تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834483847
نگاهی به تحول در علوم سیاسی از دریچهی تحول در علوم انسانی چرا با صورتی منسوخشده از علم سیاست مواجهیم؟
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به تحول در علوم سیاسی از دریچهی تحول در علوم انسانی
چرا با صورتی منسوخشده از علم سیاست مواجهیم؟
علوم انسانی که غایت حوزهی ذهنی بشر در دوران زندگی ماست، میباید مطابق با تحولات زمانی و مکانی گوناگون، چهرهی متنوعی به خود بگیرد؛ از آن تأثیر پذیرد و بر آن تأثیر بگذارد. در غیر اینصورت، ما صورت منسوخشدهای از علم انسانی خواهیم داشت.
سخن گفتن از ضرورتهای تحول در علوم انسانی به یک معنا یک ضرورت تاریخی و جغرافیایی است. یعنی ما به حکم آنکه در زمانی مشخص از تاریخ و مکانی مشخص، که متصف به شاخصههای خاص خود است، زیست میکنیم، مجبور به همسانسازی حوزهی ذهنی مطابق با حوزهی عینی جغرافیای فرهنگی-تاریخی خود هستیم. در این میان، علوم انسانی که غایت حوزهی ذهنی بشر در دوران زندگی ماست، میباید مطابق با تحولات زمانی و مکانی گوناگون، چهرهی متنوعی به خود بگیرد؛ از آن تأثیر پذیرد و بر آن تأثیر بگذارد. در غیر اینصورت، ما صورت منسوخشدهای از علم انسانی خواهیم داشت. این گزاره ناظر بر این نکته است که هر محدودهی انسانی با مختصات خاص جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی خود شناخته میشود و علم انسانی اگر در هستپردازی و بایدپردازیهای خود غافل از این نکته باشد، در همان حال، گویی فارغ از قواعد خود عمل کرده است. به این معنا که علوم انسانی هیچگاه در هیچ مرحلهای از فرآیند تکوین خود، خالی از غایت، ارزش و پیشزمینهها نبوده و با توجه به ماهیت خود، اصلاً نمیتواند باشد. مگر آنکه جمیع متفکران علوم انسانی به تعریف یکسانی از ابتدائیات علوم انسانی رسیده باشند. «این در حالی است که پاسخهای مختلف به پرسشهای بنیادین در قلمرو اجتماعی-انسانی به تنوع در رهیافتهای اجتماعی-انسانی میانجامد.»(1) به یک معنا، میتوان چنین اظهارنظر کرد که علوم انسانی تفسیر ذهنی ماست؛ از وقایع عینی، علوم سیاسی، جامعهشناسی، روانشناسی، تاریخ، اقتصاد، مدیریت و... همه و همه در پی بازنمایی ساختاری و تئوریک منظم از حوادث و واقعیتهای عینی زندگی بشر هستند. این فرآیند در هر مکتب و سیاق فکری، دارای دو مرحله بوده است. از اولین مرحله با عنوان توصیف هستها و از دومین مرحله با عنوان تجویز بایدها میتوان سخن گفت. دربارهی گفتمان تحول در علوم انسانی در کشور ما نیز میتوان از گذر چنین اقتضائاتی سخن به میان آورد. علوم انسانی در ایران میباید مبتنی بر اقتضائات انسانی و اجتماعی بومی باشد تا بتواند دردی از آن دوا کند. این در حالی است که ما در حوزهی علوم انسانی، سنخیتی میان عینیت و ذهنیت ایرانی نمییابیم و حتی فرآیند تولید علم انسانی در کشور، طبق فرمولهای عقلانی طی نشده و اگر به ریشه و تاریخ علوم انسانی در کشور بازگردیم، نظر دیگری خواهیم داشت و آن اینکه علوم انسانی در کشور ما تولید نشده است و اساساً یک محصول وارداتی اندیشهای به حساب میآید. در حقیقت ما نمیتوانیم از رهگذر اقتضائات تکنیکی که باید ناظر بر تولید علوم انسانی باشد، بر علوم انسانی فعلی خرده بگیریم؛ یعنی علوم انسانی فعلی در یک جغرافیای فرهنگی دیگری تولید شده است و مبانی آن جغرافیا، مؤید این علوم انسانی و این علوم انسانی هم مختص آن جغرافیای خاص است، نه جغرافیای انسانی ما. در حقیقت با توجه به اینکه ما اساساً علوم انسانی را بهوسیلهی فرآیند ترجمه وارد کردهایم، اولین پرسش ما دربارهی آن نیز میباید از این نکته شروع شود: آیا علوم انسانی با توجه به ماهیت آن میتواند وارداتی باشد؟ یعنی آیا یک علم انسانی که در غرب تولید شده است به کار شرق میآید یا برعکس؟ یعنی آیا علوم انسانی یک پدیدهی مکانیکی است که قابلیت سوار شدن بر هر ماشینی را دارد (با در نظر گرفتن جامعه بهعنوان ماشین در نگاه مکانیکی) یا یک پدیدهی ارگانیک است که میباید مطابق با هر شرایطی، ویژگیهای خاصی داشته باشد؟ آیا علوم انسانی یک پدیدهی خالی از ارزش است که بتوان آن را در جوامع متفاوت بهلحاظ ارزشی مورد استفاده قرار داد؟ پاسخ ما به این سؤالات منفی است. در حقیقت، اولین و ابتداییترین پایگاه نظری برای استدلال دربارهی تحول در علوم انسانی، به تفاوت در مبانی جهانشناختی ما با جهانی برمیگردد که این علوم از آن وارد شده است. علوم انسانی در یک نگاه، متغیری وابسته است که از متغیر مستقلِ مبانی فرهنگی، جهانشناختی و مبانی انسانشناسانه و همچنین از ارزشها و آرمانها و عقاید یک جامعه تأثیر مستقیم میپذیرد. در حقیقت مبنای تولید علوم انسانی در هر جامعهای، عقاید، آرمانها، ارزشها و دیدگاه آن جامعه دربارهی سه مؤلفهی هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی است. به عبارت دیگر، این ارزشها و اعتقادات هر جامعهای است که بهعنوان مصالح برای ساخت خانهای به نام علوم انسانی به کار گرفته میشود. مبنای استدلال برای تحول در علوم انسانی، ابتدا به وارداتی بودن این علوم در جامعهی ما و سپس به تفاوت دیدگاه ما نسبت به مبانی تولیدی این علوم برمیگردد. در حقیقت همانگونه که در تقسیمبندی قدیمی از علوم مثلاً از فلسفهی یونانی، فلسفهی اروپایی، فلسفهی اسلامی و غیره نام برده میشد، به همین اعتبار است که میتوان از علوم انسانی اسلامی، یونانی و غربی هم صحبت کرد، زیرا مبنای تولید علم در هریک از این حوزهها با یکدیگر متفاوت بوده است. در حقیقت گزارهی «علم همهجایی است و هیچجایی» مغلطهای فلسفی بیش نیست. علم انسانی با توجه به شرایطی که بر فرآیند تولید آن حاکم است، «یکجایی» است و نه همهجایی و هیچجایی. اگر بخواهیم مثالی ساده دربارهی این امر بیاوریم، باید بگوییم در غرب، علوم انسانی بهلحاظ روشی در وضعیتی نسبتاً تجربهگرایانه قرار دارد. این در حالی است که ما علاوه بر تجربه و آزمایش، از عقل و وحی بهعنوان دو منبع معرفت در تولید علم نام میبریم که با روش تجربهگرایانه دارای تعارض است. یا اینکه در حوزهی معرفتشناسی، تعریف ما از نسبت انسان و خدا، انسان و دین و... با دیگر جوامع متفاوت است. و همچنین در حوزهی هستیشناسی، تعریف ما از انسان، جهان، خدا و... با دیگران متفاوت است. این تفاوت در زیربنا، بهطور عقلی به تفاوت در تولیدات روبنایی باید بینجامد. علوم انسانی پدیدهای مستقل نیست، بلکه وابسته به دیدگاهها، ارزشها و اقتضائات یک جامعه تولید میشود. بهلحاظ فلسفی میتوانیم بگوییم علوم انسانی یک «معلول» است. اگر بخواهیم نگاهی تخصصیتر به این مقوله بیندازیم، باید ذکر شود که در علوم انسانی، ما با حاکمیت رهیافتها مواجهیم. «در هر رهیافت، پدیدههای اجتماعی-انسانی بهگونهای مختلف دیده، به طریق مشخص فهمیده و به روشهای خاص تجزیهوتحلیل میشوند. به بیان دیگر، هر رهیافت از سه مؤلفه تشکیل میشود. مؤلفهی اول را میتوان هستیشناسی نامید، زیرا به چیستی موضوع میپردازد. مؤلفهی دوم را میتوان معرفتشناسی نامید، زیرا به چگونگی دانستن میپردازد و مؤلفهی سوم را میتوان روششناسی نامید، زیرا به شیوهی انجام تحقیق میپردازد.»(2) با توجه توضیحات یادشده، میتوانیم بگوییم تحول در علوم انسانی بدین معناست که ما براساس زیربناهای فکری و اعتقادی جامعهی خودمان به تولید علم مبادرت کنیم. این در حالی است که در علوم انسانی موجود در جامعهی ما، که ترجمهای و واردشده از غرب است، این معادله رعایت نمیشود و اصلاً نمیتواند رعایت شود، زیرا غرب با مبانی فکری خود به تولید این علوم پرداخته است؛ مبانی فکریای که با مبانی ما در تعارض و تقابل قرار دارند. در حقیقت استدلال ما در این نوشته بر این نکته استوار است که علم و مخصوصاً علوم انسانی میباید در گذر زمان، دستخوش تغییر و تحول قرار گیرند تا بتوانند با تحولات تاریخی انطباق یابند. این در حالی است که علوم انسانی در کشور ما، از چنین تحرکی برخوردار نیست و با توجه به نکاتی مثل «ترجمهزده بودن»، «نقلی بودن» و «تولیدمحور نبودن»، زا چنین ضرورتی برخوردار نیست. در مورد هریک از موارد ضرورت تحول در علوم انسانی، باید بهصورت تفصیلی بحث کرد تا بتوان با توجه به حساسیت مطلب، آن را بهدرستی انتقال داد، اما از آنجا که میخواهیم دربارهی تحول در علوم سیاسی هم بگوییم، میتوان بهصورت فهرستوار چنین آورد: علوم انسانی در ذهنیت علمی و مدیریتی کشور ما، در درجهبندی علوم مختلف، در سطوح پایین لحاظ میشود. این نکته حتی در برههی انتخاب رشته در دوران دبیرستان نیز کاملاً مشهود است. متأسفانه برخوردی نمایشگاهی، روتین و شعاری با علوم انسانی میشود. سطح دیدگاه ما نسبت به علوم انسانی آنقدر نازل شده است که گمان کردهایم میتوان آن را در دانشگاههای پیام نور، بدون استاد هم تدریس کرد. متون فعلی علوم انسانی در دانشگاههای ما، ترجمههای یک سده و بعضاً دو سده پیش غرب است. تفکر و تولید علم در آن جایگاهی ندارد و کاملاً ترجمهمحور است. به همین دلیل، نقد، پویایی و تحرک در آن جایی نداشته است. متون علوم انسانی هیچ ارتباطی با مقتضیات جامعهی ما ندارند. همچنین صبغهی کاربردی آن ضعیف و نظریه و تئوریخوانی محض است. در یک کلام میتوان گفت گفتمان تحول در علوم انسانی، ناظر به رفع این ضعفها و کاستیهاست. سخن گفتن دربارهی ضرورتهای تحول در علوم سیاسی، ارتباط تنگاتنگی با موارد مذکور در بالا دارد و میتوان از رهگذر آنها، دربارهی این موضوع نیز سخن گفت. اما دربارهی نکاتی هم میتوان گفت که بهطور خاص در حیطهی علوم سیاسی میگنجند: علم سیاست ناظر بر موضوعاتی مانند حکومت، چگونگی ادارهی کشور، دولت، قانون، حکمرانی، عدالت، آزادی و... میشود. بدیهی است که هر جهانزیست و هر جامعهای، نگاه خاص خود را به این مسائل دارد و توصیف و تجویز خاصی هم دربارهی آنها دارد. بنابراین علم سیاست در هر جامعهای باید متکی بر نگاه خاص آن جامعه باشد؛ یعنی علم سیاست کارگزار توضیح و تبیین مسائلی چون حکومت، عدالت، آزادی و قانون براساس دیدگاههای هر جامعهای است. اما آیا علوم سیاسی در ایران توانسته است کارکرد خود را در زمینهی این موضوعات به انجام برساند؟ علوم سیاسی که از سال 1277 با تأسیس مدرسهی علوم سیاسی وارد ایران شد، از همان آغاز، نگاهی غیربومی بر آن حاکم بود. یعنی سرفصلهای علوم سیاسی غرب، بدون هیچگونه تغییر و تحول و بازنگری، وارد پروسهی تدریس در ایران شدند. نکات اشکالی که در آغاز این مطلب برشمردیم شامل علوم سیاسی هم میشود. علم سیاست در غرب، حاوی مسائل و مشکلات و مفاهیم سیاسی در غرب بود و علوم سیاسی در غرب هم ناظر به همان مسائل بود. این در حالی بود که مسائل ما از جنس مسائل جامعهی غربی نبوده و نیست. آموزههایی که در غرب مبانی تولید علوم سیاسی بودند، کمترین قرابتی با مبانی و آموزههای ما نداشتند. در حقیقت، اولین پارادایمی که بر علوم سیاسی در غرب حاکم بود، پارادایم ارسطویی یا متافیزیکی بود. در این دوران، مبانی و روشهای بررسی امر سیاسی، ذهنی و مبتنی بر عقل بودند. در دورههای بعد اما «هابز و دکارت بههمراه بیکن، دانش در آغاز عصر جدید را سامان دادند.»(3) آنها بهتدریج حاکمیت روش علّی را در علوم انسانی آغاز کردند و از رهگذر قوانین علوم طبیعی، به علوم سیاسی پرداختند. «بدین ترتیب، دانش سیاسی تابع اصول و مبانی معرفتی جدید، یعنی علم جدید شد.»(4) بدینسان ما واردکنندهی علوم سیاسی مدرن از غرب به حساب میآییم. دانشی سیاسی که در روششناسی معطوف به تجربهگرایی است و فیزیکال به بررسی ساحت سیاست میپردازد. معرفتشناسی از رهیافتهای پوزیتیویستی، جریان اصلی بر این علم است و در هستیشناسی تفاوتهای عمیقی با دیدگاه ما دربارهی جهان هستی، خدا و انسان دارد. انسان در علوم سیاسی مدرن، انسان تکساحتی است. خدا فقط خالقی تصور میشود که هیچ ارتباطی با مخلوق خود، یعنی عالم هستی ندارد و قادر به دخلوتصرف در هستی هم نیست. دین نه بهعنوان آموزهای جامع برای جوانب مختلف زندگی بشر، بلکه در خوشبینانهترین حالت، معطوف به حوزهی زندگی فردی است. این هستیشناسی مدرن، که بر علوم سیاسی در ایران سایه افکنده است، در تعارض و تقابل با هستیشناسی اسلامی قرار دارد. در حوزهی روششناسی ما میباید به غیر از روشهای رهیافت تجربهگرایانه، از روشها و منابع دیگری که در اختیار داریم استفاده کنیم. علوم سیاسی میباید از وحی، عقل و تجربه بهصورت توأمان استفاده کند تا برآیند نهایی دارای یک نگرش متقن به مسائل علوم سیاسی باشد. انتقاد مذکور به علوم سیاسی معطوف به موقف و مبدأ علوم سیاسی فعلی بود. اما انتقادهایی بر افقهای تعریفی علوم سیاسی فعلی نیز وارد است. افق و آیندهای که علوم سیاسی فعلی برای ما تعریف میکند با اهداف ما فاصلهی فراوانی دارند. برای مثال، ما نقطهی اوج را تحقق تمدن اسلامی میدانیم و راه رسیدن به آن را در دانشواژهی «پیشرفت» میبینیم، در حالی که نقطهای که توسط علوم سیاسی مرسوم بهعنوان مقصد در آن تعبیه شده، اتوپیایی است اینجهانی که جریان اصلی از آن بهعنوان تمدن لیبرالدموکرات یاد میکند و راه رسیدن به آن را در «توسعه» میبیند. پیشرفت در نقطهی عزیمت خود دارای بار ارزشی و مبتنی بر جهانبینی اسلامی است و توسعه مفهومی سکولار به حساب میآید. سرفصلهای علوم سیاسی هماکنون ناظر به توسعه طراحی شدهاند؛ دروسی همچون نوسازی و توسعهی سیاسی که نهایتاً سکولاریسم و رخت بربستن هر نگاه دینی را پیششرط هر توسعهای معرفی و تجویز میکنند، اکنون در قالب علوم سیاسی در دانشگاههای ما تدریس میشوند. مثال دیگر تعریف لیبرالدموکراسی بهعنوان نمونهی آرمانی نظام سیاسی در علوم سیاسی مرسوم است، در حالی که نظام ایدهآل در اندیشهی سیاسی ما، مردمسالاری دینی است. نکتهی دیگری که میتوان بیان کرد عدم ارتباط علوم سیاسی فعلی با مبانی تعریفی ما برای برخی از واژههای کلیدی است که در بلندمدت نگاه دیگری را برای دانشجویان علوم سیاسی رقم میزند. «مشروعیت» از کلیدیترین واژههایی است که چنین سرنوشتی یافته است. در ساحت اندیشهی اسلامی ما، مشروعیت یعنی شرعی بودن و مطابق با دین بودن. این در حالی است که در فرهنگ علوم سیاسی فعلی، «مشروعیت» در ترجمهی واژهی «legitimacy» به کار رفته است. این در حالی است که این واژه در فرهنگ علوم سیاسی فعلی و زبان مبدأ، هیچگاه و هرگز چنین بار معنایی نداشته است. در مثالی دیگر، میتوان به واژههای اصلاح و انقلاب اشاره کرد که در علوم سیاسی مرسوم بهعنوان دوقطبی مفهومی در مقابل هم به کار میروند. این در حالی است که در علوم سیاسی برآمده از دل آموزههای سیاسی، ما اصلاح را نه در برابر مفهوم انقلاب، بلکه در برابر مفهوم افساد به کار میبریم. این مفهومسازیهای تئوریک غلط، باعث ایجاد جهانبینیهای نادرست و التقاطی در علوم سیاسی میشود که ناخودآگاه تفسیر ما از جهان سیاست را هم تحت تأثیر خود قرار میدهد. باید توجه داشته باشیم که هریک از این مفهومسازیها تأثیر عمیقی در زندگی سیاسی و آیندهی کشور ما دارند و نباید دربارهی آنها غفلت کنیم. انتقاد دیگری که به علوم سیاسی وارد است عدم بررسی ساختار سیاسی کشور ماست. این مطالبه اگرچه میتواند با پشتوانهی ارزشی مطرح شود، اما بدون صبغهی ارزشی نیز میتواند مطرح باشد. یعنی یک دانشجویی علوم سیاسی باید آگاهی کاملی از نوع سیستم سیاسی، نهادهای مختلف آن مانند شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، سایر نهادها و همچنین ویژگیهای دیگر سیاست در کشور خود داشته باشد. در حالی که علوم سیاسی مرسوم آنقدر انتزاعی و بعضاً غیرمربوط شده است که دغدغهی چنین اموری را نباید از آن انتظار داشت. و نهایتاً میتوان از عدم ارتباط علوم سیاسی با بازار کار در ایران انتقاد کرد. دانشجویی که چهار سال از عمر خود را صرف آموزش علوم سیاسی میکند، باید در آخر چهار سال، مهارتهایی را برای ورود به بازار کار آموخته باشد، ولی دروسی که برای علوم سیاسی در نظر گرفته شده است هیچگونه ارتباطی با بازار کار ندارد. بهعنوان پیشنهاد میتوان گفت که سرفصلهایی مانند روزنامهنگاری، تحلیل خبر، تحلیل سیاسی، خبرنگاری و... میتوانند این خلأ را پر کنند. منابع: 1 و 2 و 3. منوچهری، عباس، رهیافت و روش در علوم سیاسی، تهران، سمت، چاپ دوم، 1390. منبع: پایگاه تحلیلی تبیینی برهان انتهای متن/
93/08/07 - 03:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
حجتالاسلام غلامی در گفتوگوی مشروح فارس: برخورد سیاسی با وزارت علوم نادرست است/ علوم انسانی با بخشنامه متحول
حجتالاسلام غلامی در گفتوگوی مشروح فارس برخورد سیاسی با وزارت علوم نادرست است علوم انسانی با بخشنامه متحول نمیشود کالای فرهنگی باید اثرگذار و پرمصرف باشدرئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا گفت با بخشنامه و ابلاغ سرفصل و برنامه درسی علوم انسانی متحول نمیشود بدون هرگچرا تحول در علوم سیاسی ضرورت دارد؟
چرا تحول در علوم سیاسی ضرورت دارد در رشته علوم سیاسی به بنیانهای معرفت شناختی هستی شناختی و انسانشناختیِ مستتر در نظریات هیچگونه توجهی صورت نمیگیرد از آنجا که هر نظریه پیرامون اندیشهی سیاسی با پیشفرض گرفتن این مبانی بنا میشود لذا توجه به این مبانی لازم است تحول به معنتحول درعلوم انسانی و آموزشعالی بازآرایی میشود
یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵ ۳۴ معاون شورای عالی انقلاب فرهنگی از ارزیابی کلیه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی طی 26 سال گذشته خبر داد و گفت این ارزیابی با راه اندازی معاونت نظارت و راهبری مصوبات شورای عالی انجام شده است به گزارش سرویس دانشگاهی ایسنا بابک نگاهداری با اشاره به رهنمآیتالله مهدویکنی برای اولین بار تحول در علوم انسانی را عملا آغاز کرد
حجتالاسلام خسروپناه آیتالله مهدویکنی برای اولین بار تحول در علوم انسانی را عملا آغاز کرد حجت الاسلام خسروپناه گفت آیت الله مهدوی کنی از شخصیت هایی بودند که نظرا و عملا پیرو ولایت فقیه بود مثل افرادی نبود که به لحاظ نظری ولایت فقیه را بپذیرد اما در مقام عمل مقابل ولی فقیه ببا ارسال نامهای صورت گرفت قدردانی روحانی از رهبر معظم انقلاب/لزوم مشارکت حداکثری نخبگان دانشگاهی برای تحول در
با ارسال نامهای صورت گرفتقدردانی روحانی از رهبر معظم انقلاب لزوم مشارکت حداکثری نخبگان دانشگاهی برای تحول در حوزه علوم انسانیرییس جمهوری در نامه ای به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی از سوی خود و همه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه شورا از تمدید احکام اعضای فعلی و تعیینآخرین وضعیت بازنگری رشته مدیریت / افزایش سرعت تحول در علوم انسانی -
فروزنده به مهر خبر داد آخرین وضعیت بازنگری رشته مدیریت افزایش سرعت تحول در علوم انسانی رئیس کارگروه مدیریت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی وضعیت بازنگری رشته مدیریت و همچنین دلایل تاخیر در تحول علوم انسانی را تشریح کرد دکتر لطف الله فروزنده در گفتگو با خبرنگار مهر درباره دلیارزیابی تمام مصوبات 26 سال گذشته شورایعالی انقلاب فرهنگی/ بازآرایی تحول در علوم انسانی و آموزش عالی
حوزه و دانشگاه نگاهداری در گفتگو با مهر ارزیابی تمام مصوبات 26 سال گذشته شورایعالی انقلاب فرهنگی بازآرایی تحول در علوم انسانی و آموزش عالی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از ارزیابی کلیه مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی طی 26 سال گذشته خبر داد و گفت این ارزیابی با راه اندازی معاوتسریع در اجرای مصوبات قبلی شورایعالی انقلاب فرهنگی/ بررسی 16 موضوع علوم انسانی در شورای تحول
حوزه و دانشگاه مخبر دزفولی تسریع در اجرای مصوبات قبلی شورایعالی انقلاب فرهنگی بررسی 16 موضوع علوم انسانی در شورای تحول دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به احکام مقام معظم رهبری گفت بخشی از حکم جدید برمی گردد به تکمیل و اجرای سریع مصوبات قبلی ماباید سازو کار آن را با هممعاون دانشگاه علوم پزشکی بوشهر: تغییرات باارزشی پس از اجرای طرح تحول نظام سلامت صورت گرفته است
معاون دانشگاه علوم پزشکی بوشهر تغییرات باارزشی پس از اجرای طرح تحول نظام سلامت صورت گرفته استمعاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر گفت دغدغه ریاست دانشگاه رفع مشکلات موجود است که در همین راستا تاکنون در حوزه تحول نظام سلامت تغییرات بسیار باارزشی صورت گرفته است به گزارش خبرگزارمعاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: طرح تحول سلامت بدون برخورداری از تجهیزات مناسب قابل اجرا نیست
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان طرح تحول سلامت بدون برخورداری از تجهیزات مناسب قابل اجرا نیستمعاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت طرح تحول سلامت بدون برخورداری از تجهیزات مناسب نمیتواند پیادهسازی شود به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از واحد رسانه شرکت نمایشگاههای بینرئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفتوگو با فارس: اعلام نیاز تجهیزات پزشکی بیمارستانها در طرح تحول سلامت/تغییر
رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفتوگو با فارس اعلام نیاز تجهیزات پزشکی بیمارستانها در طرح تحول سلامت تغییر وضعیت ۶ بیمارستان درمانی به آموزشیرئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت وزارت بهداشت اعتبارات بالایی برای خرید تجهیزات پزشکی در نظر گرفته است دانشگاه اعلام نیاز کردهاند ودر چهارمین نشست طرح تحول سلامت بیان شد برنامههای ویژه اطلاعرسانی علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد در مرحله سوم
در چهارمین نشست طرح تحول سلامت بیان شدبرنامههای ویژه اطلاعرسانی علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد در مرحله سوم طرح تحول سلامتمسئول کمیته اطلاعرسانی طرح تحول سلامت در کهگیلویه و بویراحمد از برنامههای ویژه رسانهای و اطلاعرسانی برای فرهنگسازی این طرح در استان خبر داد به گزارشرئیس دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر خبر داد استفاده 37 هزار نفر از طرح تحول نظام سلامت در استان بوشهر
رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر خبر داداستفاده 37 هزار نفر از طرح تحول نظام سلامت در استان بوشهررئیس دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر از استفاده 37 هزار نفر از طرح تحول نظام سلامت در استان بوشهر خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از عسلویه علیرضا رئیسی صبح امروز در نشست با مسئولارئیس دانشگاه علوم پزشکی بابل خبر داد کاهش 60 درصدی سزارین با اجرای طرح تحول سلامت
رئیس دانشگاه علوم پزشکی بابل خبر دادکاهش 60 درصدی سزارین با اجرای طرح تحول سلامترئیس دانشگاه علوم پزشکی بابل گفت با اجرای طرح تحول سلامت تعداد زایمانهای سزارین به 60 درصد کاهش یافته است به گزارش خبرگزاری فارس از بابل مظفر ربیعی امشب در جلسه کارگروه سلامت در بیمارستان آیتاللرئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان خبر داد بهرهمندی 83 هزار و 680 همدانی از خدمات تحول نظام سلامت
رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان خبر دادبهرهمندی 83 هزار و 680 همدانی از خدمات تحول نظام سلامترئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان از بهرهمندی 83 هزار و 680 بیمار همدانی از خدمات طرح تحول نظام سلامت خبر داد حبیبالله موسویبهار امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در همدان اظهار کرد از نیماعتبار ۱۵۰ میلیارد تومانی دانشگاه علوم پزشکی برای اجرای سومین گام طرح تحول نظام سلامت -
اصغری اعتبار ۱۵۰ میلیارد تومانی دانشگاه علوم پزشکی برای اجرای سومین گام طرح تحول نظام سلامت اصفهان - خبرگزاری مهر رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت این دانشگاه به منظور اجرای سومین گام طرح تحول نظام سلامت در استان ۱۵۰ میلیارد تومان اعتبار اختصاص داده است به گزارش خبرنگار مهوزیر علوم نباید عقاید سیاسی خود را در امور مدیریتی وارد کند
قاضی مغربی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران وزیر علوم نباید عقاید سیاسی خود را در امور مدیریتی وارد کند استاد دانشگاه آزاد اسلامي واحد شهر ری گفت وزیری که به وزارت علوم میآید باید ارتقای رتبه علمی کشور ساخت کتابخانههای مجهز به امکانات ارتباطی با جدیدترین مقالات علمی دنیا تجهیز-
گوناگون
پربازدیدترینها