واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: طلبه شهید حسن منتظری
آن سالها بود که فصل دیگری از زیستن آغاز کرد و آن نشستن بر سجّادة ایمان بودتا در بهاری ترین دوران زندگی اش خدا را عبادت کند لحظه هایم از یادش اوج می گیرد، بر بلندای قلّه افتخار می ایستم همان جا که بلند تر از بام تاریخ است. در آن جا نفسم را حبس می کنم و آنگاه فریاد می زنم؛ آن قدر بلند تا آیندگان بشنوند. به همه خواهم گفت که شهادت ابتدا و انتهای همه خوبی هاست، نقطه اوج فضیلت هاست. و می نویسم بر دیوار تاریخ تا برای فردا به یادگار بماند که: شهادت راه سرخ آلاله هاست و شهادت طلوع یک زندگی است بر فصل درست زیستن. یکی یکی نامشان را زمزمه می کنم. تا به نامی می رسم که نقطة تموج غیرت است. لحظه ای درنگ می کنم، می خواهم سطر سطر زندگی اش را ورق بزنم. واژه واژه جلو می روم از همان ابتدایی که زیستن آغاز کرد. با پای دل به سال 1343 می روم، خانه ای را می بینم کوچک امّا مقدس ترین فرزند در آن خانه به دنیا می آید، نامش را حسن نهاده اند، زیبنده؛ با آن شکوه و معصومیت .هفت ساله که شد به دبستان رفت و چه زود گام های بلند ترّقی را طّی کرد. لحظه های زمان در دفتر تاریخ ورق می خورد، و خاطرات امروز در دفتر دیروز نگاشته می شد او نیز خاطرات کودکی اش را در کیفش به یادگار نهاد. بعد از اتمام دوران ابتدایی قدم به مدرسه راهنمایی نهاد. آن سال ها اهریمنی سیاه چهره بر مردم پاک طینت زور می گفت. غیرتش به جوش آمد، فریاد شعورش او را به خیابان هاکشاند. بعد از دوران راهنمایی قدم به دبیرستان نهاد. آن سالها بود که فصل دیگری از زیستن آغاز کرد و آن نشستن بر سجّادة ایمان بودتا در بهاری ترین دوران زندگی اش خدا را عبادت کند. بعد از اتمام دوران دبیرستان تصمیم گرفت تا نقد جان را به پیشگاه سلیمان وجود ببرد.کوله بار هجرت برداشت تا در پرتو معارف اهل بیت- علیهم السلام- راه سعادت را بپیماید. او حوزه را انتخاب کرد. چرا که خوب می دانست حوزه جایی است که مأمن بندگان خداست هم آنان که جمع شده اند تا غبار از غفلت بشویند و جان را به زیور عشق آراسته کنند. به قم آمد و در حوزة علمیه امام صادق- علیه السلام- ساکن شد. سه سال درس خواند امّا به گاه رزم به همراه دلاور مردان لشگر نجف اشرف به جبهه اعزام شد. بارها به جبهه اعزام شد و در سمت فرمانده گردان عاشقانه می جنگید، عاشق شهادت بود و برای لحظة دیدار با حضرت عشق لحظه شماری می کرد.و او در تاریخ 28/1/1367 در منطقة فاو به دیدار معشوق شتافت. پیکرش سال ها در آن سرزمین بود سر انجام وعده دیدار محقق شد و فرشتگان زائران بی ریای مرقدش بودندنوشته رضایی گروه حوزه علمیهبرگرفته از پرونده شهید در ستاد کنگره شهدای روحانی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]