واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۷ مهر ۱۳۹۳ (۱۰:۱۳ق.ظ)
تنها راه ايالات متحده براي شکست داعش: همکاري با ايران و دولت بشار اسد دولت اوباما به اجبار ائتلافي تشکيل داده است که نه موثر است و نه تمايلي به آن دارد. بر اين اساس زمان آن رسيده که به نيروهايي بپيوندد که هرچند ناخوشايند اما قادر به انجام کاري هستند.
به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج به نقل از "ديلي بيست"، اوايل هفته قبل تيم اوباما در خارج از واشنگتن، ميزبان رهبران ارشد نظامي 21 کشور متعهد به ائتلاف مبارزه با داعش در راستاي ماموريت پنتاگون با عنوان عمليات ضد تروريسم بود. اين در حالي بود که تعدادي از کشورهاي محلق شده به اين ائتلاف در اين نشست غايب بودند. ضمن آنکه نمايندگان حاضر در جلسه نه در مورد چگونگي تلاش هاي نظامي که تاکنون انجام شده اظهار نظر کردند و نه در مورد کمک جدي ديگري قول دادند.
لکن مسئله قابل تامل غيبت دو کشوري بود که در اين شرايط مي توانست به شکل ملموسي به مبارزه عليه داعش کمک کنند. ايران و سوريه در کوتاه مدت تنها را مقابله با داعش محسوب مي شوند. همکاري ايالات متحده با آنها اگرچه مخاطره آميز اما بدون هيچ جايگزين واقعي اي است.
در راين راستا به طور خلاصه دلايل اين مدعا ارائه مي گردد: اول آنکه حملات هوايي به تنهايي قادر به توقف فعاليت هاي داعش نيست چه برسد به شکست اين گروه. حتي کساني که شدت عمل بيشتري در حملات هوايي راه خواهان هستند نمي توانند استدلال کنند که اين يک راه حل موثر است. دوم آنکه نه عراق و نه شورشيان مورد حمايت آمريکا نمي توانند نيروي زميني براي اين عمليات تهيه کنند.
مقامات کاخ سفيد تمايلي به بحث در مورد اثر محدود حملات هوايي خود ندارند زيرا تنها اقدام مورد توافق واشنگتن و شرکايش همين حملات هوايي است. با اين حال آنها مي دانند که موشک ها، پهپاد و بمب ها تنها مي تواند به نيروهاي کرد عراق کمک کند، به برخي پالايشگاه هاي تحت کنترل شبه نظاميان آسيب برساند و مانع تجديد قوا تروريست هاي شود.
در اين شرايط کاخ سفيد به ضرورت استفاده از نيروي زميني واقف است. اما تيم اوباما دست به اقدامات بي اثر مي زند. کابينه اوباما معتقد بودند ارتش عراق حاضر به مبارزه براي نوري مالکي نيست. در نتيجه نخست وزير شيعه با يکي ديگر از هم مسلکانش که به دليل انعطاف بيشتر ممکن بود مقبوليت بيشتري در ميان سني ها و کردها داشته باشد، جايگزين شد. با اين وجود علائم موفقيت اندکي در اين راستا قابل مشاهده است. ارتش عراق چندان موثر عمل نمي کنند. به نحوي که حتي قادر به دفاع از بغداد يا تاسيسات نفتي جنوب اين کشور نيست.
در اين ميان بحث تجهيز و آموزش شورشيان ميانه رو سوريه نيز مطرح است و گروهي که در واشنگتن مانند سناتور مک کين، هيلاري کلينتون و لئون پانتا وزير دفاع سابق طرفدار اين طرح هستند. اما مسئله اصلي در اين ميان آشفتگي داخلي شورشيان ميانه رو است. بسياري از آنها به راحتي سلاح هايي که آمريکا در اختيارشان مي گذارد را به نيروهاي بنيادگرا مي فروشند.
همچنين واشنگتن بايد برنامه دقيق دراز مدتي براي آموزش و تجهيز اين شورشيان داشته باشد تا به اندازه کافي قوي باشند. اما با اين تفاسير اوباما چندان تمايلي به تحويل فوري صدها ميليون دلار سلاح به اين گروه ها ندارد.
در نتيجه دستگاه سياست خارجي اوباما بايد يک جايگزين واقعي پيدا کند. اين در حالي است که تنها بشار اسد و ايران مي توانند نيروي زميني قابل قبولي در کوتاه مدت فراهم کنند. ضمن آنکه ترکيه، شريک ديگر آمريکا، خود را تنها در چک کردن تعداد مبارزان کرد در حال نبرد با داعش علاقمند نشان مي دهد.
بر روي کاغذ ارتش اسد بيش از صد هزار نيرو دارد و نيروي هوايي آن مشتمل بر 300 جنگنده است. حتي اگر نيروي مبارزه واقعي وي به نصف رسيده باشد باز هم بهترين ساز و برگ نظامي را در ميان کشورهاي عربي دارد. دراين راستا نيروهاي ايران از ارتش سوريه هم قوي تر هستند.
اسد تاکنون محتاط عمل کرده و شکست داعش را اولويت خود قرار نداده است. با اين حال به آمريکا نشان داده خواهان تضمين هايي است. ضمن آنکه پدآفند هوايي خود را در برابر جگنده هاي آمريکا خاموش کرد و البته ايالات متحده نيز تاسيسات نفتي تحت کنترل داعش را زير آتش نگرفت. زيرا ممکن است در آينده بشار اسد براي اداره امور به آنها احتياج پيدا کند. در اين ميان روسيه هم که از تسليح مسلمانان تندرو احساس خطر مي کند به دليل منافع مشترک، مي تواند همکاري ميان دمشق، تهران و واشنگتن را تهسيل کند.
همکاري با اسد تنها راه عملي براي کاهش کابوس هاي انسان دوستانه سوريه است. بنابر اين، اولين شرط براي همکاري، موافقت براي برقراري آتش بس در مناطق جنگي است. به اين ترتيب با يک قطعنامه بحران سياسي اين کشور به طور مسالمت آميز حل مي شود و اجازه مي دهد تا دو طرف بر روي مبارزه با افراط گرايان اسلامي تمرکز کنند.
در ايران نيز داعش يک تهديد براي دولت شيعه تهران، دمشق و بغداد محسوب مي شود. ايرانيان به دليل نيروي نظامي قوي شان شريک موثري محسوب مي شوند.
شايان ذکر است اگرچه واشنگتن از قدرت گيري شيعيان در قالب دولت و احزاب و گروه هاي سياسي و نظامي در خاورميانه هراس دارد اما تاريخ نشان داده است واشنگتن حساسيتي براي همکاري با طرف هاي مخالف خود نداشته است. همکاري ايالات متحده با استالين براي شکست هيتلر نمونه اي از اين مورد است. همچنين هم اکنون آمريکا دهه ها است که با کشورهاي عربي خليج فارس متحد است در حالي که هيچ گروهي از دوستان اين کشور به اندازه عربستان، کويت، امارات متحده عربي و قطر امنيت آمريکا را به خطر نيانداخته اند. آنها چند دهه است که صدها ميليون دلار در قالب کمک مالي و تسليحاتي به تروريست ها مي دهند که زمينه تهديد ايالات متحده و شرکايش را در سراسر جهان فراهم مي کند.
بر اين اساس ضرورت مقابله با گروهي که در حال کسب پايگاهي در دل خاورميانه و ارعاب جهان از طريق راه اندازي حملات تروريستي عليه مخالفانشان هستند، باعث مي شود تا سياستمداران آمريکايي به تنها راه باقي مانده يعني همکاري با تهران و دمشق بيانديشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]