واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اگر جنگليها موفق ميشدند...
نویسنده : سيدمحمدتقي ميرابوالقاسمي
كتابي كه از آن سخن ميرود، بخش نسبتاً مهمي از وقايع هفت سال نهضت جنگل در شمال ايران را در برميگيرد و بعضي از اسناد و يادداشتهاي آن براي اولين بار منتشر ميشوند. اين كتاب نكاتي از مسائل عمومي و منطقهاي را در بر دارد كه بررسي و شرح زندگي دكتر حشمت كه از جمله نامآوران آن نهضت بوده است، با موضوع مطالعه پيرامون انديشه اتحاد اسلام كه نقش سياسياش در آن سالها توان يك قيام را بالا برد، بدان علت پيوند داده شده است كه اولاً دكتر حشمت از اعضاي برجسته و وفادار آن بود كه قهرمانانه و تا آخرين لحظه در راه آرمان خويش ايستادگي كرد و ثانياً در آخرين ساعات زندگي و با فرصت كوتاهي كه برايش پيش آمده بود، توانست در دادگاه از موضوع اتحاد اسلام و اينكه هدفش در به راه انداختن يك نهضت چريكي در گيلان چه بود. وي به دشمن متجاوز به خاك سرزمين ما و اعضاي دادگاه كه متحداً در برابر او قرار گرفته بودند، گفتنيهاي لازم را گفت. هر چند گزارشي كه تا اين زمان به دست ما رسيده است و براي اولين بار انتشار مييابد، كوتاه و داراي نكات قابل بحثي است و سرانجام زندگياش نقطه پاياني به عنوان اتحاد اسلام در جنبش رزمي و سياسي نهضت جنگل ميگذارد و آن گروه كه بعد از او باقي ماندند، پس از يك ترديد كوتاه دريافتند از جاذبه سياسي انديشه اتحاد اسلام ديگر چيزي باقي نمانده است و بايد براي نجات اين سرزمين راه عملي ديگري را انتخاب كرد كه چنين هم شد. 10 سال پيش تصميم گرفتم يادداشتهاي پراكنده و جمعآوري شده اين دوران را جداگانه براي چاپ آماده كنم و به مصاحبهها و دستنوشتههاي باقيمانده نظم و ترتيبي بدهم، بهخصوص كه غم از دست دادن بازماندگان جنگل هر بار برايم تكاندهنده بود. اسناد و يادداشتها نيز از دستبرد حادثهها در امان نبودند، آنچه سينه به سينه ميرسيد و بازگو ميشد چگونه ميتوانست اطمينان و استواري بيان شاهدان عيني را داشته باشد و اگر در گوشه و كنار به فرزند خلفي خاطرات پدر را با هزاران دردسر حفظ كرده بود، برخورد ميكرديم باز هم مشكل كار قابل درك بود و راه چاره را بستهشده ميپنداشتيم و گاه نيز حادثههايي همواره در كمين نشسته ناگهان كساني را از ما جدا ميساخت كه هنوز گمان آن نبود، از آن جمله بايد از مرحوم سهراب صبوري ديلمي، فرزند محمدحسن صبوري ديلمي نويسنده كتاب «نگاهي از درون به انقلاب مسلحانه جنگل» ياد كنم كه تنها از راه مكاتبه با كوششهاي او آشنا بودم و هيچگاه فرصت ديداري باقي نماند كه از دست رفت. اگر جنگليان در 66 سال قبل با آن افكار عاليه و شناخت از جامعه دچار امواج زمان نميشدند و شرايط حركت زمان لحظه توفيقشان را فراهم ميساخت امروز جز اين بوديم. . . توفيق شما را از درگاه بزرگ هادي عالم خلقت كه تفكر بينهايت را در اولاد آدم به وديعه گذارده است، مسئلت ميكنم. به اميد ديدار، سهراب صبوري ديلمي. به دنبال آن از دست رفتن نواري كه صحبتهاي ميرزا ابراهيم كيايي روي آن ضبط شده و اعلام عدم رضايت وارث يكي از سران جنگل در استفاده از دستنوشتهاي كه باقيمانده بود و دست به دست گشتن يكي از نوشتهها از تنكابن به لاهيجان و از لاهيجان به رشت و از رشت به ابوظبي و همچنين جزء اوراق باطله قرار دادن خاطرات يكي ديگر از افسران جنگل به دليل خوانا نبودن مطالب آن كه نزديك بود آن هم به سرنوشت نوشتههايي دچار شود كه در مقدمه كتاب نهضت جنگل و اوضاع فرهنگي، اجتماعي گيلان و قزوين ياد كردم وادارم كرد كه نوشتههاي پراكنده را هر چه زودتر به صورتي كه ملاحظه ميفرماييد در اختيار علاقهمندان قرار دهم و اميدوارم يادداشتهاي باقيمانده در فرصتهاي آينده ـ البته اگر فرصتي بماند ـ براي مجموعه ديگري كه آن نيز درباره تاريخ نهضت جنگل خواهد بود مورد استفاده قرار گيرد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]