واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/
انتخابات میان دورهای کنگره؛ شکست مفتضحانه برای دموکراسی آمریکایی
عدم تفاوت معنادار در سیاستهای جمهوریخواهان و دموکراتها جذابیت سیاسی برای مشارکت چشمگیر مردم آمریکا را از بین برده و باعث شده است که حضور مردم نقش موثری در تغییرات احتمالی پس از برگزاری انتخابات نداشته باشد.
خبرگزاری فارس، مهدی محمودی؛ روز سه شنبه شهروندان آمریکایی در انتخابات میاندورهای سال 2014 شرکت کردند که در آن انتخابات تکلیف بیش از 470 کرسی کنگره آمریکا، یعنی مجلس نمایندگان و سنا و نیز دیگر مقامهای ایالتی مشخص شد. بنا بر گزارشها جمهوریخواهان آمریکا توانستهاند اکثریت کرسیها در سنای آمریکا را در دست گیرند. پیش از این انتخابات اکثریت در دست دمکراتهای هوادار باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، بود. دموکراتها که در مجلس سنا اکثریت را در اختیار داشتند هم اکنون در مجموع 45 کرسی را در سنا در دست دارند و بنابر گزارشها کنترل مجلس نمایندگان آمریکا نیز در دست جمهوریخواهان باقی میماند. به این ترتیب اکثریت قدرت در کنگره آمریکا -هر دو مجلس نمایندگان و سنا- به جمهوریخواهان رسیده است. درباب نتایج انتخابات و شکست حزب باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا و تاثیرات آن بر معادلات داخلی و بین المللی زیاد گفته شده است اما یک نکته دیگر نیز در این انتخابات حائز اهمیت بود و کارشناسان و تحلیلگران زیادی را به واکنش وا داشت. میزان مشارکت شهروندان آمریکایی در این انتخابات که سرنوشت 2 سال آخر ریاست جمهوری اوباما را رقم میزند نکتهای بود که بیش از نتایج آن خبرساز شد. بنابر گزارشهای رسمی رسانههای آمریکا، میزان حضور شهروندان آمریکایی در پای صندوقهای رای 36.5 درصد بود. این درحالیست که اگر شگردهای دولت آمریکا برای تعیین میزان مشارکت مردم را تجزیه و تحلیل کنیم آمار واقعی بسیار کمتر از آمار اعلامی خواهد بود. به نوشته الجزیره، از میان شهروندان آمریکایی واجد شرایط سنی رأی دادن، 70 میلیون نفر به هر دلیلی برای رأی دادن، ثبت نام نمیکنند؛ دولت آمریکا اما برای محاسبه میزان مشارکت، این افراد را که ثبتنام نکردهاند به حساب نمیآورد و مشارکت را بر اساس میزان رأیدهندگان از جمع ثبتنامکنندگان محاسبه میکند؛ نتیجه محاسبات واقعگرایانه آنکه اعلام حضور 38 درصد از آمریکاییهای بالغ در حوزههای رأیگیری، آماری اشتباه و گمراه کننده است و در حقیقت، کمتر از 30 درصد از شهروندان ایالات متحده در این دوره در پای صندوقهای رأی حضور یافتند و در انتخاب سناتورها شرکت جستند. الجزیره در تحلیل خود مینویسد؛ البته این آمار زیر 30 درصد هم باز جای اشکال است، زیرا در این دوره از انتخابات سنا که به گفته خود آمریکاییها، میزان مشارکت به کمترین حد از سال 1840 میلادی رسیده است، مردم فقط برای رأی دادن به نامزدهای سناتوری پای صندوق نیامدند بلکه در این دوره با توجه به تجمیع انتخابات، مردم برای انتخاب فرمانداران ایالتی هم رأی میدادند، فرماندارانی که برای زندگی مردم محلی مهمتر و تأثیرگذارتر از سنا هستند. برهمین اساس بود که بسیاری از تحلیلگران میزان واقعی مشارکت در انتخابات میان دورهای آمریکا را حدود 19 درصد اعلام کردند. از جمله دلایل اصلی کاهش انگیزه آمریکائیها برای شرکت در انتخابات، سیستم ثابت دو حزبی بودن ساختار سیاسی ایالات متحده است. نتایج یک نظرسنجی پس از برگزاری انتخابات میان دورهای کنگره نشان میدهد که اکثر مردم آمریکا از نظام دو حزبی این کشور که تنها دو جناح دموکرات و جمهوریخواه دارد، ناراضی هستند و حق انتخابی برای رای دادن به گزینه سوم ندارند. در واقع جبر ساختاری ارکان سیاسی آمریکا به گونهای است که سلیقه ثالثی غیر از سلیقه دموکراتها و جمهوریخواهان را برنمیتابد و شهروندان را مجبور میکند فقط به یکی از این دو گزینه رای دهند. نتیجه چنین ساختاری عدم حضور رای دهندگانی است که به دنبال فضای جدید و یک نیروی سوم در روند سیاسی آمریکا میگردند. مردم آمریکا طی سالهای اخیر غالبا برای تنبیه حزب حاکم که نتوانسته به وعدههای خود عمل کند به پای صندوقهای میروند و یکی را به نفع دیگری کنار میزنند. با این وجود آمریکائیها اکنون به این نتیجه رسیدهاند که این کار هم بی فایده است چرا که طی دهه اخیر سیاستهای هر دو حزب چه از نظر داخلی و چه از لحاظ بینالمللی کم و بیش شبیه هم بوده و دردی از مشکلات مردم آمریکا دوا نکرده است. به عنوان مثال بعد از پایان دوران ریاست جمهوری جورج بوش، آمریکائیهای خسته از جنگ برای پایان دادن به یک دهه میلیتاریسم جمهوریخواهان، به باراک اوباما از حزب دموکرات رای دادند اما اوباما نه تنها به جنگهای خارجی ارتش آمریکا پایان نداد بلکه ارتش آمریکا را درگیر نبردی بسیار پیچیدهتر از جنگهای عراق و افغانستان در خاورمیانه کرد به گونهای که مجبور شد دوباره به عراق لشکر کشی کند و به جنگ افغانستان در چارچوب پیمان امنیتی میان کابل-واشنگتن ادامه دهد. عدم تفاوت معنادار در سیاستهای جمهوریخواهان و دموکراتها جذابیت سیاسی برای مشارکت چشمگیر مردم را از بین برده و باعث شده است که حضور مردم نقش موثری در تغییرات احتمالی پس از برگزاری انتخابات نداشته باشد. این مساله برای ایالات متحده آمریکا که خود را سردمدار ارزشهای مدرن بشری میخواند و مدعی است که برای دفاع از ارزشهایی چون حقوق بشر و دموکراسی میجنگند فاجعه بار است. اگر چنین انتخاباتی در یکی از کشورهایی که خارج از بلوک لیبرال-دموکرات است برگزار شود و میزان مشارکت در آن تا این حد پایین باشد رسانههای آمریکایی در مذمت آن از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد حال آنکه در برابر چنین ضعف بزرگی در انتخابات آمریکا سکوت اختیار کردهاند. با توجه به نزول سطح دموکراسی در آمریکا اکنون باید این سوال را مطرح کنیم که واشنگتن چگونه میتواند خود را مدافع و مبلغ ارزشی بداند که خود دیگر از آن بی بهره است؟ انتهای پیام/م
93/08/19 - 00:07
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]