تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830088062




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خوشحالی فرزندان از زندانی شدن پدرشان


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



خوشحالی فرزندان از زندانی شدن پدرشان
وقتی گذشته خود را مرور می‌کرد تنها چیزی که می‌دید سیاهی و بدبختی بود، نگون بختی‌‌ای که دلیل اصلی آن خود بود.



به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، اکنون که در گوشه‌ای در سلول زندان تنها نشسته و برخلاف بقیه همسلولی‌هایش توان حرکت و ورزش در محوطه را نداشت، پس از مدت‌ها فرصت بازگشت به گذشته زندگی خود را پیدا کرد.
در جوانی وقتی ازدواج کرد، از همان روزهای نخست با وی به دلیل سادگی و بی آلایش بودنش مدام درگیر می‌شد و با اینکه دختر روستایی ساکت و مظلوم و اهل زندگی بود، با وی سر سازش نداشت. هانیه با اینکه هر روز از دست وی کتک می‌خورد و بدنش کبود می‌شد یا حتی یکی دوبار دست و بینی اش شکست، حتی جرأت نمی‌کرد، لب به اعتراض باز کند، بعدها این دعوا و درگیری‌ها در مقابل چشمان دختر و دو پسرشان نیز رخ می‌داد. بچه‌ها از وقتی چشم باز کرده بودند پدر را در خانه در حال مصرف تریاک و کتک زدن مادرشان که برای آنها با آن وضعیت فلاکت بار از جان مایه گذاشته بود، دیدند.
بچه‌ها به دلیل رفتار خشونت بار پدر و جو ناسالمی‌که وی در خانه ایجاد کرده بود، هیچ کدام نتوانستند ادامه تحصیل بدهند. در چنین وضعیتی تنها دختر خانه راه خانه‌داری را در کنار مادر در پیش گرفت و پسرها به شاگردی در مغازه دیگران پرداختند. هر چند دختر خانواده با گذشت زمان به دلیل رفتارهای نادرست پدر، هیچ خواستگاری را برای خود در خانه ندید اما پسرها با همکاری یکدیگر توانستند مغازه‌ای اجاره کرده و دست به کاسبی پررونقی زده و برای خود خانه و زندگی جدیدی تهیه کنند. آنها با استفاده از درآمدی که داشتند هر دو ازدواج کرده و برخلاف پدر با همسران خود زندگی نو و توأم با خوشبختی را در پیش گرفتند، اما در خانه  پدری تنها خواهر و مادر آنها از دست مرد خانه در عذاب بودند.
گویا با گذشت 25سال از زندگی مشترک هنوز مادرشان باید ضربات مشت و لگد بی‌رحمانه پدر را تحمل می‌کرد، پسرها با تأکیدات مادر در چنین شرایطی برخلاف میل باطنی خود، مجبور به احترام قائل شدن برای پدر خود بودند. یک روز پدر به جرم خرید و فروش مواد مخدر صنعتی به پرداخت جریمه نقدی سنگینی محکوم شد و به علت نداشتن توان مالی در پرداخت آن جریمه، راهی زندان شد. مرد افیونی در زندان به علت نرسیدن مواد مخدر مورد نیازش در رنج و عذاب بود.   وی مانند خیلی از زندانیان دیگر که به علت حوادثی مثل تصادف، صدور چک بلامحل و یا حتی جرایمی‌ مانند درگیری با دیگران و... به حضور خانواده خود در بیرون امید داشتند، هر لحظه به ویژه در زمان ملاقات منتظر بود تا از بلندگوی زندان بشنود که ملاقات دارد، وی فکر می‌کرد در زندان پسرانش به داد وی رسیده و با پرداخت جریمه ای که قاضی پرونده برای وی در نظر گرفته، از زندان آزاد خواهند کرد، اما هرچه انتظار کشید کسی به دیدار وی نیامد. این درحالی بود که تا به آن روز چندین نفر از همسلولی‌هایش با کمک پسران و حتی داماد و برادران خود در بیرون از زندان به نحوه‌های مختلف آزاد شدند، اما وی حتی یک ملاقات ساده از سوی خانواده‌اش را نداشت.
از ته دل از همه اعضای خانواده اش ناراحت بود، اما هیچ وقت به فکرش نرسید که پسران و همسر و تنها دخترش با زندانی شدن وی بعد از سال‌ها فرصتی را برای داشتن احساس خوشبختی و زندگی‌ای آرام و بدون مشاجره پیدا کردند. پسران وی بعدها به مادر خود کمک کردند تا طلاق خود را از همسر معتادش بگیرد و با آنها زندگی کند. آنها نه تنها به تماس پدر از درون زندان توجهی نکردند، به این صورت برای همیشه پدر را رها کردند، تا وی زندگی کارتن خوابی را در پیش بگیرد. 2005




۱۱/۰۸/۱۳۹۳ - ۰۷:۱۵




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن