واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۱ آبان ۱۳۹۳ (۹:۲۴ق.ظ)
آرمان: معناي اصلاح در فرهنگ عاشورا
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه آرمان چنين نوشت:
با توجه به وجود حکومت فاسد، مهم ترين رکن و مرتبه امر به معروف و نهي از منکر که امام حسين(ع) به حق تشخيص داد، امر به معروف و نهي از منکر در سطح مردم با حکام بود که در اين مورد مردم حق داشتند بر رفتارها و سياست هاي صاحبان قدرت نظارت کنند؛ از اين رو خون و قيام امام حسين(ع) انتقال يک پيام بود و پيام حضرت زينب (س) بسط و نشر آن پيام با بيان بود. مسلما حرکت امام حسين(ع) جنبه اصلاحي داشته است منتها ممکن است از «اصلاح»، تعابير و معاني مختلفي برداشت شود.
مطالبي که امام حسين(ع) بيان مي کنند حکايت از اصلاح است. ايشان مي فرمايند: «إنما خرجت لطلب الإصلاح في امه جدي (ص) أريد أن آمر بالمعروف و أنهي عن المنکر و أسير بسيره جدي و أبي علي بن أبي طالب» که به فلسفه قيام بر مي گردد؛ اينها نشان از حرکت امام حسين(ع) در جهت اصلاح است به اين معنا که انحراف ها و زاويه هاي بزرگي ايجاد شده و قيام و خروج امام حسين(ع) براي ايجاد يک اصلاح در جهت عمل به سيره پدر و جدشان است که از طريق امر به معروف و نهي از منکر صورت مي گيرد و اين امر به معروف و نهي از منکر محور اصلي حرکت اصلاح گرايانه امام حسين(ع) است.
همه حرکت هاي بزرگان ما از جمله امام حسين(ع) در جهت اصلاح با محوريت امر به معروف و نهي از منکر است منتها مهم ترين تجلي و سطح امر به معروف و نهي از منکر که امام حسين(ع) انجام مي دهد، در ارتباط با وظيفه اي است که به اصطلاح بزرگان، نخبگان و مردم نسبت به حکام دارند. امر به معروف و نهي از منکر داراي مراتبي از جمله مردم با دولت، دولت با دولت، دولت با مردم و مردم با مردم است و مهم ترين مظهر امر به معروف و نهي از منکر امام حسين(ع)، مردم با حکام است. حکومت آن زمان فاسد شده بود و در اين شرايط ديگر نبايد به دنبال رديابي ساير سطوح و مراتب امر به معروف و نهي از منکر باشيم، بايد زمان شناس و مکان شناس بوده و به سطح امر به معروف و نهي از منکر توجه کنيم.
با توجه به وجود حکومت فاسد مهم ترين رکن و مرتبه امر به معروف و نهي از منکر که امام حسين(ع) بحق تشخيص داد، امر به معروف و نهي از منکر مردم با حکام بود. هر فردي اگر اتصال و عبوديت امام حسين(ع) را داشت، همان ابتدا قيام مي کرد اما امام حسين محذوريت هاي ديگري دارد؛ محذوريت هايي که امام علي(ع) و امامان ديگر هم داشتند و يکي از اين محذوريت ها رسيدن مردم به يک درجه از آگاهي است چون امامان مصلحت حفظ اسلام و قيد و بندهاي شرعي را در نظر مي گيرند. اگر يک انسان عادي به جاي امام حسين(ع) بود، محذوريت حفظ اسلام را نداشت و تنها دغدغه او جنگيدن با چنين حکومتي است و همان ابتدا قيام مي کرد اما اين جنبه شخصي دارد و مصلحت مصالح اسلام و امت اسلامي در نظر گرفته نشده است؛ از اين رو اگر قيام امام حسين(ع) به تأخير افتاده صرفاً از باب توجه به مصالح امت و شرط مقبوليت و بيعت بوده است.
هرگاه يک انسان آزاده شويم به دنبال عمل آزاد خود مي گرديم و خواستاريم قيد و بندها را برداريم و آن قابليت ها و ظرفيت هاي ما متجلي شود و از يک طرف ديگر ظلم، خفقان و انحراف از دين را مي بينيم، انسان شناسي فلسفي معتقد است که قيام نه تنها جايز است بلکه واجب است. بنابراين حرکت امام حسين(ع) اصلاحگرايانه است در واقع اصلاح مبناي ريشه اي، فکري و حتي سياسي و در برخي موارد ساختاري است، اما همه اينها با يک قاعده صورت مي گيرد؛ يک قاعده عقلي و شرعي به نام امر به معروف و نهي از منکر که مهم ترين مرتبه آن همان مرتبه مردم با دولت است. در زمان تشريح فلسفه قيام امام حسين(ع) براي مردم بايد به اين نکته توجه کنيم.
نويسنده: عماد افروغ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]