تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سخن گفتن درباره حق، از سكوتى بر باطل بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834299052




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا کوردها از مفهوم خیانت در تحلیل سیاست استفاده می کنند؟


واضح آرشیو وب فارسی:کورد نیوز: تاریخ انتشار : 14:37:35 , 1393/08/16
دکتر محمد حسین زاده
چرا کوردها از مفهوم خیانت در تحلیل سیاست استفاده می کنند؟
در میان کوردها تمایل زیادی برای کاربرد واژه «خیانت» در تحلیل مسائل و رخدادهای سیاسی وجود دارد.


نه تنها در ميان افراد جامعه بلکه اکثريت رهبران و بسياري از تحليلگران کورد براي تحليل و ارزيابي سياست خارجي و رفتار سياسي ديگر کشورها در عرصه بين الملل از اين واژه بهره مي گيرند. به ويژه، آنها دولت ها و بازيگراني را که به نوعي مستقيم يا غير مستقيم مانع تحقق آمال، اهداف و آرزوهاي کوردها شده و چالشي فرا راه تامين منافع کوردها ايجاد کرده اند، به «خيانت» متهم کرده و از آنها با عنوان کشورهاي «خائن» ياد کرده اند. بهره گيري از اين واژه در موارد متعددي حتي به يک مفهوم و ابزار تحليلي براي تبيين بسياري از وقايع و رخدادهاي سياسي در کردستان تبديل شده است.


اخيرا و از زمان يورش و تجاوز تروريست هاي داعش يا راديكال هاي مذهبي خلافت اسلامي به خاک کردستان نيز در بسياري از موارد شاهد ابراز نظرات و تحليل هايي در ميان کوردها بوده ايم که کشورهاي مختلف را در سطح منطقه اي و جهاني به خيانت به منافع كوردي متهم کرده اند و معتقدند که اگر خيانت آنها نبود روند وقايع به گونه اي ديگر رقم مي خورد و شايد اصلا شاهد حمله اسلام گراهاي افراطي به خاک کردستان نمي بوديم.


البته اين پديده و اينگونه نگاه به سياست داراي ريشه هاي تاريخي است و در مورد بسياري از وقايع تاريخي و سياسي کوردها صدق مي کند. براي مثال، به کرات از رهبران، مفسران و تحليلگران کورد نقل شده است که «کشورهاي غربي و قدرت هاي بزرگ نظام بين الملل در دوره پس از جنگ جهاني اول به کوردها خيانت کردند و اگر خيانت آنها نمي بود چه بسا کوردها در آن مقطع تاريخي به آرزوي ديرينه خود دست مي يافتند». عده زيادي از کوردها مي گويند « آتاتورک بعد از تشکيل و تثبيت دولت مدرن به آنهاخيانت کرد و چنانچه اين رهبر ترک به وعده هاي خود در مقابل کوردها پايبند بود و بدانها عمل مي کرد چه بسا کوردها در آن زمان و هم اکنون از حقوق خود محروم نشده و به مطالبات خود در ترکيه دست مي يافتند». آنها همچنين مي گويند «شوروي سابق نيز در جريان تاسيس و فروپاشي جمهوري کردستان/مهاباد به کردها خيانت کرد و اگر چنان خيانتي از جانب اين ابر قدرت بلوک شرق انجام نمي گرفت، جمهوري کردستان مي توانست به موجوديت خود ادامه دهد». 


تقريبا همه کردها بر اين باورند که «کسينجر به نمايندگي از دولت ايالات متحده آمريکا و همراه با شاه سابق ايران در سال 1975 در جريان قرارداد الجزاير در اقدامي توطئه آميز به کوردها خيانت کردند و مانع از شکست رژيم بغداد و دستيابي جنبش ملي کورد به حقوق حقه خود شدند». بعلاوه، عده زيادي از کردها بر اين باوراند که «جامعه جهاني و در راس آنها اعراب مسلمان و هم کيش و مذهب خود در جريان عمليات خونين انفال و شيميايي مردم بي گناه حلبچه درد و رنج هاي آنها را ناديده گرفته و با سکوت خود مهر تاييدي بر اقدامات صدام زده و بدينگونه به کوردها خيانت ورزيدند». کردها بر اين نکته نيز اجماع دارند که « اکثريت کشورهاي اتحاديه اروپا به همراه سرکرده خود يعني آمريکا و نيز اسرائيل در توطئه اي همگاني و هماهنگ رهبر کاريزماتيک آنها، عبدالله اوجالان را به بنده کشيده و تحويل مقامات ترکيه داده و به کوردها خيانت کردند». در يک دهه اخير «مالکي به نماد خيانت عليه کوردها تبديل شده بود». 


در ماههاي اخير و با حمله و تجاوز داعش به خاک کوردستان و به ويژه با اقدام به جنايات وحشيانه در شنگال، بسياري از کوردها و جمعي از تحليلگران در مقالات، گزارشها و مصاحبه هاي خود «ترکيه را به خيانت عليه حکومت اقليم کردستان متهم کردند». در جنگ تحميلي تروريست هاي مذهبي عليه کوباني نيز مي توان گفت کوردها مجموعه زيادي از کشورهاي غربي و در راس آنها ايالات متحده آمريکا، اعراب و ترکيه را به خيانت عليه خود متهم کردند. 


چرا بدينگونه است و اين واژه «خيانت» تا به اين اندازه در ميان کوردها و در تحليل هاي آنها کاربرد دارد؟ و چرا داستان خيانت با اين تسلسل استمرار دارد؟ در اينجا قصد ندارم به اين مساله جدلي و مورد منازعه بپردازم که تا چه اندازه سياست ها و رفتارها و شرايط داخلي خود کوردها زمينه هاي اين به اصطلاح خيانت ها را فراهم آورده و يا با اعمال خود در آن سهيم بوده اند؟ سوال اين است که آيا مي توان در سياست بين الملل از «خيانت» به عنوان يک ابزار تحليلي براي تبيين رخدادها و پديده هاي سياسي استفاده کرد؟ اصلا، در سياست بين الملل خيانت به عنوان يک مساله مطرح است و معنايي در بر دارد؟ آيا مي توان در جنگل سياست بين الملل از مرد و نامرد سخن به ميان آورد؟ آيا اگر رهبران ديگر کشورها به کوردها وعده اي آن هم غير مکتوب داده باشند و آن را ناديده گرفته باشند، بدانها خيانت کرده اند؟ اصلا، کردها در جايگاهي هستند و مي توانند مرجعي براي اثبات خيانت يا ارائه نظر در مورد خائن يا غير خائن بودن دولتمردان ديگر کشورها باشند؟ به نظر من پاسخ تمامي اين پرسشها منفي و «نه» است. 


بايد توجه داشت که سياست بين الملل عرصه کشمکش ميان دولت ها بر سر قدرت و افزايش ميزان آن و تامين منافع ملي است. در اين عرصه چيزي به نام وعده و وعيد بخصوص در شکل شفاهي يا نهاني آن وجود ندارد. هر دولتي سعي مي کند با هر ابزاري قدرت خود را افزايش داده و منافع تعريفي و ملي خود را تامين کند. مشروع يا غير مشروع بودن اين ابزارها با پيامدهاي آن بر روي منافع ملي قابل محاسبه است. آنها در اين مسير مي توانند وعده هايي نيز بدهند و البته مي توانند بدان پايبند باشند يا نباشند. طرف شکست خورده يا به اصطلاح گول خورده و مورد خيانت واقع شده مي تواند از نامراديهاي روزگار شکوه کند اما به هيچ عنوان در مقامي نخواهد بود که بتواند دولتمردان ديگر کشورها را که احتمالا يکي از نقش هاي آنها دروغگويي است، به خيانت متهم کند. رهبران کشورها تنها به منافع ملي خود متعهد و وفادارند و تنها مردمان آن کشور و آن هم با معيار قرار دادن انحراف يا عدم انحراف رهبرانشان از مسير تامين منافع ملي مي¬توانند در مورد صداق يا خيانت آنها داوري کنند. 


به نظر من اينکه کوردها و حتي بسياري از رهبران آنها علاقه و اشتياق زيادي براي کاربرد مفهوم خيانت به عنوان يک ابزار تحليلي نشان مي دهند، دو دليل عمده دارد. دليل نخست اين است که آنها با متهم کردن ديگر بازيگران(يعني همان بازيگراني که که اتفاقا غالب آنها در آغاز به چشم متحد نگريسته شده اند) به خيانت، در پي رفع مسئوليت شکست از خود بوده و به عبارت دقيق تر با متهم کردن ديگران به انجام کاري نامشروع در صدد توجيه شکست و تبرئه خود هستند. البته خود اين مساله پيامدهاي نامطلوبي در برداشته و دارد و زمينه را براي شکست هاي بعدي و تسلسل ناکامي ها فراهم كرده و مي کند. بديهي است که با صرف متهم کردن عناصر خارجي به رفتارهاي غير اخلاقي و ناديده گرفتن رفتارهاي خود، علل همه نواقص و کاستي ها و عيوب دروني را به بيرون ارجاع داده و نيروهاي خارجي را شر و مسبب نهايي همه شکست ها و ناکامي ها و خود را بي تقصير و صرفا قرباني سياست پليد شياطين پنداشته و بنابراين تلاشي براي رفع اشتباهات و کاستي هاي خود به عمل نياورده و از اين رو همواره مستعد به اصطلاح «مورد خيانت واقع شدن» قرار مي گيريم.


دليل دومي که باعث مي شود کوردها در حد گسترده اي از واژه خيانت به عنوان ابزاري در تبيين پديده هاي سياسي استفاده کنند، به نظر من بنيادي تر و اساسي تر است و حتي ممکن است دليل همان مظلوميت و به اصطلاح مورد خيانت واقع شدن هم باشد. اين دليل مي گويد که کوردها حقيقت و ماهيت سياست به ويژه جنبه بين المللي آن را درک نکرده اند و اصولا در يافتن علل و انگيزه هاي رفتار ديگر واحدهاي سياسي يا دولت ها ناکام بوده اند. البته ترديدي وجود ندارد که کوردها ماهيت و حقيقت غالبا زشت سياست را در زندگي خود تجربه و تحمل کرده اند اما قادر به درک منطق سياست نشده اند. اصلا، مي توان گفت متوسل شدن به مفهوم «خيانت» براي تحليل رويدادهاي سياسي بدين معناست که آنها بر خطا رفته و حوزه هاي اخلاق و سياست را با هم در آميخته اند. اگر «خيانت» آنگونه که از نظرات و تحليل هاي کوردها بر مي آيد، به معناي «عدم وفاي به عهد ديگر دولت ها» باشد، اين نيز مربوط به حوزه حقوق است. بايد توجه داشت که اين امر شگفت انگيزي نيست که کسي يا گروهي از لحاظ حقوقي داراي حق و مزيتي باشد اما در دنياي سياست قادر به دستيابي به آن نبوده و از آن محروم شود. به هر حال، خيانت کالا و متاعي براي چانه زني در بازار اخلاق است و نه سياست. اکثريت کوردها با نگاهي اخلاقي به سياست مي نگرند اما اين سرابي بيش نيست و در واقع در سياست قدرت و منافع هستند که به مثابه پول در اقتصاد عمل نموده و در نهايت نقش تعيين کنندگي رفتار دولت ها و دولتمردان و هم نقش مفاهيم تبييني اين عرصه را ايفاء مي کنند.


در چنين عرصه اي که سياست کشورها بر اساس منطق رئاليستي و بر مبناي منافع و قدرت استوار است، سخن از مفاهيم اخلاقي نه در سياست عملي راه به جايي مي برد و نه در تبيين سياست موفقيتي به دست خواهد آورد. دولت مردان بر اساس مفهوم منافع مي انديشند و رفتار مي کنند و نه بر مبناي پرهيز از خيانت يا سرلوحه قرار دادن آموزه ها و خير اخلاقي. کوردها با وجود آنکه همواره متحمل تجربه چنين حقيقتي از سياست بوده اند اما افسوس كه غالبا در درک اين نکته که رهبران دولت ها رهبراني سياسي هستند و نه اخلاقي غفلت ورزيده اند. شايد هم ذهن شديدا اخلاقي آنها تاب تحمل چنين تفسير واقعگرايانه اي از سياست را نداشته است.


برخلاف انتظار کوردهاي اخلاق گرا که مشتاق بهره گيري از مفاهيم اخلاقي و حقوقي براي تحليل وقايع سياسي هستند، رهبران دولت ها يعني همان بازيگراني که همه چيز زير سيطره آنهاست، به هيچ وجه بر مبناي انطباق عمل با اصول و مباني اخلاقي انديشه و رفتار نمي کنند. هيچ رهبر سياسي از خود نمي پرسد که آيا رفتارها و سياست هايي که در خارج از سرزمين(مثلا در قبال کوردها) در پيش مي گيرد با اصول اخلاقي سازگار و منطبق است يا نه؟ رهبران محاسبه گر و عاقلي که سياست را درک کرده و بر سر کار آمده اند از خود مي پرسند که سياستي که اعمال کرده اند و خط مشي اي که درافکنده اند تا چه اندازه بر ميزان و سطح قدرت آنها افزوده و تا چه مقدار و چگونه منافع ملي آنها را تامين و برآورده مي سازد؟ آنها هيچ وقت از امکان خيانت يا عدم خيانت به ملتي ديگر بحث نمي کنند. کساني که اين حقيقت را درنيافته و يا کتمان کنند با چارچوب ها و ذهنيتي غير سياسي به عرصه سياسي مي نگرند.


بسياري از کوردها يک قاعده کلي سياست دولت ها را به مثابه استثنا در نظر گرفته اند. اما حقيقت اين است که خائن بودن دولت ها در سياست بين الملل يک مفروض است و نه يک فرضيه و فرصت طلب بودن يک قاعده است و نه يک استثناء و هر بازيگري بايد راهبردها و سياست هاي خود را بر اين مبنا و مفروض دراندازد که فکر کند در ميان جامعه اي از همتايان خائن مي زيد. اصلا، آنچه را که ما خيانت مي ناميم، مي تواند ابزاري در پيشبرد سياست دولت ها در راستاي حفظ يا افزايش قدرت و يا تامين منافع اشان باشد. ورود ذهن هايي که اين حقيقت را تحمل نمي کنند به عرصه سياست و تحليل آن خطرناک است؛ چرا که چنين اذهاني انتظاراتي غير واقعي از دنياي سياست و از رفتار ديگر واحدها خواهند داشت.


ناآرامي هاي چند ساله اخير در منطقه بايد نشان داده باشد که عليرغم رواج ديدگاه هاي خوشبينانه و شعارهاي ليبراليست ها و جهان گرايان و عليرغم سر و صداي نهادها و سازمان هاي بين المللي و حقوق بشري شيفته و مشتاق مفاهيم جهاني شدن و دهکده جهاني، اما هنوز هم چرخ سياست به روال گذشته مي چرخد و در دنياي رئاليستي، واقعي و موجود سياست هيچگونه قوانين اخلاقي، سنتي و قانوني بر نظام بين الملل حاکم نيستند. دولت ها همانند گذشته در عرصه سياست بين الملل و سياست خارجي خود به مقررات، قوانين، اخلاق، وفاي به عهد، دوستي، صداقت، قوانين، راستي، درستي و عدم خيانت تعهدي ندارند. تعهد دولت ها و دولت مردان به منافع ملي اشان است. در واقع، منافع ملي چراغ راهنماي آنها بوده و سياست دولت ها را در ارتباط با ديگر واحدها و محيط خارجي هدايت مي کند. منافع ملي سرچشمه علل و انگيزه هاي رفتار هر دولتي است. روندهاي تاريخي نيز عيني و واقعي بودن چنين امري را نشان داده است. حقيقتا، دولت ها هميشه بر اساس منافع ملي خود رفتار کرده اند و هرگز منافع خود را تابع منافع ديگران قرار نداده اند. بنابراين، دولت ها خودخواه هستند و اين قاعده همواره وجود داشته و تا آينده اي قابل پيش بيني وجود خواهد داشت.


کوردها در چنين جهاني با چنان كيفيات و مختصات خشني زندگي مي کنند و ترديدي وجود ندارد که رفتار ديگر کشورها که بر اساس تامين منافع ملي خودشان است، ممکن است نه تنها مطلوب و خوشايند آنها نباشد، بلکه کوردها را از منافع ملي و دستيابي به آرزوهايشان محروم کند. اگر کوردها بپذيرند که دولتمردان ديگر کشورها صرفا بر اساس منافع ملي خود فکر و رفتار مي کنند و نه با معيار قرار دادن مفهوم خيانت يا عدم خيانت به کوردها، ديگر رفتار و سياست هايي که از جانب آن واحدها طراحي و اعمال مي شود و گاها بر ضد منافع کوردها عمل مي کنند، چندان غير منتظره نخواهد بود که براي توصيف و تحليل رفتار آنها و پيامدهاي رفتارشان به مفهوم خيانت متوسل شوند، بلکه آنها نيز منافع ملي خود را به بهترين وجه تعريف نموده و بر آن اساس رفتارها، دشمني ها، دوستي، ائتلاف ها و اتحادهاي خود را بنيان نهاده و در پي رفع اشتياهات گذشته و اجتناب از «مورد خيانت واقع شدن» برخواهند آمد.


حقيقتا کاربرد بيش از حد واژه خيانت به ويژه به عنوان يک ابزار تحليلي براي وقايع سياسي ديگر جاز نيست و اصرار بر آن بدين معناست که در درک، فهم و تفسير علل و رفتار دولت ها و واحدهاي سياسي اشتباه محاسباتي رخ داده است. در حقيقت، از ملتي که طبق اين ضرب المثل واقعگرايانه مي انديشد که «تنها دوستان او کوهها هستند» انتظار نگاه واقعگرايانه به سياست مي رود و در عمل نيز بايستي علل رفتار و کيفيت سياست خارجي دولت ها را بر مبناي منافع ملي آنها و نه بر مبناي آموزه هاي اخلاقي و وعده و قول و قرارهاي رهبران آنها تفسير نمايد.


متهم کردن مداوم ديگران به فرصت طلبي و خيانت(يعني ويژگي و خصيصه اي که همه دولت ها ذاتا از آن برخوردارند و اساسا يکي از ابزارهاي تامين منافع است) و استفاده از اين واژه نه تنها براي سرپوش نهادن بر مشکلات و اقناع افکار عمومي بلکه کاربرد آن به مثابه ابزاري تحليلي، مانع از انديشه، تفکر، خودانتقادي و تلاش براي رفع اشتباهات گذشته خواهد شد و اين امر مانع از ايجاد تحولات مثبت شده و اساسا در قالب «جهل سياسي» قرار مي گيرد. کوردها اگر همواره فکر کنند که آنها به بهترين وجه سياست ورزيده و در جريان بازي «خوب» عمل کرده اند اما ديگران غير اخلاقي و شيطنت آميز رفتار نموده و «بد» بوده و «خيانت» کرده اند، اين امر آنها را به ادامه همان فرايند يعني «خوب» بودن در عرصه سياستي که ماهيتا زشت است، ترغيب خواهد کرد. چنين نگاهي به سياست و به ويژه سياست بين الملل عميقا نيازمند تغيير است. بايد همه چيز بر اين مفروض بنا گردد که همه دولت ها و واحدهاي سياسي ماهيتا خائن، فرصت طلب و متجاوز هستند. حداقل اينكه تجربه تاريخي خود کوردها نشان مي دهد که فرصت طلب بودن ديگر واحدهاي سياسي در مقابل آنها يک اصل و قاعده است و نه يک استثناء. آن واحدهايي هم که هنوز عملا فرصت طلبي را به نمايش نگذاشته يا به اصطلاح خيانت نکرده اند يا به اين دليل بوده که منافع اشان تاکنون ايجاب نکرده و يا به اين دليل بوده است که قدرت و توان آن را نداشته و در پي طلوع فرصت مناسب تر براي عملياتي نمودن اهداف سودجويانه خود هستند. کاميابي يا ناکامي آنها به سطح قدرت طرف مقابل(کردها) و کيفيت بهره گيري آنها از فرصت ها در راستاي بيشينه سازي قدرت بستگي دارد.


 



14:37:35 , 1393/08/16





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کورد نیوز]
[مشاهده در: www.kurdnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن