تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس مى‏خواهد خداوند او را از زبانيه (فرشتگان عذاب) نوزده‏گانه برهاند، بسم الل...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802498096




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاستگاه جوانمردی/از ذوالقرنین تا جهان پهلوان تختی


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: خاستگاه جوانمردی/از ذوالقرنین تا جهان پهلوان تختی تهران- ایرنا- جریان نخست جوانمردی، آدابی ویژه بود که ریشه در فرهنگ ایران باستان داشت؛ بهار(شهریار شاعران)، آیین جوانمردی را در میان اسواران(asvaran) دوره هخامنشی جسته و بر این باور است که آنان در سراسر ایران پراکنده بوده اند و هفت گروه شان که در شمار فرمانروایان بودند، در جوانمردی و دلیری و راستگویی و هنرمندی، آوازه داشته اند.


بنابر این خاستگاه جوانمردی را باید در پیشینه پهلوانی تاریخ ایران باستان جست که کم کم به شکل آیین درآمد و کم ترین نشانگان آن جوانمردی، پاک دستی، پارسایی، حق به دیگران دادن ، حق جویی، بخشندگی، مهمان نوازی، خاکی بودن، از خودگذشتگی و ایثار، گشاده دستی، رازداری و پایبندی به پیمان بوده است.
اما جریان دوم «آیین فتوت» پس از ورود اسلام به ایران شکل گرفت و متعلق به سده های دوم هجری به بعد است که سربداران، عیاران، اهل تصوف، پهلوانان، اهل زورخانه و لوطی ها را در بر می گیرد؛ که برخی از این گروه ها در تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، حضوری چشمگیر و تأثیرگذار داشته اند.

* ذوالقرنین
جوانمردی و پهلوانی گری در ایران باستان، یک ارزش به شمار می رفت و انجام تمرین های پهلوانی، در شمار برنامه روزانه ایرانیان بود؛ مردم و جامعه نیز ارزش ویژه‎ای برای ورزشکاران قائل بودند؛ زیرا آنان به سبب داشتن نیروی بدنی و روحیه دلیری و بی باکی ، همواره آماده جانفشانی در راه سرزمین خود در برابر دشمنان بوده اند.
جوانمرد همان مرد جوان است؛ بنابر این از ویژگی های مهم آیین جوانمردی، جوان بودن است؛ در جوانی مهم است که بخشایشگر و با گذشت و نیک سرشت باشی، وگرنه در پیری، همه به این نتایج می رسند.
«اکبر پورمحسن» پژوهشگر و مدرس دانشگاه درباره ویژگی های جوانمردان باستان می گوید: رستم، نمادی از یک پهلوان نمونه است و شاهنامه با همه افسانه پردازی خود، در حقیقت گونه ای پهلوان نامه و نیز تاریخچه جوانمردی های ایرانیان است.
در ایران باستان، مردم بر این باور بودند که تنها افراد نیرومند از پس اهریمن بر خواهند آمد، از این رو گرایش به پهلوانی زیاد بود و در مورد سرگذشت این پهلوانان و جوانمردی های آنان در اوستا و نیز در شعر و ادبیات منثور ما بسیار سخن به میان آمده است. نقش و جایگاه پهلوانان در دوره باستان نیز به اندازه شهریاران شناخته شده بود و الگوی آنان نیز کوروش بود که در تفسیر المیزان آمده که همان ذوالقرنین است.
پورمحسن معتقد است: ذوالقرنین یکی از شخصیت های قرآن و کتاب مقدس است. بر پایه قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشت؛ او انسانی دادگر، یکتاپرست و نرم خو بود؛ همه تاریخ نگاران، ذوالقرنین را همان کوروش می دانند، زیرا در برجسته کاری کوروش در پاسارگاد، دو شاخ در بالای سر کوروش دیده می شود.
یا مجسمه ای از کوروش کشف شده است و وی را با دو بال عقاب نشان می دهد و با تاجی که دوشاخ قوچ در خود دارد. برابری دادن نوشته های کتاب مقدس با نشانه هایی که از کوروش به دست آمده، تاریخ نگاران را به این نتیجه رسانده که ذوالقرنین (دارای دو شاخ) همان کوروش است.
به گفته هرودت، کوروش مال اندوز نبود، پیش از هرجنگ فرمان می داد که به جز به روی جنگجویان، شمشیر نکَشند؛ و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کرد، او را نکُشند؛ از این رو مردم کوچه و بازار از سختی های جنگ در امان می ماندند و همین رفتارها نام کوروش را با جوانمردی همراه کرده است. همچنین کوروش سفرهایی سه گانه به شرق و غرب و شمال داشت که با سفرهای سه گانه ذوالقرنین در قرآن همخوانی دارد.
این مدرس دانشگاه سپس به حضور و وجود جوانمردان و پهلوانان ایران باستان اشاره می کند که گاه صلح پیش از جنگ را رقم می زدند و جنگ در پیش رو را بدون خونریزی به پایان می بردند.
این پژوهشگر می افزاید: در حقیقت، همه چیز بر پایه پیمان نامه ای پیش می رفت و دو پهلوان از دو سرزمین با هم گلاویز می شدند و اگر پهلوان دشمن، شکست می خورد، دشمن می پذیرفت که عقب نشینی کند و یا از ادعای خود دست بشوید.

* پیداییِ کشتی
تاریخ‎نگاران یونانی و رومی و نیز فردوسی در شاهنامه، بر پهلوانی گری ایرانیان اشاره های زیادی دارند. در متن های کهن مانند اوستا نیز از پهلوانان و جوانمردان سخن به میان آمده است. هنرمندان سنگ نگار نیز به سبب شیفتگی به پهلوانان و نیروی افسانه‎ای آنان، کارزار هایشان را در 4500 سال پیش بر کتیبه هایی نقل کرده اند که در لرستان و بین‏النهرین یافت شده است.
«مهدی رسولی» کارشناس ارشد تاریخ در باره پیدایش کشتی می‎گوید: kostik به زبان پهلوی، کمربند بلندی بوده است که زرتشتیان هنگام نیایش و پهلوانان به وقت کشتی گرفتن به کمر می بستند که شاید بعدها این واژه به کشتی تبدیل شده است.
وی با بیان این که با ورود اسلام به ایران، عارفان و اهل تصوف نیز به پهلوانی ‎گری و کشتی گرایش یافتند، می افزاید: در این مورد می توان از پهلوان نامی، پوریای ولی‎(محمود ولی‏الدین خوارزمی) نام برد که مردی عارف منش و پیرو امام علی(ع) بود و گونه ای آیین جوانمردی را در سده هشتم بنیان گذاشت و غذاخوردن را بی‎حضور مهمان، جایز نمی دانست.
پس از ورود اسلام به ایران، الگوی پهلوانان، امام علی(ع) شد و اینان همه نشانگان جوانمردی را در وجود آن امام می دیدند و بر این باور بودند که فتیان fetyan راستین، مرام و منش و کردار و گفتار خود را وام دار حضرت علی(ع) هستند که جان در راه دوست خویش فدا می کرد و در خلوت، به دستگیری از تنگدستان جامعه می پرداخت و بر لغزش و گناه افراد، چشم می پوشاند.
رسولی بر این باور است که در دوران صفویه و زندیه نیز پهلوانی گری در کشتی نمود یافته بود و در زمان صفویه، کشتی دوران پررونقی یافت و در هر شهری، ده ها پهلوان به آموزش و آموختن فنون و آیین پهلوانی سرگرم بودند.
وی می‎گوید: در زمان قاجار نیز پهلوانان نامی، میداندار کشتی و مروج آن شدند و مسابقه‏های کشتی تا سال 1318 به همان شیوه آیین کشتی پهلوانی برگزار می‏شد؛ اما در سال 1323 برگزاری رقابت‏های کشتی پهلوانی، شکل رسمی به خود گرفت و هر سال پهلوانان ایران از دل این رقابت ها معرفی می شدند و بازوبند پهلوانی را برای یک سال از آن خود می کردند و اگر مانند تختی و مصطفی طوسی، 3 سال پیاپی به پیروزی می رسیدند، لقب جهان پهلوان می گرفتند و صاحب همیشگی بازوبند پهلوانی می شدند.
در این میان پهلوانانی چون غلامرضا تختی بوده اند که با حق جویی و ستم ستیزی، فراتر از نام و لقب رفته و به اسطوره ها پیوسته اند.

* جریان دوم
به گفته رسولی، زرین کوب در کتاب جستجو در تصوف ایران، اهل فتوت را آدم های بی ادعا و به دور از ریا و رازدار می خواند. در برخی کتاب ها نیز فَتی Fata انسانی است که حتی اگر درباره اش انصاف به خرج ندهند، وی باز هم باید منصف باشد؛ به سخن دیگر فتیان، نیکوکاران بی چشمداشت اند.
این کارشناس تاریخ با بیان این که از سده دوم هجری، فتوّت در ایران وارد مرحله نوینی می شود، می افزاید: «سعید نفیسی» در کاووش های خود درباره تاریخ فتوت در ایران، به باورهای کیش مانوی و ابومسلم خراسانی می رسد و این که راهنمای اینان در میانه های سده دوم هجری علیه بیدادگری های امویان، آیین فتوت بوده است.
در سده پنجم، گروه های فتوت، به سیاست می گرایند و قدرت سیاسی می یابند و در سده های ششم و هفتم، صاحب تشکیلات می شوند.
«اکبر پورمحسن» نیز درباره گرایش سیاسی اهل فتوت می گوید: فتیان نماد زور و مهارت در فنون بودند؛ شاید برای همین ویژگی در یک دوره ای حتی بزرگ زاده ها (اشراف) به کسوت فتوّت در می آمدند و جامه ویژه سروال می پوشیدند؛ در زمان صفویه، فتیان به دربار راه می یابند و درگیر سیاست و مسائل اجتماعی می شوند.
این مدرس دانشگاه سپس به تعاریف اهل تصوف از فتوت می پردازد: عنصرالمعالی، فتوت را در اهل عمل بودن و راستی گرایی و شکیباپیشگی می داند. کسانی دیگر که اهل تصوف بوده اند، باور داشتند که بدون فتوت، امکان شناخت عرفان(شریعت، طریقت و حقیقت) ممکن نیست.

* بیداد تضاد
رسولی، با بیان این که جریان دوم تاریخ فتوت تا هشت سده به درازا انجامید، می افزاید: در این سده های طولانی، جریان فتوت به شاهراه ها و کژراه های بسیاری افتاد. گروه های فتیان به همان اندازه که به لحاظ آیین و گفتار، اشتراکات زیادی داشتند، به لحاظ کردار در تضاد بودند؛ گروهی مدارا و مردمداری پیشه کرده بودند و گروهی دیگر به زورگویی روکرده و به مردم، ستم روا می داشتند.
این کارشناس تاریخ درباره عیاران می گوید: همزمان که برخی در تاریخ، عیاران را می نوازند، پژوهشگری دیگر آنان را راهزن می خواند؛ و همزمان که از گروه های عیاران به زشتی یاد می شود، گروه دیگر از عیاران را ستم ستیز معرفی می کنند که بر بنی امیه و بنی عباس شوریدند.
در حقیقت عیاران گروهی بوده اند که به زور از دارامندان می گرفتند و به فقرا می دادند. به گفته ابن بطوطه، آنان مردمانی مهربان و نیک سرشت بودند و البته در میانشان مانند اخی شجاع‎الدین هم یافت می شد که زورمندانی قدرت جو بودند و بر حکومت ها می شوریدند.
عیاران که یکی از کهن ترین گروه فتیان هستند، در حلقه خود، آدابی داشتند که تازه وارد باید خود را با آن ها سازگار می‎کرد. بعدها کسانی یافت شدند که برای آموزش، آن آداب را مکتوب و مدون ساختند.
پورمحسن نیز درباره عیاران می گوید: کهن‎ترین گروه فَتیان، عیاران هستند که همواره در بیرون از شهر و یا در کوه ها و بیابان ها به سر می بردند و شهرت شان نیز به سبب راهزنی بود.
آنان که همیشه کاروان ها را تعقیب می کردند و بخشی از مال بادآورده را به تنگدستان و نیازمندان و دردمندان و بیماران جامعه می بخشیدند، خود تحتِ تعقیبِ دائمیِ حکومت ها بودند. البته گروهی از اینان نیز در خدمت حاکمان وقت بوده اند. گروه دیگری از عیاران نیز در شهر می زیستند و دارای شغل و کار و درآمد خوبی بودند و به زیردستان، دستی دهش داشتند.
رسولی درباره سربداران می گوید: همه سربداران، پهلوانانی قوی و زورآزما بودند که بر ضد حکومت مغولان، شورش کردند.
این کارشناس تاریخ می افزاید: سربداران به فرمانروایی امیر عبدالرزاق (پهلوان و کشتی گیر) و با شعار «سر به دار می دهیم، تن به ذلت نمی دهیم»، در خراسان به حکومت رسیدند.

* زورخانه
نوای ضرب و آوای یاعلی در آیین زورخانه (جایگاه پرتپش و آرامش مردان رزم) را همه می شناسند و با پژواک زنگ و ضرب مرشد که در فضای زورخانه طنین می اندازد، آشنایند و می دانند پهلوانان و جوانمردان سینه ستبر با جامه ویژه و گرد هم در گود نرمش می کنند، یا کشتی می گیرند.
زمانی فرا رسید که پهلوانی، بدون ورزش باستانی و زورخانه، معنی خود را از دست می داد؛ بدین گونه، زورخانه، محل تجمع پهلوانان لوطی منش شد و اهل فتوت سرانجام به خلوت زورخانه پناه آوردند تا به آوای مرشد که از شاهنامه و شعرهای حماسی می گوید و از نیکویی و جوانمردی و خلق و خوی مردانگی سخن می راند، گوش دهند و به هنگام ورود، کوتاهی درگاه، وادارشان سازد که خم شوند و فرهنگ فروتنی را به یاد آورند.
پس از ورود اسلام به ایران، زورخانه، جایگاه خود را میان مردم حفظ کرد و پهلوانان در زورخانه ها به ترویج انسانیت و افتادگی و فروتنی پرداختند. در سده هفتم نیز محمود خوارزمی (پوریای ولی) به ساماندهی ورزش زورخانه ای پرداخت. بعدها در تاریخ معاصر، ورزش زورخانه ای در فهرست میراث معنوی یونسکو (سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد) به ثبت رسید.
البته در زورخانه نیز پهلوانان مانند گذشته گرامی داشته می شوند؛ نه فقط پهلوانان نامی، بلکه کهنه سواران، مرشد، پیشکسوت، صاحب زنگ و صاحب تاج.
و مرشد هنگام ورود پهلوانان بزرگ، زنگی را که با زنجیری بر سردر زورخانه آویزان است، به صدا در می آورد تا حاضران را از ورود یک پهلوان آگاه کند. یا پهلوانی با شکست دیگران، صاحب زنگ می شود و در زورخانه های ایران، آیین ویژه پهلوانان زنگی را برایش به جای می آورند.
و در این میان بوده اند پهلوانانی که به پیروی از منش جوانمردی، هرگز از حقوق و نیز مستمری بازوبند پهلوانی خود استفاده نکرده اند، یا همه آن را به افراد ندار می بخشیدند و خود مانند دیگران کار می کردند.
زورخانه، همواره مکانی برای نیرومندی، تقویت روحیه ورزشکاری، فروتنی و دوری از غرور بوده است و هر بار به پهلوانان گوشزد می کند که آیین پهلوانی، یعنی فداکاری و دستگیری از زیردستان و مبارزه با ستم.
رسولی نیز بر همین باور است: زمانی که تاریخ پهلوانی، مسیری پر فراز و نشیبی را پیمود، پهلوانان، گوشه زورخانه اختیار کردند تا در خلوت آن به گذشته خود بیندیشند و کانونی بسازند برای فروتنی و خاکساری و راستی گرایی.
وی می افزاید: ورزش زورخانه ای آداب ویژه خود را دارد. داستان آهنگین با همراهی ضرب زورخانه که مهم ترین ساز این نوع ورزش است، شوری در ورزشکاران و پهلوانان بر می انگیزد.
پهلوانان نیز هماهنگ با موسیقی مرشد، حرکت های زیبای گروهی یا فردی خود را مانند سنگ گرفتن، میل گیری، شنا و کباده زدن، تمرین های کششی و گرم کردن، پای زدن، چرخیدن انجام می دهند.

* روسپیدی
آیین جوانمردی، حقیقتی خدشه ناپذیر است. از یک سو چهره های خوشنامی مانند پوریای ولی و غلامرضا تختی(واپسین پهلوان نامی ایران) و داش اکل افسانه ای در تاریخ می درخشند، از یک سو بیرون شوندگان از این دایره، کاکارستم و مانند اویند که در تاریخ، نامی سیاه و تاریک یافته اند.
پهلوانی گری با همه ریشه هایش در کهن فرهنگ ایران زمین، گرچه امروز مانند بسیاری آیین های دیگر از خاطره ها رفته است، ولی خوبی هایش به زلف تختی ها گره خورده و در تاریخ برای کاکارستم ها جز روسیاهی نمانده است.
منبع: اطلاعات/ ع.درویشی
اول**1368**


14/08/1393





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن