محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830125693
عدالت خدا محور در برابر عدالت انسان بنیاد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
عدالت خدا محور در برابر عدالت انسان بنیاد
با توجه به تفاوت های اصلی در نظام های ارزشی سکولار و اسلامی می توان گفت عدالت اجتماعی در اسلام بر خلاف سکولاریسم فقط شامل ساحت مادی و دنیوی نمی شود، بلکه همه ی ساحت ها از جمله ابعاد معنوی و اخروی را نیز در برمی گیرد.
این مقاله در پی آن است تا نشان دهد علی رغم اتفاق نظر اولیه ی دیدگاه های اسلامی و سکولار درباره ی لزوم تحقّق و اجرای «عدالت» به عنوان یکی از مهم ترین اهداف و کارویژه های حکومت، تفاوت های چشمگیر و ریشه داری پیرامون اصول و محتوای مفهوم «عدالت» بین این دو دیدگاه وجود دارد که ریشه در مبانی هستی شناسی و شناخت شناسی حاکم بر آن ها دارد مقدمه تاسیس حکومتی مبتنی بر اسلام در ایران بعد از انقلاب اسلامی، سؤال های مختلفی را در مورد تفاوت ها و جهت گیری های حکومت دینی با حکومت های غیردینی و سکولار در بین اندیشمندان مسلمان موجب گردید و از جمله این سؤال مطرح شد که «عدالت» به عنوان یکی از مهم ترین اهداف حکومتی و مسائل اجتماعی، چه تفاوت ماهوی در دو تفکر مذکور دارد؟ پاسخ به این سؤال مهم می تواند در تعیین جهت گیری ها و الگوسازی مدل های توسعه در حکومت های دینی بسیار راهگشا باشد. این مقاله در پاسخ به این سؤال تلاش می کند تا این فرضیه را اثبات کند که این دو نوع تفکّر، علی رغم اشتراکاتی ظاهری در برخی عناوین و مسایل مربوط به عدالت، مسایل اختصاصی خود را دارند؛ در زمینه ی تفسیر، تعبیر و تنقیح همان مسائل مشترک نیز دارای اختلافات مهمی می باشند که ریشه در ساختارهای اندیشه ای و انگیزه ای فرهنگ و تمدن حاکم بر آن ها دارد. واضح است که روش بحث ما در این نوشتار مقایسه ای خواهد بود. امّا مقایسه زمانی مفیدتر است که در سطح جزیی تری انجام گیرد. لذا در این پژوهش به جای اینکه ابتدا به شرح «عدالت» از دیدگاه سکولار در یک قسمت و شرح «عدالت» از دیدگاه اسلامی در قسمت دیگری بپردازیم، مقایسه را روی موضوعات تحلیلی خرد کرده ایم و در هر قسمت به مقایسه ی جزیی و مورد به مورد مسائل مربوط بدان پرداخته ایم. صرف نظر از اجزای مقایسه که در بالا آمد، روش استنباط نیز مهم است. یعنی اینکه اولاً در چه مواردی اختلاف وجود دارد. این اختلاف ها اگر در عناوین باشد- مثلاً در مورد عدالت الهی- ریشه ی آن ها را در مبانی فکری و ارزشی جستجو کرده ایم که نوعی مقایسه ی تعلیلی است و اگر اختلاف در تفسیر عناوین یکسان باشد- مثلاً دلایل حمایت از بی نوایان و ناتوانان- ریشه ی آن را در معانی و نگاه های دو مکتب سکولار و اسلام به مسائل، کاویده ایم که کاری از نوع مقایسه ی تفسیری است. به زبان دیگر، تفاوت های فکری و فرهنگی دو جامعه ی سکولار و اسلامی، تفاوت ها در مفهوم عدالت سکولار و اسلامی را نتیجه می دهد که این تفاوت ها می تواند در عناوین یا تفاسیر آن ها باشد. در واقع تفاوت در معرفت شناسی منجر به تفاوت در هستی شناسی گردیده و همین موجب تفاوت در ارزش شناسی می شود که بر همین مبنا هم در مفهوم عدالت، تفاوت و اختلاف به وجود می آید1. مبانی فکری و فرهنگی سکولار و اسلامی برای توضیح و ارزیابی مقایسه ای شناخت شناسی، هستی شناسی و ارزش شناسی دو تفکر سکولار و اسلامی باید معیارهایی -یا همان متغیرهای مقایسه ای- در دست باشد. به نظر می رسد هر مطالعه ی کاملی پیرامون ساحت های سه گانه ی فوق، نیازمند تعیین و توضیح عوامل و مشخصه هایی مثل منشأ و محور، موضوعات و منابع، هدف و کارکرد، جزمیت و ثبات، کلیت و پیوستگی باشد. عدالت اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین و رایج ترین ارزش های اجتماعی در دو جامعه ی سکولار و اسلامی به قطع برخاسته از مبانی فکری و فرهنگی خاص هر یک از این دو است. مقایسه ی عدالت اجتماعی در نظریه های سکولار و نظریه ی اسلامی تعریف و جایگاه عدالت دو تعریف عمده در غرب و شرق از عدالت شده است: دادن حق هر کس به او؛ قرار گرفتن هر کس در جای خویش. 1-1. عدالت و خواست مردم: مطابق با مشخصه ی2 (انسان محوری)، بسیاری از سکولارها -عمدتاً قراردادگرایان- سعی کرده اند نشان دهند که حقوق انسان ها امری صرفاً اجتماعی است و ریشه در واقعیات ندارد. لذا اصول عدالت را هر طور که انسان ها و جامعه بخواهند می توانند تدوین کنند. مطابق با مشخصه ی 2 (خدامحوری) از نظر اسلام حقوق افراد و گروه ها ریشه در واقعیات دارند- خصوصاً نیازها، استعداد و غایتی که دست خلقت برای آن ها در نظر گرفته است- از نظر اسلام، عدالت اصول ثابت و مشخصی دارد که اولاً ناشی از اراده ی تکوینی خداوند بوده و جهان مطابق آن ها خلق شده و در کار است. به عنوان نمونه ضمیر و فطرت انسان ها تنها با اجرای این اصول مسلّم آرام می گیرد. ثانیاً این اصول در اراده ی تشریعی خداوند منعکس شده است که عقل و وحی دو طریق برای کشف این اصول هستند. 1-2- عدالت و قوانین ثابت: گروهی از سکولارها عدالت را مطابقت جامعه و جایگاه افراد با نقشه و برنامه ی از پیش تعیین شده که معمولاً ناشی از قوانین حاکم بر طبیعت و تاریخ است می دانند و برای افراد نقش زیادی در رقم خوردن شرایط عادلانه در نظر نمی گیرند. اسلام هر چند اصول عدالت را در واقعیات عالم و آدم می جوید و حقوق انسان ها را بر آن ها بنا می کند، اما افراد را همچون اجزای یک دستگاه میخ کوب شده نمی داند که امکان تحرّک نداشته باشند. عدالت ممکن است موقعیت ها و امتیازات مختلفی برای افراد در حالات و زمان های مختلف ایجاب کند. مثلاً اگر کسی ازدواج کند، یک طور با او رفتار می شود وگرنه طور دیگری. ثانیاً یکی از همین واقعیات طبیعی و مسلّم، اختیار و آزادی انسان ها در تعیین سرنوشت شان است. عدالت ایجاب می کند، این حق را به آن ها بدهیم و انتظار نداشته باشیم پیرو مطلق جامعه باشند. 1-3- عدالت و دیگر ارزش ها: با توجه به مشخصه ی شماره ی 5 (تفاوت پذیری و پراکندگی) در میان سکولارها عمدتاً چنین فرض می شود که عدالت با دیگر اهداف، یعنی رفاه، آزادی و تا حدودی امنیت سازگاری مطلق ندارد و لذا اجرای عدالت نسبتاً یا مطلقاً به از دست دادن اهداف و ارزش های دیگر منتهی می شود. لذا می بینیم که گروه بندی هایی حول اینکه عدالت مهم تر است یا رفاه یا آزادی؟ شکل گرفته است. لیبرال ها آزادی و امنیت و رشد اقتصادی را ترجیح می دهند و سوسیالیست ها عدالت و برادری را. و برخی چون پنوک درصدد ترکیب متناسبی از این عناصر متضاد هستند2. در نظام اسلامی با توجه به مشخصه ی 5 (کلیت هدفمند و اجزاء مرتبط)، عدالت در تضاد با هیچ یک از ارزش های مزبور نیست. تعریف اسلام از آزادی و عدالت طوری است که لازم و ملزوم یکدیگر هستند. آزادی ای که به نقض عدالت منجر شود، از نظر اسلام اسارت است و بالعکس. به علاوه عدالت هر چند هدف مقدّسی است و شاید در مرتبه ای بالاتر- نه فوری تر- از آزادی، امنیت و رفاه باشد، اما هدف غایی نیست، بلکه در راستای تهیه و زمینه سازی برای رشد و تعالی معنوی انسان ها اهمیت می یابد. ابعاد عدالت 2-1- عدالت در ساحت های مختلف: با توجه به جهان بینی سکولارها (مشخصه ی 1) طبیعی است که آن ها عدالت را تنها در رفتار انسان آن هم در رابطه با دیگر انسان ها تعریف می کنند. به عبارتی بهتر، عدالت یعنی عدالت اقتصادی و یا حداکثر اجتماعی. امّا مسلمانان علاوه بر روابط اجتماعی، عالم ماورایی خصوصاً خداوند و نیز عالم نفسانی و درونی را نیز باور دارند و لذا عدالت اولاً می تواند فعل و صفت خداوند باشد- عدل الهی- و ثانیاً عدالت انسان ها را در رابطه با خداوند و نفس انسان و دیگر انسان ها تعریف می کنند. عدالت اجتماعی نتیجه ای از عدالت الهی است. زیرا اولاً خداوند جهان را به حق و مطابق با اصول عادلانه آفریده است و اداره می کند، لذا می توان با شناسایی این اصول مجموعه ی حقوق اجتماعی کاملی را تدوین نمود. یعنی قوانین نهفته در خلقت می تواند راهنمای عمل باشد. ثانیاً خداوند خود در بسیاری از موارد با ذکر احکام و حتی مصادیق خاص، ضوابط و قواعد عدالت اجتماعی را تبیین کرده است و انسان ها موظف به اجرای این دستورات هستند. در رابطه با عدالت نفسانی نیز باید گفت، اسلام یکی از مهم ترین راهکارها برای دستیابی به عدالت اجتماعی را سرمایه گذاری و تقویت عدالت و تقوای درونی افراد جامعه دانسته است. اسلام می داند که در جامعه ای که اعضایش تعهد و اخلاق ندارند و قبل از همه در حق خود ظلم کرده و نفس خود را کنترل نمی کنند، تدوین و ابلاغ دقیق ترین سیاست ها و قوانین عادلانه و سعی در اجرای مو به موی آن ها با کمک نیروهای حکومتی فرجامی نخواهد داشت. 2-2- عدالت در مسایل غیرمادی: مطابق با مشخصه ی 3 (فایده محوری) در میان سکولارها، از آن جا که مادّیات منتها إلیه آرمان آن هاست، خواسته یا ناخواسته موضوعات عدالت به سمت مسائل مالی و اقتصادی جهت می یابد. طوری که عدالت اجتماعی با عدالت توزیعی یکسان دانسته می شود. امّا در نظر اسلام(مصلحت سنجی) عدالت اجتماعی می تواند حول مواردی همچون شخصیت و حرمت انسانی، آموزش دینی و فرهنگی، امنیت فکری و روانی و ... باشد. مثلاً حکومت موظف است با توجه به حوزه های جغرافیایی و جمعیتی، مناسک دینی همچون نماز جمعه را برگزار کند و نباید در حق منطقه ای خاص ظلم کند. عدالت و برابری رسمی برابری در مقابل قانون که بسیاری آن را ملاک برقراری عدالت اجتماعی دانسته اند، در اسلام نیز پذیرفته شده است. 3-1- عدالت در برابر چه قانونی؟ چنان چه می دانیم، قانون و آن چه مربوط بدان است-منابع، ماهیت، اصول و...- تفاوت های زیادی در میان سکولارها و مسلمانان دارد که باعث می شود اصل مزبور در میان این دو به نتایج متفاوتی برسد. مطابق مشخصه ی 2، قانون اسلامی ناشی از اراده ی الهی است. تحریم زنا، شرب خمر و... می تواند نمونه هایی از این فهرست باشد. در زیر سعی نموده ایم به چند مورد از ریشه های این تفاوت ها بپردازیم. 3-2- نسبت عدالت با استعداد افراد: یکی از مفاهیمی که دست مایه ی لیبرال ها و محافظه کاران در وضع عادلانه ی قوانین بوده است، مسئله ی استعداد است. از نظر آن ها قانون باید طوری باشد که هر کس متناسب با استعدادش بهره مند شود. استعدادها در بازار آزاد و شرایط رقابت خود را نشان می دهند. در شرایط آزاد هر کس به اندازه ای موفق خواهد بود که استعداد و توان دارد. اسلام مسئله را قدری پیچیده تر می بیند. استعداد با نتیجه ی کار مساوی نیست. ممکن است کسی استعداد داشته باشد، اما به دلیل آماده نبودن شرایط موفق نشود و برعکس؛ کسی استعداد نداشته باشد، امّا شرایط ناعادلانه او را به امتیازاتی برساند. پس اولاً استعدادهای مختلف حقوق بالقوه ی مختلف می آفریند. لذا در نظر اسلام، از همان ابتدا حوزه ی اختیارات و تکالیف با هم فرق می کند. مثلاً زن به دلیل توانایی و ویژگی های متفاوت با مرد، نمی تواند قاضی شود. این گروه از سکولارها این اختلافات اولیه را نادیده گرفته اند و همه ی انسان ها را مستعد دریافت همه گونه امتیاز می دانند. ثانیاً کار و تلاش به اندازه ی توانایی است که حقوق بالقوه را به حقوق بالفعل تبدیل می کند. لیبرال ها که از آن طرف حقوق بالقوه ی هم را در قانون مساوی می دانند، از این طرف با تعریف استعداد به نتیجه ی کار، امکان رسیدن به آن حقوق را از خیلی ها سلب می کنند و آن برابری گسترده را در حد لفظی نگه می دارند. اما از نگاه اسلام، ممکن است نبودن شرایط مناسب- مثل آموزش ندیدن- و عوامل خارجی مزاحم- خشونت در حق فقرا- علّت شکوفا نشدن استعداد باشد و لذا باید این عوامل را برطرف کرد. 3-3- عدالت و اعطای حقوق: بسیاری از لیبرال ها و محافظه کاران معتقدند دادن حقوق افراد به آن ها عامل تنبلی و بیکاری است، لذا باید کاری کرد که هر کس خودش به حق خود برسد. از نقطه نظر اسلامی دادن حقوق بالقوّه ی انسان ها به تنبلی و فساد اخلاقی می انجامد، نه حقوق بالفعل. بالعکس، اگر حقوق بالفعل انسان ها- مثل آموزش، سهمیه از درآمدهای عمومی و غیره- به آن ها داده شود با توان و نشاط بیشتری کار می کنند و در غیر این صورت دل و دماغ خود را از دست داده رو به دریوزگی و فساد می آورند. 3-4- عدالت؛ مفهومی مقایسه ای یا مطلق؟ برخی دیگر از سکولارها معتقدند که مهم وضعیت رفاهی مطلق افراد است نه وضعیت مقایسه ای و نسبی. لذا اگر با باز گذاشتن دست آن ها برای رقابت آزاد و بی قید و شرط، اختلاف درآمدها زیاد باشد اما به رشد سطح زندگی همگان بیانجامد، مشکلی ندارد. از نظر اسلام اولاً عدالت اجتماعی مفهومی مقایسه ای است و اگر ارزش آن بیشتر از رفاه مطلق نباشد، کمتر نیست. ثانیاً این دو با هم منافاتی ندارند و اجرای عدالت مطمئناً به رشد اقتصادی و افزایش سطح رفاه عمومی خواهد انجامید، هر چند ممکن است منافع افراد خاصی را به خطر اندازد. اندیشه ی اسلامی، منابع الهی را محدود نمی بیند و معتقد است اگر در جامعه ای عدالت ایجاد شود، علاوه بر نشاط و رضایت مردم، نزول برکات فراوان الهی نیز آبادانی بیش از حدّ آن را به دنبال دارد. 3-5- عدالت؛ وضعیت یا روش؟ کسانی چون نوزیک می گویند، عدالت وضعیت خاصی نیست که جامعه بر اساس آن نظم یابد؛ بلکه عدالت، شامل اصول و روش هایی می شود که اگر رعایت شوند جامعه به هر وضعیتی برسد، عادلانه خواهد بود. این اصول عبارتند از تصاحب، انتقال و تصحیح. در مقابل، اولاً اسلام اصول و طرق عادلانه را غیر از آنچه سکولارها می پسندند معرفی می کند. مثلاً تصرف در معادن طبیعی فقط در حد نیاز و آن هم با شرط کار کردن قبول است و یا اختیار ارث فقط در یک سوم میراث به دست فرد سپرده شده است و هکذا. ثانیاً اسلام چنین می اندیشد که اصول عادلانه به وضعیت عادلانه منتهی خواهد شد وگرنه بی ارزش و نامفهوم خواهد بود. اگر جامعه ای دچار اختلافات طبقاتی شدید باشد و کسانی مشغول گذران زندگی از روی زباله های دیگران باشند، می توان نتیجه گرفت قواعد بازی عادلانه رعایت نشده است. 3-6-عدالت؛ امری فردی یا اجتماعی؟ فردگرایان افراطی همچون هایک معتقدند صحبت کردن درباره ی جامعه ی عادلانه یا ناعادلانه، نوعی اشتباه و انحراف است، زیرا جامعه اصالتی ندارد. تفکر اسلامی هم برای فرد، اصالت قائل است و هم جامعه. از طرفی، عدالت اجتماعی چنان که در بند دوم گفتیم وابسته به عدالت فردی اعضای آن است و بالعکس، عدالت فردی متأثر از عدالت اجتماعی می باشد. اگر در سطح کلان عدالت بر جامعه حاکم نباشد و سیاست های دولت ظالمانه باشد، دشوار می توان از انسان ها انتظار رفتار عادلانه داشت. عدالت و برابری نتیجه سوسیالیست ها کم و بیش معتقدند طعم عدالت زمانی چشیده می شود که نتیجه ی آن به افراد برسد؛ وگرنه صحبت کردن از مساوی بودن افراد در مقابل قانون و یا فرصت ها دردی را دوا نمی کند. اسلام این اندیشه را با شکل و تفسیر ویژه ی خود می پذیرد. 4-1- عدالت و برابری کامل: در افراطی ترین شکل، برخی از سوسیالیست ها عدالت را در برابری بی قید و شرط در امتیازات و پاداش ها می دانند. اما اسلام قید و شرط های اساسی بر عقیده ی برابری می زند. در اولین مرحله، استعدادهای مختلف، متضمن حقوق بالقوه ی مختلفی می باشند. به عنوان نمونه، سپردن مدیریت خانه به زن و کودک ظلم است، زیرا توان آن را ندارند و نیازی نیز به آن در آنها یافت نمی شود. استعدادها، مطابق نیازها داده شده اند و لذا اختلاف پاداش ها مطابق اختلاف استعدادها مشکلی پیش نمی آورد. تنها عنصر مشترک در میان همه ی انسان ها، استعداد بندگی و تقرّب به درگاه خداست که راه برای همه به یکسان باز است. در مرحله ی دوم، حقوق بالقوه وقتی بالفعل می شوند که فرد به اندازه ی توان خود در راستای آن تلاش کرده باشد، وگرنه حتی افرادی که دارای استعدادهای یکسانی هستند، پاداش های متفاوتی دریافت خواهند داشت. 4-2- عدالت و نیازهای مشترک: برخی از سکولارها، شرط «نیاز» را مطرح کرده و معتقدند نیازهای یکسان باید به طور مشابهی پاسخ داده شود. چنان چه در بالا گفتیم، از نظر اسلام نیازهای مشترک حقوق بالقوه ی مشترک می آورد، نه حقوق بالفعل. مگر آن که کس یا کسانی توانایی یا امکان کار کردن و شکوفایی استعدادشان را نداشته باشند که در این حالت مستقیماً باید از حقوقشان برخوردار شوند. شعار این است: هر کس از حقوق بالقوه اش به اندازه ی تلاش و متناسب با توان خود، بهره مند می شود. 4-3- عدالت و کار و تلاش: در مقابل، طیفی دیگر از سوسیالیست ها با تأکید افراطی بر عامل کار، معتقدند هر کس باید به اندازه ی تلاش و همّتش بخورد. آن ها معتقدند بسیاری از روابط تولید و توزیع- مثل رباخواری و اجاره ی کارگران- و نیز اصول انتقال- مثل سنّت ارث- طوری است که افراد تن پرور و مال مردم خور به سودهای فراوان می رسند. اسلام معتقد است، تنها رابطه ی فاعلی میان انسان و مال مؤثر نبوده، بلکه رابطه ی غایی نیز مهم است، لذا اگر کسی توانایی کار کردن نداشته باشد، به خاطر انسان بودن می تواند از نعماتی که خداوند به بشریت داده بهره مند شود و یا اگر کسی مطابق طرق مشروعِ انتقال اموال-مثلاً هبه یا ارث- به نوایی برسد، ایرادی وارد نیست. 4-4- عدالت و نابرابری های اجتماعی: از باورهای رایج سوسیالیست ها و فمینیست ها این است که نابرابری افراد در استعدادها و توانایی ها، محصول شرایط ظالمانه و تبعیض های اجتماعی است. ثروت هم آموزش و مهارت، هم سلامتی جسمی و روانی و هم اعتبار مالی و اجتماعی به بار می آورد و این ها همه باعث می شود که فرزندان اغنیاء مستعد شناخته شوند و فرزندان فقرا، کودن. در مقابل، اسلام معتقد است تأثیر اجتماع مهم است، امّا آن قدرها هم محکم و چاره ناپذیر نیست و فرد می تواند در شرایط سخت موفق شود و یا در شرایط مناسب خراب کند. این مسئله ناشی از این است که نابرابری ها در استعداد سه نوع می باشند. یکی نابرابری های تکوینی که چاره ناپذیر است و مشکلی هم ایجاد نمی کند، زیرا استعدادها مطابق با نیازها و تکالیف داده شده است. مثلاً تفاوت های ذاتی بین زن و مرد و یا تفاوت های جسمی و هوشی که میان اعضای یک خانواده وجود دارد، ناشی از همین عامل است تا ستم های دیگران. نوع دیگر نابرابری، ناشی از همّت و عمل اختیاری فرد است. چه بسا انسان هایی که در بهترین شرایط، به ساختن خودشان التفاتی نمی کنند. ممکن است دو نفر با استعداد هوشی و شرایط اجتماعی مشابه، دو گونه عمل کنند. نابرابری نوع سوم همان است که حاکی از تحمیل اجتماع بوده و باید مرتفع شود. عدالت و برابری فرصت گروهی از سکولارها همچون رالز معتقدند باید برای همه امکان پیشرفت و استفاده از توانایی هایشان را به یک اندازه فراهم نمود، ولی نتیجه و وضعیت نهایی را به شرایط کار و تلاش و رقابت سالم واگذار نمود. 5-1- تفاوت های محتوایی: هر چند این تفکر از لحاظ شکلی به عدالت از دیدگاه اسلام نزدیک است، لیکن با توجه به اینکه تلفیقی از لیبرالیسم و سوسیالیسم بوده و از متن تمدن سکولار برآمده، با نظریه ی اسلامی عدالت تفاوت دارد که بسیاری از این تفاوت های محتوایی در سطور بالا آمده است. مثلاً اینکه عدالت فردی مهم ترین راهکار ایجاد عدالت اجتماعی است. یا اینکه عدالت در مسیر تعالی انسان ها ارزشمند است. به علاوه خود طرفداران این اندیشه در موارد زیادی با هم تفاوت دارند که باعث تفاوت هایی میان نظریه ی اسلامی عدالت با طیف هایی از طرفداران دولت رفاه شده است. مثلاً برخی از آنان معتقدند دولت باید فقط پشتیبانی غیرمستقیم کند، نه کمک مستقیم و نقدی که سنّت اسلامی این را رد می کند. گروهی می گویند خدمات رفاهی دولت مختص به محرومین است که این نیز پذیرفتنی نیست. برخی از قائلان به دولت رفاه، وظیفه ی آن را در رفع فقر مطلق و برآوردن نیازهای اوّلیّه خلاصه می کنند، در حالی که از نظر اسلام اولاً رفع فقر نسبی مهم تر است و ثانیاً هدف دولت فقط رفع فقر نیست، بلکه شامل تحقق عدالت همه جانبه و رشد جامعه است. عدّه ای هدف از پذیرش دولت رفاه را بهره وری در تولید یا جلوگیری از شورش ها می دانند، نه صرفاً برقراری عدالت که اسلام این فکر را نیز انحرافی می داند و موارد زیاد دیگری از این قبیل. 5-2- تفاوت های شکلی: مهم ترین تفاوت شکلی این است که سکولارهای حامی اصل برابری فرصت، تمام افراد را لایق این برابری می دانند. مثلاً همه باید بالقوه امکان رئیس جمهور شدن داشته باشند، یا حق مالکیت، برای همه به یکسان محترم است. یا اینکه همه ی بچه ها یک طور آموزش ببینند. اما چنان که آمد در اسلام فرصت برابر دو قید و مانع دارد: یکی اینکه فرصت های برابر برای کسانی است که استعدادهای برابر دارند. بنابراین قرار نیست در همه ی موارد به همه کس فرصت داد. مثلاً در اندیشه ی اسلامی حق مالکیت و ثروتمند شدن از همان ابتدا برای کودکان و دیوانگان ممنوع است. چرا که ظرفیت و استعداد آن را ندارند و یا قضاوت مختص به مردان است. آنچه از نظر اسلام مذموم است، دخالت دادن ویژگی های بی ارتباط است. مثلاً این که فرد سیاه پوست باشد یا سفیدپوست، غنی باشد یا فقیر، عرب باشد یا عجم تأثیری در داشتن حق مالکیت و مانند آن ندارد. دوم اینکه تفاوت در فرصت ها ممکن است ناشی از وضعیت مشروع و عادلانه ی اجتماعی باشد. مثلاً فرض کنید الف و ب دو نفر باشند که دارای استعدادها و امکانات برابر بوده اند، اما الف به خاطر تلاش و همتی که داشته است، به مال و منالی رسیده و سر و گردنی از ب بالاتر است. حال اگر فرزند الف نسبت به فرزند ب شرایط مناسب تری داشته باشد این غیرعادلانه نیست. اینکه بچه ای در خانواده ای ثروتمند یا فقیری تولد شد را می توان ناشی از تقدیر و عدل الهی به حساب آورد. همان طور که در یک خانواده نیز ممکن است دو بچه باشند که یکی زیبا و دیگری زشت، یکی قوی و دیگری ضعیف باشد. البته اسلام نابرابری مذکور را در زمینه های اساسی نمی پذیرد، مثل آموزش، بهداشت و رفاه شایسته و مناسب. اضافه بر نیازهای لازم ممکن است سطح زندگی افراد با هم تفاوت هایی داشته باشد. سخن آخر عدالت به عنوان یکی از مفاهیم ارزشی، حسن ذاتی داشته و لذا در همه ی جوامع از جمله سکولار و اسلامی به عنوان یک هدف اساسی در نظام اجتماعی و سیاسی مطرح بوده است. با این حال به محض شروع به شرح و یا اجرای آن، به تفاوت هایی در رابطه با پایه ها، تعاریف، اصول، نتایج و دیگر مسایل مربوطه برمی خوریم که بی توجهی به آن ها این دو جامعه را در رسیدن به آرمان هایشان ناکام می گذارد. ریز این تفاوت ها در متن مقاله ذکر شد، اما در یک جمع بندی کلّی با توجه به تفاوت های اصلی در نظام های ارزشی سکولار و اسلامی می توان گفت اولاً عدالت اجتماعی در اسلام بر خلاف سکولاریسم فقط شامل ساحت مادی و دنیوی نمی شود، بلکه همه ی ساحت ها از جمله ابعاد معنوی و اخروی را نیز در برمی گیرد. ثانیاً، منشأ حقوق و وضعیت های عادلانه در نظریه ی اسلامی عدالت الهی است، نه عدالت انسان محورانه. ثالثاً، عدالت اسلامی مبتنی بر مصلحت است و عدالت سکولار مبتنی بر منفعت. رابعاً، اصول عدالت در اسلام بر خلاف سکولاریسم ثابت است، هر چند مصادیق آن متغیر می باشد. خامساً، علی رغم گستردگی و همه جانبگی، یک تفسیر و نظریه ی عدالت در اسلام داریم و نه بیشتر، در حالی که تفاسیر سکولارها از عدالت بسیار متنوع و متناقض می باشد. پی نوشت ها: 1. این مدل برخاسته از روش افتراق جان استوارت میل است که تفاوت در دو معلول یا مبیِّن را نتیجه تفاوت ها در علل یا مبیّن های آنها می داند. برای توضیح بیشتر رجوع شود به: لیتل،1386: 37 2. عالم، 1384: 240 منبع: فصلنامه صدرا شماره 10 مسعود کریمی بیرانوند انتهای متن/
93/08/04 - 00:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]
صفحات پیشنهادی
پيرواني: نتيجه گرفتن دور از عدالت خدا بود
پيرواني نتيجه گرفتن دور از عدالت خدا بود سرمربي اسبق ملي فوتبال اميد با بيان اينکه ناکامي تيم ملي جوانان در مسابقات قهرماني آسيا را به حساب کمکاري باشگاهها گذاشت گفت وقتي چيزي نکاريم محصول خوبي درو نميکنيم و دور از عدالت خداست که با اين برنامهريزيها بخواهيم نتيجه بگيريممعاون وزیر کار: مهمترین تدبیر دولت یازدهم عدالت محوری است
معاون وزیر کار مهمترین تدبیر دولت یازدهم عدالت محوری است اصفهان- ایرنا- معاون روابط کار وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه مهمترین تدبیر دولت یازدهم عدالت محوری است گفت شایسته سالاری در انتصاب مدیران مشارکت نهادهای صنفی در تصمیم سازی کار آفرینی مسوولیت پذیری و پاپیروانی:نتیجه گرفتن دور از عدالت خدا بود |اخبار ایران و جهان
پیروانی نتیجه گرفتن دور از عدالت خدا بود کد خبر ۴۴۱۳۴۱ تاریخ انتشار ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۶ ۱۹ - 11 October 2014 سرمربی اسبق ملی فوتبال امید با بیان اینکه ناکامی تیم ملی جوانان در مسابقات قهرمانی آسیا را به حساب کمکاری باشگاهها گذاشت گفت وقتی چیزی نکاریم محصول خوبی درو نمیکنیم وپیروانی: ناکامی جوانان به خاطر کمکاری باشگاههاست/ نتیجه گرفتن دور از عدالت خدا بود
شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵ ۲۷ سرمربی اسبق ملی فوتبال امید با بیان اینکه ناکامی تیم ملی جوانان در مسابقات قهرمانی آسیا را به حساب کمکاری باشگاهها گذاشت گفت وقتی چیزی نکاریم محصول خوبی درو نمیکنیم و دور از عدالت خداست که با این برنامهریزیها بخواهیم نتیجه بگیریم غلامحسین پیروانیمحمدرضا عارف در دیدار اعضای سازمان عدالت و آزادی: رسانهها مروج ادبیات تند و خشن در جامعه نباشند/در انتخابات م
محمدرضا عارف در دیدار اعضای سازمان عدالت و آزادی رسانهها مروج ادبیات تند و خشن در جامعه نباشند در انتخابات مجلس جوانان محور قرار خواهند گرفترئیس بنیاد امید ایرانیان گفت نباید هر از چندگاهی با ادبیات تند و خشن از سوی برخی افراد مواجه شویم که روند رو رشد کشور را با مخاطره رو بهجان رالز كوشيد تا تلفيقي از دولت برابرخواه و آزادي خواه به وجود آورد/ بیش از 10 هزار کتاب و مقاله درباره نظریه
دین و اندیشه همایش ها و میزگردها یک محقق جان رالز كوشيد تا تلفيقي از دولت برابرخواه و آزادي خواه به وجود آورد بیش از 10 هزار کتاب و مقاله درباره نظریه عدالت رالز نوشته شده است دکتر حسین هوشمندی در نشست عدالت و اعتدال از نظر جان رالز با بیان اهمیت نظریه عدالت جان رالز تأکیدرئیس دیوان عدالت اداری: اگر عمل نیکی به قصد کسب شهرت باشد نزد خدا بی ارزش است
رئیس دیوان عدالت اداری اگر عمل نیکی به قصد کسب شهرت باشد نزد خدا بی ارزش استرئیس دیوان عدالت اداری گفت کار آنها که اقدام نیک خود را به قصد کسب شهرت انجام میدهند در درگاه پروردگار متعال ارزشی ندارد بلکه آن عملی از انسان نزد خدا ارزشمند است که از روی خلوص و برای خدا باشد به گزادیوان عدالت اداری بخشنامه شهردار زنجان را ابطال کرد
چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰ ۴۵ هیات عمومی دیوان عدالت اداری بخشنامه شهردار زنجان را به علت مغایرت با ماده 100 قانون شهرداری و خارج از حدود اختیار بودن شهردار ابطال کرد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا در گردشکار این پرونده آمده است که فردی به موجب دادخواستی ابطال بخشنامنماینده مجلس در گفتوگو با فارس تأکید کرد وزرا و مسئولان حق تعیین عضو هیأت مدیره در شرکتها به جای سهامداران ع
نماینده مجلس در گفتوگو با فارس تأکید کردوزرا و مسئولان حق تعیین عضو هیأت مدیره در شرکتها به جای سهامداران عدالت را ندارندنماینده مجلس با تأکید بر اینکه هیچ وزیری حق معرفی عضو هیأت مدیره و یا اعمال رأی به جای سهام عدالت که به مردم واگذار شده بود را ندارد گفت وزیر صنعت نباید باآراء دیوان عدالت اداری در همایش حقوقی سازمان تأمین اجتماعی بررسی میشود
با حضور حجتالاسلام منتظری آراء دیوان عدالت اداری در همایش حقوقی سازمان تأمین اجتماعی بررسی میشود همایش سراسری کارشناسان حقوقی و رابطان امور مجلس سازمان تأمین اجتماعی با حضور حجتالاسلام محمد جعفرمنتظری رئیس دیوان عدالت اداری برگزار میشود به گزارش حوزه حقوقی قضایی باشگارئیس پلیس راه استان زنجان: سرعت بالا جان راننده پراید را در محور زنجان به خدابنده گرفت
رئیس پلیس راه استان زنجان سرعت بالا جان راننده پراید را در محور زنجان به خدابنده گرفترئیس پلیس راه استان زنجان گفت تخطی از سرعت مطمئنه جان راننده خودروی پراید را در محور زنجان به خدابنده گرفت علیاصغر شیرمحمدی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در زنجان با اشاره به بارانی بودن همعدالت آموزشي از حقوق مسلم کودکان است
۱۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۱ ۲۸ق ظ وزير آموزش و پرورش عدالت آموزشي از حقوق مسلم کودکان است علي اصغر فاني گفت آموزش وپرورش در پي تحقق فرمايشات رئيس جمهور درخصوص آموزش حقوق شهروندي و حقوق کودکان برنامه هاي مشخصي را تدوين کرده که به زودي اجرايي مي شود به گزارش خبرگزاري موج وزير آموزش وپرورمعظمی: مدیریت سهام عدالت در مجتمع های پتروشیمی بازپس گرفته شد
طی یکسال گذشته معظمی مدیریت سهام عدالت در مجتمع های پتروشیمی بازپس گرفته شد تهران - ایرنا - معاون وزیر نفت با انتقاد از نحوه خصوصی سازی در سال های گذشته گفت مدیریت سهام عدالت در مجتمع های پتروشیمی واگذار شده به بخش خصوصی در یکسال گذشته بازپس گرفته شده است به گزارش ایرنا از رکارگران؛ جاماندگان از سهام عدالت
کارگران جاماندگان از سهام عدالت کاشان - ایرنا - فصل ششم سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی به موضوع توزیع سهام عدالت اختصاص دارد بر اساس ماده 34 این اصل در اجرای سیاست گسترش مالکیت عمومی به منظور تامین عدالت اجتماعی دولت مجاز است تا 40 درصد مجموع ارزش سهام بنگاههایمدیرعامل اتحادیه سهام عدالت کشور در گفتوگو با فارس عنوان کرد برخورد سیاسی دولت با سهام عدالت/ هیچکس حق تعیین
مدیرعامل اتحادیه سهام عدالت کشور در گفتوگو با فارس عنوان کردبرخورد سیاسی دولت با سهام عدالت هیچکس حق تعیین تکلیف برای سهام مردم را نداردمدیرعامل اتحادیه تعاونیهای سهام عدالت با اشاره به سیاسی بودن تصمیمات دولت با هدف مصادره آن به نفع دولت گفت عملکرد اقتصادی سهام عدالت نشانگرعدالت رکن مهم در راستای اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی است
استانها غرب کردستان مداحی عدالت رکن مهم در راستای اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی است سنندج – خبرگزاری مهر رئیس کمیسیون چشم انداز و امور نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام عدالت را رکن مهم اقتصاد مقاومتی دانست و گفت زیر ساخت ها و سرمایه باید به صورتی عادلانه توزیع شود تا توسعه پایدااستاندار قزوین برتامین عدالت آموزشی تاکید کرد
استاندار قزوین برتامین عدالت آموزشی تاکید کرد قزوین-ایرنا- استاندار قزوین بر تامین عدالت آموزشی در مناطق مختلف استان بویژه نقاط روستایی تاکید کرد و گفت باید برای تحقق این مهم تلاش کنیم به گزارش ایرنا مرتضی روزبه روز یکشنبه در چهارمین نشست شورای آموزش و پرورش استان قزوین افزود-
گوناگون
پربازدیدترینها