تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835733353
هر چه سختي بود كشيدم!گفتگویی جذاب با پرویز پرستویی+عکس
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
هر چه سختي بود كشيدم!گفتگویی جذاب با پرویز پرستویی+عکس گفتگو با سوپراستاري است كه از دل فقر و محلههاي جنوب شهر بيرون آمد و ماندگار شد.
روزي كه از روستا آمديمپرویز پرستویی: من پرويز پرستويي هستم؛ متولد 1334. 3سال بعد از تولدم بود كه خانوادهمان، از روستا به تهران آمدند. وقتي به تهران آمديم به دروازه غار رفتيم؛ جنوب شهر. تا سال 48 آنجا بوديم؛ خانه قمرخانم، از اين خانههاي كندويي و كارگري. مستأجر بوديم. وضعيتمان خوب نبود. سختي ميكشيديم. مادرمان، بيشتر از همه سختي ميكشيد. پدرم دستفروش بود. از همين بلوريهاي اينجا، جنسهاي بلوري ميگرفت و ميرفت كرج. با درشكه ميبرد آنجا. آنجا هم كارتن را روي سرش ميگذاشت و بلور ميفروخت. هر روز اين كار را ميكرد تا اينكه يك روز مادرم، به پدرم گفت: «نميخواهد بروي سركار.» بعد از مدتي، فهميديم كه مادر، پولدار شده است. قرار بود برويم خانه بخريم. اما با كدام پول؟ مادر پسانداز كرده بود، 11هزار تومان. از همان پولهاي خرجي كه پدرم ميداد. هيچ كداممان خبردار نشديم. آمديم ته يكي از كوچههاي خيابان عباسي و خزانه بخارايي، نرسيده به ترمينال، خانهاي گرفتيم 2 طبقه که 5 اتاق داشت. هيچكس از اين كار مادر خبردار نشده بود، همه پولها را بدون اينكه كسي خبردار شود، در متكا قايم ميكرد. اينجوري بود كه ما خانهدار شديم.
ميلگردهايي كه پوستم را كندند
پرویز پرستویی: خانهدار شدن، خيلي حس خوبي برايمان داشت. ما تا قبل از آن، همه زندگيمان در يك اتاق 4×3 ميگذشت؛ سونا و جكوزي و استخرمان همهاش در همان اتاق دوازده متري بود. 5 نفر توي يك اتاق زندگي ميكرديم. اطراف خانهمان، كه الان مخابرات شده و پل هوايي ماشينرو هم زدهاند، جايي كه ضلع غربي ترمينال جنوب حساب ميشود، گود و محله ناامني بود. آنجا يك كارخانه روغننباتي هم داشت كه حلبيهاي زائدش را، ميريختند توي گود. آشغالهاي جاهاي ديگر را هم ميآوردند و خالي ميكردند آنجا. يك آبسياهي هم داشت آن اطراف كه آبها و فاضلابها توي آن جمع ميشد. ميرفتيم شنا ميكرديم توي آن. سياه و كثيف ميشديم و خانه كه بر ميگشتيم، كلي كتك ميخورديم. دقيقا يادم ميآيد كه مخابرات ترمينال را كه ميخواستند بسازند، ما كارگرش بوديم، آرماتوربندي ميكرديم. ميلگردها را كه ميگذاشتم روي شانهام، پوستم را ميكند از بس كه داغ بود...فقر، دليل نرسيدن نيست
پرویز پرستویی: وقتي با جوانها در جاهايي كه آموزش ميدهم، صحبت ميكنم، به آنها ميگويم نداشتيم، نرسيديم و نشديم و اينها وجود ندارد. من همين الان اگر بخواهم عكسي با همپالگيهاي خودم بگيرم كه با چه كساني حشر و نشر داشتم و نوع زندگي و سيستم زندگيام چطور بود، شاخ در ميآوريد. فقر فرهنگي، مالي و... وجود داشته، قابل پنهان كردن هم نيست، اما اين وسط، هستند عدهاي كه تنبلي ميكنند. بعضيها شايد موقعيت عدهاي را ببينند و بگويند ما كه نداشتيم، اگر داشتيم ما هم ميرسيديم، من ميگويم كه اگر نداشتي و به اين فكر كردي كه ميتواني با اين نداشتنها، برسي، آن وقت است كه بردهاي. هميشه، آنها كه بيشتر رنج بردهاند، موفقتر بودهاند. من بهترين بازيگر، در كاخ جوانان انتخاب شدم، اما 14 سال دور از چشم خانوادهام قاچاقي تئاتر كار ميكردم. آن موقع در بلورسازي صادق كچل، پرسكار بودم و كمكپرس. ما با اين وضعيت بزرگ شديم.تاولهاي سر صحنه
پرویز پرستویی: روزها كار ميكردم و بعدازظهر ميرفتم تئاتر تمرين ميكردم. دستهايم تاول ميزد و روي صحنه تمرين تئاتر ميتركاندم. البته اين را هم بگويم كه جدا از فقري كه درگيرش بوديم، پدر و مادرم هم عادت نداشتند ما را بيكار ببينند. هر جوري كه بود، ما را مشغول به كار ميكردند. مثلا دبستان كه بوديم، مادرم يك قابلمه باقلا ميپخت و آماده ميكرد. از مدرسه که بر ميگشتيم يك جعبه ميوه ميگذاشتيم و قابلمه را رويش قرار داده و دو تا نعلبكي و نمكدان هم ميگذاشتيم و مردم، از ما ميخريدند يا از اين شيشه نوشابههاي كوچولو ميگرفتيم و نوشابهها و دوغهاي بزرگ را توي آن خالي ميكرديم و ميفروختيم. يعني مدام كار ميكرديم.سوپراستاري از محلههاي ناامن
پرویز پرستویی: آنموقع مثل الان نبود كه تا بچه زبان باز كند، كلي امكانات باشد و كلاس و آموزشهاي مختلف برايش مهيا باشد. ميرزا مسلمي داشتيم كه در مكتبخانه ما را با فلك كردن آموزش ميداد. اصلا آن موقع بچهها را جوري بزرگ ميكردند كه بتوانند روي پايشان بايستند، آبديده شوند، با سختيها كنار بيايند. محلههاي ما ناامن بود. بچهها كه بيرون ميرفتند، معلوم نبود كه سالم برگردند يا سيگاري، حشيشي و... شوند. بزرگ كردن اين بچهها هزار تا بدبختي داشت، مثل الان كه نبود.چه سختيها كه نكشيدم!
پرویز پرستویی: بهتر است از من بپرسيد چه سختيهايي نكشيدهام. هر چي سختي بوده، كشيدهام. سختيهاي محل زندگي يك طرف، سختيهاي تئاتر يك طرف. در دانشگاه تهران، نمايش ميلاد را اجرا ميكردم و از خزانه بخارايي تا آنجا پياده ميرفتم؛ 2 ساعت، 2 ساعت و نيم راه بود. قبول كرده بودم كه بايد اين راه را بروم، چون چاره ديگري نداشتم. قبول كرده بودم كه اين، مسير روزانه من است، انگار كه دارم با اتوبوس ميروم. از محل زندگيام تا دو راهي يوسفآباد، پياده ميرفتم. الان البته مترو شده و ديوار كشيدهاند، حوالي متروي خزانه تا متروي ترمينال، ميانداختم روي ريل قطار و تا راهآهن ميرفتم. از آنجا هم وليعصر را تا دوراهي ميرفتم. ركورد داشتم. از دوراهي يوسف آباد تا راهآهن را 35 دقيقهاي ميآمدم. بچههاي ديگر سوار اتوبوسهاي دوطبقه ميشدند. سريعتر از آنها ميرسيدم، تازه 5 دقيقهاي هم منتظرشان ميماندم. هرشب وضعم اين بود. پذيرفته بودم كه نوعي ورزش است، چارهاي هم ندارم، پس بايد انجامش ميدادم، چون خودم اين راه را انتخاب كرده بودم، نميتوانستم از ديگران كمك بگيرم.
از شيطنتها و رازهاي ديگر كودكيام
پرویز پرستویی: مردمآزار نبودم، بيشتر شوخ و بذلهگو بودم. جوري شده بود که معاون مدرسهمان آقاي خرازي با من قرار گذاشته بود كه صبحها، يك ربع ديرتر از وقتي كه زنگ مدرسه ميخورد، به مدرسه بيايم تا مدرسه و بچهها را به هم نريزم. زنگ تفريح هم، بايد زودتر از همه، ميرفتم بيرون از مدرسه! تنها دانشآموزي بودم كه ميتوانستم بيرون بروم. البته آقاي خرازي از طبقه دوم، مرا كنترل ميكرد. تا چشمش به من ميافتاد كه توي كوچههاي اطراف مدرسهام، داد ميزد «بزمچه! آنجا هم داری اين جوری میکنی؟» بچهها اين اخلاقم را دوست داشتند. دور و برم هميشه شلوغ بود. توي يك ميز، من بودم و رحمان باقريان (در ليلی با من است، همان شخصيت آذری را بازى مىكند) و بنی اسدی. بچهشرهاي كلاس حساب ميشديم. اگر تلفن مدرسه زنگ ميزد و با معلممان كار داشت، مرا هم با خودش ميبرد تا كلاس را به هم نريزم. اصلا همين كه من وارد كلاس ميشدم، كلاس از خنده ميرفت هوا. باور كنيد كاري هم نميكردم! اصلا همين دير و زود آمدن و رفتنم، خودش سوژه خنده بچهها شده بود.بازيگري از جنس درد
پرویز پرستویی: انگيزه من از بازيگري، فقط درد است. انگيزه خيليها ديده شدن است، اما مرا درد به بازيگري كشانده. محيطي كه در آن زندگي كردهام، در آن بزرگ شدهام، پر از درد بوده، پر از فقر بوده؛ زير خط فقر هميشه بغض فروخوردهاي داشتهام. به فكر رها ساختن اين بغض بودهام. ما حتي در آن محيط، حق تماشا كردن تلويزيون هم نداشتيم، ميرفتيم پشت شيشههاي قهوهخانه و تلويزيون نگاه ميكرديم. اين جوشش، در من وجود داشت. احساس ميكردم اين جوشش را بايد بيرون بريزم.با عينك زندگي نميكنم
پرویز پرستویی: با عينك زندگي نميكنم. روزها كه بيرون ميآيم، بدون عينكم. ترسي از راحت زندگي كردن و شناخته شدن توسط ديگران ندارم. بالاخره همه ما را يك خالق آفريده و شرح وظايفي داريم. همه ما در يك چيز مشتركيم؛ در مغز، در اين 5 سيري كه توي كلمه همهمان كار گذاشته شده. حالا يكسري از آن استفاده ميكنند، بعضيها هم آكبند نگهش ميدارند كه آن دنيا آبش كنند. معتقدم آدمي كه در اين جامعه زندگي ميكند، حق ندارد فكر نكند و مغز و داشتههايش را به كار نگيرد. هم بايد تاثير بگيرد و هم تاثير بگذارد. همين فكرهاست كه باعث ميشود هيچ وقت به خودم مغرور نشوم و گذشتهام را از يادم نبرم.ستاره هامطالب مرتبط:گزارش كامل بيوگرافي پرويز پرستوييپرویز پرستویی در کنار بازیگر قدیمی سینمای پیش از انقلاب + عکسانتقاد تند پرویز پرستویی از نااهلان سینما
یکشنبه 18 آبان 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]
صفحات پیشنهادی
دیدار سختی برابر راه آهن داریم/ نمی خواهیم از کورس مدعیان عقب بمانیم
ورزشی فوتبال - فوتسال حسین فرکی دیدار سختی برابر راه آهن داریم نمی خواهیم از کورس مدعیان عقب بمانیم 29 07 1393 14 42 به گزارش خبرنگار مهر حسین فرکی در نشست خبری پیش از دیدار روز چهارشنبه تیمش برابر راه آهن در هفته دوازدهم رقابت های لیگ برتر بعدازظهر امروز سه شنبه به خبرنگارجذابترین تجربه سمواتی با فیلم شهاب حسینی
دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹ ۱۷ تهیهکننده فیلم ساکن طبقه وسط گفت تشویق مردم در سینماها جذابتربن چیزی بود که پس از سالها با اکران فیلم ساکن طبقه وسط آن را تجربه کردم امیر سمواتی در گفتوگو با خبرنگار بخش سینمایی ایسنا گفت خوشبختانه هر روز میزان مخاطبان فیلم ساکن طبقه وسط ب- عیادت وزیر کار از عرفان پرویز انصاری سردبیر سابق روزنامه بین المللی تهران تایمز
عیادت وزیر کار از عرفان پرویز انصاری سردبیر سابق روزنامه بین المللی تهران تایمز حسین اسماعیلی عکس ۱۳۹۳-۰۸-۰۴ ۰۸ ۲۶اولین عکس پرویز پرستویی در فیلم سهیلا گلستانی
اولین عکس پرویز پرستویی در فیلم سهیلا گلستانی فرهنگ > سینما - پرویز پرستویی امسال با فیلم دو اولین اثر سهیلا گلستانی در جشنواره فجر حضور دارد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین پرستویی علاوه بر بازی در این فیلم تهیهکنندگی این فیلم را هم برعهده دارد در حال حرونمایی از تازه ترین گریم پرویز پرستویی
رونمایی از تازه ترین گریم پرویز پرستویی فرهنگ > سینما - میزان نوشت پرویز پرستویی در تازه ترین تجربه بازیگری اش در فیلمی به نام دو به کارگردانی سهیلا گلستانی جلوی دوربین رفته است پرستویی علاوه بر بازیگری تهیه کنندگی این فیلم را که فیلم پرلوکیشنی است انجام میدهد ومطمئن باشید جزو مدعیان قرار میگیریم مظفر: جوانگرایی برای تیم ما لازم بود/ بازی سختی مقابل سپیدرود داریم
مطمئن باشید جزو مدعیان قرار میگیریممظفر جوانگرایی برای تیم ما لازم بود بازی سختی مقابل سپیدرود داریمسرمربی تیم فوتسال بانوان دانشگاه آزاد اعتقاد دارد برای تیمش لازم بود جوانگرایی صورت بگیرد و حالا باید به آنها فرصت دهد تا خودشان را نشان دهند شهرزاد مظفر در گفتوگو با خبرنگارتصاویری خاطرهانگیز از رمان جذاب در انیمیشن «بینوایان»
تصاویری خاطرهانگیز از رمان جذاب در انیمیشن بینوایان تاریخ انتشار دوشنبه 5 آبان 1393 ساعت 05 15 | شماره خبر 1696214522410437535 تعداد بازدید 0 پ پ ویکتور هوگو نویسنده معروف فرانسوی قرن نوزدهم ۱۸۸۵ ـ ۱۸۰۲ با خلق رمان بینوایان نامی ماندگار از خود در تاریخ ادبیات جهان بردکوراسیونی لوکس با بافت هایی گرم و جذاب
این خانه مدرن خیلی بیشتر از یك خانه معمولی در حومه شهر حرف برای گفتن دارد این خانه توسط شركت طراحی اوكراینی به نام DA-Design طراحی شده است و دارای عناصر زیبا و منحصربهفرد بسیاری است هر اتاق از یك آشپزخانه و اتاق غذاخوری باز گرفته تا یك اتاق بازی كه هر كودكی روی«پرویز» از 16 آبان به گروه هنر و تجربه میآید
پرویز از 16 آبان به گروه هنر و تجربه میآید خبرگزاری پانا اکران فیلم سینمایی پرویز به کارگردانی مجید برزگر از 16 آبان ماه درسینماهای گروه هنر و تجربه آغاز میشود ۱۳۹۳ يکشنبه ۴ آبان ساعت 14 18 به گزارش سرویس فرهنگی پانا «پرویز» دومین فیلم سینمایی مجید برزگر است ک«پرویز» از 16 آبان به گروه هنر و تجربه میآید
پرویز از 16 آبان به گروه هنر و تجربه میآیداکران فیلم سینمایی پرویز به کارگردانی مجید برزگر از 16 آبان ماه درسینماهای گروه هنر و تجربه آغاز میشود به گزارش خبرگزاری فارس پرویز دومین فیلم سینمایی مجید برزگر است که پیش از این در جشنوارههای مختلفی از جمله سن سباستین روتردامتصویری جذاب و دیدنی از سنجاب عکاس/ عکس
تصویری جذاب و دیدنی از سنجاب عکاس عکس تصویر این سنجاب را پیتر اسمیت عکاس انگیسی در جنگلهای پرستون شکار کرده است به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس علمی جام نیوز به نقل از ایران این عکاس که برای شرکت در رقابتهای عکاسی برتر به دنبال سوژه میگشت با پیدزمان اکران فیلم «پرویز» مشخص شد
یکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷ ۰۹ زمان دقیق اکران فیلم پرویز ساخته مجید برزگر در گروه هنر و تجربه مشخص شد به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا اکران این فیلم از 16 آبان ماه درسینماهای گروه هنر وتجربه آغاز میشود پرویز دومین فیلم سینمایی مجید برزگر است که پیش از این در جشنوارههای مختلفهتل های لوکس و گران و جذاب
شاید هتل هایی با معماری های فوق العاده و طراحی های عالی خدمات بیشمار و چشم اندازهای نفس گیر چیزی نباشند که همه مردم از عهده مخارج آنها بر بیایند اما هستند پولدارهایی که یکی از تفریحاتشان بازدید و اقامت در بهترین هتل ها دنیاست یا ستاره های مشهوری که روی فرش قرمز راه می رعضو هیئت مدیره کانون انبوهسازان ایران در گفتوگو با فارس: رکود سختی بر بازار مسکن حاکم است / شرط انبوهسازان
عضو هیئت مدیره کانون انبوهسازان ایران در گفتوگو با فارس رکود سختی بر بازار مسکن حاکم است شرط انبوهسازان برای ورود به بافتهای فرسودهعضو هیئت مدیره کانون سراسری انبوهسازان ایران با اعلام اینکه رکود سختی در بازار مسکن حاکم است گفت برای ورود انبوهسازان به بافتهای فرسوده بااولین عکس و خبر از فیلم جدید پرویز پرستویی
دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۰ ۰۶ فیلمبرداری فیلم دو اولین ساخته سینمایی سهیلا گلستانی با بازی و تهیه کنندگی پرویز پرستویی به پایان رسید به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا فیلمبرداری این فیلم که صحنههای آن کاملا در تهران مقابل دوربین رفته است پنچ شنبه به پایانبنویس «آجرزنی» کار سختیه!
وعدههای وزیر کار پس از ۴ ماه هنوز محقق نشده است بنویس آجرزنی کار سختیه پسرک ۱۲ساله کارگر خشتچین کوره آجرپزی است قالب سنگین خشتهای خیس را دست میگیرد و میبرد میچیندشان وقتی صحبتمان تمام میشود رو به من میگوید ببخشید خانم گفتنِ اینا کمکی به ما میکنه جام جم سرا به نقگلایههای همسر پرویز بهرام از بیاحترامیها
سهشنبه ۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴ ۱۴ همسر پرویز بهرام - هنرمند پیشکسوت و صدای ماندگار دوبله - با انتقاد از برخی حرفها که منجر به ناراحتی این هنرمند شده است گفت وقتی به صدای ماندگاری که حتی یک بار هم صدایش برای تبلیغات استفاده نشده بگویند پیر و پاتال و از مرکز دوبله به عنوان دارالعج-
سرگرمی
پربازدیدترینها