برند. از سوی دیگر باید اظهار داشت که آینده اسلام سیاسی در فلسطینی اشغالی تا حدود زیادی متأثر از سرنوشت اسلام‌گرایی در کرانه باختری و نوار غزه و حتی تا حدودی جریان اخوان‌المسلمین در مصر، توفیقات روز‌افزون انقلاب اسلامی ایران و نتیجه موج‌های بیداری اسلامی در منطقه است؛ در‌واقع شاخه‌های شمالی و جنوبی جنبش اسلام‌گرای فلسطین اشغالی از رقابت میان تشکیلات خودگردان فلسطین و جنبش حماس تأثیر بسزایی پذیرفته‌اند. مذاکرات وحدت ملی در دمشق میان فتح و حماس، تثبیت حماس در غزه، وضعیت اخوان‌المسلمین در عرصه سیاسی مصر، آینده مذاکرات ساف با اسرائیل و توفیقات روزافزون جمهوری اسلامی ایران، از‌جمله فاکتورهای مؤثر در روند کنونی جریان اسلام سیاسی در فلسطین اشغالی به‌شمار می‌آیند. با این‌حال آنچه مشهود است اینکه با نگاهی کل‌گرا می‌توان دریافت موج بیداری اسلامی در منطقه، نه‌تنها تضعیف نشده است بلکه روز‌به‌روز بر‌قدرت آن نیز افزوده شده است. منابع و مآخذ 1. ابونصر، فضیل، 1378، رویارویی غرب گرایی و اسلام گرایی، ترجمه حجت الله جودکی، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه. 2. احمدی، حمید، 1380، «مصاحبه با روزنامه ایران»، تهران، روزنامه ایران، شماره 1956، سال هفتم، دوشنبه‌14 آبان 1380. 3. افتخاری، اصغر، 1380، جامعه شناسی سیاسی اسرائیل، تهران، مرکز مطالعات راهبردی. 4. امیر شاه‌کرمی، مریم، 1385، فرا صهیونیسم؛ تقابل یا تداوم صهیونیسم، تهران، انتشارات کیهان. 5. بهروز لک، غلامرضا، 1386، جهانی شدن و اسلام سیاسی در ایران، تهران، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. 6. بی‌نا، 1377، سیاست و حکومت رژیم صهیونیستی، تهران، مؤسسه مطالعات فلسطین با همکاری انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 7. جعفری ولدانی، اصغر، 1383، «اسلام‌گرایی در فلسطین و زمینه‌های آن»، تهران، مجله پژوهش حقوق و سیاست، سال ششم، شماره 10، بهار و تابستان83. 8. حسینی‌زاده، محمد‌علی، 1385، اسلام سیاسی در ایران، قم، انتشارات دانشگاه مفید. 9. خرمشاد، محمد‌باقر، 1387، «انقلاب اسلامی ایران و اسلام سیاسی»، در جلال درخشه، گفتارهایی درباره انقلاب اسلامی ایران، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق. 10. خسروشاهی، سید‌هادی، 1370، «انتفاضه، حرکتهای اسلامی در سرزمین اشغالی»، تهران، مجله سیاست خارجی، سال پنجم، شماره اول، بهار 70. 11. خلیفه، احمد، 1380، رژیم صهیونیستی: احزاب سیاسی، تهران، دوره عالی جنگ. 12. ــــــــــــــــــــ ، 1384، نظام حزبی و احزاب سیاسی در اسرائیل، تهران، مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه. 13. درخشه، جلال، 1386، گفتمان سیاسی شیعه در ایران معاصر، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق، چاپ دوم. 14. دکمجیان، هرایر، 1383، جنبش‌های اسلامی معاصر در جهان عرب، ترجمه حمید احمدی، تهران، انتشارات کیهان، چاپ چهارم. 15. رحین اغصان، علی، 1384، دانش‌نامه در علم سیاست، تهران، فرهنگ صبا. 16. روآ، الیویه، 1378، تجربه‌اسلام سیاسی، ترجمه محسن مدیر شانه‌چی و حسین مطیعی امین، تهران، انتشارات بین‌المللی الهدی. 17. شیردل، پروین، 1387، جایگاه دین یهود در نظام سیاسی اسرائیل، تهران، مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور. 18. صادقی زاده، کسری، 1389، شهید فتحی شقاقی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی. 19. گر، تد رابرت، 1377، چرا انسان‌ها شورش می‌کنند، ترجمه علی مرشدی‌زاد، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی. 20. گری، صبری، بی‌تا، اعراب در اسرائیل، تهران، مجموعه کرامه. 21. گل‌محمدی، احمد، 1383، «غیر یهودیان فلسطین»، تهران، فصلنامه مطالعات منطقه‌ای، اسرائیل شناسی ـ آمریکا شناسی، شماره 21 و 20، پائیز و زمستان 83. 22. گوئیلی، جان، 1372، فلسطین و اسرائیل؛ رویارویی با عدالت، ترجمه سهیلا ناصری، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی (چاپ و انتشارات وزارت خارجه). 23. لیپست، سیمور مارتین، 1383، دائرة المعارف دموکراسی، جلد اول، ترجمه کامران فانی و نورالله مرادی، تهران، انتشارات وزارت خارجه. 24. موسسه ابرار معاصر تهران، 1384، ساختار دولت صهیونیستی اسرائیل، ترجمه علی جنتی، تهران، انتشارات مؤسسه ابرار معاصر، جلد اول. A. Dowly, 1999, “Conscociationalism and Ethaic Democracy,” in Levi Faur, Sheffer and Vogel (ed.), Israel, London, Frankcass 25. Baswedan, Anise Rasyid, 2004, “Political Islam in Indonesia: present and future trajectory”, Asian survey ,vol44 .no5 26. Fuller,Graham, 2003, The Future of Political Islam, New York, Palgrave Macmillan 27. ICG Middle East Report, 2004, Identity Crisis: Israel and Its Arab Citizens, No.25 28. Israeli, Raphael, 1999, “The Islamic Movement in Israel”, Jerusalem Center for Public Affairs, No. 416 29. Kamm, Shira, 2003, “The Arab Minority in Israel Implications for The Middle East Conflict”, with Colleagues of the Mossawa Center, Workinh Paper NO. 8 30. Margalith, Haim Winter, 1953, “Enactment of a Nationality Law in Israel”, The American Journal of Comparative Law, Vol. 2, No. 1 31. Marty, martin E, and R. Scott Apelby, 1997, eds. fundamentalisms observed, Chicago, university of Chicago press 32. Thackrah, john Richard, 1987, “Encyclopedia of terrorism and political violence” , Published by Rutledge & Kegan Paul ltd. 33. http://english.aljazeera.net/Amrawi, Ahmad (2003-12-09). “The Palestinians of 1948”. (آخرین تاریخ مشاهده: 10/2/1389) 34. http://en.wikipedia.org/wiki/Arab-citizens-of-Israel. (آخرین تاریخ مشاهده: 02/4/1389) 35. http://www.iwgia.org/graphics/SynkronLibrary/Documents/Noticeboard/News/MiddleEast/Beduinreport2005. (آخرین تاریخ مشاهده: 15/4/1389) 36. http://www1.cbs.gov.il/popisr/table5.pdf. (آخرین تاریخ مشاهده: 23/4/1389) 37. http://www.merip.org/mero/mero051003.html. (آخرین تاریخ مشاهده: 10/5/1389) 38. http://www.nytimes.com/2007/02/08/world/middleeast/08israel.html?pagewanted=2. (آخرین تاریخ مشاهده: 15/5/1389) 39. http://www.haaretz.com/hasen/spages/1086115.html. (آخرین تاریخ مشاهده: 15/5/1389) 40. http://www.freedomhouse.org/template.cfm?page=22&year=2006&country=6985. (آخرین تاریخ مشاهده: 05/5/1389) 41. www.hrw.org/en/node/62284/section/3. (آخرین تاریخ مشاهده: 10/5/1389) منبع: فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی شماره 24 انتهای متن/

93/08/20 - 01:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن