تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بدانيد كه هر كس در راه حق از دنيا برود، به بهشت و هر كس در راه باطل از دنيا برود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816396306




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

توطئه‌ها و توهمات خلیفه رجب در قرن 21


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
سرمقاله,سرمقاله‌ روزنامه‌ها
برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح چهارشنبه توطئه‌ها و توهمات خلیفه رجب در قرن 21 روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «سفری با نگاه استراتژیک»،«صنعت خودرو در دام توسعه بسیط»،«عمار انقلاب»،«سیاستمدار صادق وانقلابی»«جنگ خاموش نفتی»،«توطئه‌ها و توهمات خلیفه رجب در قرن 21»،«سلمان انقلاب اسلامی»،«مشی ماندگار»،«ملاحظات استقلال بانک مرکزی»،«ملاحظات استقلال بانک مرکزی»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.




خراسان:سفری با نگاه استراتژیک «سفری با نگاه استراتژیک»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم صباح زنگنه است که در آن می خوانید؛حیدر العبادی نخست وزیر عراق در اولین سفر خارجی خود وارد تهران شد و با مقامات کشورمان دیدار و گفت وگو کرد. همزمان فواد معصوم رئیس جمهور عراق نیز در سفری عازم ریاض شد.پیام های سفر العبادی به عنوان عالی ترین مقام اجرایی عراق به تهران و سفر قریب الوقوع فواد معصوم به ریاض چیست؟ حضور نخست وزیر جدید عراق در اولین سفر خارجی خود در تهران از اهمیت و سطح بالای روابط بین دو کشور حکایت می کند به خصوص این که کابینه عراق تکمیل شده و همه وزرارأی اعتماد گرفتند . روابط جمهوری اسلامی ایران و عراق روابطی بسیار گسترده، متنوع و استراتژیک است. این سفر نشان می دهد که دولت جدید عراق همچنان به ایران به عنوان اصلی ترین متحد خود می نگرد چرا که العبادی هنوز به آمریکا که ادعا می کند از عراق حمایت نظامی می کند سفر نکرده است.بعلاوه عراق به ایران به عنوان عمق استراتژیک خودش نگاه می کند و به عنوان یک حامی صادق، مخلص و عملگرا به ایران توجه دارد. البته عراق روابط متعدد و متنوعی هم با آمریکا دارد اما در روزگار سختی این جمهوری اسلامی ایران بوده که به مردم عراق کمک کرده است.ایران چند میلیون عراقی راکه از جهنم صدام فرار کرده بودند در خانه خود جا داد و از آن ها حمایت و حفاظت کرد. در دوران پس از سقوط صدام هم تلاش کرد تا از بروز بحران ها جلوگیری کند تا به استقلال و یکپارچگی عراق لطمه وارد نشود. این همکاری با همه مولفه های اجتماعی عراق نیز همخوان بوده است، افزون بر این با عرب، کرد، ترکمن، سنی، شیعه، مسیحی و بقیه اقوام، ادیان و مذاهب این کشور همکاری داشته و برای حفظ وحدت آن ها تلاش کرده است. در افشای توطئه های دشمنان ملت عراق پیشقدم بوده و هر گونه که توانسته و قانون اساسی ایران اجازه داده برای آموزش نیروهای عراقی هم قدم برداشته است بنابراین عراق همه اینها را لمس کرده و برخورد صادقانه جمهوری اسلامی ایران را در عمل بارها و بارها تجربه کرده است. در این میان اگر چه این سفر با سفر قریب الوقوع فؤاد معصوم رئیس جمهور عراق به عربستان همزمان شده است اما جنس سفرها با یکدیگر فرق می کند چرا که طبیعت روابط کشورها مبتنی بر تنوع رابطه و ایجاد تعادل و توازن است اما جهت گیری بر اساس نیاز و نقشی که کشورها دارند، متفاوت خواهد بود. عربستان تاکنون هم در عراق و هم در سوریه به تشویق، تجهیز و تأمین مالی گروه های تروریستی پرداخته در حالی که جمهوری اسلامی ایران در جهت مبارزه و مقاومت در برابر تروریست ها عمل کرده است. بنابراین نوع کارکرد کشورها در تنظیم رابطه موثر است ولذا نوع درخواست عراق از کشورها هم متفاوت خواهد بود. آنچه که عراق از عربستان خواهد خواست این است که عربستان به گروه های تروریستی کمک مالی، معنوی و تجهیزاتی نکند و به تنظیم روابط دوستانه، برادرانه و حسن همجواری بین دو کشور پایبند باشد. عراق از عربستان کمکی مطالبه نمی کند به غیر از درخواست توقف کمک این کشور به گروه های تروریستی و مخالفان امنیت عراق. چشم انداز روابط ایران و عراق با توجه به ساختار جدید قدرت و تجربه هایی که عراق پشت سر گذاشته رو به توسعه و استحکام خواهد بود. لذا تنوع روابط در ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی ایجاب می کند هر دو کشور یک روند منطقی و اساسی برای پیشبرد روابط شان تعریف کنند. همچنین افزایش سطح روابط وعمق بخشیدن به آن ها وظیفه مسئولان هر دو کشور به حساب می آید. کیهان:صنعت خودرو در دام توسعه بسیط «صنعت خودرو در دام توسعه بسیط»عنوان یادداشت میهمان روزنامه کیهان به قلم سیدیاسر جبرائیلی است که در آن می خوانید؛تحریم های اعمال شده توسط دولت های غربی و نوسانات ارزی سال های اخیر، کاهشی کم سابقه در میزان تولید و رشدی کم سابقه در قیمت خودروهایی رقم زد که «داخلی» خوانده می شدند. لذا دیری نپایید که مشخص شد بخش قابل توجه و موثری از این صنعت- به روایتی 40 درصد- وابسته به واردات از «خارج» بوده است. همین امر باعث شد «تولید داخلی»، مورد حملات بی رحمانه ای قرار گیرد و کسانی، پیشنهاداتی ساده انگارانه چون «آزادسازی قیمت خودرو با تعرفه واردات صفر برای رقابت شرکت های داخلی با خودروسازان خارجی» ارائه کرده و مسیری را ترسیم کنند که انتهای آن، چیزی جز نابودی صنایع داخلی نیست. در نهایت، تعلیق بخشی از تحریم ها در رابطه با صنعت خودرو، طی توافق ژنو به عنوان یک امتیاز به کشور فروخته شد. اما حجم انبوه انتقادات نخبگان و فشار افکارعمومی طی دو سه سال اخیر در رابطه با کیفیت پایین و قیمت بالای محصولات خودروسازان داخلی، این شرکت ها را به سمت اتخاذ سیاست هایی سوق داده که ماهیتا تکرار مسیر گذشته است و شاید در کوتاه مدت، در بازار داخلی تنوع ایجاد کرده و بخشی از نارضایتی های مشتریان را فرو نشاند، اما مطالعه شواهد علمی و تاریخی، تردیدی باقی نمی گذارد که این رویکرد، بیماری صنعت خودرو ما را درمان نخواهد کرد. خودروسازان داخلی هرچند تجربه شراکت با شرکت های خارجی در تولید محصولاتی نظیر گروه پژو را داشته اند و از این نوع شراکت به انحاء گوناگون متضرر شده اند، اما مجددا در همین مسیر گام گذاشته اند. با استدلال هایی نظیر «انتقال تکنولوژی از طریق شراکت» و تعبیر این شراکت ها به «استراتژی برد-برد»، شرکت های داخلی یا آغاز به تولید مشترک خودروهایی جدید از شرکت های خارجی جدید کرده اند و یا تصمیم مسئولان ذی ربط بر این است که کارخانه مونتاژ محصولات خارجی را در مناطق آزاد کشور برپا کنند. به صراحت نیز بیان می شود که هدف از این اقدامات، «پاسخگویی به نیاز مشتریان و تنوع بخشی» است. حامیان این رویکرد، در پاسخ به این دست سوالات که چرا طی سال های متمادی از دریچه شراکت با خودروسازانی چون پژو، این انتقال فن آوری رخ نداده و این صنعت همچنان وابسته به طرف خارجی است، علت این ناکامی را ناشی از یک اشتباه تاکتیکی در انتخاب شریک می دانند و می گویند «شراکت با پژو اشتباه بود» و «می خواهیم صنعت خودرو را از انحصار فرانسه خارج کنیم». اما واقعیت آن است که اشتباه اصلی، در نوع نگاه حاکم بر این صنعت است و ریشه در مبانی اقتصادی غلطی دارد که به این دست سیاست ها شکل می دهد. علی الظاهر عزیزان سیاستگذار در صنعت خودرو این سخن تبلیغاتی جریان نولیبرال را پذیرفته اند که هم اکنون و در عصر جهانی شدن، دیگر مفهومی تحت عنوان تولید داخلی وجود ندارد، کشورها از طریق حضور در زنجیره جهانی ارزش (Global Value Chain)، سهمی متناسب با ظرفیت های موجود خود در تولید محصولات ایفا می کنند و اکنون بسیاری از محصولات را باید «ساخت جهان» (Made in World) دانست. اما نکته مهمی که مروجان این تفکر نسبت به آن تجاهل می کنند پاسخ به این پرسش است که کشورهای مختلف در زنجیره جهانی ارزش چه نقشی را می خواهند ایفا کنند؟ اگر بناست وارد قراردادی شویم که فی المثل میزبان شرکت های خودروساز خارجی شده و با فراهم کردن امنیت سرمایه های ملموس و غیرملموس این شرکت ها، آنان را تشویق به ورود به خاک خود کنیم این نوع توسعه، توسعه ای است که دونر و دیگران (Doner et al; 2014) آن را توسعه بسیط (Extensive Development) می خوانند. تفاوت میان این نوع توسعه با توسعه ای که در پی ارتقای صنایع داخلی است، فراوان است. توسعه بسیط، یعنی افزایش مقیاس تولید به لطف شرکت های چندملیتی، هر چند می تواند منجر به افزایش صادرات و ایجاد اشتغال شود، اما تجربه نشان داده چنین شرکت هایی با توجه به نوع ارتباطشان با اقتصاد داخلی، سهم ناچیزی در ارتقای توانمندی های شرکت های خودروساز داخلی دارند. «جی جی سروان شرایبر» به درستی با بیان اینکه این شرکت ها در زمینه های حساس، تکنولوژی های برتر را در موطن خودشان نگه می دارند، سه نتیجه «سلطه تکنولوژیک شرکت مادر»، «توقف نوآوری های بومی» و «وابستگی تکنولوژیک میزبان» را برای چنین شراکت هایی برمی شمارد. این، اتفاقی است که دقیقا در کشور ما افتاده و علت اصلی ضعف صنعت خودرو ما به شمار می رود. شرکت های ما طی سال های متمادی، در حلقه کم ارزشی از زنجیره جهانی ارزش قرار گرفته و نه تنها نتوانسته اند از قبل چنین شراکتی، به فن آوری های نوین دست یابند، بلکه آمار بالای این تولید وابسته و تیراژمحوری، آنان را دچار احساس موفقیت کاذب کرده است. در پاسخ به نظریه تولید داخلی و ضرورت حمایت های دولتی، برخی منتقدان، شرکت پروتون مالزی را یک نمونه عینی برای مردود بودن این نظر ارائه می کنند. ریچارد بالدوین (Baldwin; 2011) از ناکامی شرکت پروتون مالزی این نتیجه را می گیرد که حضور در زنجیره جهانی ارزش، بسیار مفیدتر از ایجاد یک شرکت داخلی است. اما در مقابل این استدلال، جان راونهیل (Ravenhil ; 2014) شکست شرکت پروتون را نه در نتیجه حمایت بلاشرط دولت از آن، بلکه در ناتوانی دولت برای ایجاد موسسات حمایتی برای تغذیه شرکت های داخلی می داند که در نتیجه این ناتوانی، پروتون در فرآیند تولید به شدت به تکنولوژی وارداتی وابسته ماند. راونهیل معتقد است وقتی شرکت های مونتاژکننده (مانند شرکت های چری و جیلی چین) تاسیس شوند، اجتناب ناپذیر است که این مونتاژکاران وابسته به تکنولوژی وارداتی باشند. اما ایجاد یک برند داخلی و عمق بخشی به صنایع مرتبط، می تواند نتایج بهتری در پی داشته باشد. راونهیل می نویسد: «در مطالعاتی که روی صنعت خودرو در آسیای شرقی انجام دادیم، متوجه شدیم کشورهایی بیش از همه موفق به ارتقای این صنعت شده اند (چین، کره و تایوان) که موسسات تحقیقاتی قدرتمندی در حوزه صنایع خودرو داشته اند. برعکس در کشورهایی چون اندونزی، مالزی، فیلیپین و تایلند موسسات این چنینی یا اساسا وجود نداشتند و یا از منابع مالی ضعیفی برخوردار بودند». حقیقت این است که صنعت خودرو ما هر چند همواره برچسب حمایت بی حد و حصر دولتی را خورده، اما بیشتر تحت مالکیت دولتی بوده است تا تحت حمایت اصولی دولت. نخستین گام راهبردی که برای صنعت خودرو کشور باید برداشته شود، خصوصی سازی این صنعت است، اما باید توجه داشت که خصوصی سازی به معنای رهاسازی نیست. متاسفانه این باور غالب در میان مسئولان وجود دارد که یک شرکت لزوما باید در تملک دولت باشد تا مورد حمایت قرار گیرد و وقتی خصوصی شد، دولت وظیفه ای برای حمایت گسترده از این شرکت ندارد. راقم این سطور در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با بررسی روند توسعه چهار کشور آمریکا، انگلیس، آلمان و ژاپن به این نتیجه رسیده است که نوع حمایت این کشورها از صنایع، شیوه ای است که می توان آن را «حمایت هوشمند» (Protectionism Smart) نامید و به دو نوع حمایت سخت و نرم تقسیمش کرد. حمایت هوشمند نوعی حمایت گرایی است که ضمن قائل بودن به تجارت و حضور در اقتصاد جهانی، از یک سو در پی استقلال در حوزه صنایع راهبردی و مرتبط با امنیت ملی است و از سوی دیگر، به دنبال حذف شکاف فناوری صنایع داخلی با تولیدات خارجی و ایجاد «مزیت رقابتی» برای صنایع داخلی در بازارهای جهانی است. برای دستیابی به این مهم، اقتصاد یک کشور باید از چندین مرحله عبور کند که ما در اینجا این مراحل را به صورت ملموس برای صنعت خودرو بیان می کنیم. نخست، مرحله انباشت سرمایه برای نوآوری و پیشبرد تکنولوژی است که لازمه آن، «حمایت سخت» خواهد بود. در این مرحله دولت از یک سو از طریق محدودیت یا حتی ممنوعیت واردات، وضع تعرفه و اعطای یارانه و تسهیلات، زمینه را برای استفاده موثر صنعت نوپای ملی از ظرفیت انحصاری بازار داخلی فراهم می کند تا صنایع سرمایه لازم را برای ارتقای فن آوری کسب نمایند و از سوی دیگر، متناسب با این امتیازات، بر میزان سرمایه به کار گرفته شده در تحقیق و توسعه و نیز روند پیشبرد فن آوری شرکت ها، نظارت می کند و شرکت های ناتوان را از دور حمایت خارج می سازد. شکل گیری یک زنجیره داخلی ارزش (Domestic Value Chain) و «تقسیم کار» صنعت خودرو میان قطعه سازان و مونتاژکنندگان متعدد و رقیب، روند پیشرفت را تسریع خواهد کرد. مرحله بعدی از حمایت هوشمند که مرحله ایجاد توان رقابتی و مزیت رقابتی برای محصولات داخلی در برابر رقبای خارجی است، «حمایت نرم» است. در این مرحله، حمایت های دولتی در قالب حمایت از تحقیق و توسعه با هدف ایجاد مزیت تکنولوژیک و با به کارگیری ظرفیت های دانشگاهی و ایجاد نهادهای تحقیقاتی مرتبط با صنعت خودرو (یا حمایت علمی و مالی از نهادهای موجود)، کمک به گسترش جغرافیایی بازار و بهره مندی صنعت از سود فروش در بازارهای بین المللی، حمایت استراتژیک (علاقه مندان می توانند نظریه معروف براندر و اسپنسر را در این باره مطالعه کنند) و مانند آن انجام می شود. صنعت خودرو نه به اندازه صنایعی چون نانوفن آوری، هسته ای، ماهواره و هوا و فضا و صنایع موشکی و نظامی پیچیده است و نه به اندازه این صنایع مورد تحریم بوده است. با این وجود، پیشرفت های چشمگیر این صنایع و قرار گرفتن در رتبه های برتر جهانی بر هیچ کس پوشیده نیست و نشان می دهد کشور می تواند در کوتاه مدت، در اوج قله های رفیع صنعت قرار گیرد. صنعت خودرو یک صنعت اشتغال زا، درآمدزا و مایه غرور ملی است و در سال های اخیر توانسته به پیشرفت هایی نیز دست یابد اما به هیچ رو این مقدار رضایت بخش نیست. با توجه به ظرفیت های عظیم علمی در کشور، می توان با تدوین یک راهبرد مبتنی بر «حمایت هوشمند» و فراهم کردن ملزومات قانونی و اجرایی، در مدتی نه چندان طولانی پرچم این صنعت ملی را نیز بر بام «برتر های دنیا» برافراشته دید. جمهوری اسلامی:جنگ خاموش نفتی «جنگ خاموش نفتی»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛شرایط این روزهای بازار جهانی نفت بسیار پیچیده است و عوامل متعددی در تغییر دائم و پردامنه شرایط نقش آفرین هستند، عواملی که بیش از هر زمان دیگری رنگ و بوی سیاسی دارند. آن گونه که از شواهد و قرائن بر می آید، آمریکا و متحد نفتی اش عربستان سعودی تصمیم گرفته اند با استفاده از ابزار قیمت نفت به کشورهایی که در جبهه مخالف آنان قرار دارند، فشار وارد کنند. این رویکرد آمریکا به این خاطر است که ایران و روسیه دو کشور مهم و تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه، اولویت های نخست ایالات متحده برای مهار و اعمال فشار هستند. از سوی دیگر نیز هر دو کشور به دلیل ساختار اقتصادی خاص خود، وابستگی شدیدی به درآمدهای حاصل از نفت دارند بنابر این آمریکایی ها امیدوارند با بهره برداری از ابزار قیمت نفت، ایران و روسیه را تحت فشار قرار دهند. این راهبرد خصوصاً در شرایطی که ابزار تحریم ها بیش از پیش کارایی خود را از دست داده، مورد توجه دولت آمریکا قرار گرفته است. در نگاه نخست نیز به نظر می رسد استفاده از ابزار قیمت نفت می تواند تأثیر مورد نظر را داشته باشد. طی سه ماهه اخیر بهای نفت حدود 25 درصد کاهش یافته و این درحالی است که سه کشور عمده و مهم تولید کننده نفت یعنی عراق، لیبی و نیجریه به علت درگیری ها و مشکلات داخلی خود دچار افت تولید هستند و ایران نیز به علت تحریم های ظالمانه، سهم چندانی در بازار نفت ندارد. در شرایط عادی و بدون دخالت های سیاسی، این عوامل در کنار ورود به فصل سرما باید به افزایش یا دستکم حفظ قیمت نفت منجر شود ولی آمریکا و عربستان با افزایش شدید تولید و عرضه نفت در بازارهای جهانی عملاً قیمت را در مسیر نزولی هدایت کرده اند. گذشته از عربستان که همواره سهم قابل ملاحظه ای در تولید و صادرات نفت داشته، آمریکا نیز توانسته است سهم خود را به طرز چشمگیری در تولید و عرضه نفت افزایش دهد بگونه ای که درحال حاضر باید این کشور را بزرگترین تولید کننده نفت قلمداد کرد. این رویکرد آمریکا البته دارای پیامدهای متضادی برای این کشور است. درست است که ایران و روسیه به علت وابستگی به درآمدهای نفتی از ناحیه افت قیمت های جهانی قاعدتاً باید دچار مشکل شوند ولی واقعیت این است که ایران طی سال های اخیر و در جریان تحریم های شدید توانسته است تا حدود زیادی به موفقیت در اداره اقتصاد خود با کمترین درآمدهای نفتی دست پیدا کند. ضمن اینکه با استفاده از ظرفیت های فروش مویرگی خود در جهان خصوصاً در شرایطی که پیکره تحریم ها شکسته است، می تواند درآمدهای خود را از این محل پایدار نگاه دارد. اما این رویکرد آمریکا چندن برای متحدان اروپایی اش خوشایند نیست چرا که با توجه به ادامه رکود در اقتصاد اروپا از یک سو و سهم بالاتری که کشورهای درحال توسعه ای مانند چین و هند از مصرف نفت در جهان دارند، استمرار کاهش قیمت جهانی نفت یا توقف آن در همین حد نیز به معنای افزایش مزیت نسبی تولید در این کشورها و تقویت رشد اقتصادی در آنها است و معنای این روند چیزی نیست جز تعمیق رکود در اقتصاد اروپا. با این حال، به نظر می رسد کشورهای عضو اوپک باید در برابر این اقدام آمریکا و عربستان سعودی، نقش فعالانه تری ایفا کنند چرا که ادامه این وضعیت به معنای افت درآمدهای نفتی آنان خواهد بود و علاوه بر اینکه این کاهش، بودجه های جاری این کشورها را تحت تأثیر منفی قرار می دهد، امکان سرمایه گذاری های بلند مدت را در زیرساخت های انرژی و نفت هم از بین می برد. در کشور ما هم اگرچه به گفته مسئولان هنوز اوضاع درآمدهای بودجه ای از کنترل خارج نشده است اما از آنجایی که قیمت تعیین شده برای نفت در بودجه سال جاری 100 دلار است، افت بیش از این قیمت نفت، مشکلاتی را برای هزینه های جاری کشور و تداوم رشد اقتصادی هدفگذاری شده بوجود آورد. از این رو باید هرچه سریع تر تدابیر لازم در دو حوزه خارجی و داخلی اندیشیده شود؛ در حوزه خارجی باید از راهکارهای موجود برای متوقف کردن روند نزولی قیمت نفت استفاده شود و در حوزه داخلی هم باید در تخصیص اعتبارات بازنگری های لازم اعمال گردد. رسالت:سیاستمدار صادق وانقلابی «سیاستمدار صادق وانقلابی»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛کن، علمای بزرگی به خود دیده است که برجسته ترین آنها در تاریخ معاصر مرحوم حاج ملا علی کنی است. هم او که در جریان قرارداد ننگین بارون ژولیوس رویتر در مقابل ناصر الدین شاه ایستاد و تا لغو آن مقاومت کرد. امتیازی که استخراج همه معادن کشور، استفاده از جنگل ها، اجازه تاسیس شعب پست و بانک، احداث خطوط تلگراف در همه نقاط ایران و بالاخره امتیاز ایجاد راه آهن را به یک انگلیسی می داد که برخی این امتیازات را معادل فروش کل مملکت می دانستند! شاه قاجار و صاحب منصبان از ملا علی کنی حساب می بردند و تا موقعی که او زنده بود شاه جرات نکرد امتیاز توتون و تنباکو را که قراردادی ننگین تر از قرارداد رویتر بود، به انگلیسی ها بدهد. مرحوم اسدالله پدر آیت الله مهدوی کنی یک کشاورز مومن بود و از دسترنج کشاورزی، فرزندانش از جمله محمدرضا را بزرگ کرد و همواره با ذکر رشادت های حاج ملا علی کنی برای پسرش، او را الگوی یک روحانی مبارز، باسواد، روشنفکر و سیاسی معرفی می کرد. اسدالله سال 54 رخ در نقاب خاک کشید. آن هنگام آیت الله مهدوی کنی در حال وهوای تبعید و زندان و شکنجه در زندان های شاه بود. پدرش نمی دانست او بزودی یکی از 6 و 7 نفر اعضای شورای انقلاب اسلامی خواهد شد تا یک انقلاب بزرگ را در ابعاد جهانی مدیریت کند. اگر ملا علی کنی با تهدید دربار و بسیج مردم کار خود را پیش می برد و جلوی استبداد و استعمار می ایستاد، آیت الله محمدرضا مهدوی کنی با تاسی به آن بزرگوار اساسا تاج و تخت شاهنشاهی را به رهبری امام (ره) هدف قرارداد و آن را پایین کشید. او در کسوت مجتهد جامع الشرایط در تهران نقش آفرینی می کرد. براساس وقفنامه موقوفات مروی باید کسی متولی موقوفات باشد که مجتهد جامع الشرایط باشد. امام(ره) در اوایل انقلاب وقتی از او خواستند برای موقوفات مروی کسی را برگزیند، آیت الله مهدوی کنی را برگزید. آیت الله مهدوی کنی همانند ملاعلی کنی یک فقیه آگاه، مجتهد، حکیم و فیلسوف بود. آیت الله مهدوی کنی یک روشنفکر برجسته و آگاه به مسائل زمان و خطوط سیاسی زمان خود بود. همراهی او با نهضت امام خمینی (ره) و وفاداری او به مکتب امام (ره) مثال زدنی است. آیت الله مهدوی کنی رنج تبعید و طعم تلخ شکنجه های قرون وسطایی دوران پهلوی را با گوشت و پوست خود چشیده و به تعبیر مقام معظم رهبری یک سیاستمدار صادق وانقلابی بود. او جریان نفاق را با همه پیچیدگی هایش در درون زندان و بیرون از زندان درک کرده بود و با آگاهی و درک درست، فتوای نجس پاکی را در زندان به همراه علمای مبارز درون زندان امضا کرده بود. هرچند برخی از آنها تا پایان عمر بر این فتوا استقامت نکردند و کارنامه سیاسی خود را با همگرایی با جریان انحراف و نفاق، نجس و آلوده ساختند. او در میان امتحان پس داده ها شاخص و شاهد بزرگ است. آیت الله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب در راس اصیل ترین نهاد برخاسته از ملت یعنی کمیته های انقلاب اسلامی قرار گرفت و جریان تصفیه ضدانقلاب و برقراری آرامش در کشور را مدیریت کرد. او شراره های آتش کفر، نفاق و الحاد را در اوایل انقلاب که دست اندرکار تجزیه کشور بودند خاموش کرد و اولین کسی بود که با کشف جریان خطرناک مهدی هاشمی به رهبران جمهوری اسلامی هشدار داد و پنج سال قبل از کشف جنایات مهدی هاشمی و برکناری قائم مقام رهبری در یک سخنرانی در شب میلاد امام زمان(عج) در کازرون اعلام کرد؛ «یک خاکریز دشمن در اصفهان است که فقط امام امت می تواند آن را فتح کند!» محمدرضا مهدوی کنی با آن دانش وسیع فقهی با ملکه عدالتی که در پوست و گوشت و استخوانش بود می توانست برود قم و ردای مرجعیت به تن کند اما در تهران ماند و در خونین ترین و پرحادثه ترین رویدادهای انقلاب نقش آفرینی کرد. او در دولت شهید رجایی نقش کلیدی داشت و در جلسات شورای امنیت ملی در کنار شهید رجایی رئیس جمهور و شهید باهنر نخست وزیر به عنوان وزیر کشور شرکت می کرد. آن روز حادثه در هشتم شهریور 60 پس از ادای نماز ظهر و عصر و صرف ناهار، قدری استراحت می کند، قرار بود در ساعت 2:30 دقیقه در جلسه شورای امنیت ملی در نخست وزیری شرکت کند. پنج دقیقه دیر به جلسه می رسد که انفجار وحشتناک نخست وزیری رخ می دهد. خداوند اراده فرمود او در آن انفجار نباشد تا بتواند 33 سال بعد از آن واقعه، انقلاب را یاری دهد. او ماند تا رنج دوران را ببرد و خون دل ها برای وحدت علما و روحانیون، احزاب و گروه ها و همگرایی آنان با موازین امام و انقلاب بخورد. او ماند تا نگذارد منافقین قدیم و جدید، انقلاب را به بیراهه ببرند و مانع شود انقلاب به دست لیبرال ها بیفتد. او تا آخرین لحظه حیات خود به فتوای نجس پاکی در حوزه سیاست استوار بود اما همان ها که از اصلی ترین امضاکنندگان این فتوا بودند به آن پایبند نماندند و در ناباورانه ترین شکل ممکن در کنار منافقین، سلطنت طلبان، بهائیان، سرویس های امنیتی آمریکا و انگلیس به روی مردم چنگ زدند و اقتدار نظام و امنیت ملی را به مخاطره انداختند و اهانت به امام و رهبری را برتابیدند! او سنگ زیرین وحدت و همگرایی نیروهای انقلاب بویژه پیروان خط امام و رهبری بود. تیزهوشی او در حوزه سیاست باعث شد که منافقین جدید و قدیم نتوانند سر او کلاه بگذارند. او جلوی حزب شدن روحانیت مبارز را گرفت. آنها که این پرهیز را نداشتند انشعاب کردند و رفتند حزب تشکیل دادند، اما خیلی زود دچار انشعاب و انشقاق شدند لذا به سربازی جریان روشنفکری منحط و وابسته رفتند و دنباله رو آنان شدند. تا جایی که در فتنه 88 روز 30 خرداد، سالروز اعلام علنی جنگ منافقین علیه امام (ره)، به جنگ جمهوریت نظام آمدند و رای مشروع مردم را برنتابیدند. امتیازات مرحوم آیت الله مهدوی کنی را نمی توان فقط در چیره دستی او در حوزه سیاست دانست. او با هوشمندی از همان اوایل انقلاب پای در یک خدمت بزرگ برای انقلاب گذاشت و به تربیت کادرهای علمی و اجرایی با استانداردهای اسلامی پرداخت. در رژیم گذشته آمریکایی ها اقدام به تاسیس یک دانشکده مدیریت کردند که شعبه ای از هاروارد در تهران بود. قرار بود نخبگان را از هر رشته ای برای تربیت مدیران سطح بالای کشور در این دانشکده گرد آورند که عمر سلطنت کفاف نداد. آیت الله مهدوی کنی با تاسیس دانشگاه امام صادق(ع) و استقرار در همین محل دانشکده مدیریت در رشته های حقوق، علوم سیاسی، اقتصاد و مدیریت به تربیت کادرهای اجرایی کشور پرداخت و اولین دانشگاه اسلامی را تاسیس کرد. اکنون صدها تن از فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) در جای جای میهن اسلامی در مسئولیت های مهم و کلیدی نقش آفرینی دارند. این کار از ماندگارترین تلاش های آیت الله مهدوی است که باید قدر آن را بدانیم. چرا که تا انقلاب برپاست از برکات این تاسیس برخوردار است. خبر رحلت این عالم بزرگوار موجی از اندوه و تاسف را در میان حوزه های علمیه، دانشگاه های کشور، نخبگان سیاسی و از همه مهم تر ملت انقلابی و مبارز ایران به وجود آورد. او در حوزه سیاست و فرهنگ در مقام «تاسیس» بود. همین او را از همه برجسته تر می نمود. اما برجستگی او در تاسیس یک مکتب اخلاقی و انقلابی را نباید نادیده بگیریم. همین او را از تعلق یک جناح فکری خارج می کرد و به همین دلیل مورد تکریم و احترام همه جناح ها و نحله های فکری جامعه بود. همدردی همه شخصیت ها و بزرگان و احزاب و گروه ها در غم ارتحال و عروج ملکوتی آیت الله مهدوی کنی نشانه درستی از این مقام و مرتبت است. خداوند بزرگ او را بیامرزد و با پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصومین، شهدا و صدیقین محشور فرماید. قرار است فردا پیکر پاک او پس از تشییع در کنار مزار آیت الله ملا علی کنی در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی آرام گیرد. سیاست روز:عمار انقلاب «عمار انقلاب»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛سرانجام مردی از میان ما رفت که منش و رفتار او زبانزد خاص و عام بود. آیت الله مهدوی کنی سیاست و اخلاق را با هم داشت. اخلاق سیاسی او باعث شده بود تا همه طیف های سیاسی حتی مخالف به او احترام بگذارند. عملکرد او در سال ها مسئولیت پذیری ثابت کننده این ادعا است. هر که او را می شناخت از این ویژگی مرد میدان های حساس باخبر بود. ویژگی بارز و منحصر به فرد او ولایت مداری و ولایت پذیری ایشان بود. پیروی آیت الله از رهبر کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری، از او یک سیاستمدار اخلاقگرا ساخته بود. آیت الله مهدوی کنی نمونه آشکار شیفته خدمت بود نه تشنه قدرت، او هیچگاه برای به دست آوردن قدرت تلاش نکرد و هر جا به ایشان وظیفه ای واگذار شد، هر آنچه در توان داشت برای ایفای وظیفه شرعی و قانونی خود به کار برد. او الگویی و میراثی از خود به جا گذاشت که همگان می توانند با تأسی از آن، اختلافات تفرقه افکنانه را از خود دور سازند. آیت الله مهدوی کنی یک انقلابی به تمام معنا بود که هیچگاه آرمان های انقلاب را فدای خواسته های جناحی و حزبی نکرد و هر آنچه که در جامعه روحانیت مبارز پیگیر آن بود، در راستای اهداف انقلاب اسلامی ظهور و بروز می یافت. دل نگرانی های او از تشتت و تفرق اصولگرایان قابل توجه بود و ای کاش همقطاران و همراهان او، اندکی دلواپسی های ایشان را به جان می خریدند تا او آزرده دل نمی شد از آنچه که در میان یاران خود می دید. اصولگرایان گوهری را از میان خود رفته می بینند که جایگزینی برای آن شاید دیگر نباشد. اما آموزه های اخلاق سیاسی او، راهنما و چراغی فروزان برای همه آنهایی است که دل در گرو انقلاب، آرمان ها و آینده این مرز و بوم دارند. نگرانی ها و دغدغه های ایشان تنها به هم طیفان او ختم نمی شد که دیگر جناح های سیاسی را هم دربرمی گرفت و از انحرافات خواسته و ناخواسته آنها هم در دل، غم داشت. حضرت آیت الله مهدوی کنی هر چند اصولگرا بود، اما منشی فراجناحی داشت. آرزوی او این بود که همه جناح های سیاسی کشور که پایبند به انقلاب و نظام و رهبری هستند، زیر چتر ولایت باشند و اختلافات را کنار بگذارند. اما برای رسیدن به این آرزوی بزرگ عمرش کفاف نداد و با قلبی غمگین و آزرده دنیای فانی را وداع گفت.
و اکنون وظیفه همه آنهایی که دل در گرو شخصیت عالمانه و صادقانه او داشته و دارند، با پیروی از رفتار با بصیرت و معرفت او، یاد و خاطره آیت الله مهدوی کنی را زنده نگه دارند. و چه زیبا توصیف شد از سوی رهبر فرزانه انقلاب که در پیام تسلیت وداع یار که فرمودند؛ «... همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزه های جناحی و قبیله ای را به حیطه فعالیت های گسترده و اثرگذار خود راه نداد.». باشد که همگان و همه مسئولین و شخصیت های سیاسی کشور، همین گونه باشند و راه چنین بزرگوارانی را ادامه دهند و از خود خاطره ای شیرین به جا بگذارند. السابقون می روند و برای آینده این انقلاب باید، تربیت شوند چنین بزرگوارانی که آبروی خود را فدای اسلام و انقلاب کردند. آیت الله مهدوی کنی عمار انقلاب بود. جوان:سلمان انقلاب اسلامی «سلمان انقلاب اسلامی»عنوان سرمقاله روزنامه جوان به قلم عبدالله گنجی است که در آن می خوانید؛پس از چند ماه بیم و امید و خوف و رجا حضرت آیت الله مهدوی کنی حیات دنیوی را بدرود گفت و در حریم قدسیان آرام گرفت. آنچه در توصیف وی نوشته می شود نه بر اساس قاعده ای که «هر که مرد خوب می شود» بلکه باوری است که از حیات دهها ساله وی در عرصه سیاست شکل گرفته است. اگر انقلاب اسلامی را جلوه و افقی از انقلاب الهی پیامبر اکرم بدانیم و دشواری های بعد از بعثت را به یاد آوریم و «من تاب معک» پیامبر را در نسبت به یاران پیامبر مرور نماییم، آیت الله مهدوی کنی شبیه کدام یک از یاران پیامبر بود؟ فهم نگارنده این است که او بسیار شبیه به سلمان بود. بارزترین صفت ثبت شده از سلمان «دانایی»، «سینه فراخ»، «روح بزرگ» و «متانت طبع» بود. سلمان در بین صحابه پیامبر درجه «السلمان منا اهل البیت» را گرفت و از معدود صحابه ای بود که بعد از رحلت پیامبر مسیر را گم نکرد و از ثبات قدم و قدرت امام شناسی زمان برخوردار بود. قلب سلمان آنقدر بزرگ و حلم و دانایی وی آنقدر عمیق بود که پیامبر فرمود «اگر ابوذر می دانست در قلب سلمان چه می گذرد، وی را تکفیر می کرد». سلمان از فرهنگ اجتماعی و دنیا دیدگی برخوردار بود و صاحب سبک فکری و خلاقیت ویژه بود که اوج خلاقیت وی در جنگ خندق مشهود است. آیت الله مهدوی کنی با شناخت در مسیر امام و انقلاب گام نهاد و به همین دلیل در هیچ منزلگاه و بزنگاهی منحرف نشد. مسلح بودن به اخلاق از وی اکسیری ساخته بود که ترجمان نمادینی از پیوند اخلاق و سیاست بود. اصول اسلامی را به گونه ای با تحولات زمان همسو نموده بود که در وادی روشنفکری قرار نگرفت و در عین حال چنان نگاه اقتصادی و اجتماعی بازی داشت که توسط خط امامی های تند دیروز و تجدید نظر طلبان امروز به «اسلام امریکایی» و «لیبرالیسم» متهم می شد. او بر مسیر خود استوار ماند اما سطحی گرایان مدعی که وی را متهم می کردند در وادی سقوط غلتیدند. مهدوی کنی سیاست، معنویت و اخلاق را نه فقط در خود که در دانشگاه امام صادق هم پیاده نمود و اکثریت قاطع شاگردان وی منجیان مدیریت آینده نظام خواهند بود. هیچ موقع در مواجهه با رقبای سیاسی از اخلاق خارج نشده و برای یک بار هم لجاجت سیاسی از وی دیده نشد. ظرفیت شخصیتی وی آنقدر بزرگ بود که زود تحریک نمی شد و هیچ گاه تحریک نمی کرد. برای یک لحظه از امام و رهبری جلو نرفت و برای یک لحظه هم عقب نماند. نه به دنیا تنگ نظرانه نگاه می کرد و نه گرفتار دنیاگرایی شد. مدعا و توان خود را هیچ موقع ابراز نکرد و زبانش را برای یک بار بر ستایش از خود نچرخاند. عطش جناحی نداشت و در مقابل زایش های جامعه روحانیت مبارز یک بار هم اعتراض نکرد. با اینکه سن بیشتری از مقام معظم رهبری داشت اما یک لحظه از سربازی وی خارج نشد. اهداف حیات خود را فراتر از حیات ظاهری می دید و به همین لحاظ معماری دانشگاه امام صادق را از جهت مقطع تحصیلی و محتوای علمی بنیان گذاشت. برای علم آموزی شاگردانش درب دانشگاه را به روی اساتید ناهمسو نبست و از همه آنان بهره برد. ورود وی به ریاست مجلس خبرگان از جنس حرکت سلمانی بود. نهایت ادب را نسبت به آیت الله هاشمی ابراز نمود اما از تکلیف خود بازنگشت و در عین حال هیچ سوژه ای به دست دشمنان و فرصت طلبان نداد. در دوران تفکیک مجمع روحانیون از جامعه روحانیت مبارز هیچ موضع رسانه ای اعلام نکرد. مانند دبیر مجمع روحانیون تحرک و پویایی سیاسی در عرصه عملی و اجرایی نداشت اما با حاکمیت اخلاق بر خود، کفه ترازویش قابل قیاس با رقیب نبود. هیچ موقع مدعای ولایت پذیری نداشت اما به آن مقید بود. در منازعات سیاسی علاقه ای به حال گیری از رقیب در فضای رسانه ای نداشت و به کلی از هیاهوی سیاسی به دور بود. بدون تردید آن مرحوم یکی از نمادها، الگوها و استوانه های عمل سیاسی در عالم تشیع خواهد ماند و جزو صحابه حقیقی امام خمینی در تاریخ انقلاب ثبت خواهد شد. در کنار امام بود و از کنار مرقد امام به بستر بیماری رفت و عاقبت به خیر شد. تشییع جنازه وی و حضور ملت جایگاه اجتماعی وی را نشان خواهد داد که دور بودن از هوای نفس در عین سیاست ورزی چه سرمایه بزرگی است که خداوند بر قامت او پوشید.
میراث گرانسنگ او یعنی دانشگاه امام صادق(ع) سلسله جنبان باقیات الصالحات وی خواهد شد و جوشش علم و اخلاق در آن دانشگاه ذخیره عالم برزخ و تقویت کننده اعمال الهی وی در عالم قیامت خواهد بود. ان شاءالله حمایت:مشی ماندگار «مشی ماندگار»عنوان سرمقاله روزنامه حمایت به قلم حسام الدین برومند است که در آن می خوانید؛این وجیزه به حکم ادب و احترام نسبت به ساحت فقیه مبارز و یار با صفا و با وفای انقلاب، امام و رهبری ، مرحوم آیت الله مهدوی کنی قلمی شده تا ذره ای دین خود را در پاسداشت این مرد علم،اخلاق ، مجاهدت سیاست و بصیرت اداء نماید.اما در پهنه این پاسداشت باید پای درس سیره، مشی و شخصیت ممتاز ایشان در بیش از نیم قرن مجاهدت خالص و مبارزه در راستای اهداف بلند نهضت و انقلاب اسلامی نشست تا برای ما جوان تر ها که به قول معروف؛" سفرها باید تا پخته شود خامی" ، به سبک زندگی و سیاست ورزی ایشان در بزنگاه های خطیر و حساس ،سفری ورجعتی نماییم.بدون شک این قلم و این مقال ، نمی تواند ولو به اجمال و فهرست وار، نقبی به فعالیت ها و خدمات ارزشمندی که بسیاری از آنها مصداق "باقیات الصالحات" در زندگی پرفروغ ایشان است، بزند و نکات ناب و پرشمار آن را رصد و شکار نماید اما برشی بسیار کوتاه از زندگی آیت الله مهدوی کنی در مقطعی حساس که به عینه دیده و لمس کردیم و اکنون قابل درس گرفتن است ،خالی از لطف نمی باشد. آن مقطع مورد اشاره، ایام فتنه سال 88 و رخ نمودن کودتای تمام عیار جبهه معاندین ملت ایران بود که تعبیر رهبر بصیر انقلاب درباره پیچیدگی فتنه خواندنی است:" در حوادث فتنه گون شناخت عرصه دشواره، شناخت اطراف قصه دشواره ،شناخت مهاجم و مدافع، ظالم و مظلوم، دشمن و دوست دشواره ،بایستی گره گشایی کرد، بایستی حقیقت رو باز کرد، گره های ذهنی رو باید باز کرد و این تبیین لازم داره... فرمود: ألا و لا یحمل هذا العلم إّلا أهل البصر و الصبر"الحق و الانصاف و به شهادت رفتار و گفتار حکیمانه و با بصیرت مرحوم آیت الله مهدوی کنی ، ایشان به نحو احسن و شایسته رسالت اهل بصر و صبر را انجام دادند و اکنون روش و مواجهه نظری و عملی این فقید سعید پیرامون بزنگاه حساس و خطیری چون فتنه 88 ، یک شاخص و الگو است. به لحاظ نظری ، مواضع و اظهارات مستدل، متقن و روشنگرانه آیت الله مهدوی کنی در فتنه آمریکایی- صهیونیستی سال 88، نه تنها برای اهل خرد و عقلانیت درس آموز است؛ بلکه مایه عبرت برای افراد و جریانات متوهمی است که در سراب قدرت، "راه" از "چاه" تشخیص ندادند و مصداق "خسرالدنیا و الاخره" شدند. البته تکلیف یاغیان و باغیان بیرون از این بستر است و سزای آنها تنها تادیب و مجازات است.یکی از ده ها مواضع ایشان پیرامون فتنه ، فتنه گران و سران فتنه فروردین 92 است که با اشاره به جرم سنگین سران فتنه و با تاکید بر اینکه فتنه گران سال ۸۸، دو اشتباه بزرگ مرتکب شده اند، در مقام آسیب شناسی بیان می دارند: "اولین اشتباه بزرگ آنان این بود که با رهبری معظم انقلاب اسلامی به مخالفت برخاستند، با وجود آنکه مقام معظم رهبری در نظام ولایت فقیه و در جمهوری اسلامی با آن صلاحیت ها و شایستگی هایی که در قانون اساسی هم مشخص شده است، «قول فصل» و «فصل الخطاب» است."دومین اشتباه بزرگ فتنه گران را نپذیرفتن نظر اکثریت مردم کشورمان عنوان و متذکر می شوند: "اگر نظر اکثریت مردم در انتخابات برخلاف میل ما بود، حتماً باید آن را بپذیریم و پس از آن اگر به مسئولان و مدیران انتقادی داشتیم، آن رامطرح کنیم."نکته دیگری که در مواضع ایشان پیرامون ایام غبارآلود فتنه قابل اعتناست، هوشمندی در تمسک به روش امام است. آیت الله مهدوی کنی به تعریف و تمجید دشمنان جمهوری اسلامی ایران از اقدامات موسوی و کروبی در فتنه ۸۸ اشاره و تصریح کرده بودند: "امام خمینی (ره) شاخص مهمی را بیان کرده و فرموده اند "هر وقت دیدید دشمنان از شما تعریف می کنند، بدانید که کار شما خلاف بوده است"، لذا این آقایان با همین شاخص هم می توانستند به خلاف بودن اقداماتشان پی برده و راه خود را اصلاح کنند."بنابراین، مواضع اینچنینی نشان از بصیرت و کیاستی است که این فقیه انقلابی به آن مزین بود و به وضوح صحنه آرایی، تدارکات ، تجهیزات و فضاسازی دشمن همراه با حقد و غضب گشوده شده و دندان های با غیظ به هم فشرده شده علیه انقلاب و علیه امام و رهبری و علیه همه آرمان ها و دلبستگان به نظام را می دید و عمارگونه رسالت بزرگ خودش در کارزار فتنه 88 را به سرانجام رساند.و البته تنها به موضع گیری وروشنگری ختم نشد و در صحنه عمل هم گل کاشت و نقشه فتنه گون برخی ها برای یکی از کانون های مهم و استراتژیک نظام یعنی مجلس خبرگان رهبری ، را نقش بر آب کرد و از همین روی؛ در سال بعد ازفتنه 88- اسفند89- علی رغم وضعیت نامناسب جسمی و به جهت تکلیف سیاسی و شرعی کاندیدای ریاست مجلس خبرگان شدند که با رای قاطع و معنادار اعضای خبرگان همراه بود.روحش شاد و غفران و رحمت الهی نثارش باد. شرق:ایران؛ مقصد اول عبادی» «ایران؛ مقصد اول عبادی» عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم محمدعلی سبحانی است که در آن می خوانید؛انتخاب تهران، به عنوان مقصد نخستین سفر خارجی «حیدر العبادی» را باید اتفاقی قابل پیش بینی و طبیعی در رفتار دیپلماسی دولت تازه عراق ارزیابی کرد. ایران، مهم ترین و نزدیک ترین همسایه عراق به شمار می رود و نقشی که می تواند در موفقیت دولت در عراق و همچنین در آرامش منطقه ایفا کند، هر نخست وزیری در عراق را به این سمت گرایش می دهد که اقدامات دیپلماتیک خود را با ایران آغاز کند. در عین حال این سفر، پیام مهمی به همه طرف های حاضر در عراق - چه طرف های بین المللی و چه طرف های منطقه ای - مخابره می کند که هیچ عاملی نمی تواند رابطه خوب ایران و عراق را تحت تاثیر قرار دهد. به هرحال «عبادی» بعد از نخست وزیری روی کار می آید که معروف بود با حمایت جدی ایران، بر سر کار مانده است. این امر به ویژه در ماه های اخیر که بحران امنیتی و سیاسی در عراق به اوج خود رسید، بیشتر نمود داشت و ایران آخرین دولتی بود که به توافق برای شکل گیری دولت جدید بدون نقش آفرینی مالکی رضایت داد. اگرچه «عبادی»، از نظر سیاسی و حزبی، چهره ای نزدیک به ایران به شمار می آید اما این نگرانی وجود داشت که حمایتی که از سوی ایران صورت می گیرد، کمتر از دولت قبلی باشد. این اقدام دیپلماتیک دوجانبه، به موقع و در زمان مناسب انجام گرفته که این ذهنیت و شایبه اصولا ایجاد نشود. روی کارآمدن «عبادی» در عراق، نتیجه توافق سیاسی در سطح ملی عراق و حتی طرف های خارجی بود و در شرایطی که ظهور «داعش» و اتفاقاتی که به دنبال این ظهور در عراق به وجود آمده، انسجامی قابل قبول در سطح سیاسی عراق پدید آورده است. علاوه بر حمایت داخلی، رییس جمهور و نخست وزیر جدید عراق، توانسته اند، کمابیش حمایت منطقه ای را نیز به دست آورند که البته می تواند از این هم گسترده تر شود. نزدیک شدن عربستان سعودی و برخی کشورهای دیگر منطقه به دولت عراق می تواند به هماهنگی های بیشتری که برای حل مشکلات منطقه به آن نیاز داریم، کمک کند. برای عبور از بحران فرقه گرایی، افراط گرایی و خشونت عریانی که می تواند اثرات منفی خود را در تک تک کشورهای منطقه برجا گذارد، نیاز به ایجاد اراده ای منطقه ای است و این مهم دست یافتنی نخواهد بود، مگر اینکه رقابت های خصومت آمیز به رقابت دوستانه تبدیل شود. باید پذیرفت برای جلوگیری از اتفاقات فاجعه آمیز-اختلافاتی که با عربستان سعودی وجود دارد- باید به حداقل ممکن برسد. دولت جدید عراق این توفیق را داشته که رابطه بهتری با عربستان سعودی و برخی کشورهای منطقه ایجاد کند. پس از روی کارآمدن عبادی، سفارت عربستان در بغداد افتتاح شده و پیام های مثبتی از عربستان و کشورهای منطقه و همچنین «قول همکاری» به دولت عراق داده شده است. حضور چهره میانه رو و قابل پذیرشی چون عبادی در جایگاه ریاست دولت در عراق، می تواند مقدمه ای باشد برای کاهش سطح اختلافات منطقه ای و حل وفصل برخی اختلافات موجود در میان دولت های عربی و ایران. دولت فعلی عراق به این درک منطقی و قابل قبول رسیده که اگر به دنبال حل مسایل و چالش های روزافزون داخلی خود است، پس از انسجام داخلی باید به کاهش سطح اختلافات منطقه ای میان بازیگران اصلی کمک کند. دیپلماسی دوبعدی و چندبعدی که دولت فعلی عراق در حال انجام است - سفر همزمان رییس جمهور و نخست وزیر این کشور به عربستان و ایران- و البته ارتباط با طرف های غربی و تاکید بر نقش سازنده ایران در تحولات عراق، نوید بهبود شرایط منطقه را می دهد اگرچه تفاوت دیدگاه میان ایران و برخی اعراب در مورد سوریه کماکان برقرار است. این اختلافات منطقه ای در کنار نبود انسجام سیاسی میان گروه های مختلف و دولت در درون سوریه، شرایطی کاملا متفاوت با عراق را پیش روی ما قرار داده است.

مردم سالاری:توطئه ها و توهمات خلیفه رجب در قرن 21 «توطئه ها و توهمات خلیفه رجب در قرن 21»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم یزدان امیدی است که در آن می خوانید؛بخش مهمی از افکار عمومی در جهان و ایران اینک مبهوت و متحیر سیاست ها و استراتژی های سئوال برانگیز اردوغان و ترکیه در قبال جنایتهای خونین داعش در کوبانی به طور خاص و سوریه و عراق به طور عام قرار گرفته اند. در ذهن بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان این علامت تعجب شکل گرفته: ترکیه پشت پرده چه معامله ای انجام داده که حاضر شده امنیت و آرامش را در شهرهای ترکیه با ناآرامی و اعتراض های که بیش از سه دهه اخیر بی سابقه بوده معاوضه کند؟ اردغان در 11 سال اخیر نشان داده آدم فرصت طلبی در عرصه سیاست داخلی وخارجی به شمار می آید و حاضراست برای رسیدن به اهداف خود از معیارهای انسانی، بین المللی بگذرد. او به همراه احمد داووداوغلو نخست وزیر فعلی و وزیر خارجه سابق کابینه اش و هاکان فیدان رییس سازمان اطلاعات ترکیه (میت) و.....از سال2010همزمان با آغاز اعتراض ها در کشورهای عربی درست برخلاف استراتژی به صفر رساندن اختلافات با همسایگان که تز داوود اغلو به شمار می آمد راه عکس آن را در پیش گرفت و ثابت کرد به راحتی حاضر است با ارائه شعارهای مردم فریب در جهت گمراه کردن افکار عمومی و روابط دیپلماسی با هم پیمانان و کشورهای همسایه عمل کند. یکی از این موارد درگیری لفظی ظاهری با «شیمون پرز»





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن