تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829711328




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مصباحی مقدم: حضور ناطق نوری در جامعه روحانیت جای تردید جدی دارد/ ایده جبهه پایداری برای خالص سازی مجلس، با شکست مواجه شد


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: مصباحی مقدم: حضور ناطق نوری در جامعه روحانیت جای تردید جدی دارد/ ایده جبهه پایداری برای خالص سازی مجلس، با شکست مواجه شد
سخنگوی جامعه روحانیت معتقد است ایده جبهه پایداری که در جریان مجلس نهم به بهانه خالص‌سازی با جامعتین همکاری نمی‌کرد، شکست خورد ولی اکنون ایده ایجاد ائتلاف موقعیت بهتری دارد. به گفته مصباحی مقدم نتیجه انشقاق اصولگرایان این شد که اگرچه اکثریت قاطع مجلس را دارند ولی دو فراکسیون شده و به اقلیت نسبی تبدیل شده‌اند.
به گزارش نامه نیوز،  غلامرضا مصباحی مقدم، نماینده ادوار هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی و سخنگوی کنونی جامعه روحانیت مبارز است. تشکلی باسابقه که به گفته او برای اصولگرایان، جایگاه "پدرواری" دارد؛ هر چند در دهه اخیر، شاید فرزندانش گوش به حرف نیستند. اکنون جامعه روحانیت بار دیگر میخواهد برای اصولگرایان پدری کند. این بار هم با فرمول تشکیلات محوری؛ که پیش از این نتیجه نداده بود. اما جامعه روحانیت امیدوار است سایر جبهه های اصولگرایی را مجاب کند به نظر تشکیلاتی تن دهند و در خودشان نیز به حداقل ها اکتفا کنند. این همه برای آن است که اصولگرایی بار دیگر با عدم اتحادش، بازی را به رقیب اصلاح طلب واگذار نکند.

به گفته مصباحی مقدم درست است که هر لحظه ممکن است احزاب و جریانهای اصولگرا بگویند نتیجه تشکیلاتی را قبول نداریم ولی در چنین حالتی بازنده خواهند بود. به گفته او، حتی جبهه پایداری هم به این رویکرد رسیده که در سهم خواهی به حداقل ها اکتفا کند و نشانه هایی در اظهارات آنها دیده میشود که به ائتلاف می اندیشند.

بخش نخست گفتگوی مشروح خانه ملت با غلامرضا مصباحی مقدم در ادامه می آید:

در شرایط کنونی که بحث همگرایی اصولگرایان مطرح است، جماعتی معتقد به فردگرایی هستند، برخی نهادگرایی و عده‌ای نیز تشکیلات محوری را دنبال می‌کنند. مشی کلی اصولگرایان در کدام راستا تعریف خواهد شد؟

حرکت سیاسی یک حرکت جمعی است و آن را نمی‌توان براساس فردگرایی دنبال کرد. از قدیم گفتند یک دست صدا ندارد. حرکت جمعی نیازمند به راه‌اندازی تشکیلات است. این تشکیلات می‌تواند یک حزب یا جمعیت باشد یا یک تجمع. الان در جریان اصولگرایی هم احزاب را داریم، هم جمعیت‌ها و هم تشکل‌ها. از جمله تشکل‌ها، جامعه روحانیت مبارز است که هم در انتخابات فعال هستند و هم در غیر انتخابات و وظیفه خودش می‌داند به عنوان بازوی رهبری عمل کنند. سمبل آن هم مرحوم آیت الله مهدوی کنی بودند که با تمام وجود خودشان را برای اسلام و انقلاب وقف کردند. در واقع شخصیتی محوری و برجسته مانند آیت الله مهدوی کنی هم در جریانات سیاسی، فردی عمل نمی‌کند و تصمیم نمی‌گیرد. من مکرر به خاطر دارم در گفتگوهای شورای مرکزی روحانیت مبارز، آیت الله مهدوی گاهی رأی اکثریت اعضای جلسه را برخلاف میل خود می‌پذیرفت و مبنا قرار می‌داد. لذا محور نباید فرد باشد که با بیماری او یا خارج شدنش از جریان فعالیت سیاسی یا ارتحال وی مشکل ایجاد شود.

اگر چنین نتیجه ای مهم بود تا قبل از این هم باید مدنظر قرار میگرفت. آیا با فقدان شخصیت‌های محوری مانند آقای عسگراولادی و آیت الله مهدوی کنی به این نتیجه رسیدید که باید تشکیلات محوری مبنا باشد؟

جامعه روحانیت مبارز از زمان تشکیل و قبل از انقلاب بر مبنای تشکیلات محوری بوده و این طور نیست که امروز به این نتیجه رسیده باشد.

جریان اصولگرا دائما زیر چتر جامعه روحانیت عمل کرده است

قرار است این تشکیلات محوری فقط در جامعه روحانیت دنبال ‌شود یا در کل طیف اصولگرایان؟

در تمام طیف اصولگرایان. منظور این است که سابقه جامعه روحانیت مبارز نشان می‌دهد توانسته چه جریان‌هایی راه‌اندازی کند. راهپیمایی روز عید فطر قبل از پیروزی انقلاب که با پیشگام شدن شهید مفتح اتفاق افتاد، یک نمونه از آن حرکت جمعی بود. بعد از آن نیز جریان اصولگرا دائما زیر چتر جامعه روحانیت عمل کرده و آن را به عنوان یک مجموعه متشکل روحانی قبول داشته است. از خاطرم نمی‌رود روزنامه‌ها برای انتخابات مجلس پس از انقلاب تیتر می‌زدند "ائتلاف بزرگ انقلاب اسلامی". یعنی تمام جریانات اصولگرا زیر یک چتر آمده بودند و در انتخابات هم لیست واحد دادند؛ انتخابات مجلس، انتخابات خبرگان رهبری، انتخابات خبرگان قانون اساسی. بنابراین همواره نگاه، نگاه حرکت تشکیلاتی بود و اصولاً فردمحوری مطرح نبوده است.

آیا قرار است از تمام طیف‌های اصولگرایان در این تشکیلات حضور داشته باشند و اظهار نظر کنند و نظر تشکیلاتی به بدنه منتقل شود؟

همین طور است. البته اگرچه جایگاهی مثل روحانیت مبارز برای فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی ورود می‌کند ولی ورودش اصلا به این معنا نیست که لیستی بنویسد و آن را به جریان اصولگرا تحویل بدهد و بگوید همین و لاغیر. بلکه مبنایش این است که مجموعه را جمع کند تا این اتفاق از درون مجموعه رخ دهد.

اصولگرایان دوباره به تشکیلات محوری رو می آورند

از چه طیف‌هایی و با چه درصدی در این تشکیلات حضور خواهند داشت؟

از مجموعه جریانات اصولگرا و احزاب و گروه‌ها.

چند نفر هستند؟

این کار نیازمند رسیدگی دقیق‌تر است. ما قبلا ۷+۶داشتیم. ۸+۷را داشتیم. الان لازم است بررسی شود در این دوره چه کار باید کنیم.

قرار است در رایزنی با سایر جبهه های اصولگرایی مشخص شود چه درصدی به چه گروهی اختصاص خواهد داشت؟ عدد این تشکیلات زوج خواهد بود یا فرد؟

این‌ها موضوع گفتگوهای بعدی ماست. هنوز هیچ تصمیمی نگرفته‌ایم ولی قطعا نیازمند چنین چیزی هستیم.

ولی تز تشکیلات قبلاً پیگیری شده و به نتیجه نرسیده است.

بله در مواردی با مشکل روبرو شده ولی الان آسیب‌شناسی انجام شده و می‌خواهیم دوباره و با تشکیلات محوری بحث آینده سیاسی کشور را پیگیری کنیم.

اگر اصولگرایان لیست متعدد بدهند بازنده معرکه خواهند بود

فقط جامعه روحانیت به این نتیجه رسیده است یا سایرین نیز؟

فعلاً جامعه روحانیت وارد این مساله شده و ستاد خودش را تشکیل داده است.

یعنی فعلا فقط جامعه روحانیت دنبال آن است که سایر طیف‌ها را متقاعد کند تا به تشکیلات قائل باشند؟

بله همین طور است. البته سایرین هم تمایلات خودشان را نشان دادند.

یکی از بحث‌هایی که باعث شد آن تز جواب ندهد و به عنوان آسیب هم مطرح میشد این بود که طیفی از اصولگرایان قائل به جوان‌گرایی بودند و از این کانال فعالیت سیاسی خود را دنبال می‌کردند. اکنون هم همان ایده را دارند و قائل به شیخوخیت نیستید. آن‌ها هم وارد این تشکیلات خواهند شد؟

الان من نمی‌توانم نظر بدهم که وارد خواهند شد یا نخواهند شد.

پیشینه‌ آنها و اینکه آن تشکیلات را بر هم زدند، مشخص است.

شاید یکی از علل و عوامل بر هم زدن، آن بود که هر گروه و مجموعه‌ای تصور می‌کرد می‌تواند مستقلاً وارد انتخابات و برنده شود. این، نوعی غرور و غفلت بود. غرور از اینکه می‌گفتند قدرت، نفوذ و اثرگذاری لازم را دارند. غفلت از اینکه تنها نیستند و جریانات دیگری در کنارشان، هم درون اصولگرایان و هم بیرون آن هستند که به میدان خواهند آمد و نتیجه این می‌شود که به جای آنکه بخواهند این کیک را کامل بردارند یا بخش اعظم این کیک را نصیب خودشان کنند، تقسیم خواهد شد و چیز قابل توجهی گیرشان نخواهد آمد. اتفاقاتی که در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته رخ داد، این مساله را برای مجموعه جریانات اصولگرا روشن کرده که اگر مستقل بیایند و جدا جدا وارد عرصه شوند و احیاناً لیست‌های متعدد وجود داشته باشد، به نتیجه نخواهند رسید؛ بلکه بازنده معرکه سیاسی خواهند بود. اظهاراتی که اکنون می‌شنویم حاکی از آن است که باید به یک ائتلاف دست پیدا کرد. ائتلافی که خود آن‌ها در تشکیل آن نقش داشته باشند و اگر هم به دنبال سهم‌خواهی هستند، آن را درون یک تشکل دنبال کنند. طبعاً هیچکس منکر نیست که مجموعه احزاب و جریانات اصولگرا باید در فعالیت‌های سیاسی و از جمله انتخابات نقش آفرین باشند و نقش خودشان را جدا از نقش مجموعه تعریف نکنند؛ لذا ائتلاف نیازمند کوتاه آمدن از موضع تمامیت خواهی است و نیاز دارد هر یک از جریانات، خواسته‌های خود را تا حدی کنار بگذارند و روی خواسته‌های مشترک و آن چیزی که امکان ائتلاف را پدید بیاورد، تکیه کنند. اگر ضرورت ائتلاف را قبول دارند باید امکانش را هم فراهم کنند.

این تشکیلات ضمانت اجرایی دارد؟

به پایبندی اعضا و جمعیت‌هایی که ملحق می‌شوند و همگرایی می‌کنند، وابستگی دارد.

با همایشهای اصولگرایان، لیست واحد برای انتخابات را دنبال میکنیم

همایش وحدت اصولگرایان که اخیرا برگزار شد، با سخنرانی آیت الله مصباح یزدی بود. به نظر شما مهم است که در همایش وحدت اصولگرایان چه کسی سخنرانی کند؟ از چه طیفی در آن همایش حضور داشته باشند؟ این نقد‌ها را که اولین همایش، گردهمایی جبهه پایداری بود، قبول دارید؟

قطعاً چنین تحلیلهایی نادرست است. می‌دانید که دعوت کننده، جبهه پایداری نبود‌‌. مهمان نیز طیف وسیعی از اصولگرایان بودند و از جمله تعدادی از اعضای جبهه پایداری.

برخی معتقدند جلساتی که با عنوان وحدت اصولگرایان تشکیل می‌شود، ظرفیت جامع شدن ندارد، نظر شما چیست؟

بعضی‌ها دست می‌گذارند روی اینکه برخی شخصیت‌ها در نشست اخیر حضور نداشتند و این مساله را پررنگ می‌کنند و می‌خواهند نتیجه بگیرند که چنین همایشهایی ظرفیت فراگیر شدن ندارد. اما واقعیت مساله این است که عدم حضور بسیاری از افراد در این همایش، به معنای عدم قبولشان نبود. بلکه اگر شرایطش را داشتند، حضور پیدا می‌کردند. مثلا من مسافرت بودم؛ یا آقای باهنر اظهارنظر کرده و گفته اگرچه در همایش حاضر نبودم ولی از این حرکت حمایت می‌کنم. لذا من معتقدم این حرکت به تدریج خواهد توانست آن جامعیت را پیدا کند.

خروجی همایشهای وحدت اصولگرایان قرار است لیست واحد این جریان برای انتخابات مجلس بعدی باشد؟

وقتی بحث ائتلاف مطرح میشود، مقصودمان این است که نهایتا به لیست واحد دست پیدا کنیم.



اصولگرایان از هم جدا شوند، بازنده اند

برخی تحلیل‌ها اشاره دارد که به دلیل نبود حزب جدی و رسمی در کشور، دوری و نزدیکی‌ها سلیقه‌ای و گروهی است. قاعدتاً تشکیلاتی که برآمده از‌‌ چنین گروه‌ها و جریاناتی باشد که حالت حزب ندارند، هر لحظه ممکن است بگویند نتیجه تشکیلاتی را قبول نداریم.

این حرف درستی است که هر لحظه ممکن است بگویند قبول نداریم ولی حتما تحلیل خواهند کرد که اگر چنین اتفاقی بیافتد و از هم گسیخته شود، بازنده خواهند بود؛ لذا برای اینکه چنین اتفاقی نیافتد روی حداقل‌ها با هم کنار خواهند آمد.

جبهه پایداری به این رویکرد رسیده که در سهم خواهی به حداقل ها اکتفا کند

آیا جبهه پایداری هم اکنون به این استنباط رسیده که باید از مواضعشان کوتاه بیایند و اگر سهم خواهی دارند، به حداقل‌ها اکتفا کنند؟

نشانه‌هایی وجود دارد که یک چنین رویکردی در آن‌ها پدید آمده است. البته هنوز گفتگوی مستقیم نداشته‌ایم اما برخی اظهارنظرهایی که در گوشه و کنار از آن‌ها دیده می‌شود و گاهی در رسانه‌ها هم می‌آید، حکایت از این می‌کند که چنین دیدگاهی در آن‌ها هم پدید آمده که باید در یک کار مشترک و جمعی وارد شوند.

صرفاً دیالوگ رسانه‌ای با هم دارید و فقط اظهارات همدیگر را رصد می‌کنید؟

فعلا آغاز کار است و تازه می‌خواهیم وارد فعالیت برای ایجاد ائتلاف شویم. نمی‌توان انتظاری را که باید در پایان یک دوره گذار داشت، در آغاز حرکت آن بدست آورد. پس قبول کنید شرایط هنوز در سطحی نیست که ما بخواهیم نظر دهیم و داوری کنیم که چه اتفاقی خواهد افتاد.

شما در جایی عنوان کرده بودید که از جبهه پایداری به صورت خاص موضعی ندیدید که آماده پیوستن به ائتلاف باشد. هنوز هم بر آن باورید؟

خوشبختانه از اشخاص و افراد عضو این مجموعه اظهارنظرهایی شد که نشان می‌دهد به ائتلاف می‌اندیشند و قدمی به پیش برداشته‌اند.

برخی اصولگرایان قائل به این هستند که وحدت باید در قالب‌ جامعتین پیگیری شود. این بحث همیشه بوده که جامعتین و منشور اصولگرایی محور شود. اما حداقل در دهه اخیر ندیدیم که این محوریت نتیجه دهد. علت چیست؟

شاید بتوان چند علت مطرح کرد. یک علت این است که در مجلس ششم به بعد، برخی از شخصیت‌های جریان اصولگرایی گفتند که دوران شیخوخیت گذشته است و حالا ما باید خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم. یک نگاه هم الان هست که برخی جریانات معتقدند خود مجموعه‌های اصولگرا می‌باید با هم به ائتلاف بپردازند، فارغ از جایگاه جامعتین. گروه سوم هم که پایداری‌ها باشند، به دنبال پیروی از لیدرهای روحانی برجسته از جمله آیت الله مصباح یزدی بودند که طبعا نوعی انشقاق را در جریان اصولگرا پدید آورد.

گروه اول که اظهاراتشان قدیمی هم هست، تقریبا می‌شود گفت الان از آن موضع پشیمانند و گرچه به صراحت این پشیمانی را ابراز نکنند ولی رفتار آن‌ها نشان می‌دهد که قبول کرده‌اند بدون محوریت جامعتین آن ائتلاف و اجتماع پدید نمی‌آید. لذا آن ایده که بدون شیخوخیت می‌توان انتخابات و فعالیت‌های سیاسی را پیش برد، ایده شکست خورده است و امروز خیلی طرفدار ندارد.

ایده جبهه پایداری برای خالص سازی مجلس، با شکست مواجه شد

یک گروهی هم که معتقد بودند بدون محوریت جامعه روحانیت می‌توان فعالیت کرد، از نظر عِدّه و عُدّه موقعیت خاصی ندارند. آنها یا تنها می‌مانند، یا ناگزیرند به همین ائتلاف بپیوندند. البته ما معتقدیم وجود و دیدگاه آن‌ها نمی‌تواند جریان ساز باشد و انشقاقی در مجموعه اصولگرایان پدید آورد.

گروه سوم هم که جبهه پایداری هستند، ایده‌شان این بود که ما باید دنبال جریان سازی خالص باشیم و جریان سازی خالص را نمی‌توان در قالب محوریت جامعتین دنبال کرد. آنها معتقد بودند جامعتین با کسانی کار می‌کنند که ناخالص هستند. کسانی را مثال هم می‌زدند. حتی در جریان انتخابات مجلس نهم این‌ها برای دنبال کردن مجلس با خلوص بیشتر، در تهران، برخی شهرستان‌ها و مراکز استان‌ها لیست جداگانه دادند و مبنایشان این بود که مثلا در جریان تحت محوریت جامعتین کسانی وجود دارند و به میدان آمده‌اند که ساکتان فتنه هستند. روی این مساله آنقدر تکیه کردند تا خودشان را به عنوان یک جریان خالص جا بزنند و نتیجه‌ای که برای خودشان متصور بودند، این بود که مجلس خالصی را به وجود خواهند آورد.

اصولگرایان اگرچه اکثریت مجلس را دارند ولی از اقلیت نسبی برخوردارند

این ایده هم با شکست روبرو شد. مجلسی شکل گرفت که اگرچه اکثریت قاطعش را اصولگرایان تشکیل داده اند ولی همین اکثریت با تقسیم به دو فراکسیون، دچار اقلیت نسبی شده اند.

پس این دو ایده شکست خورده است. از این جهت به نظر می‌رسد که ایده به هم پیوستن و ایجاد ائتلاف، در شرایط کنونی موقعیت بهتری را داشته باشد و شاید اگر نگوییم همه، بلکه اکثر گروه‌ها و احزاب و جمعیت‌های اصولگرا به این ایده توجه و تعلق دارند.

آیا هر سه این گرایش اکنون متفق‌القول هستند که جامعتین باید محور باشد؟

هنوز چنین نتیجه‌ای حاصل نشده ولی نشانه‌هایی است از توقف و تأمل که چه باید کرد.

برخی اعضای جامعه روحانیت از سال ۸۸ به بعد مشارکت نداشتند/دنبال ترمیم هستیم

به نظر می‌آید جامعه روحانیت از زمان انتخابات‌ ۸۴ آن جایگاه صائب و ذی نفوذ خود را از دست داد. آیا اکنون تدابیری برای برگشتن به آن دوران، به خصوص دو دهه بعد از انقلاب اندیشیده شده یا قرار است او هم مجموعه‌ای باشد هم عرض و در کنار بقیه جریانات اصولگرا.

هیچگاه جامعه روحانیت خودش را یک حزب ندانست و در عرض احزاب وارد فعالیت انتخاباتی نشد. این طور نبود که یک لیست را تهیه کند و با لیست‌های دیگران به نقطه توافق برسد. بلکه همواره جایگاهش جایگاه "پدرواری" بوده که سعی کند مجموعه اصولگرایان را به ائتلاف نزدیک کند و من معتقدم این موقعیت را هیچ‌گاه از دست نداد. البته افت و خیز در قوت و ضعف جامعه بوده است و عدم حضور و مشارکت برخی از اعضای آن را از سال ۸۸ به بعد داشته‌ایم ولی هم اکنون بسیار امیدواریم بتوانیم دو مرتبه تشکل‌ جامعه روحانیت را تقویت کنیم؛ هم با دعوت مجدد از اعضایی که کمتر حضور پیدا کرده‌اند یا در این مدت حضور پیدا نکرده‌اند و هم با ترمیم و توسعه در صدد این مساله هستیم.

در واقع از انتخابات سال ۸۴ که اتفاق نظر اصولگرایان بر گزینه‌ای که جامعه روحانیت معرفی کرد، به وجود نیامد، در همه انتخابات‌های بعدی هم تلاش آنها به نتیجه نرسید.

بله از انتخابات ۸۴ چنین اتفاقی نیفتاد و در واقع بهتر است بگوییم اهتمامی که جامعه روحانیت در سال ۸۴ داشت به نتیجه نرسید. در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ و ۸۸ و ۹۲ محوریت‌ جامعتین موثر واقع نشد. البته جامعه روحانیت در سال ۸۴ از دکتر لاریجانی حمایت کرد ولی در ۸۸ از هیچ کس حمایت نکرد. در ۹۲ هم از هیچکس حمایت نکرد.

اولا علت این بود که کسانی بدون هماهنگی با جامعه روحانیت مبارز برای کاندیداتوری وارد معرکه شدند و تعداد کاندیداهای اصولگرا هم در ۸۴، ‌ هم ۸۸ و ‌ هم ۹۲ بالا رفت. این یک تجربه شکست خورده است و از قبل هم می‌دانستیم ناکام خواهد ماند. این رویکرد نشان می‌دهد نتیجه محور قرار ندادن جامعه روحانیت مبارز در فعالیت‌های انتخاباتی و سیاسی، شکست بود.

نتیجه‌ کنار گذاشتن شیخوخیت، شکست انتخاباتی است

علاوه بر تعدد کاندیداها، عدم اعلام نظر جامعه روحانیت مزید بر علت بود تا از جایگاه پدرواری کنار گذاشته شود.

دلیل عدم اظهارنظر این بود که کسانی به میدان آمدند که جامعه روحانیت آن‌ها را پیشنهاد نکرده بود و روی آ‌ن‌ها توافق نشده بود. اصلا طیف اصولگرا روی آن‌ها توافق نکرده بود. لذا جامعه روحانیت به میدان آمد و تلاش خودش را کرد، اما به نتیجه نرسید. این امر نشان می دهد وقتی محوریت از دست رفت و شیخوخیت کنار گذاشته شد، نتیجه‌اش شکست انتخاباتی است.

گاهی جامعه روحانیت به میدان نمی‌آید، اظهارنظر نمی‌کند، ورود نمی‌کند معنی به این دارد که کنار کشیده ولی گاهی وارد می‌شود، فعالیت می‌کند، اما نمی‌تواند افراد و تشکل‌ها را جمع کند و به وحدت برساند. در اینجا نمی‌شود گفت کنار کشیده ولی با توجه به اینکه مجموعه شخصیت‌ها در انتخابات ریاست جمهوری نیازمندند که زیر چتر واحد قرار بگیرند، طبعا نتیجه شکست بود. از این جهت جامعه روحانیت در انتخابات از فرد خاصی حمایت نکرد.

جبهه پایداری به پدرمعنوی اعتقاد دارد/ در شرایط حاضر کسی نیست که بتواند جای آیت الله مهدوی را بگیرد

با توجه به از دست دادن چهره‌های نظیر آیت الله مهدوی کنی و آقای عسگراولادی، آیا ممکن است برای پیدا کردن بزرگتری که می‌خواهد پرچم اصولگرایی را دست بگیرد و بقیه را زیر آن جمع کند، نگاه‌ها به سمت آیت الله مصباح برود؟

اشکال کار این است که شما همچنان نگاه فردگرایانه را در فعالیت‌های سیاسی دنبال می‌کنید. اصلاً چنین نگاهی در جریان اصولگرا نیست. لااقل در مجموعه جامعه روحانیت و گروههای همسو با جامعه روحانیت چنین دیدگاهی وجود ندارد. درست است که آیت الله مهدوی کنی و آقای عسگراولادی شخصیت‌هایی بی‌نظیر بودند ولی نه در جبهه پیروان فردمحوری بود و نه در جامعه روحانیت. به خاطر دارید آقای عسگراولادی از رهبری مجموعه پیروان خط امام و رهبری کنار رفت و در سالهای آخر عنوان لیدری را نداشت ولی شخصیت خودش قابل احترام و مورد توجه بود؛ بدون اینکه مجموعه حزب موتلفه بخواهد مبنا را بر این قرار دهد که حرف، حرف‌ آقای عسگراولادی است. جهت اطلاع، آقای عسگراولادی از مسئولیت موتلفه کنار کشید که بتواند آزادانه اظهارنظرهای شخصی خودش را داشته باشد تا به پای حزبش گذاشته نشود. پس این طور نیست که حزب یا جریان اصولگرا بخواهد تماماً فرد محور باشد.

ولی دیدگاه جبهه پایداری چنین نیست و آنها همچنان به پدر معنوی اعتقاد دارند.

بله، آن‌ها چنین دیدگاهی دارند و به همین دلیل، تلاش ما بر این است که هم آیت الله مصباح بیاید در یک کار جمعی وارد شود و هم جبهه پایداری قبول کند از دیدگاه‌ها و مواضع خاص خودشان مقداری کوتاه بیایند تا امکان ائتلاف پدید آید. به عبارت دیگر هیچ کسی در جریان اصولگرا جایگاه قبلی آیت الله مهدوی را از نظر موقعیت مقبول العموم نمی‌تواند به دست بیاورد و در شرایط حاضر چنین فردی نیست.

حضور ناطق نوری در جامعه روحانیت جای تردید جدی دارد

به نظر می رسد جامعه روحانیت و جبهه پیروان به دنبال آن هستند که برخی چهره‌ها را که به حاشیه رفته‌اند، دوباره وارد عرصه کنند؛ افرادی مانند آقای ناطق نوری. ولی جبهه پایداری رسما با این افراد زاویه دارد. آیا ممکن است به خاطر ایجاد همگرایی، شما از خیر سراغ چنین افرادی رفتن، بگذرید یا اینکه آن‌ها بخواهند موضع خود را تغییر دهند؟

من حس می‌کنم به جای نگاه به تشکیلات باز هم نگاه به افراد دارید. فرض کنید آقای ناطق نوری مجددا در جلسات جامعه روحانیت حضور پیدا کردند -که امیدواریم چنین شود- ولی هر گروهی در این تشکیلات با گروه مشابه خودش روبرو است و نه با شخص و باید با گروه تعامل کند، نه اشخاص.

ولی در تشکیلاتی که راه اندازی خواهد شد، اشخاص حضور دارند و نظر آنها مهم است.

بله اشخاص حضور دارند ولی نظر جمع، برآیندی از دیدگاه اشخاص است، نه دیدگاه یک فرد و یک شخص. بنابراین تعامل یا تقابل بین یک جریان با یک فرد نخواهد بود؛ بلکه بین یک جریان و جریان دیگر است. ضمن آنکه هنوز حضور آقای ناطق نوری جای تردید و تامل جدی دارد.

آیا اصلا به دنبال آن هستید چهره‌های شاخص جریان اصولگرایی را به این جمع اضافه کنید؟

حتما. ما چترمان را حداکثری وسعت می‌دهیم و سعی‌ می‌کنیم تمام جریاناتی را که تحت اصولگرایی تعریف می‌شود، در این ائتلاف داشته باشیم.



منبع: خانه ملت


۱۹ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن