آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1870716034
بازخوانی انتقاد مشهورترین قربانی اسیدپاشی از مدعیان حقوق بشر
واضح آرشیو وب فارسی:الف: بازخوانی انتقاد مشهورترین قربانی اسیدپاشی از مدعیان حقوق بشر
تاریخ انتشار : جمعه ۲ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۳۲
«آمنه بهرامی» مشهورترین قربانیان اسیدپاشی در ایران است که ۱۲ آبان‌ماه سال ۱۳۸۳ مورد حمله اسیدپاشی فردی به نام مجید موحدی از همکلاسان سابق خود در دانشگاه قرار گرفت و این ماجرا منجر به نابینایی وی شد. این حادثه در زمان خود بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخل و خارج از کشور داشت.آمنه پس از بازتاب‌های فراوان خبر اسیدپاشی که به دلیل جواب منفی به خواستگاری مجید موحدی صورت گرفته بود، گفت‌وگویی با شبکه صدای آمریکا داشت که طی آن از فعالان حقوق بشر از جمله شیرین عبادی به شدت انتقاد کرد.آمنه بهرامی در این گفت‌وگو خاطرنشان می‌کند: من وقتی به اسپانیا رفتم، دولت اسپانیا گفت تا پناهنده نشوی نمی‌توانیم برایت کاری کنیم. من هم نمی‌خواستم پناهنده شوم. آنها گفتند تا پناهنده نشوی دست ما باز نیست برایت کاری کنیم.وی می‌افزاید: من یادم هست یکی از نمایندگان حقوق بشر به نام خانم مقدم آمده بود در سازمان فمنیستی زن مسلمان بارسلون؛ پرونده‌ام را نشانش دادم و گفتم کمکم می‌کنید تا بتوانم درمانم را ادامه بدهم و دکترهایم را عوض نکنم و بینایی‌ام را حفظ کنم؟ دستش را در موهایش کرد و با یک غرور خاصی به من گفت «متاسفیم! ما حقوق بشری‌ها روی گنج ننشستیم. برو از دولتت کمک بگیر».بهرامی در ادامه می‌گوید: بارها از خانم شیرین عبادی کمک خواستم ولی کمکم نکردند. من از خانه فمنیستی کمک خواستم ولی کمکم نکردند. من بعد از مدتی در خانه آواره‌های خیابانی - که دولت اسپانیا من را آن‌جا برده بود - چشمم را از دست دادم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-