تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه گرفتن در گرما، جهاد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830447674




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زندگی 8 ماهه دو زن با جسد مادر در خانه


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: زندگی 8 ماهه دو زن با جسد مادر در خانه

زندگی 8 ماهه دو زن با جسد مادر در خانه

پوست کاملا تجزیه شده، گوشت اما فقط لایه های رویی اش را از دست داده و استخوان هایی نازک از لابه لای ماهیچه های باقی مانده زرد و سیاهش، بیرون زده است.


همه جسد پیدا نیست، پیرهن نخی پر از خط های درهم سرخ ، تن را بجز دست ها و سر پوشانده است؛ دست ها و سر هم قابل تشخیص نیست و زمان آنها را در طول 8 ماه مردگی غریبانه زن در تختخوابش، پوست کنده است؛ مرده ای که 8 ماه ، گور نداشته، کفن نداشته و سنگ مزار نداشته و فاتحه ای حتی برایش فرستاده نشده است.زن اهل کویت است، دو دختر دارد که در این 8 ماه مردگی، با آنها همخانه بوده و در یکی از اتاق های همان خانه، انتظار می کشیده تا جسدش را پیدا کنند. دخترها اما در این مدت حتی یک بار به مادر سرنزده اند. به پلیس گفته اند صبح زود، سرسری چیزی می خورده اند و از خانه بیرون می زده اند برای کار و گذران زندگی و به قول مردم خودمان تا « بوق سگ » پی نان می دویده اند و شب خسته و بی حوصله بر می گشته اند و به خیال این که مادر زیر ملحفه سپید در اتاقش خواب است از او سراغی نمی گرفته اند.داستان بی مهری دخترها حالا دهان به دهان میان خبرگزاری های دنیا می چرخد، مردم با تاثر می پرسند آنها چه طور توانسته اند 8 ماه ندیدن روی مادرشان را تاب بیاورند؟ چه طور دل شان برای صدایش ، خنده اش، نگاهش یا گرمی دستش، تنگ نشده است؟ چه طور نخواسته اند حالش را بپرسند؟ چه طور نگرانش نشده اند؟ برخی هم پرسیده اند دخترها با بوی جسد چه کرده اند؟ مگر می شود کسانی انقدر بی تفاوت باشند که حتی بوی فاسد شدن گوشت از اتاق مادر، کنجکاو شان نکند تا به او سری بزنند؟حکایت بی وفایی بچه ها به پدر و مادرشان تازه نیست، داستان هم فقط درباره کویت نیست. در همه جای دنیا حتی ایران خودمان، آدم هایی پیدا می شوند که ریشه های شان را از یاد برده اند و سال به سال یاد عزیزترین های شان نمی افتند؛ والدین آنها هرچند راه می روند، حرف می زنند و نفس می کشند اما در حقیقت سال هاست مرده اند.چندی پیش مدیر یکی از خانه های سالمندان، درددل می کرد که دیگر به دیدن زندگی خاکستری پیرمردها و پیرزن های مرکزش عادت کرده است، به چشم انتظار ماندن شان تا لحظه مرگ، به گریه کردن های بی صدای شان و التماس کردن شان به غریبه ها که دیدن شان بیایند یا حتی گاهی به آنها زنگ بزنند اما صحنه ای که هنوز به آن عادت نکرده است و قلبش را جریحه دار می کند تن های رنجوریست که جلوی در آسایشگاه رها می شوند.مدیر می گفت آسایشگاه از یکی دو سال پیش اعلام کرده است که دیگر توانایی پذیرش سالمندان بیشتر را ندارد و به همین خاطر ، کسانی مادر، پدر ، مادربزرگ یا پدربزرگ شان را جلو در مرکز ، جا می گذارند تا مسئولان آسایشگاه را در عمل انجام شده قرار دهند و مجبورشان کنند سالمندشان را بپذیرند.در همین کشور البته آدم هایی هم عاشق پدر و مادرشان هستند و زندگی شان را وقف آنها کرده اند و جزئی از عشقی را که در طول سال ها به آنها تابیده است، به سرچشمه شان برمی گردانند اما به نظر می رسد این روزها، تعداد کسانی که مهربانی را فراموش کرده اند و به دوست داشتن، وفادار مانده اند کم تر از گروه اول شده است.بیشتر آنها که سایه مهربانی شان انگار با قد کشیدن شان، کوتاه شده است می گویند غم ها و شادی های زمانه، انقدر سرشان را شلوغ کرده که دیگر وقتی برای احوالپرسی یا اثبات عشق به والدین شان ندارند اما همه اینها بهانه است چون کسانی که باید مهرمانی را به آنها اثبات کنیم، در گذشته، از دلمشغولی هایی مشابه سرگرمی های امروز ما ، به خاطر فرزندان شان گذشته اند.پایان این یادداشت ، نباید به تلخی 8 ماه مردگی مادر کویتی باشد با آن لباس پر از رنگ های غمناک و تن متلاشی شده. به همین خاطر ما آن را با حکایتی از بایزید بسطامی تمام می کنیم در تذکره الاولیا از عشق به مادرش « آنچه در جمله ریاضت و مجاهده و غربت و خدمت می جستم، در آن یافتم که یک شب والده از من آب خواست. برفتم تا آب آورم، در کوزه آب نبود. و بر سبو رفتم نبود، در جوی رفتم آب آوردم. چون بازآمدم در خواب شده بود. شبی سرد بود. کوزه بر دست می داشتم. چون از خواب درآمد آگاه شد. آب خورد، و مرا دعا کرد که دید کوزه بر دست من فسرده بود. گفت: چرا از دست ننهادی؟گفتم: ترسیدم که تو بیدار شوی و من حاضر نباشم.»



1393/07/17





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن